... اين مصرع ساقط شده …

هر روز بر آسمانت باد امروا ... اين مصرع ساقط شده … ترسم که: بميرد از فراغي که تراست در رهگذر باد چراغي که تراست گر نشنيدي، زهي دماغي که تراست! بوي جگر سوخته عالم بگرفت
سه‌شنبه، 30 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
... اين مصرع ساقط شده …
... اين مصرع ساقط شده …
... اين مصرع ساقط شده …

شاعر : رودکي

هر روز بر آسمانت باد امروا ... اين مصرع ساقط شده …
ترسم که: بميرد از فراغي که تراست در رهگذر باد چراغي که تراست
گر نشنيدي، زهي دماغي که تراست! بوي جگر سوخته عالم بگرفت
شادي به غم توام ز غم افزونست با آن که دلم از غم هجرت خونست
هجرانش چنينست، وصالش چونست؟ انديشه کنم هر شب و گويم: يا رب
آن جا دو هزار نيزه بالا خونست جايي که گذرگاه دل محزونست
مجنون داند که حال مجنون چونست؟ ليلي صفتان ز حال ما بي خبرند
خون گشته و کشته‌ي بت هندوييست دل خسته و بسته‌ي مسلسل موييست
اي خانه خراب طرفه يک پهلوييست سودي ندهد نصيحت، اي واعظ
بر حسن و جوانيت دل نرم نداشت تقدير، که بر کشتنت آزرم نداشت
جان بستد و از جمال تو شرم نداشت اندر عجبم زجان ستان کز چو تويي
بر چهره هزار گل ز رازم بشکفت چشمم ز غمت، به هر عقيقي که بسفت
اشکم به زبان حال با خلق بگفت رازي، که دلم ز جان همي داشت نهفت
بنلاد تو سست همچو بنياد تو باد بنلاد تو شد تربيت خواجه و ليک
هم بي‌تو چراغ عالم افروز مباد بي روي تو خورشيد جهان‌سوز مباد
روزي که ترا نبينم آن روز مباد با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
ور بگشايي چنگل باز اندازد زلفش بکشي شب دراز اندازد
دامن دامن مشک طراز اندازد ور پيچ و خمش ز يک دگر بگشايند
چون يک شبه شد ماه به جامت ماند چون روز علم زند به نامت ماند
روزي به عطا دادن عامت ماند تقدير به عزم تيز گامت ماند
يک پرسش گرم جز تبم کس نکند جز حادثه هرگز طلبم کس نکند
يک قطره‌ي آب بر لبم کس نکند ورجان به لب آيدم، به جز مردم چشم
دل بر خرد و علم به دانش بفنود بفنود تنم بر درم و آب و زمين
حال من از اقبال تو فرخنده شود نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود
خاطر به زار غم پراگنده شود وز غير تو هر جا سخن آيد به ميان
ترسنده ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر آمد بر من، که؟ يار، کي؟ وقت سحر
لب بد؟ نه، چه بد؟ عقيق، چون بد؟ چو شکر دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر
بيدستانيست اين رياض بدو در هان! تشنه جگر، مجوي زين باغ ثمر
چون خاک نشسته گير و چون باد گذر بيهوده همان، که باغبانت به قفاست
از جان تهي اين قالب فرسوده به آز چون کشته ببيني‌ام، دو لب گشته فراز
کاي من تو بکشته و پشيمان شده باز بر بالينم نشين و مي‌گوي بناز:
گشتيم سراپاي جهان با دل تنگ در جستن آن نگار پر کينه و جنگ
اين بس که به سر زدم و آن بس که به سنگ شد دست ز کار و رفت پا از رفتار
بي روي توام، نه عقل بر جاست، نه دل بر عشق توام، نه صبر پيداست، نه دل
اين دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل اين غم، که مراست کوه قافست، نه غم
واجب باشد هر آينه شکر نعم واجب نبود به کس بر، افضال و کرم
من در واجب چگونه تقصير کنم؟ تقصير نکرد خواجه در ناواجب
چون دست زنان مصريان کرد دلم يوسف رويي، کزو فغان کرد دلم
امروز نشانه‌ي غمان کرد دلم ز آغاز به بوسه مهربان کرد دلم
خاک قدمت چو مشک در ديده زنم چون جشه فشاني، اي پسر، در کويم
پروين ز سرشک ديده بر جامه نهم در پيش خود آن نامه چو بلکامه نهم
خواهم که: دل اندر شکن نامه نهم بر پاسخ تو چو دست بر خامه نهم
وز آب دو چشم دل پر آتش ماييم در منزل غم فگنده مفرش ماييم
دست خوش روزگار ناخوش ماييم عالم چو ستم کند ستمکش ماييم
وز زلفک او نسيمک نسترون از گيسوي او نسيمک مشک آيد
از گريه‌ي خونين مژه‌ام شد مرجان در عشق، چو رودکي، شدم سير از جان
در آتش رشکم دگر از دوزخيان القصه که: از بيم عذاب هجران
بوسه به روان فروشد و هست ارزان ديدار به دل فروخت، نفروخت گران
ديدار به دل فروشد و بوسه به جان آري، که چو آن ماه بود بازرگان
رويت درياي حسن و لعلت مرجان رويت درياي حسن و لعلت مرجان
زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان زلفت عنبر، صدف دهن، در دندان
رنگ از پي رخ ربوده، بو از پي مو اي از گل سرخ رنگ بربوده و بو
مشکين گردد، چو مو فشاني، همه کو گل رنگ شود، چو روي شويي، همه جو
وي گريه‌ي طفل بي گناه از غم تو اي ناله‌ي پير خانقاه از غم تو
آه از غم تو! هزار آه ازغم تو! افغان خروس صبح گاه از غم تو
با نيک و بد دايره درباخت کجه چرخ کجه باز، تا نهان ساخت کجه
طالع به کفم يکي نينداخت کجه هنگامه‌ي شب گذشت و شد قصه تمام
با آن که نهفته دارد اندر پرده رخساره‌ي او پرده عشاق دريد
وندر گل سرخ ارغوان پيچيده زلفت ديدم، سر از چمان پيچيده
در هر پيچي هزار جان پيچيده در هر بندي هزار دل در بندش
از حال من ضعيف جويي چاره اي بر تو رسيده بهر هر يک چاره
بر هر رگ جان صد آرزو ماند گره چون کار دلم ز زلف او ماند گره
کان هم شب وصل در گلو ماند گره اميد ز گريه بود، افسوس! افسوس!
لب را به سپيد رگ بکن پاک از مي اي طرفه‌ي خوبان من، اي شهره‌ي ري
آخر در کفر بي‌قرينم کردي از کعبه کليسيا نشينم کردي
اي عشق، چه بيگانه ز دينم کردي! بعد از دو هزار سجده بر درگه دوست
بر کور و کر، ار نکته گيري، مردي گر بر سر نفس خود اميري، مردي
گر دست فتاده اي بگيري، مردي مردي نبود فتاده را پاي زدن
مامات دف و دو رويه چالاک زدي آن خر پدرت به دشت خاشاک زدي
وين بر در خان ها تبوراک زدي آن بر سر گورها تبارک خواندي
چشم آب نگرددت، چو در من نگري دل سير نگرددت ز بيدادگري
با آن که ز صد هزار دشمن بتري اين طرفه که: دوست تر ز جانت دارم
در بند تکلف مشو، آزاد بزي با داده قناعت کن و با داد بزي
در کم ز خودي نظر کن و شاد بزي در به ز خودي نظر مکن، غصه مخور
نايافته از حسن جمالت کامي نارفته به شاهراه وصلت گامي
کز خم فراق نوش بادت جامي! ناگاه شنيدم ز فلک پيغامي:


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
نخستین تصاویر حزب‌الله از درگیری‌ مرزی با دشمن صهیونیستی
play_arrow
نخستین تصاویر حزب‌الله از درگیری‌ مرزی با دشمن صهیونیستی
طوفان ۸ دقیقه‌ای شاعر مطرح فلسطینی برای سید شهید مقاومت
play_arrow
طوفان ۸ دقیقه‌ای شاعر مطرح فلسطینی برای سید شهید مقاومت
لحظه برخورد موشک های حزب الله به سرزمین های اشغالی
play_arrow
لحظه برخورد موشک های حزب الله به سرزمین های اشغالی
تاکتیک‌های وحشیانه اسرائیل در جنگ
play_arrow
تاکتیک‌های وحشیانه اسرائیل در جنگ
تصاویر جدیدی از موشک‌باران پایگاه نواتیم در عملیات وعدهٔ صادق ۲
play_arrow
تصاویر جدیدی از موشک‌باران پایگاه نواتیم در عملیات وعدهٔ صادق ۲
آبروریزی بزرگ برای آقای رئیس جمهور؛ کپی‌برداری خاویر میلئی از سریال آمریکایی در سخنرانی سازمان ملل
play_arrow
آبروریزی بزرگ برای آقای رئیس جمهور؛ کپی‌برداری خاویر میلئی از سریال آمریکایی در سخنرانی سازمان ملل
روایت جالب استاد دانشگاه آمریکایی از پیام‌ خطبه‌های رهبر انقلاب
play_arrow
روایت جالب استاد دانشگاه آمریکایی از پیام‌ خطبه‌های رهبر انقلاب
توضیحات جالب کارشناس برنامه صداوسیما؛ شهر تهران چند سال است که به این نام شناخته می‌شود؟
play_arrow
توضیحات جالب کارشناس برنامه صداوسیما؛ شهر تهران چند سال است که به این نام شناخته می‌شود؟
گل عجیبی که «ایلان مسلر» دروازه‌بان تیم ساندرلند دریافت کرد!
play_arrow
گل عجیبی که «ایلان مسلر» دروازه‌بان تیم ساندرلند دریافت کرد!
تمسخر گنبد آهنین اسرائیل توسط رسانه چینی با چاشنی موشک‌باران سپاه!
play_arrow
تمسخر گنبد آهنین اسرائیل توسط رسانه چینی با چاشنی موشک‌باران سپاه!
اعتراف صریح سخنگوی ارتش اسرائیل به هدف قرار گرفتن پایگاه هوایی در حمله اخیر ایران
play_arrow
اعتراف صریح سخنگوی ارتش اسرائیل به هدف قرار گرفتن پایگاه هوایی در حمله اخیر ایران
تمجید سید حسن خمینی از شجاعت رهبر انقلاب
play_arrow
تمجید سید حسن خمینی از شجاعت رهبر انقلاب
اولین پیغام ویدیویی نتانیاهو بعد از حمله موشکی سپاه: حق پاسخگویی داریم و این کار را انجام خواهیم داد
play_arrow
اولین پیغام ویدیویی نتانیاهو بعد از حمله موشکی سپاه: حق پاسخگویی داریم و این کار را انجام خواهیم داد
لوحه‌هــای فلزی زیارت نامه‌ها
لوحه‌هــای فلزی زیارت نامه‌ها
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر
play_arrow
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر