رفتار شيعيان در اجتماعات
شخصيت اجتماعي شيعه
روزي - در حالي که يک عدد ماهي در دست گرفته بودم و در حال حرکت بودم -، آن حضرت مرا مشاهده فرمود: آن را بينداز، من دوست ندارم که شخصي چون شما چيز کم و بي ارزشي را همراه داشته باشد.
سپس افزود: شما دوستان و شيعيان ما، دشمنان بسياري داريد، اکثر افراد با شما مخالف و دشمن مي باشند؛ پس بر شما لازم است تا جائي که بتوانيد در مقابل مخالفان و دشمنان، خود را زينت داده و ظاهرتان را حفظ نمائيد.
رعايت اخلاقيات و احکام شريعت
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
شيعيان و دوستان ما (در مسائل دين) اهل ورع و اجتهاد مي باشند؛ و (در مسائل اجتماعي و اقتصادي) امانت دار و اهل وفاء هستند؛ و (در مسائل بندگي) اهل زهد و عبادت خواهند بود؛ و پنجاه و يک رکعت نمازهاي شبانه روز را اقامه مي نمايد، شبها مشغول عبادت و نيايش؛ و روزها روزه دارند، زکات (و خمس) اموالشان را مي پردازند؛ و حج خانه ي خدا را انجام داده؛ و از هر گناه و خلافي دوري مي جويند.
44 - عن المفصل بن عمر، عنه عليه السلام أنه قال: و ما شيعه جعفر الا من کف لسانه و عمل لخالقه و رجا سيده و خاف الله حق خيفته. (2)
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
شيعه و پيرو جعفري محسوب نمي شود، مگر کسي که زبان خويش را تحت کنترل داشته؛ و کارهايش براي پروردگار باشد؛ و فقط از خداوند اميد پاداش داشته؛ و در هر حال از عقاب پروردگار ترسناک باشد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
آيه شريفه قرآن: «اي کساني که ايمان آورده ايد! آن طيبات الهي را که خداوند براي شما حلال نموده، بر خود حرام نکنيد و (ضمنا از حد) تجاوز نکنيد، چون خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد»، درباره ي اميرمؤمنان عليه السلام و بلال حبشي و عثمان بن مظعون نازل شده است، حضرت امير عليه السلام سوگند ياد کرد که شب نخوابد؛ و بلال سوگند خورد که در هيچ خوراکي استفاده نکند؛ و عثمان بن مظعون سوگند خورد که با همسر همخوابي ننمايد.
پس همسر عثمان که زني زيبا بود بر عايشه وارد شد، عايشه به او گفت: چرا تو را ساده و بي آلايش مي بينم؟
پاسخ داد: براي چه کسي خود را زينت دهم، با آنکه شوهرم راهب گشته، لباس خشن مي پوشد و نسبت به دنيا زاهد و بي اعتنا شده است.
و چون رسول خدا صلي الله عليه و آله وارد شد، عايشه جريان را برايش بازگو کرد؛ به همين جهت نداي نماز جماعت داد، بعد از آنکه مردم اجتماع کردند، بر منبر رفت و بعد از حمد و ثناي خدا، فرمود: چه شده است که افرادي چيزهاي پاکيزه خدا را بر خود حرام کرده اند؟!
آگاه باشيد که من (رسول خدا) در شب مي خوابم، با همسرانم همخوابي مي کنم و در روز از خوردني ها استفاده مي نمايم، پس هر که از سنت و روش من روي گرداند از (پيروان) من نمي باشد.
احساس مسؤليت براي فرزندان
روي عن النبي صلي الله عليه و اله و سلم أنه نظر الي بعض الأطفال، فقال:
ويل لأولاد آخر الزمان من آبائهم، فقيل: يا رسول الله! من آبائهم المشرکين؟ فقال: لا، من آبائهم المؤمنين، لا يعلمونهم شيئأ من الفرائض،
و اذا تعلموا أولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا، فأنا منهم بريء و هم مني براء. (3)
روايت شده است که:
روزي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم چشمش به کودکي افتاد، فرمود: واي به حال فرزندان آخر الزمان! به حضرت گفته شد: اي رسول خدا! آيا منظور شما پدران مشرک آنها است؟
فرمود: خير، پدران مؤمن آنها، که چيزي از واجبات و فرايض الهي را به فرزندان خود نمي آموزند، و چنانچه خود فرزندان واجبات خود را بياموزند پدرانشان مانع مي شوند از عمل و انجام وظيفه فرزندانشان و خوشحال مي گردند که به امکانات بي ارزش دنيا دست يافته اند، پس من از چنين افرادي بيزار و آنها نيز از من بيزارند.
رعايت حقوق بزرگسالان
امام صادق عليه السلام فرمود:
مؤمن پيرمرد از طرف خداوند داراي جلالت و عظمت خاصي است؛ و هر کس مؤمني را اکرام و احترام نمايد، پس به کرامت خداوند اقتدا نموده است؛ و هر کس مؤمني را سبک شمارد، خداوند شخصي را بر او مسلط مي گرداند که او را پيش از مرگش خوار و ذليل نمايد.
رسيدگي به تهي دستان و درماندگان
فأحسن الثناء، و زکي و أطري، فقال له: کيف عياده أغنيائهم لفقرائهم؟
قال: قليله، قال: کيف مواصله أغنيائهم لفقرائهم في ذات أيديهم؟
فقال: انک تذکر أخلاقا ما هي فيمن عندنا.
قال: فکيف يزعم هولاء أنهم لنا شيعه؟! (5)
يکي از اصحاب امام جعفر صادق گويد:
در محضر آن حضرت بودم، که شخصي وارد شد و سلام کرد. امام عليه السلام جواب سلام را داد، سپس از او سؤال نمود که دوستان و برادرانت در چه حالي هستند؟
آن شخص بسيار از دوستان خود تعريف و تمجيد کرد، سپس حضرت فرمود: رسيدگي و ديدار اغنيا و ثروتمندان نسبت به فقراء و تهي دستان چگونه است؟
پاسخ داد: خيلي کم و به ندرت انجام مي پذيرد. حضرت فرمود: نسبت به خويشاوندان خودشان چگونه اند؟
آن شخص در جواب گفت: همانا شما مسائل اخلاقي و اجتماعي آن چنانه اي را مطرح مي فرمائي، که در بين ما معمول نيست.
امام عليه السلام در اين موقع اظهار نمود: پس چگونه ادعا مي کنند که از شيعيان و پيروان ما (اهل بيت رسالت عليهم السلام) مي باشند؟!
کيفيت مطرح است نه کميت!
قال: قلت: خمسون ألفا، قال: فما زال يقول حتي قال: أترجو أن يکونوا عشرين؟!
ثم قال عليهم السلام: و الله! لوددت أن يکون بالکوفه خمسه و عشرون رجلا يعرفون أمرنا الذي نحن عليه، و لا يقولون علينا الا بالحق. (6)
يکي از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام حکايت کند:
روزي حضرت به من فرمود: شيعيان و دوستان ما در شهر کوفه چه تعدادي هستند؟
در جواب حضرت، اظهار داشتم پنجاه هزار نفر مي باشند.
سپس امام عليه السلام به طور مرتب سؤال خود را تکرار نمود تا جائي که در پايان فرمود: آيا گمان مي کني که (شيعيان مخلص) تعدادشان به بيست نفر مي رسد!؟
به خداوند سوگند! دوست داشتم که در کوفه پانزده نفر مرد وجود داشته باشد، که نسبت به ما عارف بوده و واقعيات و حقايق را درک کرده باشند؛ و درباره ي ما مطلبي غير از آنچه که حق است و واقعيت دارد، نگويند.
علائم و صفات مؤمن
قال: الذين اذا أحسنوا استبشروا، و اذا أساءوا استغفروا، و اذا أعطوا شکروا، و اذا ابتلو صبروا، و اذا غضبوا غفروا. (7)
امام محمد باقر عليه السلام فرمود:
پيرامون حالات و خصلت هاي بهترين بندگان از حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلم سؤال شد؟
حضرت فرمود: آنان کساني هستند که اگر نيکي کنند، شادمان باشند؛ و اگر کار زشت و خلافي مرتکب شوند شرمسار گشته و طلب آمرزش کنند؛ و اگر چيزي به آنها داده شود، سپاس گذارند؛ و اگر به مشکل و يا بلائي گرفتار آيند، صبر نموده؛ و چنانچه غضبناک شوند، عفو و بخشش نمايند.
امام صادق عليه السلام فرمود:
خداوند متعال رسولانش را به مکارم اخلاق اختصاص داده است، پس شما مؤمنين نيز خود را بيازمائيد؛ چنانچه آنها در شما وجود داشته باشد، پس خدا را شکر و سپاس گوئيد؛ و بدانيد که اين حالت از حالات خوب است؛ و اگر در شما موجود نباشند، بايد در به دست آوردن آنها از خدا خدا خواهش کنيد؛ و نسبت به آنها رغبت و اشتياق ورزيد.
حضرت فرمود: مکارم اخلاق داراي ده خصلت است: يقين، قناعت، صبر، شکر، بردباري، خوش خلقي، سخاوت، غيرت، شجاعت و مروت داشتن.
50 - عن الحارثي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لا يؤمن رجل فيه الشح، و الحسدء، و الجبن، و لا يکون المؤمن جبانا، و لا شحيحا، و لا حريصا. (8)
امام صادق عليه السلام فرمود:
ايمان ندارد، شخصي که بخيل، حريص، حسود و ترسو باشد؛ و هيچ گاه مؤمن، ترسو، حريص و حسود نخواهد بود.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
بر هر شخص مؤمني که شيعه و پيرو ما مي باشد، لازم است که در هر شب جمعه سوره ي «جمعه » و «منافقون » را بخواند.
پس اگر چنين برنامه اي را اجراء کند، همانند کسي است که به کردار رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم عمل کرده باشد؛ و پاداش و ثوابش بهشت مي باشد.
مؤمن در بلا و آزمايش
امام صادق عليه السلام فرمود:
همانا خداوند متعال مؤمن را از بلاها و آزمايشات دنيوي در امان نداده است؛ وليکن او را از سرگرداني و سختي هاي قيامت ايمن بخشيده است.
53 - عن أبي بصير، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: ان لله عبادا في الأرض من خالص عباده ليس ينزل من السماء تحفه للدنيا الا صرفها عنهم الي غيرها، و الا ينزل من السماء بلاء للآخره الا صرفه اليهم، و هم شيعه علي و أهل بيته عليهم السلام. (10)
امام صادق عليه السلام فرمود:
همانا خداوند متعال داراي بندگاني است که خالص مي باشند، از آسمان هديه و رحمتي فرود نمي فرستد مگر آنکه از ايشان منصرف گردانيده و در اختيار ديگران قرار خواهد داد؛ و نيز هيچ بلا و آفتي وارد نمي شود، مگر آن که به سمت آن بندگان مخلص روانه خواهد شد (11)؛ و چنين افرادي شيعه و پيرو امام علي و ديگر اهل بيت عليهم السلام خواهند بود.
بعضي از اصحاب امام موسي کاظم عليه السلام گويد:
روزي به محضر مبارک آن حضرت وارد شدم، فرمود: شيعيان و دوستان ما (در هر حال و در هر کجا که باشند) از چهار چيز نبايد بي نياز باشند:
جانمازي که بر آن نماز بخوانند، انگشتري که در دست نمايند، مسواکي که دندانهاي خود را به وسيله ي آن مسواک کنند؛ و تصبيحي از تربت امام حسين عليه السلام که داراي 34 دانه باشد و به وسيله ي آن ذکر گويند، که خداوند متعال در مقابل هر دانه ي آن چهل حسنه در نامه ي اعمالشان ثبت مي نمايد؛ و چنانچه آن را به دست گيرند بدون آن که ذکري و دعائي بخوانند 20 حسنه به او داده مي شود.
پي نوشتها:
1. صفات الشيعه: 23 ح 1، وسائل الشيعه: 57/4 ح 4498.
2. مستدرک الوسائل: 225/11 ح 12810.
3. جامع الأخبار: 106 (الفضل 62)، مستدرک الوسائل: ج 164 ص 15
4. اصول کافي: 658/2 ح 5، وسائل الشيعه: 98/12 ح 15743.
5. صفات الشيعه: 8 ح 13.
6. صفات الشيعه: 14 ح 26.
7. صفات الشيعه: 45، ح 65.
8. صفات الشيعه: 37 ح 59.
9. صفات الشيعه: 33 ح 50.
10. مستدرک الوسائل: 435/2 ح 2394.
11. دليل آن روشن است، چون که در روايات بسياري با مضامين مختلف وارد شده است که مؤمن در اين عالم (جهت آزمايشلات، ترفيع درجات، کفاره گناهان و... ) هميشه مبتلا و گرفتار مي باشد، برخلاف کافران و منافقان که معمولا در رفاه و آسايش هستند؛ و اين جريان برعکس جهان آخرت مي باشد.