در پاییز ۱۳۴۶ گروه ایدئولوژی سازمان متشکل از محمد حنیف نژاد، حسین روحانی و علی میهندوست تشکیل شد. حنیف نژاد علاوه بر عضویت در این جمع، وظیفه داشت با مطالعه اولیهای که توسط گروه فراهم میشد، مضمون آموزش ایدئولوژی را در سازمان تدوین کند. حاصل دو سال کار مطالعاتی کتاب بود که به ترتیب به معرفی آنها میپردازیم.
تعداد کلمات 1695/ تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه
شناخت/ کتاب اول ایدئولوژی
مآخذ عمده تدوین شناخت عبارت بودند از کتابهای مارکسیستی: اصول مقدماتی فلسفه تألیف «ژرژ پولیت سر»، ماتریالیسم دیالکتیک نوشته «ژوزف استالین»، دیالکتیک طبیعت و تاریخ دینامیسم – جهش - تضاد تألیف «دکتر انور خامهای»، و درباره تضاد اثر «مائو تسه تونگ» ( دون).
کتاب «شناخت» از آن جهت اهمیت دارد که در ادبیات سیاسی و مذهبی ایران شاید اولین اثری باشد که در آن به نحو آشکاری سعی شده است که اصول و مبانی اعتقادات اسلامی در ایدئولوژی مارکسیستی انطباق داده شود. از همینرو مبنای قضاوتهای بعدی در مورد عقاید سازمان قرار گرفت.
تکامل/ کتاب دوم ایدئولوژی
وی در علوم طبیعی و زیستی متخصص بود و بهویژه در رشته «زمینشناسی» صاحبنظر محسوب میگشت، برای نخستین بار در ایران، با استناد به آیاتی از قرآن کریم، اصل تکامل زیستی و تکوین تدریجی موجودات را مخالف دینی نمیدانست.
انتشار مطالب «دکتر سحابی» واکنشهای مخالف در محافل حوزوی ایجاد کرد و از جمله «علامه طباطبایی»، ابتدا به صورت خصوصی و سپس نظراتش در بخشی از تفسیر معروف المیزان، به آرای «دکتر سحابی» خدشه وارد کرد.
جواب «دکتر سحابی» به ایرادات «علامه طباطبایی» در جذبهای با عنوان قرآن و تکامل منتشر گردید؛ و کماکان با به این بحث گشوده ماند.
راه انبیا- راه بشر/ کتاب سوم ایدئولوژیک
در این کتاب هماهنگی و یگانگی راه انبیا و راه بشر است [مستقل از وحی] و جدایی ناپذیری این دو تشریح شده در عینحال نقش و رسالت انبیا با استناد به قرآن و نهج البلاغه مشخص گردیده است.
سومین جزوه ایدئولوژیک تحت عنوان راه انبیا - راه بشر که عمدتاً به سبک راه طی شده مهندس بازرگان تهیه شده و در آن آیات بسیار زیادی از قرآن مورد استناد و تفسیر قرار گرفته، توسط محمد حنیف نژاد تهیه و پس از برخورد نهایی جمع، در درون سازمان منتشر گردید.
مقدمه مطالعات مارکسیستی/ جزوه آموزشی
سیمای یک مسلمان (راه حسین)
نکته مهمی که علاوه بر شیوه متداول گروه ایدئولوژی، یعنی انطباق مفاهیم اسلامی با موضوعات و مفروضات مارکسیستی، در این کتاب قابل توجه است این است که تصویر ارائه شده حکومت ایدهآل به نام «حکومت اسلامی»، بیشتر با «دیکتاتوری پرولتاریا» و «سانترالیزم دموکراتیک» احزاب کمونیست شباهت دارد که به جای حزب حاکم، «متقین» بر آن حاکمند و به نوعی سوسیالیسم کردند نهادهاند.
مارکسیسمزدگی دهه چهل
اینگونه اشخاص مجذوب به دورانی بودند که جنبشهای سیاسی و قهرآمیز مبتنی بر مارکسیسم در بسیاری از نقاط جهان در حال گسترش بود. مبارزات و انقلابهای مردم چین، ویتنام، کوبا و آمریکای لاتین شیفتگان مبارزه مسلحانه الهام بخشید و چهرهای «متفاوت» از مارکسیسم ایجاد میکرد. همین شیفتگی موجب شد که اعضای اولیه سازمان اصول تاریخی، اجتماعی و مبارزاتی مارکسیسم را بیعیب و نقص پندارند؛ و مارکسیسم را، منهای بعد آتئیستی ضد خدایی آن، «علم مبارزه، تحول، انقلاب و سازماندهی» تلقی کنند و نیازمندیهای خود را در این زمینه از آثار مارکسیستی اخذ کنند.
چکیده طرز فکری که در نوشتههای ایدئولوژیک سازمان، پرورش و تعمیم داده میشد این بود که «حقیقت همان چیزهایی است که در عمل تحقق مییابد؛ آنچه در عمل رخ میدهد اصالت دارد و پراتیک روزمره تجربه عملی هرکس راهنمای اصلی و تنها معلم اوست.»
هرچند که بنیانگذاران سازمان، با اعتقاد قلبی به وحی، سعی میکردند با الهام از قرآن به مسائل پاسخ دهند و در این کار خود صمیمی بودند و روشی که به کار میرفت، با منطق و روش شناخت قرآن نمیخواند. دیگر آموزشها و دستاوردهای سازمان هم کتب مارکسیستی بودند که در آنها به نحوی دیگر منطقه «اصالت عمل» و نوعی «پوزیتیویسم» القا و تبلیغ میشد.
بیشتر بخوانید: بازشناسی سازمان مجاهدین خلق (1)
تشکیل «گروه سیاسی»
تشکیل «گروه کارگری»
تشکیل «گروه روحانیت»
البته در سال۴۷ با شخص آیتالله طالقانی مسئله تأسیس سازمان مطرح شده بود، و عموماً درباره وجود سازمان و موقعیت آن با کسی صحبت نمیشد.
در مورد افرادی از روحانیت مبارز که سازمان با آنها به طور مشخص در تماس بود اطلاعی در دست نیست اما آنچه مشخص است، در ابتدا این ارتباط سیاسی با روحانیون برجسته مانند آقایان آیتالله مطهری، دکتر بهشتی و هاشمی رفسنجانی وجود نداشت. شیخ مصطفی رهنما و سید احمد طیبی شبستری در جریان تشکیل سازمان بودند؛ چرا که از قبل ارتباط نزدیکی با حنیف نژاد داشتند.
اما گویا با آیتالله خامنهای نیز از طریق یک سمپات به نام حسن تهرانی ارتباطی برقرار شده بود و بعدها تماسهایی نیز با روحانیون مانند آقای هاشمی رفسنجانی، آقای مهدویکنی، آقای لاهوتی و آقای ربانی شیرازی، صورت پذیرفت. گروه روحانیت، علاوه بر مسئولیت برخورد و ارتباط با روحانیون مبارز، وظیفه ارتباط با بازاریهای فعال و مبارز را زیر نظر داشت و برای این بخش گروه جداگانهای به وجود میآمد ارتباط با بازار عمدتا توسط احمد رضایی صورت میگرفت.
تشکیل «گروه مطالعات روستایی»
گروه مزبور با استفاده از منابع تئوری که موجود و با مسافرت به مناطق مختلف و آشنا شدن از نزدیک با وضع روستاهای کشور و مسائل روستایی، نتیجه تحقیقات خود را در جزواتی تحت عنوان «تحلیل روستایی» در اختیار تشکیلات قرار داد، که بعدها در تدوین استراتژی مورد توجه قرار گرفت.
از دستاوردهای گروه، رسانهای بود که بعدها با نام «روستا و انقلاب سفید: بررسی شرایط انقلابی روستاهای ایران» در آبان ماه ۱۳۵۱ توسط سازمان انتشار یافت.
در سرلوحه کتاب اشاره شده است که مشکینفام «در تهیه و تنظیم این رساله سهم بهسزایی داشت.»
جمعبندی دیدگاههای اقتصادی
انطباق مقوله نفی «استثمار» به قرائت مارکسیستی با موازین اسلامی، توسط سعید محسن در مقالهای با عنوان استثمار تدوین شد و محمود عسکریزاده، با همکاری دیگر اعضای گروه ایدئولوژی، تلخیصی از اقتصاد سیاسی مارکسیسم را مدون کرد که ابتدا بینام - تحت عنوان «جزوه اقتصاد» - در سطح سازمان و پس از ضربه شهریور ۱۳۵0 با عنوان اقتصاد به زبان ساده در سطح جامعه انتشار یافت.
در جامعه ایدهآل سازمان، مالکیت خصوصی باید از بین برود و سرمایهها و تمامی وسایل تولید به مالکیت دولت در آید.
نمایش پی نوشت ها:
1. تحلیلی بر تغییر...: صص39و30؛ یادداشتهای حسین روحانی: ص27و28.
2. در این باره نک: عنایت، اندیشه سیاسی...، صص268و265؛ آیتالله منتظری، مصلحبه رادیو تلویزیونی1359؛ شهید مطهری، پیرامون انقلاب...، ص65و66و162.
3. شرح تأسیس...: ص38و39؛ یادداشتهای حسین روحانی: ص34.
4. یادداشتهای حسین روحانی: هان صفحه.
5. شرح تأسیس...: ص39.
6. یادداشتهای حسین روحانی: ص34.
7. این کتابچه در دو جلد با عنوان «چگونه قرآن یاموزیم» و «دینامسم قرآن»، پس لز پیروزی انقلاب اسلامی، توسط سازمان «با نگارش و قلم رجوی» انتشار یافت. جعفریان، چریانها و سازمانهای مذهبی...: ص395.
8. روزنامه ابرار 25/5/69: به نقل از حسین روحانی.
9. شرح تأسیس...: ص39.
10. همان: همان صفحه.
11. حجاریان در این زمینه میگوید: «مبنای سازمان آریستوریسیسم و پوزیتیویسم نوع بازرگان بود که او هم اسپنسر و کنت گرفته بود و در بطن خودش تاریخگری داشت، اما منشأ تمام دیدگاههای بازرگان لیبرالیاست. سازمان میخواهد مبانی تئوریک عملش، علمی باشد و نمی تواند توجیه شهادت را به حور و قصور حواله بدهد. چون میخواست توجیهش علمی باشد، وجه اخلاقی شهادت طلبی را از درون ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی در میآورد.» نشست پژوهشی با سعید حجاریان، ص12.
12. بحران در خط مشیء: صص56و57؛ با اندکی تصرف.
13. شرح تأسیس...: صص30و31؛ یادداشتهای حسین روحانی: ص53.
14. یادداشتهای حسین روحانی: ص53؛ با اندکی تصرف.
15. خلاصه پرونده ها...: حنیف نژاد، محمد-سعیدی، جواد-جوان خوشدل، مصطفی؛ یادداشتهای حسین روحانی: ص53و54.
16. شرح تأسیس...: صص39و40.
17. مضمون این بخش برگرفته از این منابع است: گفت و گوها، مفاد جزوه استثمار، کتاب اقتصاد به زبان ساده، یادداشتهای حسین روحانی: ص71و73؛ با تلخیص. موارد دیگر در متن ارجاع داده شده اند.
18. شرح تأسیس....: ص31؛ تحلیلی بر تغییر...: ص13و15؛ در مأخذ اخیر آمده است: «جزوه اقتصاد به زبان ساده و جزوه شناخت که چکیده جهان بینی، ایدئولوژی، خواستهها و آرمانهای این سازمان را منعکس میکند، مشخصاً بر نفی استثمار طبقات انقلابی و زحمتکش جامعه، بر قبول قوانین دیالکتیکی، مبارزه اضداد، قبول مبارزه طبقاتی به عنوان قانون حرکت تاریخ و حتی قبول ماتریالیسم تاریخی (صرف نظر از این که آنها را به شکلی به جهان بینی مذهبی ارتباط میداد) تأکید دارد.»