استهزاء در قرآن

گفتار یا کردار اهانت‌بار یا تحقیرآمیز. مفهوم استهزاء در قالب مشتقات دو ماده‌ی هـ ز أ و س خ ر به کرات در قرآن آمده است. اسم‌ها و فعل‌های مشتق از اولی چهل و سه بار و مشتق از دومی پانزده بار در قرآن، ظاهر
شنبه، 19 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
استهزاء در قرآن
  استهزاء در قرآن

نویسنده: لودویگ آمَن
مترجم: حسین خندق آبادی
گفتار یا کردار اهانت‌بار یا تحقیرآمیز. مفهوم استهزاء در قالب مشتقات دو ماده‌ی هـ ز أ و س خ ر به کرات در قرآن آمده است. اسم‌ها و فعل‌های مشتق از اولی چهل و سه بار و مشتق از دومی پانزده بار در قرآن، ظاهر شده‌اند. در قرآن، این دو ریشه به شهادت آیه‌ی 10 انعام و آیه‌ی 41 انبیاء مترادف با یکدیگر به کار رفته‌اند. استهزاء در قرآن معمولاً نشان فقدان ایمان به خداست و پیوند نزدیکی با ریشخند از روی کفر دارد. این معنا در قالبی تقریباً ثابت و به شیوه‌ای که فرض جهان شمول بودن نبوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را برجسته می‌سازد در قرآن آمده است: پیامبران خدا به استهزاء گرفته شدند («و ما یأتیهِم مِن رسولِ إلاّ کانوا به یَستَهزِئون» یعنی «و هیچ رسولی برایشان نیامد جز آنکه او را مسخره می‌گرفتند»؛ حجر: 11؛ نیز یس: 30؛ زخرف:7). تعبیر «إتَّخَذَ هُزُوا» (به مسخره گرفت) نوعاً درباره‌ی آیات الهی و رسولان خدا است که به مسخره گرفته می‌شدند (مثلاً بقره: 231؛ کهف: 56، 106؛ انبیاء: 36؛ فرقان: 41؛ لقمان: 6؛ زخرف:35؛ جاثیه:9). در آیات 57 و 58 مائده به مسخره کردن و به بازی گرفتن (هُزُوا و لَعِباً) دین و نماز مؤمنان اشاره شده است. تنها یک جا در قرآن، کافران گمان می‌کنند که پیامبرشان موسی آنها را به مسخره گرفته است (بقره: 67)- گویی در اینجا جای مسخره کنندگان و مسخره شوندگان عوض شده است. سه فرمان قاطع درباره‌ی استهزاء در قرآن هست که همه‌ی آنها بازدارنده است. نخست اینکه مؤمنان را توصیه می‌کند که کسانی را که دین و نماز آنان را مسخره می‌کنند، دوست خود نگیرند (مائده: 57-58)؛ و آن‌گاه که دشمنانشان آیات الهی را به ریشخند می‌گیرند با آنان هم صحبت نشوند (نساء: 140، احتمالاً اشاره‌ای دارد به آیات 57-58 مائده)، که البته روایتی است از تعلیم کلی پرهیز از مصاحبت بدکار. قرآن این تمسخرها را با تهدید به انتقام‌های گذشته و آینده پاسخ می‌گوید: خدا مسخره کنندگان را روز قیامت با آتش دوزخ جزا می‌دهد و- از بیم آنکه مبادا این تمسخرها بر مؤمنان اثری نهد- در موارد خاصی نیز از پیش آنها را جزا داده است. رایج‌ترین قالب ثابت برای این مضمون عبارت بسیار گویای «و حاقَ بِهِم ماکانوا بِه یَستَهزئون» (و آنچه مسخره‌اش می‌کردند آنان را فرا گرفت/ خواهد گرفت) است (اشاره به آینده: هود: 8؛ زمر: 49؛ جاثیه: 33؛ اشاره به گذشته: نحل: 34؛ غافر: 83؛ احقاف: 26). سیاق دیگری که به جای «و حاقَ بِهِم ما...» به کار می‌رود، عبارت است از: «فسوفَ یأتیهِم أنباءُ ما....» (پس به زودی به آنها خواهد رسید اخبار آنچه....) (انعام: 5؛ نک. شعراء: 6)، و نیز: «کذَّبوا بالحق» (آنان حق را تکذیب کردند) به سبب جرمی که پیش از این مرتکب شده بودند. شکل کامل این احتجاج چنین است: «پیش از تو پیامبرانی را به استهزاء گرفتند. پس آنچه را مسخره می‌کردند گریبان‌گیر استهزاء کنندگان ایشان شد» (انعام: 10؛ انبیاء: 41). اندیشه‌ی قصاص به بهترین نحو در این موارد آمده است، به این شکل که این بار خداوند منافقان و کسانی را که مؤمنان را ریشخند می‌کنند، مسخره خواهد کرد (بقره: 15؛ توبه: 79). پیامبری چون نوح می‌تواند بگوید: «اگر ما را مسخره می‌کنید، ما [نیز] شما را همان‌گونه که مسخره می‌کنید، مسخره خواهیم کرد!» (هود: 38)- عذاب الهی نزدیک است. اما عذر منافقان- «ما فقط شوخی و بازی می‌کردیم»- پذیرفته نخواهد بود (توبه: 64-66). قرآن چیزی را بالاتر از حق و انکار آن نمی‌داند؛ در مقایسه با این فضای تنگ، قلمرو بازی و فریب و شوخی به لحاظ هستی شناختی غیرقابل فهم و به لحاظ اخلاقی غیرقابل اطمینان است.

بیشتر بخوانید: مسخره کردن دیگران از منظر قرآن


سه فرمان قاطع درباره‌ی استهزاء در قرآن هست که همه‌ی آنها بازدارنده است. نخست اینکه مؤمنان را توصیه می‌کند که کسانی را که دین و نماز آنان را مسخره می‌کنند، دوست خود نگیرند (مائده: 57-58)؛ و آن‌گاه که دشمنانشان آیات الهی را به ریشخند می‌گیرند با آنان هم صحبت نشوند (نساء: 140، احتمالاً اشاره‌ای دارد به آیات 57-58 مائده)، که البته روایتی است از تعلیم کلی پرهیز از مصاحبت بدکار. به نظر می‌رسد که تفسیر فرمان ساده‌ی «آیات خدا را به ریشخند مگیرید» (بقره: 231) در بستر خاص خود بیشتر وافی به مقصود باشد. در واقع، این عبارت میان قوانین مربوط به متارکه و مصالحه [در ازدواج] آمده است. این امر ممکن است بدان معنا باشد که نباید قوانین الهی را به شوخی اجرا کرد، از این‌رو، از ترس ناگفته‌ای حکایت دارد و آن اینکه گروهی از قوانین در خدمت هواهای نفسانی قرار گیرد و مردها را دعوت کند به اینکه به شوخی متارکه کنند و بنابراین از وحی سوء استفاده شود. سرانجام، آیه‌ی 11 حجرات همه‌ی مردان و زنان مؤمن را از مسخره کردن همدیگر نهی می‌کند، چه ممکن است که مسخره شدگان از مسخره کنندگان بهتر باشند. مجموعه‌ی قواعدی هست که از هر چیزی که ممکن است موجب تفرقه‌ی جامعه‌ی مسلمانان شود، منع کرده است. این قواعد همگی فراخوان به صلح و هماهنگی میان مؤمنان است که برادر یکدیگر خوانده شده‌اند (Amman, Vorbild und vermunft, 35-37). دیگر موارد کاربرد مشتقات هـ ز أ و س خ ر را در این آیات می‌توان یافت: (بقره: 212؛ توبه: 79؛ رعد: 32؛ حجر: 95؛ مؤمنون:110؛ روم: 10؛ صافات: 12-14؛ ص: 63؛ زمر: 56).
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی حسین خندق‌آبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط