علمدار پاسداری از صورت و سیرت انقلاب اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال57 دشمنان این کیان اسلامی از هیچ گونه نیرنگ، فتنه و آشوبی دریغ نکردند، گاهی در قالب تحریم اقتصادی، گاهی اقدامات سیاسی، و
تشویق تروریست های جدایی طلب و تحمیل جنگ هشت ساله، هر چند گزینه های روی میز آنها همیشه به راه بوده است، گویا برای براندازی و سرنگون کردن این انقلاب پاک و الهی از راهکارهای سخت ناامید شده اند؛ از این رو توطئه جدیدی را آغاز کردند که به مراتب خطرش بیشتر و آن جنگ نرمی بود که روح و جان جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.
تعداد کلمات: 1146زمان تقریی: 6 دقیقه
تشویق تروریست های جدایی طلب و تحمیل جنگ هشت ساله، هر چند گزینه های روی میز آنها همیشه به راه بوده است، گویا برای براندازی و سرنگون کردن این انقلاب پاک و الهی از راهکارهای سخت ناامید شده اند؛ از این رو توطئه جدیدی را آغاز کردند که به مراتب خطرش بیشتر و آن جنگ نرمی بود که روح و جان جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.
تعداد کلمات: 1146زمان تقریی: 6 دقیقه
نویسنده: علی بیرانوند
پس از ارتحال امام خمینی(ره)، جانشین خلفش رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)خط مراقبت از انقلاب اسلامی را دنبال کردند، اگر چه حفظ صورت نظام و انقلاب در گفتمان ایشان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده ، اما مهم تر از آن حفظ سیرت و باطن انقلاب اسلامی بوده است، از این رو ایشان از همان سال های اولیه رهبری به این موضوع توجه داشته و علاوه بر حفظ صورت نظام در صدد حفظ سیرت، روح و باطن این حرکت و نهضت الهی بوده اند.
مهمترین اجزای صورت انقلاب اسلامی
1-قانون اساسی: قانون اساسی همانند ستون و پِی یک بنای مستحکم است، اگرما بخواهیم یک ساختمان بزرگ و قوی را بنا کنیم پِی و ستون لازم دارد تا بتواند به ساختمان شکل دهد، این پِی و ستون ها همان قانون اساسی در یک نظام و کشور هستند، قانون های عادی عبارت است از همان کارهایی که در داخل بنا انجام می شود، مقام معظم رهبری در اهمیت و تبیین جایگاه قانون اساسی می فرماید: «ببنید در دنیا دولت هایی که گاهی اعتراض هایی هم به جمهوری اسلامی می کنند، قانوس اساسی دویست سیصد ساله خود را محکم نگه داشته اند و نمی گذارند به آن خدشه ای وارد شود.»[1]
2-ولایت فقیه: دومین اجزای مهم صورت نظام انقلاب اسلامی که در قانون اساسی هم به آن اشاره شده است: موضوع جایگاه ولایت فقیه است، مقام معظم رهبری در خصوص جایگاه ولایت فقیه می فرماید: آن کشوری که همیشه در رأس آن یک عالِم، فقیه، زاهد، متقی، با ورع و با تقوا باشد آن کشور امکان انحراف و آن کشور امکان شکست را به خود نخواهد داد.[2] در واقع اگر بخواهیم تصور درست و ساده ای از ولایت فقیه را به جامعه ارائه دهیم باید بگویم که معنایش حکومت ایدئولوگهاست، حکومت اندیشمندان اعتقادی است در جامعه، این معنای ولایت فقیه است در مقابل حکومت نظامیان، حکومت زورمداران، حکومت سرمایه داران، حکومت کارگران، و تزهای مشابه ای که مطرح می شود. ولایت فقیه یعنی حکومت دین شناسان، اسلام شناسان، صاحب نظران در اندیشه اسلامی.»[3]
3-شورای نگهبان: مقام معظم رهبری در عبارت مهم و روشنگر در خصوص اهمیت شورای نگهبان می فرماید: «شواری نگهبان، عماد ملت و دین و مایه ی اطمینان و سکینه ی قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامی به شمار می رود.»[4] وظایف شورای نگهبان هم بر همگان روشن است، از تطبیق قوانین مجلس شورای اسلامی با اسلام و قانون اساسی، تفسیر قانون و نظارت بر انتخابات تا اینکه این شجریه طیبه از مسیر الهی و آرمانی خود منحرف نشود.
4-مجلس خبرگان: «مجلس خبرگان در حقیقت یک پشتوانه‌ی عظیمی برای نظام است؛ مثل صندوق ذخیره‌ی ارزىِ معنوىِ نظام. یک پشتوانه و یک ذخیره‌ی معنوی است.»[5]وظایف مجلس خبرگان هم عبارت از: انتخاب رهبری، نظارت بر بقای شرایط در رهبر.
5-قوه مجریه، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی: در اندیشه رهبری بازوان اجرایی نظام و انقلاب اسلامی دولت و رئیس جمهوری است که توسط رأی مستقیم مردم در یک انتخابات سالم برگزیده می شود.[6] در قانون اساسی وظایف سنگینی بر عهده رئیس جمهوری گذاشته شده است، مقام معظم رهبری به طور کل رئیس جمهور را متوجه امنیت همه جانبه کشور کرده و او را مسئول برقراری و استحکام، امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، امنیت فرهنگی، در نظام اسلامی کرده، ولی بر دو موضوع تأکید می فرماید: گشایش اقتصادی و ایجاد غنا در کشور و همچنین ارتقای فرهنگ دینی کشور.[7] مهمترین چیزی که در خصوص جایگاه مجلس شورای اسلامی، در انقلاب می توان گفت این است که مجلس نماد و مظهر مردم سالاری دینی است. وظیفه مجلس قانون گذاری و نظارت بر اجرای صحیح قانون توسط دولت است. البته حقیقتاً یک بخش مهم و فوق العاده حساس نظام و صورت انقلاب اسلامی قوی قضائیه است. مقام معظم رهبری بر این باور است که قوه قضائیه مسئولیت های خطیری را در حفظ و بقای نظام اسلامی بر عهده دارد از جمله: نظارت قوه قضایی، پیشگیری از جرم، تأمین عدالت، تأمین امنیت که همگان وظیفه دارند که کمک کنند تا این قوه تعیین کننده نقش ممتاز و بی بدیل خود را به انجام رساند.[8]
شاخص های سیرت انقلاب اسلامی
جایگاه و اهمیت شاخص ها و مؤلفه های صورت انقلاب اسلامی را در اندیشه مقام معظم رهبری مورد توجه قرار دادیم، در ادامه موضوع شاخص های سیرت و باطن انقلاب را مورد بررسی قرار می دهیم شاخص های مهمی که اگر در انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده شود شکل و صورت ظاهری نظام نیز راه به جایی نخواهد برد:
1-اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی
اولین و اصلی ترین نقطه در مبانی و نظرات اساسی امام خمینی(ره) مسئله اسلام ناب محمدی است یعنی اسلام ظلم ستیز، اسلام عدالت خواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار حقوق محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنج دیدگان و مستضعفان عالم، در مقابل این اسلام، اسلام آمریکایی قرار دارد یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بی تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیاده خواهی، اسلام بی تفاوت در مقابل دست اندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زور گویان؛[9] و اسلام دعوت کننده به جدایی دین از سیاست؛ سیرت این انقلاب هیچ گاه با این چنین اسلام آمریکایی تناسب و سنخیت ندارد.
2-خداباوری و محاسبات معنوی: اعتماد به وعده ی خداوند و تلاش برای تحصیل رضایت الهی از جمله شاخص های سیرت انقلاب اسلامی است، در باور به خدا امام خمینی(ره)مصداق این آیه شریف بود: «الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ؛[10] اینها کسانى بودند که (بعضى از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [لشکر دشمن] براى (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافى است؛ و او بهترین حامى ماست.» امام در تصمیم گیری های خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را دردرجه اول قرار می داد، در درجه اول هدفش کسب رضای پروردگار عالم بود، امام وقتی که تنها بود مبتلا به ترس و یأس نشد، مبتلا به غرور نشد، امام به وعده الهی ایمان و اعتماد داشت، سیرت و باطن این نظام و مسئولین می بایست تا آخر دارای این چنین شاخصی باشند.
سه شاخص پایانی: مردم باوری و اعتقاد راسخ به نقش مردم، خود باوری و اعتقاد به «ما می توانیم»، استقلال و آزادی در پست های بعدی شاخص سیرت و باطن انقلاب اسلامی را مورد توجه بررسی قرار می دهیم.
[1]. در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران: 15/5/1382.
[2]. بیانات رهبری در جمع مردم نیشابور: 29/4/1365.
[3]. ولایت و حکومت، ص258-257.پاورقی 3
[4]. در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان: 21/3/1368.
[5]. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان 9/۶/1385.
[6]. ر.ک: مصاحبه در روز انتخابات هشتمین دوره ی ریاست جمهوری: 18/3/1380.
[7]. بیانات رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران: 28/2/1380.
[8]. در دیدار ریس، معاونان و کارکنان قوه قضائیه: 5/4/1381.
[9]. بیانات در سالگرد ارتحال امام خمینی(ره): 14/3/1389.
[10]. آل عمران: 173
مطالعه بیشتر: صورت و سیرت انقلاب اسلامی، محمد رضا حاجی،انزهایی، انتشارات انقلاب اسلامی
