آداب زناشویی و خصوصیات مثبت و منفی کودک

همان‌گونه که غریزۀ جنسى، یکی از عوامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد.
دوشنبه، 22 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آداب زناشویی و خصوصیات مثبت و منفی کودک
گاهی به سبب بی‌‏توجهی والدین در مسئله آمیزش، فرزندان دچار نواقصی می‏‌شوند که در بعضی مواقع، غیر قابل جبران هستند
 
چکیده
همان‌گونه که غریزۀ جنسى، یکی از عوامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد. اسلام به مسئله ارضای جنسیِ زوجین، بسیار عنایت دارد و اولیای دین، به ظریف‌ترین مسائل در کسب لذت، همراه با حفظ کرامت انسانی اشاره کرده‌اند.

تعداد کلمات 2479/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
آداب زناشویی و خصوصیات مثبت و منفی کودک
نویسنده: رامین بابازاده


 مقدمه

از نگاه اسلام، مشروع بودن آمیزش جنسى و نامشروع بودن آن، نقشی اساسى در خصوصیات مثبت و منفى کودک دارد. پیامبر خدا(ص)، نخستین نعمتِ الهى به انسان را حلال‌زادگى و پاکى ولادت می‌دانند. بسیارى از مفاسد اجتماعى، حاصل بزه‌کارى موالید نامشروع است؛ البته این بدان معنا نیست که موالید نامشروع، نمى‌توانند راه درست را براى زندگى انتخاب کنند، اما بى‌تردید، انتخاب و راه صحیح زندگى براى آنان دشوار است.
عمل مجامعت و زناشویی بسیار بااهمیت است، چرا‌ که از طریق آن، فرزند (انسان) به دنیا می‌آید. گاهی به سبب بی‌توجهی و سهل‌انگاری والدین در مسئله آمیزش، فرزندان دچار نواقصی می‌شوند که در بعضی مواقع، غیر قابل جبران هستند. در ادامه، به بعضی از این نواقص و علل آن‌ها اشاره می‌شود.
 

1. جذام و تباه‌مغزى

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند:
در آغاز، میان و پایان ماه با همسرت نزدیکى مکن، که دیوانگى، جذام و تباه‌مغزى، بسیار زود به سراغ وى و فرزندش مى‌آید.[1]
 

2. فقیر، کوچک، حقیر و خوار

عبدالرحمن‌بن‌سالم گوید: به امام باقر(ع) گفتم: فدایت شوم! آیا شما آمیزش‌ در ابتداى ماه و در نیمه ماه را مکروه مى‌دانید؟ حضرت فرمود: «[آری] چون کسى که مرض صرع دارد، بیشتر در این دو زمان‌ بیهوش مى‌شود.»
گفتم: اى پسر رسول خدا! در اول ماه را فهمیدم، ولى نیمه ماه براى چه؟ حضرت فرمود: هلال ماه از حالتى به حالتى تحول پیدا مى‌کند و روز به کوتاهى مى‌رود. اگر شخص آمیزش کند و فرزنددار شود، آن فرزند ندار، فقیر، کوچک، حقیر و خوار مى‌گردد.[2]
 

3. کژچشم (چپی چشم)

پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند:
بعد‌از‌ظهر با همسرت نزدیکى مکن، چرا‌که اگر در آن هنگام، میانتان فرزندى تقدیر شود، کژ‌چشم (چپ‌چشم) خواهد بود و شیطان، از کژچشمى انسان، شادمان مى‌شود.[3]
 

4. لال شدن

از پیامبر خدا(ص) نقل شده است:
به هنگام آمیزش، سخن مگوى (مگر ذکر الهی، بسم‌الله گفتن و دعاهای واردشده)، چرا‌که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، اطمینانى نیست که لال نباشد.[4]


5. کور شدن

رسول گرامی اسلام(ص) در این باره فرمودند:
مبادا کسى از شما (هنگام انعقاد نطفه) بر شرمگاه زن خویش بنگرد! بلکه باید به هنگام آمیزش، دیده فر ببندد، چرا‌که نگریستن به شرمگاه، کورى را در فرزند بر جاى مى‌نهد.[5]
 

6. ادرارکنند‌ه در بستر

شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت ذیل را از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل می‌کند:
ایستاده با همسرت نزدیکى مکن، چرا‌که این کار، کارِ درازگوشان است؛ و اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، ادرارکنند‌ه در بستر باشد، چنان‌که درازگوشان در هر مکانى پیشاب مى‌ریزند.[6]
 

7. شش یا چهار‌انگشتی

پیامبر خدا(ص) در این ‌باره فرمودند:
در شب عید قربان با همسرت نزدیکى مکن، زیرا اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، شش‌انگشت یا چهار‌انگشت خواهد داشت.[7]
 

8. جلّاد و قاتل

از پیامبر گرامی اسلام(ص) روایت شده:
در زیر درختى میوه‌ده، با همسرت آمیزش مکن، چراکه اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، جلّاد، قاتل و... خواهد بود.[8]
 

9. تیره‌بخت

پیامبر خدا(ص) فرمودند:
در زیر نور خورشید و تابش آن با همسرت نزدیکى مکن، مگر این‌که پرده‌اى آویخته باشى که شما را مى‌پوشاند، چراکه اگر میانتان فرزندى تقدیر شود تا پایان عمر در تیره‌بختى و تهى‌دستى خواهد بود.[9]
 

10. خون‌ریز

پیامبر خدا(ص) در روایتی می‌فرمایند:
میان اذان و اقامه با همسرت نزدیکى مکن، زیرا اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، به خون‌ریزى علاقه‌مند خواهد بود.[10]
 

11. کوردل و ناخن‌خشک

از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است:
اگر همسرت باردار شد، با او آمیزش مکن، مگر آن‌که باوضو باشى، زیرا اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، کوردل و ناخن‌خشک خواهد بود.[11]


12. بدشگون

پیامبر خدا(ص) فرمودند:
در نیمه شعبان با همسرت نزدیکى نکن، زیرا اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، بدشگون خواهد بود و نشانى سیاه بر چهره خواهد داشت.[12]
 

13. یاورِ ستمگران

از پیامبر خدا(ص) روایت شده است:
با همسرت در آخرین روزهاى پاکى و در حالى که تنها دو روز از او مانده باشد، نزدیکى نکن، چرا‌که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، عشّار یا یاورِ ستمگران خواهد بود و توده‌هایى از مردم به دست او به کام مرگ خواهند رفت.[13]
 

14. منافق، ریاکار و بدعت‌گذار

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
بر پشت‌بام خانه با همسرت نزدیکى مکن، چرا‌که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، منافق، ریاکار و بدعت‌گذار خواهد بود.[14]
 

15. خرج‌کنند‌ه دارایی در غیر حق

از پیامبر خاتم(ص) روایت شده است:
چون آهنگ سفر کردى، آن شب با همسرت نزدیکى نکن، چرا‌که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، دارایىِ خویش را در غیر حق خرج خواهد کرد. آن‌گاه پیامبر(ص) این آیه را خواند: «إِنَّ الْمُبَذّرِینَ کَانُوا إِخوَانَ الشَّیاطِین»؛ ولخرج‌ها، برادران شیاطینند.[15]
 

16. یار هر ستمگرى که...

پیامبر خدا(ص) فرمودند:
چون روانه سفر شدى تا مسافت سه شبانه‌روز ره پیمودن، با همسرت نزدیکى نکن، چرا‌که اگر میانتان فرزندى تقدیر شود، یار هر ستمگرى خواهد بود که بخواهد به تو ستمى برساند.
 

17. شریک شدن شیطان در نطفه فرزند

آمیزش زن و مرد، در حالی که هر دو کاملاً عریانند، مکروه است.
از پیامبر خدا(ص) روایت شده است:
چون مرد و زن با هم آمیزش مى‌کنند، به سانِ دو درازگوش برهنه نشوند، چراکه اگر چنین کنند، فرشتگان از میان آن دو مى‌روند.[16]
ایشان هم‌چنین فرمودند:
هر گاه کسى از شما به همسرش درآمد (آمیزش کرد)، باید خود را بپوشاند، چرا‌که اگر نپوشاند، فرشتگان شرم مى‌کنند و خارج مى‌شوند و شیطان، حاضر مى‌شود؛ پس اگر فرزندى به وجود آید، شیطان در [نطفۀ‌] او شریک مى‌شود.[17]
 

18. دیوانه

رسول خدا(ص) فرمود:
مکروه است که مرد در حال احتلام (از قبل، غسل جنابت بر گردن دارد) با زن آمیزش کند تا آن‌که از احتلامى که دیده، غسل کند و اگر در حال احتلام آمیزش کرد و فرزند دیوانه درآمد (متولد شد)، تنها خودش را ملامت کند.[18]
از امام رضا(ع) نیز روایت شده است:
و الجماع بعد الجماع من غیر فصل بینهما بغسل یورث للولد الجنون[19]؛ آمیزش پى‌درپى، بى آن‌که غسلى میانش فاصله شود، به فرزند ارثى از جنون می‌دهد.
 

بحث پزشکی

 پزشکان معتقدند، پس از عمل مجامعت، هرچند انزال منى نشود، باید بدن را شست‌وشو (غسل) داد، زیرا عمل مذکور نوعی تشنج در اعصاب و دماغ پدید مى‌آورد. شست‌وشوى بدن، به‌خصوص اگر با آب گرم صورت بگیرد، مسامات بدن را باز می‌کند و به این وسیله، به عمل تنفس کمک کرده و اضطراب قلب و جهاز تنفس را برطرف می‌کند؛ هم‌چنین اعصاب را آرام و دستگاه سازند‌ه منى را تقویت می‌کند، ولى اگر بدون فاصله شست‌وشو، به عمل مذکور مبادرت گردد، خستگى و فرسودگى اعصاب و دماغ، موجب نوعی اختلاف مغز (هرچند موقت) در شخص می‌گردد.
در میان بیماری‌هاى توارثى، چیزى که از همه وجودش ثابت‌تر است، انتقال جنون و اختلالات عصبى است و لازم نیست پدر دیوانه رسمى و دائمى باشد، بلکه جنون موقت او هنگام آمیزش، روى طفل اثر دارد و به هر اندازه‌اى که مستى بیشتر و جنونْ شدیدتر باشد، طفل دیوانه‌تر و اختلالات عصبى او زیادتر است.[20]

 

 بیشتر بخوانید: احادیث ائمه اطهار(ع) در مورد روابط جنسی بین زوجین

 

19. فرزندی با حالات زنانه

آمیزش مرد و زن هنگامی که خضاب به حنا و غیر آن (مثل رنگ مو) بسته باشند، مکروه است. امام صادق(ع) به مردى از دوستانش فرمود:
با همسرت در حالى که حنا بسته‌اى آمیزش مکن، چون اگر فرزندى روزی‌ات شود، حالت زنانه خواهد داشت.[21]
 

20. زناکار و بی‌عفّت

آگاهى فرزندان از روابط زناشویى والدین، از عوامل بسیار اثرگذار در انحراف جنسى است. از دیدگاه احادیث، این عامل، تأثیر تقریباً حتمى و غیر قابل انکارى دارد و براى جلوگیرى از آن، دو تدبیر اندیشیده شده است؛ یکى، اجازه خواستن کودک براى ورود به خلوت والدین‌ و دیگرى، انجام گرفتن روابط زناشویى در خارج از محلّ حضور کودک.[22]
پیامبر خدا(ص) در این باره فرمودند:
سوگند به آن که جانم در دست اوست، اگر مردى با همسرش آمیزش کند و در محل آمیزش، کودکى بیدار باشد و آنان را ببیند، سخن آنان را بشنود و نفس زدن آنان را احساس کند، آن کودک هرگز رستگار نخواهد شد؛ اگر پسر باشد، زناکار مى‌شود و اگر دختر باشد، زنا مى‌دهد.[23]
 

21. سقط شدن فرزند

سلیمان‌بن‌جعفر جعفرى گوید: از موسى‌بن‌جعفر(ع) شنیدم که می‌فرمود:
هر کس در مُحاق ماه (دو شب آخر ماه که قمر در کر‌ه زمین دیده نمی‌شود) با عیال خود هم‌بستر شود، باید خود را آماد‌ه سقط شدن فرزند کند (فرزند، سقط شده و باقى نمى‌ماند).[24]
 

22. زن‌صفت و باج‌گیر

هنگام رابطۀ جنسی، حتی تخیل ارتباط با دیگری را نکنید تا به اصطلاح، شیطان در نطفه یا رابطۀ شما شریک نگردد. از نظر روان‌شناختی نیز واضح است که این‌گونه تخیلات، روابط گرم عاطفی و جنسی شما را تهدید خواهد کرد.
پیامبر خدا(ص)‌ می‌فرمایند:
با زنت به هوس زنى دیگر، مجامعت نکن، زیرا مى‌ترسم اگر فرزندى برایتان مقدر شود، مخنّث یا زن‌صفت و دیوانه باشد.[25]
یا در جایی دیگر در سفارش به یکی از یارانشان فرمودند:
با همسرت، به هوسِ خواهر او نزدیکى نکن، زیرا اگر فرزندى برایتان مقدّر شود، باج‌گیر یا کمک‌کارِ ستمگر باشد و گروهى از مردم، به دست او نابود شوند.[26]
 

23. ناقص‌الخلقه

عذافر صیرفى می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «این ناقص‌الخلقه‌ها را مى‌بینى؟» گفتم: آرى. فرمود:
این‌ها کسانى هستند که پدرانشان با زنانشان، در زمان قاعدگى، نزدیکى مى‌کنند.[27]
 

24. دشمنی با اهل‌بیت(ع)

پیامبر خدا(ص) به حضرت امیر(ع) فرمودند:
جز [این‌] سه گروه، کسى شما را دشمن نمى‌دارد: زنازاده، منافق و کسى که مادرش در حال حیض، باردار شده باشد.[28]
امام صادق(ع) می‌فرمایند:
ما را دشمن نمى‌دارد، مگر کسى که ولادتش ناپاک باشد یا مادرش در زمان حیض، باردار شده باشد.[29]
 

25. زشت‌چهره بودن

عذافر صیرفی می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «این گروه زشت‌چهره را مى‌بینى؟»[30] گفتم: بله.
فرمود:
اینان، کسانى‌اند که پدرانشان با مادرانشان در حال حیض درآمیخته‌اند.[31]
 

نظر علامه طباطبائی

صاحب تفسیر المیزان می‌نویسد:
در خصوص ارتباط و تماس با زن در دور‌ه عادت ماهانه‌اش، عقاید گوناگونى میان مردم وجود داشت: یهود، در این باره، سخت مى‌گرفتند و از خوردن، آشامیدن، نشست و برخاست و هم‌بسترى با زنان در این دوره، دورى مى‌کردند. در تورات، دربار‌ه زنان حائض و کسانى که با آنان هم‌نشینى و هم‌بسترى و تماس داشته باشند، احکام سخت‌گیرانه‌اى آمده است؛ اما مسیحیان، از نشست و برخاست با این زنان و نزدیک شدن به آن‌ها ممانعتى نداشتند. مشرکان عرب در این باره از خود چیزى نداشتند، اما عرب‌هاى مقیم مدینه و پیرامون آن، پاره‌اى از آداب یهود در خصوص زنان حائض و سخت‌گیرى در معاشرت با آن‌ها در این دوره، به ایشان سرایت کرده بود. دیگران هم شاید هم‌بسترى با زنان در دور‌ه قاعدگى را حتى پسندیده مى‌شمردند و معتقد بودند، فرزندى که در این هنگام درست شود، خون‌ریز خواهد بود و علاقه شدیدى به ریختن خون دارد و این، از صفاتى بود که عشایر بادیه‌نشین، آن را مى‌پسندیدند...؛ اما اسلام در این باره، حد وسط میان سخت‌گیرىِ یهود و اهمال مطلق نصارا را در پیش گرفت و آن، ممنوع ساختن نزدیکى از محلّ خون‌ریزى و اجازه دادن براى غیر آن محل است.[32]
امام رضا(ع) می‌فرمایند:
و لا تجامع النساء الا و هن طاهر‌ه[33]؛ با زنان جز در وقت پاکى آن‌ها، آمیزش نکن!
در همه ادیان و مذاهب دنیا، آمیزش‌ مرد با زن در حال قاعدگى ممنوع است، زیرا قوانین آسمانى، همان نوامیس فطرى طبیعى است. حتی می‌توان گفت، پرهیز از آمیزش‌ با زن در حال قاعد‌گى، از مسلمات تمام مردم روى زمین، حتى قبایل وحشى و دور از تمدن است و دانشمندان تنها در علل این منع، اختلاف کرده‌اند. دکتر «هانا استون» و دکتر «ابراهام استون» امریکایى در کتاب بحث در ازدواج می‌گویند:
ممنوعیت اعمال غریزۀ جنسى در حال قاعد‌گى، خالى از مصلحت نیست، جز این‌که در بعضى از قبایل دور از تمدن، این پرهیز به حد افراط رسیده؛ مثلاً زن را در حال حیض نجس می‌دانند و او را در اتاقى حبس می‌کنند، ولى امروز این کارها جزء خرافات به شمار می‌آید. آمیزش‌ در این موقع، سبب طولانى شدن دور‌ه حیض و ایجاد درد و سوزش و ناراحتى‌هاى بعدى مى‌شود و ممکن است به دستگاه تناسلى زن صدمه بزند و موجب نفوذ حیض به آلت تناسلى مرد شده، مقدمات بیماری‌هایى را فراهم کند. فساد دستگاه تناسلى مرد و زن روى فرزند تأثیر دارد، زیرا نمی‌تواند نطفه سالمى را به رحم تحویل دهد و رحم نیز نمی‌تواند نطفۀ سالم را در خود بپروراند.[34]
 

بحث پزشکی

مقصود از آمیزش، خواهش جنسى تولید نسل است. وقتى «اسپرماتوزئید» با «تخم» ترکیب مى‌شود و به «جنین» بدل مى‌گردد، محتاج تغذیه و محیط مناسبى براى رشد خواهد شد. این شرایط گاهى فراهم است؛ یعنى پیش از ترکیب این دو سلول، بر اثر ترشحات و عملیاتى که در رحم صورت می‌گیرد، خون زیادى تحت قشر نازکى از جنس خود دیوار‌ه رحم را می‌پوشاند و این پوشش از سویی، مانع ترشحات اسیدى رحم می‌گردد و از سوی دیگر، با خاصیت قلیایى خون، سطح داخلى خود را براى رشد جنین مساعد می‌گرداند. این هنگام، وقت پاکیزگى زن است. چنان‌چه سلول‌ها با هم مربوط نشدند و جنینى ترکیب نشد، خون‌ریزى شروع مى‌شود، زیرا زیاد شدن تدریجى خون، مقاومت قشر نازک را در هم شکسته، قشر پاره مى‌شود و خون سرازیر می‌گردد. این هنگام، وقت ناپاکى زن است.
حال اگر در بین قاعدگى، عمل آمیزش صورت بگیرد و دو سلول با هم ترکیب شوند، جنین در سیل خون و خطر مرگ قرار گرفته است؛ علاوه بر این، جدار رحم براى حفظ جنین، شروع به فعالیت و قشر‌بندى خونى خود می‌کند و از سویى هم قشر سابق پاره شده و خون‌هاى قبلى، به خارج می‌ریزد.
این دو نوع تحریک و فعالیت مخالف، چه عکس‌العملى در رحم و روى جنین، بلکه در سلامتى زن نیز خواهد داشت، محتاج گفتاری طولانى است که از حوصله بحث خارج است.
علاوه بر توصیه‌های اخلاقی و تبیین احکام شرعی در رساله‌های مراجع تقلید، هم‌بستری در دوران قاعدگی زن، به‌ویژه در ابتدای آن، موجب تخریب رحم، خون‌ریزی، ضعف و استعداد عصبانیت، خودکشی و انواع اختلالات روانی می‌شود.[35]
در این دوران، زن به مراقبت شدیدی نیاز دارد. چنان‌چه مردان به دلیل فشار غریز‌ه جنسی، زنان خود را به برقراری رابطه جنسی وادارند، علاوه بر این‌که از نظر شرعی کار حرامی انجام داده‌اند و باید کفاره بپردازند و زنان در این حالت مسئولیتی ندارند، زمینه را برای پرخاش‌گری و ناسازگاریِ زنان فراهم و زندگی را با آسیب جدّی مواجه ساخته‌اند؛ پس شوهران باید برای تقویت سازگاری، از این آسیب‌ها جلوگیری کنند.[36]
تأکید اسلام بر لزوم ملاعبه جنسی (معاشقه یا بازی و یا شوخی جنسی بین زن و شوهر)، به‌ویژه پیش از عمل زناشویی، نمونه‌ای از توجه خاص اسلام به میل جنسیِ زن است. همین توجه ویژه است که باعث شده خانم «نوال سعداوی»، فمینیست سرشناس عرب، اعتراف کند:
[حضرت] محمد(ص) از جهت درک مسائل جنسی، بر بیشتر مردان عصر جدید برتری دارد و نیز از جهت توانایی و شهامتِ اعتراف به اموری که بیشتر مردان فرهیخته عرب، به آن‌ها اعتراف نکرده یا از اعتراف به آن‌ها احساس مشقت کرده‌اند که موضوع ملاعبات جنسی از جمله این امور است.[37]
 

نکتۀ بسیار مهم

اگر کسی در آمیزش با همسر خود، انعقاد نطفه نکند و نخواهد از آن آمیزش بچه‌دار شود، اشکالی ندارد به عورت همسرش نگاه کند، سخن بگوید و...؛ به عبارت دیگر، بسیاری از این توصیه‌ها دربارۀ زمان و حالات آمیزش، برای مواردی است که زن و شوهر قصد انعقاد نطفه داشته باشند.
 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899؛ علل‌الشرایع، ص 515، ح 5؛ الاختصاص، ص 132؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552 و بحارالانوار، ج 103، ص 281، ح 1.
[2]. منابع فقه شیعه، ج‌25، ص 403.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899 و علل‌الشرایع، ص 515، ح 5؛ الاختصاص، ص 132؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552 و بحارالانوار، ج 103، ص 281، ح 1.
[6]. همان.
[7]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899؛ علل‌الشرایع، ص 515، ح 5؛ الاختصاص، ص 132؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552 و بحارالانوار، ج 103، ص 281، ح 1.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899؛ علل‌الشرایع، ص 515، ح 5؛ الاختصاص، ص 132؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552 و بحارالانوار، ج 103، ص 281، ح 1.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899؛ علل‌الشرایع، ص 515، ح 5؛ الاختصاص، ص 132؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552 و بحارالانوار، ج 103، ص 281، ح 1.
[14]. همان.
[15]. همان.
[16]. منابع فقه شیعه، ج‌25، ص 431.
[17]. المعجم‌الأوسط، ج 1، ص 63، ح 176.
[18]. تهذیب‌الأحکام، ج 7، ص 412 و بحارالانوار، ج 103، ص 283، ح 3.
[19]. طب‌الرضا7، ص 246.
[20]. طب‌الرضا7، ص 246.
[21]. همان، ص 435.
[22]. حکمت‌نامۀ پیامبر اعظم6، ج‌7، ص 295.
[23]. همان، ص 439.
[24]. من لایحضره الفقیه، ج‌5، ص 37.
[25]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 552، ح 4899؛ علل‌الشرایع، ص 551؛ الأمالی‌(صدوق)، ص 663، ح 896؛ مکارم‌الأخلاق، ج 1، ص 456، ح 1552؛ الاختصاص، ص 133 و بحارالانوار، ج 103، ص 281.
[26]. علل‌الشرایع، ص 516، ح 5؛ الاختصاص، ص 134؛ بحارالانوار، ج 103، ص 282، ح 1 و عوالئ‌ اللآلی، ج 3، ص 308، ح 124.
[27]. کافی، ج 5، ص 539، ح 5؛ علل‌الشرایع، ص 82، ح 1؛ من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 96، ح 202؛ عوالئ اللآلی، ج 3، ص 307 و بحارالانوار، ج 81، ص 86، ح 6.
[28]. علل‌الشرایع، ص 142، ح 6 و بحارالانوار، ج 27، ص 151، ح 19.
[29]. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 96، ح 203.
[30]. مراد، سیاه بودن یا ابتلا به بَرَص، جذام و مانند آن است که در احادیث پیشین به آن‌ها اشاره شد. از مجموع روایات به دست مى‌آید که یکى از عوامل زشت‌چهرگى، آمیزش و انعقاد نطفه در حال حیض است و البته این تنها عامل نیست؛ بنابراین، نمى‌توان هر مبتلا به چنین نقصانى را فرزند چنین آمیزشى دانست؛ اما این‌که آیا آمیزش در چنان وضعیتى، همیشه و به طور قطع، چنین پی‌آمدهایى را دارد یا نه پاسخ صریحى در روایات وجود ندارد، ولى مى‌توان عدم آن را برداشت کرد. تحقیقات تجربى مى‌توانند در این زمینه کمک کنند.
[31]. کافی، ج 5، ص 539، ح 5 و علل‌الشرایع، ص 82، ح 1.
[32]. المیزان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 208.
[33]. طب‌الرضا7، ص 299.
[34]. همان، ص 242.
[35]. درمان‌های جنسی، ص 141.
[36]. همسران سازگار، ص 325.
[37]. صور‌ه المرا‌ه، ص 160.

کتاب‌نامه
ـ قرآن کریم.
ـ الإختصاص‌، محمد‌بن‌محمد مفید، تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى و محمود محرمى‌زرندى، قم: المؤتمر العالمى لالفیه الشیخ المفید، اول، 1413 ق.
ـ الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، محمد‌بن‌محمد مفید، تحقیق و تصحیح: مؤسسه آل‌البیت(ع)‌، قم: کنگره شیخ مفید، اول، 1413 ق.
ـ أعلام الدین فی صفات المؤمنین‌، حسن‌بن‌محمد دیلمى، تحقیق و تصحیح: مؤسس‌ه آل‌البیت(ع)‌، قم: اول، 1408 ق.
ـ الأمالی (للطوسی)، محمد‌بن‌الحسن طوسى، قم: دارالثقافه، اول‌، 1414 ق.
ـ الإمامه و التبصر‌ه من الحیر‌ه، على بن حسین‌ بن ‌بابویه، تحقیق و تصحیح: مدرسه امام مهدى(عج)، ‌قم: مدرس‌ه الإمام المهدى(عج) ‌، 1404 ق‌.
ـ بحارالأنوار الجامعه لدرر أخبار الائمه الاطهار، محمدباقربن‌محمدتقی المجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‌، دوم، 1403 ق. ‌
ـ تحف‌العقول‌، حسن‌بن‌على‌بن‌شعبه حرانى،‌ تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین‌، دوم، 1404 ق.
ـ تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورّام، ‌ ورام‌بن‌ا‌بی‌فراس، قم: مکتبۀ فقیه‌، اول، 1410 ق‌.
ـ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، محمد‌بن‌حسن طوسى، تحقیق و تصحیح: حسن الموسوى‌خرسان، تهران: دارالکتب الإسلامیه‌، چهارم، 1407 ق.
ـ الخصال‌، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین، اول، 1362.
ـ دعائم الإسلام‌، نعمان‌بن‌محمد مغربى‌بن‌حیون، ‌تحقیق و تصحیح: آصف فیضى، قم: مؤسس‌ه آل‌البیت(ع)‌، دوم، 1385.
ـ الدعوات، قطب‌الدین سعید‌بن‌هبه‌الله‌‌ راوندى، قم: مدرسه امام مهدى(عج)، 1407 ق‌.
ـ طبّ الرضا(ع)، نصیرالدین امیرصادقى، تهران‌: معراجى‌، ششم، 1381 ش‌.
ـ طب سنتى خسروى: درمان بیماری‌هاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، سیدمهدى خسروى، همدان: برکت کوثر، اول، 1388.
ـ عد‌ه الداعی و نجاح الساعی‌، احمد‌بن‌محمد‌بن‌فهد حلى، تحقیق و تصحیح: احمد موحدى‌قمى، قم: دارالکتب الإسلامی‌، اول، 1407 ق. ‌
ـ علل الشرائع‌، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، قم: کتاب‌فروشى داورى، اول، 1385.
ـ عوالئ اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، محمدبن‌ز‌ین‌الدین‌بن‌أبی‌جمهور، تحقیق و تصحیح: مجتبى عراقى، قم: دارسیدالشهداء، اول، 1405 ق.
ـ عیون أخبار الرضا(ع)‌، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: مهدى لاجوردى، تهران: جهان، اول، 1378.
ـ الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا(ع)‌، منسوب به على‌بن موسى‌الرضا(ع)‌، مشهد: مؤسسه آل‌البیت(ع)، 1406 ق‌.
ـ الکافی، محمد‌بن‌یعقوب‌بن‌اسحاق‌ کلینى، تحقیق و تصحیح: على‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چهارم، 1407 ق.
ـ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‌، حسین‌بن‌محمدتقى نورى، تحقیق و تصحیح: مؤسسه آل‌البیت(ع)‌، قم: مؤسسه آل‌البیت(ع)‌، اول، 1408 ق.
ـ مکارم الأخلاق، حسن‌بن‌فضل طبرسى، قم: شریف رضی، چهارم، 1412 ق.
ـ من لایحضره الفقیه‌، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: على‌اکبر غفارى، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‌، دوم، 1413 ق.
ـ منابع فقه شیعه (ترجمه جامع‌أحادیث‌الشیع‌ه)، آقاحسین بروجردى، ترجمه: عده‌اى از فضلا، تهران: فرهنگ سبز، اول، 1386.
ـ مواعظ امامان(ع) (ترجمه جلد 75 بحارالأنوار)، محمدباقربنمحمدتقى مجلسی، ترجمه: موسى خسروى، تهران،‌ اسلامیه‌، اول، 1364.
ـ المیزان فى تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبائى، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، پنجم، 1417 ق.
ـ نزهه الناظر و تنبیه‌الخاطر، حسین‌بن‌محمدبن‌حسن‌بن‌نصر حلوانى، تحقیق و تصحیح: مدرسه الإمام المهدی(ع) ‌، قم: مدرس‌ه الإمام المهدی(عج)‌، اول، 1408 ق.
ـ النوادر، فضل‌الله‌بن‌على‌ راوندى‌کاشانى، تحقیق و تصحیح: احمد صادقى‌اردستانى، قم: دارالکتاب‌، ]بیتا[.
ـ نهج‌البلاغه (للصبحی صالح)، محمد‌بن‌حسین شریف الرضى، تحقیق و تصحیح: فیض‌الإسلام‌، قم: هجرت‌، اول، 1414 ق.
ـ نهج‌الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص))، ابوالقاسم پاینده، تهران: دنیاى دانش‌، چهارم، 1382.
ـ وسائل‌الشیعه، شیخ‌ محمد‌بن‌حسن حر عاملى، تحقیق و تصحیح: مؤسسه آل‌البیت(ع)‌، قم: مؤسسه آل‌البیت(ع)‌، اول‌، 1409 ق.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط