محمدرضا رژیم اسرائیل را بهطور دو فاکتو به رسمیت شناخت و همین کافی بود تا اسرائیل به طور غیر رسمی سفارت خود را در تهران دایر کند. این روابط به حدی گسترش یافت که محمدرضا چند پایگاه برونمرزی خود با کشورهای عربی منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعاتی اسرائیل پس از قدرتهای بزرگ فعالترین سرویس اطلاعاتی در ایران شد. اسرائیل رژیم محمدرضا را تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقی میکرد و لذا به آموزش ساواک کمکهای درجه اول نمود
تعداد کلمات: 1960/ تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه.
تعداد کلمات: 1960/ تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه.
برادرخواندگی رژیم صهیونیستی
ویلیام شوکراس روزنامهنگار و نویسنده مشهور انگلیسی که سالها در روزنامهها و مجلاتی مانند ساندیتایمز، آبزرور، واشنگتنپست و نیوزویک قلم میزند، وی در صفحه 91 کتاب آخرین سفر شاه که نتیجه سه سال کوشش و پیگیری وی درباره روند زندگی محمدرضا پهلوی بوده، در خصوص روابط میان رژیم پهلوی با اسرائیل و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی رژیم پهلوی پس از یک سال و اندی از تشکیل این رژیم مینویسد:
«در میان کشورهای خاورمیانه ایران تنها کشوری بود که از ابتدا سیاست همکاری پنهانی با اسرائیل را در پیش گرفته بود. در واقع روابط با اسرائیل، مناسبات ایران با کلیۀ همسایگانش را تحتالشعاع قرار میداد.»
ارتشبد حسین فردوست نیز در صفحه 551 کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی درباره شناسایی اسرائیل و پیامدها و آثار بعدی آن چنین اظهار کرده است:محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرئت نکرد روابط خود را با اسرائیل رسمی کند و آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمیدانستند
«محمدرضا رژیم اسرائیل را بهطور دو فاکتو به رسمیت شناخت و همین کافی بود تا اسرائیل به طور غیر رسمی سفارت خود را در تهران دایر کند. این روابط به حدی گسترش یافت که محمدرضا چند پایگاه برونمرزی خود با کشورهای عربی منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعاتی اسرائیل پس از قدرتهای بزرگ فعالترین سرویس اطلاعاتی در ایران شد. اسرائیل رژیم محمدرضا را تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقی میکرد و لذا به آموزش ساواک کمکهای درجه اول نمود. ولی محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرئت نکرد روابط خود را با اسرائیل رسمی کند و آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمیدانستند، زیرا ایران با نقش فوق میتوانست بهترین حلقه اتصال اسرائیل و کشورهای عربی باشد.
اسرائیل پایگاه اصلی غرب در خاورمیانه به شمار میرود و برای آمریکا کشور پولسازی محسوب میشود. صرف وجود اسرائیل سبب میگردد تا کشورهای عربی و ثروتمند منطقه دلارهای نفتی خود را در مقابل سفارشات گرانقیمت اسلحه به آمریکا بدهند. آمریکا هم با بذل و بخشش، مقداری از این سفارشات را به کشورهای اروپای غربی واگذار میکند. وجود اسرائیل برای شوروی نیز نافع است، زیرا بخشی از سفارشات نظامی نصیب این قدرت میشود.»
«در میان کشورهای خاورمیانه ایران تنها کشوری بود که از ابتدا سیاست همکاری پنهانی با اسرائیل را در پیش گرفته بود. در واقع روابط با اسرائیل، مناسبات ایران با کلیۀ همسایگانش را تحتالشعاع قرار میداد.»
ارتشبد حسین فردوست نیز در صفحه 551 کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی درباره شناسایی اسرائیل و پیامدها و آثار بعدی آن چنین اظهار کرده است:محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرئت نکرد روابط خود را با اسرائیل رسمی کند و آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمیدانستند
«محمدرضا رژیم اسرائیل را بهطور دو فاکتو به رسمیت شناخت و همین کافی بود تا اسرائیل به طور غیر رسمی سفارت خود را در تهران دایر کند. این روابط به حدی گسترش یافت که محمدرضا چند پایگاه برونمرزی خود با کشورهای عربی منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعاتی اسرائیل پس از قدرتهای بزرگ فعالترین سرویس اطلاعاتی در ایران شد. اسرائیل رژیم محمدرضا را تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقی میکرد و لذا به آموزش ساواک کمکهای درجه اول نمود. ولی محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرئت نکرد روابط خود را با اسرائیل رسمی کند و آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمیدانستند، زیرا ایران با نقش فوق میتوانست بهترین حلقه اتصال اسرائیل و کشورهای عربی باشد.
اسرائیل پایگاه اصلی غرب در خاورمیانه به شمار میرود و برای آمریکا کشور پولسازی محسوب میشود. صرف وجود اسرائیل سبب میگردد تا کشورهای عربی و ثروتمند منطقه دلارهای نفتی خود را در مقابل سفارشات گرانقیمت اسلحه به آمریکا بدهند. آمریکا هم با بذل و بخشش، مقداری از این سفارشات را به کشورهای اروپای غربی واگذار میکند. وجود اسرائیل برای شوروی نیز نافع است، زیرا بخشی از سفارشات نظامی نصیب این قدرت میشود.»
وقتی اعراب اسراییل را تحریم کردند و پهلوی نفت صهیونیستها را تأمین کرد
اهمیت صادرات نفت از ایران به رژیم صهیونیستی از این لحاظ برای آن رژیم حیاتی بوده است که این رژیم از سوی اعراب برای تأمین انرژی مورد نیاز خود در تحریم قرار گرفته بود. ثانیا تأمین سوخت مورد نیاز جنگندههای صهیونیستی در جنگهای چهارگانه با اسرائیل برای پیروزی این رژیم بسیار اهمیت داشته است. در سندی به جامانده از ساواک در این خصوص آمده است:
«جناب آقای دکتر خلعتبری وزیر امورخارجه
مجله الدستور مینویسد کیسینجر بدون مشورت با پادشاه ایران کشور ایران را در لیست کشورهایی قرار داده که آمریکا به منظور تأمین نفت برای اسرائیل از استفاده نفت آنها تضمین داده و تأکید نموده که اسرائیل میتواند بر آنها متکی باشد.
در این مورد وزیر امور خارجه آمریکا به کمیته خارجی سنای این کشور گفته است که به اسرائیل وعده داده است در قبال خروج از منطقه نقش ابورودیس نفت مورد نیاز را از ایران تأمین کند. کیسینجر در این باره گفته است که در جریان تحریم نفتی اعراب در سالهای 1973 ـ 1974 ایران تمامی نفت مورد نیاز اسرائیل را تأمین کرد.»
در سند دیگری از ساواک، درباره رشوه به هویدا نخستوزیر ایران در سال 1344 از سوی رژیم صهیونیستی در خصوص فروش نفت افشاگری شده است.
در این سند آمده است:
«حسین بشیری عضو مالی دارایی و معاون سابق اداره کل حسابداری ژاندارمری که با علما و روحانیون ارتباط نزدیک دارد اظهار میداشت چون آقای هویدا نخستوزیر در معامله محرمانه فروش نفت ایران به اسرائیل خدمت بزرگی به آن کشور نموده، دولت اسرائیل در قبال این خدمت یک صد و چهل هزار متر مربع زمین در فلسطین به ایشان واگذار نموده است.»
«جناب آقای دکتر خلعتبری وزیر امورخارجه
مجله الدستور مینویسد کیسینجر بدون مشورت با پادشاه ایران کشور ایران را در لیست کشورهایی قرار داده که آمریکا به منظور تأمین نفت برای اسرائیل از استفاده نفت آنها تضمین داده و تأکید نموده که اسرائیل میتواند بر آنها متکی باشد.
در این مورد وزیر امور خارجه آمریکا به کمیته خارجی سنای این کشور گفته است که به اسرائیل وعده داده است در قبال خروج از منطقه نقش ابورودیس نفت مورد نیاز را از ایران تأمین کند. کیسینجر در این باره گفته است که در جریان تحریم نفتی اعراب در سالهای 1973 ـ 1974 ایران تمامی نفت مورد نیاز اسرائیل را تأمین کرد.»
در سند دیگری از ساواک، درباره رشوه به هویدا نخستوزیر ایران در سال 1344 از سوی رژیم صهیونیستی در خصوص فروش نفت افشاگری شده است.
در این سند آمده است:
«حسین بشیری عضو مالی دارایی و معاون سابق اداره کل حسابداری ژاندارمری که با علما و روحانیون ارتباط نزدیک دارد اظهار میداشت چون آقای هویدا نخستوزیر در معامله محرمانه فروش نفت ایران به اسرائیل خدمت بزرگی به آن کشور نموده، دولت اسرائیل در قبال این خدمت یک صد و چهل هزار متر مربع زمین در فلسطین به ایشان واگذار نموده است.»
قابله اسراییلی فرح!
وابستگی رژیم پهلوی به رژیم صهیونیستی به حدی بوده است که شاه برای زایمان فرح، درخواست میکند تا پزشک یهودی از اسرائیل به ایران مسافرت نماید. در سندی از ساواک آمده است:
«در هفته گذشته نسیم نماینده پارلمان اسرائیل به مدت 24 ساعت بهطور ترانزیت با بانو و اطفال خود به تهران وارد و در مدت اقامت خود از چند نفر سناتورهایی که به اسرائیل رفته بودند و مقامات دولتی دیدن نموده و مذاکراتی به عمل آورده است. دکتر دوریل و ربی مئیر عزری نیز در این ملاقاتها با وی بودهاند.
روز سهشنبه هفته گذشته معاون وزارت کشور اسرائیل به تهران وارد و با مقامات دولتی ایران در مورد روابط سیاسی بین دو کشور مذاکراتی به عمل آورده در این ملاقاتها ربی مئیر عزری و دکتر دوریل در معیت نامبرده بودهاند.
بین محافل یهود گفته میشود که پروفسور زوندوک طبیب مخصوص امراض زنان و قابله بینالمللی برای وضع حمل علیاحضرت ملکه فرح بنا به دستور دربار به تهران خواهد آمد وی تاکنون دوبار به تهران آمده و در هر دو نوبت از دریافت وجه خودداری نموده است.»
«در هفته گذشته نسیم نماینده پارلمان اسرائیل به مدت 24 ساعت بهطور ترانزیت با بانو و اطفال خود به تهران وارد و در مدت اقامت خود از چند نفر سناتورهایی که به اسرائیل رفته بودند و مقامات دولتی دیدن نموده و مذاکراتی به عمل آورده است. دکتر دوریل و ربی مئیر عزری نیز در این ملاقاتها با وی بودهاند.
روز سهشنبه هفته گذشته معاون وزارت کشور اسرائیل به تهران وارد و با مقامات دولتی ایران در مورد روابط سیاسی بین دو کشور مذاکراتی به عمل آورده در این ملاقاتها ربی مئیر عزری و دکتر دوریل در معیت نامبرده بودهاند.
بین محافل یهود گفته میشود که پروفسور زوندوک طبیب مخصوص امراض زنان و قابله بینالمللی برای وضع حمل علیاحضرت ملکه فرح بنا به دستور دربار به تهران خواهد آمد وی تاکنون دوبار به تهران آمده و در هر دو نوبت از دریافت وجه خودداری نموده است.»
وقتی شاه میوهی دربار را هم از اسراییل وارد میکرد!
این وادادگی تا حدی بوده است که میوه سفره شاه را هم از اسرائیل تأمین میکردند. در سندی از اسناد وزارت خارجه سال 1353 – 1354 دراینخصوص آمده است:
«میوه اسرائیل، علاوه بر بازار ایران در دربار هم جای خود را باز کرده بود»
روزنامه معاریو چاپ اسرائیل نیز در تاریخ 1/11/1354 خبر مربوط به ایران را با عنوان «پنیر و میوه اسرائیل بر سر سفره شاهنشاه ایران» گزارش داد:
«دیروز از طرف سازماندهندگان «هفته خواربار» اطلاع حاصل شد که مامور هیأت مدیره کاخ سلطنتی ایران از نمایشگاه «هفته خواربار» در تلآویو دیدن کرده است، نماینده ایران که یک یهودی به نام الف - شومر است، توجه خاصی به محصولات تازه کشاورزی از خود نشان داد و با شرکت آگراسکو برای خرید آوکادو، گلابی و سیب و با شرکت لبنیات اشتراوس برای خرید انواع پنیر برای سفره شاهنشاه ایران به مذاکره پرداخت.»
مئیر عزری، نماینده و سفیر غیر رسمی اسرائیل در زمان پهلوی، طی مدت هفده سال مأموریت خود در ایران با بسیاری از سران و مقامات بلندپایه آن دوران روابط بسیار نزدیک و صمیمی برقرار کرده بود. او در «یادنامه»ای که در سال 2000 میلادی در بیتالمقدس به چاپ رسیده در خصوص سرلشگر ایادی که پزشک ویژه شاه بوده مینویسد که وی چشم و گوش شاه بوده و نسبت به یهودیان مهری ناگسستنی داشت. وی در خصوص خدمات ایادی به رژیم صهیونیستی نوشته است:
«در یکی از دیدارهای خانوادگی... در کنار ایادی نشسته بودم و پیرامون همکاریهای کارشناسان اسرائیلی تحت سرپرستی او گفتوگو میکردم. چند روز پس از آن دیدار ایادی کارشناسان ما را به ایران فراخواند و با آنها پیمان بست تا میوه، مرغ و تخم مرغ ارتش ایران را فراهم کنند و برای ارتش مرغداری و دهکدههای نمونه بسازند. همچنین ایادی به بازرگانان و کارشناسان اسرائیلی یاری داد تا میوه مورد نیاز ارتش ایران را فراهم کنند.»اسراییل یک پل هوایی از فرودگاه لود و فرودگاه نظامی «رامات داوید» در نزدیکی حیفا برای رساندن سلاحهای ویژه در جهت مقابله با خیل گسترده تظاهرکنندگان علیه دیکتاتور، به ایران ایجاد کرد.
ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود، ایادی را با نفوذترین فرد دربار و حتی با نفوذترین فرد کشور قلمداد کرده و نوشته است که او برای خود ۸۰ شغل در سطح کشور درست کرده بود که همه مهم و پولساز بودند.
عزری نیز در همان یادنامه مینویسد: «کسی باور نمیکرد که ایادی از شاه درخواستی بکند و پذیرفته نشود.»
«میوه اسرائیل، علاوه بر بازار ایران در دربار هم جای خود را باز کرده بود»
روزنامه معاریو چاپ اسرائیل نیز در تاریخ 1/11/1354 خبر مربوط به ایران را با عنوان «پنیر و میوه اسرائیل بر سر سفره شاهنشاه ایران» گزارش داد:
«دیروز از طرف سازماندهندگان «هفته خواربار» اطلاع حاصل شد که مامور هیأت مدیره کاخ سلطنتی ایران از نمایشگاه «هفته خواربار» در تلآویو دیدن کرده است، نماینده ایران که یک یهودی به نام الف - شومر است، توجه خاصی به محصولات تازه کشاورزی از خود نشان داد و با شرکت آگراسکو برای خرید آوکادو، گلابی و سیب و با شرکت لبنیات اشتراوس برای خرید انواع پنیر برای سفره شاهنشاه ایران به مذاکره پرداخت.»
مئیر عزری، نماینده و سفیر غیر رسمی اسرائیل در زمان پهلوی، طی مدت هفده سال مأموریت خود در ایران با بسیاری از سران و مقامات بلندپایه آن دوران روابط بسیار نزدیک و صمیمی برقرار کرده بود. او در «یادنامه»ای که در سال 2000 میلادی در بیتالمقدس به چاپ رسیده در خصوص سرلشگر ایادی که پزشک ویژه شاه بوده مینویسد که وی چشم و گوش شاه بوده و نسبت به یهودیان مهری ناگسستنی داشت. وی در خصوص خدمات ایادی به رژیم صهیونیستی نوشته است:
«در یکی از دیدارهای خانوادگی... در کنار ایادی نشسته بودم و پیرامون همکاریهای کارشناسان اسرائیلی تحت سرپرستی او گفتوگو میکردم. چند روز پس از آن دیدار ایادی کارشناسان ما را به ایران فراخواند و با آنها پیمان بست تا میوه، مرغ و تخم مرغ ارتش ایران را فراهم کنند و برای ارتش مرغداری و دهکدههای نمونه بسازند. همچنین ایادی به بازرگانان و کارشناسان اسرائیلی یاری داد تا میوه مورد نیاز ارتش ایران را فراهم کنند.»اسراییل یک پل هوایی از فرودگاه لود و فرودگاه نظامی «رامات داوید» در نزدیکی حیفا برای رساندن سلاحهای ویژه در جهت مقابله با خیل گسترده تظاهرکنندگان علیه دیکتاتور، به ایران ایجاد کرد.
ارتشبد حسین فردوست در خاطرات خود، ایادی را با نفوذترین فرد دربار و حتی با نفوذترین فرد کشور قلمداد کرده و نوشته است که او برای خود ۸۰ شغل در سطح کشور درست کرده بود که همه مهم و پولساز بودند.
عزری نیز در همان یادنامه مینویسد: «کسی باور نمیکرد که ایادی از شاه درخواستی بکند و پذیرفته نشود.»
کماندوهای صهیونیست در خدمت شاه برای سرکوب مردم
پس از اوج گرفتن قیام مردمی علیه رژیم پهلوی، صهیونیستها منافع خود را در خط دیده و برای حفظ شاه اقدامات بسیار زیادی را انجام دادند که میتوان ایجاد جنگ روانی شدید علیه مردم با استفاده از وسایل ارتباطجمعی از سوی این رژیم نام برد.
از مهمترین این اقدامات اعزام نیروی کماندو به ایران برای حمایت نظامی شاه علیه مردم بوده است تا جنایاتی را که سربازان ایرانی حاضر به انجام آن علیه ملت نیستند را آنها انجام دهند.
روزنامههای صهیونیستی هاآرتص در شماره 23 اکتبر 1978، داوارد در شمارههای 10 و 23اکتبر 1978 و مجله نظامی سیکراهودشیت در شماره 3 نوامبر 1978 از قتل عام مردم در 17 شهریور را پرده برمیدارند:
«اسراییل یک پل هوایی از فرودگاه لود و فرودگاه نظامی «رامات داوید» در نزدیکی حیفا برای رساندن سلاحهای ویژه در جهت مقابله با خیل گسترده تظاهرکنندگان علیه دیکتاتور، به ایران ایجاد کرد. همچنین یک گروهان کماندو و عامل سابوتاژ و عملیات شهری با هواپیماهای شرکت «ال عال» از اسرائیل به تهران فرستاده شدند.
این گروه تابع اداره اطلاعات ارتش اسراییل بود شامل تعدادی از اسرائیلیها بودند و همه افراد واحد، یونیفورم نظامی ارتش ایران را به تن داشتند. مقامات ایرانی این گروهان صهیونیست را سربازانی که از بلوچستان اعزام شدهاند، در این روزها یک پایگاه کوچک نظامی نزدیک آبادان و بندرعباس که اسراییل آن را اداره میکرد، محل تمرین عملیات ضد شورش شهری اسراییل بود.»
در این گروهان، تعداد زیادی از صهیونیستهای ایرانی که زبان فارسی را خوب میدانستند، به چشم میخورد و کلیه افراد واحد، ملبس به یونیفورم نظامی ارتش ایران بودند و مقامات ایرانی برای کتمان این موضوع شایع کردند که افراد این گروهان از بلوچستان به تهران آمدهاند.»
خبرنگار روزنامه لوموند نیز در گزارش خود در توصیف از جمعه سیاه در تاریخ 17 سپتامبر همان سال نوشت:
«شایعات در شهر حکایت از فرود آمدن سه هواپیمای حامل کماندوهای اسراییلی در فرودگاه مهرآباد در چهارشنبه شب میکرد و آنها عامل کار کثیفی بودند که سربازان ایرانی حاضر به انجام آن نشدند...»
از دیگر خیانتهای صهیونیستها علیه ملت ایران غارت آثار باستانی ایران با همراهی افرادی چون دفتر فرح پهلوی، اشرف پهلوى و پسرش شهرام پهلوى نیا، ارتشبد زاهدی، محسن فروغى از درباریان یهودی، ایوب ربنو، مهدى محبوبیان، یوحنا داوود، یعقوب نیمرودی و... بوده است.
در یکی از اسناد بایگانیشده وزارت امور خارجه (سال 1343، کارتن 5، پرونده 30) در خصوص خبری در روزنامه صهیونیستی هاآرتص در 1/1/1365 آمده است:
«یکی از افرادی که نقش مهمی در انتقال آثار باستانی ایران به اسرائیل داشت شخصی بود به نام ایوب ربانو. وی در طی 45 سال تقریباً در تمام نقاط ایران دست به عملیات حفاری زد و بزرگترین مجموعه آثار باستانی ایران را گردآورد که برخی از آثار آن در جهان بینظیر بوده و ارزش آن مجموعه به 5/4 میلیون لیره اسرائیلی میرسید.»
همچنین در گزارش 1615 مورخ 28/9/1344 از صادق صدریه (تلآویو) به وزارت امور خارجه، سال 49ـ1338، کارتن 5، پرونده 39 که از اسناد وزارت امور خارجه است، آمده است:یکی از افرادی که نقش مهمی در انتقال آثار باستانی ایران به اسرائیل داشت شخصی بود به نام ایوب ربانو. وی در طی 45 سال تقریباً در تمام نقاط ایران دست به عملیات حفاری زد و بزرگترین مجموعه آثار باستانی ایران را گردآورد که برخی از آثار آن در جهان بینظیر بوده و ارزش آن مجموعه به 5/4 میلیون لیره اسرائیلی میرسید.
«در گزارشی که از نمایندگی ایران در تلآویو در سال 1344 در مورد کلکسیون ایرانی موجود در موزه اسرائیل ارسال شده، آمده است: کلکسیون مربوط به هنر ایرانی در موزه اسرائیل در نوع خود یکی از مهمترین کلکسیونهای جهان میباشد. به عقیده کارشناسان، ارزش آن سه میلیون دلار است. در این کلکسیون آثاری وجود دارد که بهایی برای آنها نمیتوان تعیین کرد زیرا در جهان منحصربهفرد میباشند... در ظرف دو سال، کلکسیونی که در اورشلیم متمرکز گردید، شامل آثاری 3000 ساله از دوران ماقبل تاریخ تا قرن شانزدهم بود...»
در یکی دیگر از اسناد وزارت امور خارجه در این خصوص آمده است:
«به قرار اطلاع واصله در مورد اسرائیل واقع در نزدیکی دانشگاه عبری اورشلیم در قسمت مربوط به ایران اخیراً یک محراب کاشیکاری متعلق به قرون هفدهم میلادی که در کف آن سنگ مرمر سیاه بهکاررفته است از ایران به اسرائیل منتقل شده است در همین موزه تعدادی مجسمه گوزن، بشقاب، سر شیر، جام شراب به شکل سر گوساله و گوزن که همه از طلای ناب ساخته شده است نگهداری میشود.
جام اخیرالذکر از آثار هخامنشی است و طبق توضیحی که موزه برروی پایه فلزی جام داده است متعلق به پنج قرن قبل از میلاد مسیح میباشد اعداد کننده این جام و سایر آثاری که به آن اشاره شد یک تاجر یهودی عتیقهفروش مقیم پاریس به نام (رابینو) میباشد و اشیاء مزبور را به رسم امانت به موزه داده است و در مورد نحوه خروج این اشیاء از ایران اقلامی در دست نیست ولی مرتباً در چمدانهای یهودیادنی که به اسرائیل میروند اشیاء عتیقه ایرانی بخصوص نسخ خطی کتب مختلف مخفی شده و بدون جلوگیری پلیس وارد اسرائیل میشود در این باب قبلاً هم گزارشهایی از تأسیس موزه مزبور رسیده بود که به موقع خود به اطلاع آن وزارت رسیده است. اینک مراتب جهت اطلاع انحصار میگردد.» (1)
از مهمترین این اقدامات اعزام نیروی کماندو به ایران برای حمایت نظامی شاه علیه مردم بوده است تا جنایاتی را که سربازان ایرانی حاضر به انجام آن علیه ملت نیستند را آنها انجام دهند.
روزنامههای صهیونیستی هاآرتص در شماره 23 اکتبر 1978، داوارد در شمارههای 10 و 23اکتبر 1978 و مجله نظامی سیکراهودشیت در شماره 3 نوامبر 1978 از قتل عام مردم در 17 شهریور را پرده برمیدارند:
«اسراییل یک پل هوایی از فرودگاه لود و فرودگاه نظامی «رامات داوید» در نزدیکی حیفا برای رساندن سلاحهای ویژه در جهت مقابله با خیل گسترده تظاهرکنندگان علیه دیکتاتور، به ایران ایجاد کرد. همچنین یک گروهان کماندو و عامل سابوتاژ و عملیات شهری با هواپیماهای شرکت «ال عال» از اسرائیل به تهران فرستاده شدند.
این گروه تابع اداره اطلاعات ارتش اسراییل بود شامل تعدادی از اسرائیلیها بودند و همه افراد واحد، یونیفورم نظامی ارتش ایران را به تن داشتند. مقامات ایرانی این گروهان صهیونیست را سربازانی که از بلوچستان اعزام شدهاند، در این روزها یک پایگاه کوچک نظامی نزدیک آبادان و بندرعباس که اسراییل آن را اداره میکرد، محل تمرین عملیات ضد شورش شهری اسراییل بود.»
در این گروهان، تعداد زیادی از صهیونیستهای ایرانی که زبان فارسی را خوب میدانستند، به چشم میخورد و کلیه افراد واحد، ملبس به یونیفورم نظامی ارتش ایران بودند و مقامات ایرانی برای کتمان این موضوع شایع کردند که افراد این گروهان از بلوچستان به تهران آمدهاند.»
خبرنگار روزنامه لوموند نیز در گزارش خود در توصیف از جمعه سیاه در تاریخ 17 سپتامبر همان سال نوشت:
«شایعات در شهر حکایت از فرود آمدن سه هواپیمای حامل کماندوهای اسراییلی در فرودگاه مهرآباد در چهارشنبه شب میکرد و آنها عامل کار کثیفی بودند که سربازان ایرانی حاضر به انجام آن نشدند...»
از دیگر خیانتهای صهیونیستها علیه ملت ایران غارت آثار باستانی ایران با همراهی افرادی چون دفتر فرح پهلوی، اشرف پهلوى و پسرش شهرام پهلوى نیا، ارتشبد زاهدی، محسن فروغى از درباریان یهودی، ایوب ربنو، مهدى محبوبیان، یوحنا داوود، یعقوب نیمرودی و... بوده است.
در یکی از اسناد بایگانیشده وزارت امور خارجه (سال 1343، کارتن 5، پرونده 30) در خصوص خبری در روزنامه صهیونیستی هاآرتص در 1/1/1365 آمده است:
«یکی از افرادی که نقش مهمی در انتقال آثار باستانی ایران به اسرائیل داشت شخصی بود به نام ایوب ربانو. وی در طی 45 سال تقریباً در تمام نقاط ایران دست به عملیات حفاری زد و بزرگترین مجموعه آثار باستانی ایران را گردآورد که برخی از آثار آن در جهان بینظیر بوده و ارزش آن مجموعه به 5/4 میلیون لیره اسرائیلی میرسید.»
همچنین در گزارش 1615 مورخ 28/9/1344 از صادق صدریه (تلآویو) به وزارت امور خارجه، سال 49ـ1338، کارتن 5، پرونده 39 که از اسناد وزارت امور خارجه است، آمده است:یکی از افرادی که نقش مهمی در انتقال آثار باستانی ایران به اسرائیل داشت شخصی بود به نام ایوب ربانو. وی در طی 45 سال تقریباً در تمام نقاط ایران دست به عملیات حفاری زد و بزرگترین مجموعه آثار باستانی ایران را گردآورد که برخی از آثار آن در جهان بینظیر بوده و ارزش آن مجموعه به 5/4 میلیون لیره اسرائیلی میرسید.
«در گزارشی که از نمایندگی ایران در تلآویو در سال 1344 در مورد کلکسیون ایرانی موجود در موزه اسرائیل ارسال شده، آمده است: کلکسیون مربوط به هنر ایرانی در موزه اسرائیل در نوع خود یکی از مهمترین کلکسیونهای جهان میباشد. به عقیده کارشناسان، ارزش آن سه میلیون دلار است. در این کلکسیون آثاری وجود دارد که بهایی برای آنها نمیتوان تعیین کرد زیرا در جهان منحصربهفرد میباشند... در ظرف دو سال، کلکسیونی که در اورشلیم متمرکز گردید، شامل آثاری 3000 ساله از دوران ماقبل تاریخ تا قرن شانزدهم بود...»
در یکی دیگر از اسناد وزارت امور خارجه در این خصوص آمده است:
«به قرار اطلاع واصله در مورد اسرائیل واقع در نزدیکی دانشگاه عبری اورشلیم در قسمت مربوط به ایران اخیراً یک محراب کاشیکاری متعلق به قرون هفدهم میلادی که در کف آن سنگ مرمر سیاه بهکاررفته است از ایران به اسرائیل منتقل شده است در همین موزه تعدادی مجسمه گوزن، بشقاب، سر شیر، جام شراب به شکل سر گوساله و گوزن که همه از طلای ناب ساخته شده است نگهداری میشود.
جام اخیرالذکر از آثار هخامنشی است و طبق توضیحی که موزه برروی پایه فلزی جام داده است متعلق به پنج قرن قبل از میلاد مسیح میباشد اعداد کننده این جام و سایر آثاری که به آن اشاره شد یک تاجر یهودی عتیقهفروش مقیم پاریس به نام (رابینو) میباشد و اشیاء مزبور را به رسم امانت به موزه داده است و در مورد نحوه خروج این اشیاء از ایران اقلامی در دست نیست ولی مرتباً در چمدانهای یهودیادنی که به اسرائیل میروند اشیاء عتیقه ایرانی بخصوص نسخ خطی کتب مختلف مخفی شده و بدون جلوگیری پلیس وارد اسرائیل میشود در این باب قبلاً هم گزارشهایی از تأسیس موزه مزبور رسیده بود که به موقع خود به اطلاع آن وزارت رسیده است. اینک مراتب جهت اطلاع انحصار میگردد.» (1)
پینوشت:
1. (http://www.rajanews.com/news/198069)
مطالب مرتبط
بزک |واکنش قاطع! محمدرضا پهلوی درباره قاچاق مواد توسط اشرف: بگویید قاچاق نکند!
بزک |تحقیر مردم
بزک | خوی اشرافزادگی خاندان شاه
بزک | دیکتاتوری و خودبرتربینی محمدرضا شاه
بزک | اعترافات تکاندهنده خواهر شاه
بزک | گزارش سیا درباره مفاسد اخلاقی شاه
بزک | هوسبازیهای محمدرضا متاثر از توصیه مادر به فرزند!
بزک | خاندان قمارباز پهلوی
بزک | جشن 800 میلیون دلاری تخت جمشید
بزک | هواپیمای شاه؛ گنج سیار نامشروع!
بزک | رقم نجومی ثروت محمدرضا پهلوی چقدر بوده است؟