فروغ جاویدان یکی از بارزترین سندهای روسیاهی سازمان مجاهدین است
چکیده
سازمان مجاهدین خلق در طول 8 سال جنگ تحمیلی صدام بر ایران اسلامی، دوشادوش حزب بعث علیه ملت و مملکت خویش جنگیدند. کار به جایی رسید که خودشان عملیاتهایی را نیز بهتنهایی علیه ایران طراحی و اجرا کردند. آنچه در این مقاله می خوانید، گزارشی از این دوران می باشد.
تعداد کلمات 1590/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
سازمان مجاهدین خلق در طول 8 سال جنگ تحمیلی صدام بر ایران اسلامی، دوشادوش حزب بعث علیه ملت و مملکت خویش جنگیدند. کار به جایی رسید که خودشان عملیاتهایی را نیز بهتنهایی علیه ایران طراحی و اجرا کردند. آنچه در این مقاله می خوانید، گزارشی از این دوران می باشد.
تعداد کلمات 1590/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
«فروغ جاویدان»: چند گام به تهران
در تیرماه ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی ایران رسماً قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت. درحالیکه از «بدر» به تصویب این قطعنامه در ۳۰ تیر ۶۶، ایران آن را «رد» نکرده بود و برای تأمین اهداف خود، از طریق مذاکره با دبیرکل سازمان ملل، برای پذیرش قطعنامه، شروطی را طرح نموده بود و در واقع عملاً آن را به صورت «مشروط» پذیرفته بود؛ اما به دلیل کارشکنی آمریکا، انگلیس و فرانسه در طول مذاکرات و ورود مستقیم آمریکا به جنگ با ایران، پس از مشورت و تصمیم مسئولان عالیرتبه، با موافقت امام خمینی، در ۲۷ تیرماه سال ۶۷، ایران اعلام کرد قطعنامه ۵۹۸ را بدون قید و شرط پذیرفته است.[1] اما ارتش صدام در تاریخ ۳۱ تیر ماه به ایران حمله کرد و از منطقه جنوب به سمت خرمشهر و اهواز پیشروی نمود. پس از ضدحملات موفق ایران، ارتش عراق در جبهههای میانی و غرب کشور نیز به عملیات نظامی مبادرت کرد که آنها هم با بسیج مجدد نیروهای مردمی و نظامی جمهوری اسلامی، ناموفق شدند.[2] در نتیجه نیروهای عراقی عقبنشینی کردند و رژیم عراق در اول و سوم مرداد ماه عقبنشینی خود را از جبهههای جنوب و میانی و غرب کشور اعلام نمود؛ اما همزمان عملیات مشترک عراق و سازمان آغاز گردید. نکاتی چند در علل و زمینههای شگلگیری این عملیات قابل توجه و بررسی هستند:پس از عملیات مهران، در جمعبندی رهبری سازمان، هدف عملیات بعدی، تهران منظور شد و برای رسیدن به حداکثر توان برای انجام این عملیات یک مقطع 3 ماهه درنظر گرفته شد و بلافاصله اعزام اعضا و مرتبطان سازمان از ایران و خارج کشور به عراق، به طور وسیعی آغاز شد. همچنین سازمان در این مقطع به منظور جذب اسرا و استفاده از آنها در عملیات نهایی، فعالتر شده بود. افراد تازه وارد و نیروهای ارتش سازمان تحت آموزش و مانورهای فشرده قرار گرفته بودند و در آموزشهای جدید، آموزش سلاحهای ضدهوایی هم منظور شده بود.[3]تحلیل رجوی در مورد نتیجه جنگ این بود که ایران به دلیل بسته بودن تمامی راههای بازگشت به صلح با عراق، ناچار به ادامه جنگ خواهد بود. هر قدر هم جنگ به طول میانجامد، از یک طرف توان نظامی و اقتصادی ایران بیشتر تحلیل میرود و از طرف دیگر بازگشت به سمت آتش بس و صلح غیرممکنتر میشود و این جنگ با شکستِ ایران ادامه خواهد یافت.
«پیش از این، منافقین در تحلیل درون گروهی خود، امکان موافقت ایران با قطعنامه را غیرممکن دانسته و به صراحت اعلام میکردند: «تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسی، نظامی و اقتصادی به بنبست کامل برسد.» به عقیده آنان، این اقدام به منزله فروپاشی نظام خواهد بود...»[4]
تحلیل رجوی در مورد نتیجه جنگ این بود که ایران به دلیل بسته بودن تمامی راههای بازگشت به صلح با عراق، ناچار به ادامه جنگ خواهد بود. هر قدر هم جنگ به طول میانجامد، از یک طرف توان نظامی و اقتصادی ایران بیشتر تحلیل میرود و از طرف دیگر بازگشت به سمت آتش بس و صلح غیرممکنتر میشود و این جنگ با شکستِ ایران ادامه خواهد یافت.
با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از سوی ایران، نقشهها و طرحهای قبلی سازمان با بنبست مواجه شد. در آن شرایط، سازمان در کنار امیدواری به داشتن پشتوانه در عملیاتهای مرزی، حمایت نمایندگان کنگره و سنای آمریکا را نیز داشتند. رجوی در اولین جلسه پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، در جمع نیروهای مستقر در قرارگاه اشرف طی سخنرانی برنامه حمله به مهران و تهران را مطرح کرد که با تأیید ابزار مواجه شد.
در روزهای بد کارها جنبه آمادهسازی داشت و اسرایی که قرار بود در عملیات شرکت کنند، سازماندهی شدند و طی یک نشست در روز شنبه، فرمانده گردان ها، سرگروهها و فرماندهان دسته در رابطه با آرایش ستون و مکانیزم عملیات توضیح شدند. در این نشستها به افراد گفته میشد که تا باختران درگیری نخواهیم داشت و هیچ ستونی تحت هیچ شرایطی نباید توقف داشته باشد.
افراد پایگاه بدیع به مرور آزاد شده و به قرارگاه اشرف رفته و در سازمان، تیپها قرار میگرفتند. همچنین کلیه تیپها در قرارگاه اشرف مانور داشتند. در این مانور آرایش ستون تمرین داده میشد و بعد از ظهر همین روز، بعضی از تیپها که توانسته بودند نشست توجیهی را بگزد در جلسه توجیهی شرکت کردند. در این نشستها به افراد گفته میشد روی جاده حرکت کنند و سرعت ۷۰ کیلومتر در ساعت در پیشروی الزامی است و از هر طرف که به شما شلیک شد به همان سمت شلیک کنید.
عمدتاً از فرماندهان عملیاتی سازمان در عملیات «فروغ» از ردههای بالای تشکیلاتی بودهاند که نظامی نبودهاند و بعضاً اصول اولیه فرماندهی طی یک عملیات نظامی را نمیدانستند. کلیه نیروهای سازمان، اعم از کادر و عضو و هوادار، به استثنای تعدادی که هدایت و پشتیبانی را به عهده داشتند، که در این عملیات شرکت کردند، مجموعاً در حدود ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر برآورد شدهاند، که در حدود ۲۵ درصد از آنان را زنان و دختران تشکیل میدادند.[5] ستاد کل، تحت فرماندهی مسعود و مریم رجوی و مرکب از 4 نفر ستادی و 5 فرمانده محور بوده است.
بیشتر بخوانید: از « فروغ جاویدان » تا « مرصاد » (1)
عراق پیشاپیش حملات گستردهای را در جبهه غرب و جنوب آغاز کرده بود و یک عملیات هوایی برای ایجاد جوّ رعب و وحشت علیه مردم غرب کشور انجام داد. تقریباً همزمان با شروع عملیات «فروغ جاویدان»، ارتش عراق با حجم وسیعی، اقدام به حمله گستردهای در منطقه جنوب، با تظاهر به قصد تصرف خرمشهر انجام داد که هدف آن در حقیقت زمینگیر کردن قویترین لشکرها و تیپهای رزمی جمهوری اسلامی بود. برای تکمیل شدن رفع موانع، نیروی هوایی عراق روزهای قبل از آغاز عملیات سازمان، به دفعات مناطق تجمع نیرو در اطراف کرج و اسلامآباد را نیز بمباران کرد.[6]
نیروهای سازمان پس از شروع عملیات، در ساعت ۴ بعدازظهر از مرزهای بینالمللی عبور کرده، وارد خاک جمهوری اسلامی شدند. از آنجا که رژیم عراق، تجاوز خود را تا شهرهای قصرشیرین و سرپلذهاب گسترش داده بود، نیروهای سازمان بدون درگیری و عبور از خط وارد شهرهای قصرشیرین و سرپلذهاب شده و پس از عبور از کرند به سمت اسلامآباد پیشروی کردند و حدود ساعت ۹:۳۰ شب به اسلام آباد رسیدند و شهر را تصرف کردند.
یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در تشریح عملیات میگویند:
«۱۱روز قبل از حمله منافقین به داخل کشور، باخبر شدیم که تغییرات جدید در آرایش ناوهای مستقر در خلیج فارس و دریای عمان به وجود آمده است؛ به طور مثال ناو هواپیمابر وینسنس به طرف دهانه تنگههرمز آمده بود و ناوهای انگلیسی حرکات مشکوکی را انجام میدادند. در همین موقع ۵۳ نفر از نمایندگان کنگره آمریکا (به نقل از رادیو منافق) طی نامهای از وزارت امور خارجه خواسته بودند که دولت ریگان در جهت تقویت سازمان منافقین به عنوان آلترناتیو آینده حکومت ایران، برنامهریزی بکند. عملیات فروغ جاویدان پیامدهای زیادی - عمدتاً به زیان سازمان - برای سازمان داشته است که بهطور گذرا به آنها اشاره میکنیم:
- یکی از پیامدهای این عملیات، زیر سوال رفتن خط استراتژی سازمان، بهتبع آن زیر سوال رفتن رهبری بود.
- دیگر پیامد عملیات، محکومیت سازمان و عملیات فروغ از جانب گروههای اپوزیسیون بوده است.
- پیامد دیگر عملیات فروغ جاویدان، تلفات آن عملیات است.دو روز بعد از این قضایا، یعنی ۹ روز قبل از حمله آنها و درست بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸، از طرف ایران اسلامی، عراق در دو جبهه غرب و جنوب دست به تحرکات وسیعی زد. در جنوب خود را تا جاده خرمشهر-اهواز رساند و قصد داشت خرمشهر را دور بزند و در غرب از محور ازگله، قصرشیرین، سرپل ذهاب، گیلانغرب، سومار، نفت شهر و میمه، به عمق ۳۰ کیلومتر به داخل کشور تعرض کند. به لطف خداوند، در جنوب، بچهها با آمادگی که داشتند و همچنین با حضور وسیع و به موقع مردم، ضربه مهلکی را به دشمن وارد آوردند و او را تا مرزهای بینالمللی عقب راندند؛ اما در غرب دشمن تجاوز را گسترش میداد. در این مدت سعی کرد که از محور سومار خودش را به سه راهی استراتژیک اسلام آباد – ایلام - ایوان غرب و همچنین در منطقه گیلانغرب هم میخواست خودش را به سه راهی دیگری برساند؛ اما خوشبختانه همانطور که از رادیو شنیدید، مردم ایران دلاورانه مقاومت کرده و تعدادی از تانکهایشان را منهدم کردند و سه دستگاه از آنها را هم به غنیمت گرفتند و تعدادی هم اسیر گرفتند؛ در نتیجه دشمن بعثی ناچار شد که ۱۱ کیلومتر از آن سه راهی مهم، عقبنشینی کند. رزمندگان یکی از تیپها نیز ۱۱ تانک دشمن را منهدم کردند و دشمن به ناچار عقبنشینی کرد.
قرار بود وقتی منافقین به تهران رسیدند، با پخش یک اعلامیه شدیداللحن از کشورهای دیگر درخواست حمایت کنند و آنها نیز منافقین را حمایت نمایند.[7]
عملیات فروغ جاویدان پیامدهای زیادی - عمدتاً به زیان سازمان - برای سازمان داشته است که بهطور گذرا به آنها اشاره میکنیم:
- یکی از پیامدهای این عملیات، زیر سوال رفتن خط استراتژی سازمان، بهتبع آن زیر سوال رفتن رهبری بود.
- دیگر پیامد عملیات، محکومیت سازمان و عملیات فروغ از جانب گروههای اپوزیسیون بوده است.
- پیامد دیگر عملیات فروغ جاویدان، تلفات آن عملیات است. سازمان، 1304 نفر کشته خود رسماً تأیید و با عکس و زندگینامه منتشر کرده است. تعداد مجروحین نیز بالغ بر ۱۵۰۰ نفر برآورد شد که ۷۰۰ نفر از آنان معالجه سرپایی و سطحی داشتهاند و ۸۰۰ نفر بستری و بعضاً جان سپردهاند.
از زمان عملیات فروغ تاکتیکهای سازمان، تغییرات فاحش داشته است؛ اما استراتژی سازمان کاملاً حفظ شده است. سازمان معتقد است که در عملیات فروغ، چون سازمان فقط به ارتش متکی بوده است، عملیات به شکست منجر شده است. در توجیه شکست عملیات، رجوی گفت: «تمامی اتکاء ما به ارتش و ایدئولوژیمان بود و روی عنصر سیاسی، کار جدی صورت ندادهایم» و آن را با قیام کربلا خیس نمود که امام حسین(ع) نیز تمامی اتکاء را بر دو شمشیر و ایدئولوژی خود نهاد و از معادلههای سیاسی چشمپوشی کرد! و همین باعث شکست گردید! از آن پس و با همین توضیح و در پی بنبست نظامی تحمیلشده، کار سیاسی در اولویت قرار گرفت؛ ولی هیچگاه دنبالهروی از مشی مسلحانه، به عنوان تنها راه مقابله با جمهوری اسلامی ایران به کناری گذاشته نشد.
نمایش پی نوشت ها:
[1] .پایان جنگ...: ص147-163.
[2] .همان، ص175-180.
[3] .بررسی اطلاعات عملیات فروغ...: ص48-49.
[4] .همان، ص184.
[5] .همان، ص41-42؛ آمار منتشره از سوی قرارگاه غرب سپاه پاسداران-1367.
[6] .همان، ص39-40، متن بازجویی از اسرای عملیات مرصاد-1367.
[7] .مجله پیام انقلاب، شماره220، ص18الی21، شهریور1367، به نقل از سردار شعبانی، از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.