نقش ارتش و نیروهای مسلح در مستعمرات

وظیفه و مأموریت فرهنگی و سیاسی استعمار، مشغول کردن مردم استثمار شده، فقیر و ستمدیده با قصه ها و افسانه های فرهنگی و سیاسی، وعده های واهی اما زیبا و بازداشتن جامعه از طرح مسائل اقتصادی و به خصوص پرداختن به علل فقر عامه در جامعه و چگونگی نفوذ و سلطه اقتصادی دول و انحصارات استعماریست.
چهارشنبه، 5 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش ارتش و نیروهای مسلح در مستعمرات
در مستعمرات، ارتش و نیروهای مسلح، دولت واقعی به شمار می روند
 
چکیده :
وظیفه و مأموریت فرهنگی و سیاسی استعمار، مشغول کردن مردم استثمار شده، فقیر و ستمدیده با قصه ها و افسانه های فرهنگی و سیاسی، وعده های واهی اما زیبا و بازداشتن جامعه از طرح مسائل اقتصادی و به خصوص پرداختن به علل فقر عامه در جامعه و چگونگی نفوذ و سلطه اقتصادی دول و انحصارات استعماریست.
 
تعداد کلمات: 1133 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
نقش ارتش و نیروهای مسلح در مستعمرات
نویسنده: شاپور رواسانی
 
در بسیاری از مستعمرات، ارتش و نیروهای مسلح، دولت واقعی به شمار می روند نه سازمانهای سیاسی، حقوقی یا قانونی که نقش پوشش، پیرایه و آرایش دمکراتیک دارند. تا زمانی که در یک مستعمره کارها در جهت منافع اقتصادی سرمایه داری جریان دارد دول وظیفه و مأموریت حفظ توازن و تعادل در میان اقشار و طبقات وابسته به استعمار و جلوگیری از شورش و طغیان مردم محروم و فقیر جامعه مستعمراتی در برابر اقلیت فاسد و حاکم و انحصارات سرمایه داری استعماری را به عهده دارند. وظیفه و مأموریت فرهنگی و سیاسی چنین دولی، مشغول کردن مردم استثمار شده، فقیر و ستمدیده با قصه ها و افسانه های فرهنگی و سیاسی، وعده های واهی اما زیبا و بازداشتن جامعه از طرح مسائل اقتصادی و به خصوص پرداختن به علل فقر عامه در جامعه و چگونگی نفوذ و سلطه اقتصادی دول و انحصارات استعماریست.
 
در دوران ما شیوه های نفوذ و سلطه استعمار سرمایه داری بر جوامع مستعمراتی تنوع بیشتری یافته است؛ با توجه به اینکه در دهه های اخیر رسانه های تبلیغاتی (اعم از کتب، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، رایانه و اینترنت...) در سطح جهانی رشد و گسترش عظیم و همه جانبه یافته و با تبلیغ می توان در دورافتاده ترین نقاط یک مستعمره افکار و نظریات سیاسی و فرهنگی خاصی را به عنوان اعتقادات و باورهای اخلاقی و سیاسی در افکار عمومی مردم محروم جا داد و با سازمانها و فعالیتهای سیاسی در جامعه مستعمراتی جهتی «مطلوب» بخشید، استعمار سرمایه داری و کارکنان محلیش با بهره برداری از همه امکانات و وسایل تبلیغاتی بیشتر و مؤثرتر از گذشته در امر تشکیل دولت یا جهت دادن به دولت بر سر کار در جوامع مستعمراتی از این شیوه بهره برداری می کنند و در بسیاری از موارد اهداف طبقاتی و به طور عمده اقتصادی خود را در پوششی رنگین و فریبنده از شعارهای سیاسی - فرهنگی تحویل مردم فقیر می دهند. در چنین شرایطی مبارزه و رقابت جناحهای رقیب در طبقه وابسته به استعمار برای کسب سهم بیشتر از درآمد کل جامعه و به خصوص درآمد حاصل از فروش و واگذاری منابع طبیعی و سرمایه و ثروتهای اجتماعی به دول و انحصارات استعماری به عنوان مبارزه برای آزادی یا عدالت اجتماعی به معرض نمایش گذاشته میشود و مبارزه طبقاتی و ضد استعماری و استثماری مردم فقیر و محروم نفی و انکار می گردد. در چنین روندی چه بسا اقلیتهای فاسد که با استعمار سرمایه داری پیوندهای مالی دارند یا در صدد ایجاد پیوندهای مالیند، با آرای اکثریت مردم محروم و فقیر در سازمان دولت به قدرت می رسند یا به مقام و موقعیت خود در سازمان دولت مشروعیت می بخشند.

   بیشتر بخوانید :  تشکیل طبقات غلط در اروپا

این شیوه که مؤثرتر از کودتای نظامی یا هر نوع دخالت مستقیم یا غیر مستقیم در امر تشکیل دولت یا تغییر «مناسب» در ماهیت و ترکیب اجتماعی و طبقاتی آن در جوامع مستعمراتی است، در هر جامعه مستعمراتی با توجه کافی و وافی به فرهنگ، دین، سنتهای تاریخی و بافت طبقاتی همان جامعه تعیین و به کار گرفته می شود. کارگزاران و شرکای محلی این تزویر بزرگ سیاسی امکان می یابند که در برابر جامعه، دستهای خود را برای نمایش بی اطلاعی یا بی گناهی خود بشویند و از دفاع از ارزشهای اخلاقی و منافع محرومان جامعه سخن بگویند درحالی که از سوراخ سوراخ خرقهها و جبهها و لباسهای فاخرشان ریا و ثروتهای افسانه ای را می توان دید..
 با بررسی آنچه در جوامع مستعمراتی در قاره های آسیا و افریقا، آمریکای مرکزی و جنوبی می گذرد می توان گفت که محتوای اصلی و اساسی انقلابات آینده در این جوامع، مسائل اقتصادی خواهد بود و حاکمیت مردم محروم مستعمرات که کار می کنند اما فقیر مانده اند نه فقط زمینه های سیاسی و فرهنگی بلکه زمینه اقتصادی را نیز در بر خواهد گرفت تا بتوانند از حق حیات که زمینه اصلی همه حقوق بشری است دفاع کنند و دولت نماینده و مأمور اکثریت زحمتکش برای انجام امور اجتماعی باشد نه ابزار سلطه اقلیت.
با به کار بردن چنین شیوه ای که براساس بررسی و تحلیل دقیق روانشناسی که به طور عمده از جانب محققان و کارمندان مؤسسات علمی کشورهای سرمایه داری انجام می گیرد، عاملان داخلی یا خارجی آن می توانند در برابر مردم مستعمره از صیانت حقوق بشر، آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مخالفت سیاسی و فرهنگی و گاهی به گونه بسیار ملایم و کلی از مخالفت با استعمار سرمایه داری سخن بگویند. شرکت کنندگان در ترکیب چنین دولتی در همان بازار کالا، سرمایه، کار، منابع طبیعی، ثروتها و سرمایه های اجتماعی و به طور کلی اقتصاد جامعه مستعمراتی را در اختیار دول و انحصارات سرمایه داری استعماری قرار می دهند و در بسیای از موارد این کار خود را به عنوان خدمت به جامعه مستعمراتی معرفی می نمایند. این قشر فروشنده که بخش اصلی آن را «طبقه جدید» تشکیل می دهد، تحسین و تکریم محافل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، مطبوعات و سازمانهای اجتماعی دول استعماری از خود را به عنوان افتخارات ملی به معرض نمایش می گذارد و با این کار توجه مردم زحمتکش و فقیر را که از فقر، بیکاری، تورم، فساد و تبعیض در سطح کل جامعه رنج می برند از پای بست خراب خانه به نقش ایوان جلب می کند. در جوامع مستعمراتی می توان محافل، احزاب، سازمانها و دولی را نشان داد که برای جلب و فریب مردم محروم و ستمدیده خود را «چپ» معرفی می کنند، اما در عمل در زمینه اقتصاد راهگشا و مددکار دول و انحصارات بزرگ سرمایه داریند. به این نکات باید اضافه کرد که ممکن است فرد یا افرادی پاک، صدیق و درستکار نیز در دام تبلیغ استعماری گرفتار شوند و بدون آگاهی از این شیوه نفوذ و سلطه استعمار سرمایه داری در آرزو و هوای خدمت به مردم قربانی چنین نمایشنامه ای گردند.
 
ذکر این نکات بدین منظور است که در محافل مردمی جوامع مستعمراتی، در امر بررسی و تحلیل شیوه های نفوذ و سلطه استعمار سرمایه داری و چگونگی دخالت آن در تشکیل یا تغییر ماهیت اجتماعی و طبقاتی دولت، نه فقط شیوه های نظامی، سیاسی و اقتصادی بلکه همراه آن مسئله روانشناسی اجتماعی و اثرات تبلیغ استعماری بر جامعه مستعمراتی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
 
با قبول این حقیقت اجتماعی که اقتصاد، سیاست و فرهنگ در همه جوامع یک کل را می سازند و در بررسیهای اجتماعی باید اثرات متقابل آنها مورد توجه قرار گیرد، به نظر نگارنده برای شناخت ماهیت اجتماعی دولت در یک جامعه مستعمراتی به طور عمده باید بر مسائل اقتصادی تکیه نمود؛ زیرا کشف و طرح علل فقر عامه در این جوامع پرده از روی کارهای اقشار و طبقات استثمارگر و سیاستهای دول و انحصارات استعماری برمی دارد و از طبقات حاکم و محافل سرمایه داری استعماری این فرصت را میگیرد که جامعه مستعمراتی را با طرح مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی مختلف به بازی گیرند..
 
با بررسی آنچه در جوامع مستعمراتی در قاره های آسیا و افریقا، آمریکای مرکزی و جنوبی می گذرد می توان گفت که محتوای اصلی و اساسی انقلابات آینده در این جوامع، مسائل اقتصادی خواهد بود و حاکمیت مردم محروم مستعمرات که کار می کنند اما فقیر مانده اند نه فقط زمینه های سیاسی و فرهنگی بلکه زمینه اقتصادی را نیز در بر خواهد گرفت تا بتوانند از حق حیات که زمینه اصلی همه حقوق بشری است دفاع کنند و دولت نماینده و مأمور اکثریت زحمتکش برای انجام امور اجتماعی باشد نه ابزار سلطه اقلیت.
 
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)

   بیشتر بخوانید :
چگونه مردم فقیر می‌شوند؟
  افشای استثمار
  سوسیالیستی، دمکراسی یا استعمار

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط