چکیده: فطرت آدمی از درون ، او را به عدالت ورزی و عدالت خواهی سوق می دهد و انسان ، همواره از بی عدالتی در رنج است، و انسان عدالت را فطرتاً دوست دارد، شاهد آن این است که ستمکاران نیز برای ستم خود توجیه می کنند و کار خود را عادلانه وانمود می کنند.
تعداد کلمات ۱۳۹۸
نویسنده: حسن جوادی
از دیدگاه فطرت
عدالت که یکی از مفاهیم با ارزش است از آغاز خلقت جایگاه ارزشی خود را نزد بشر حفظ کرده است. عدالت، استعداد فطری، درونی، عقلایی و آرمانی است که در صورت ژرف نگری و تحقیق عالمانه، برای دستیابی به حقیقت به قضاوتی نیکو و شایسته منجر می شود که از جهت رفتاری، دستیابی به آن، استواری در حلم و بردباری و تحقق آن در عمل را می طلبد.
فطرت آدمی از درون ، او را به عدالت ورزی و عدالت خواهی سوق می دهد و انسان ، همواره از بی عدالتی در رنج است، و انسان عدالت را فطرتاً دوست دارد، شاهد آن این است که ستمکاران نیز برای ستم خود توجیه می کنند و کار خود را عادلانه وانمود می کنند.
فطرت بیدار آدمی عدالت خواه و ظلم ستیز است و انسان زنده نمی تواند در مقابل بی عدالتی و ستمگری ساکت باشد. از این روست که فریاد عدالت خواهی و ظلم ستیزی حضرت امام حسین (علیه السلام) پیوسته شنیده می شود:
»الا ترون ان الحق لا یعمل به، و ان الباطل لا یتناهی عنه؟.« (۱)
حضرت امام حسین (علیه السلام) با این بیان همگان را به عدالت خواهی و ظلم ستیزی برمی انگیزند، زیرا هر فطرت بیداری این سخن را سخن خود می یابد و نمی تواند بدان لبیک نگوید.
فطرت آدمی از درون ، او را به عدالت ورزی و عدالت خواهی سوق می دهد و انسان ، همواره از بی عدالتی در رنج است، و انسان عدالت را فطرتاً دوست دارد، شاهد آن این است که ستمکاران نیز برای ستم خود توجیه می کنند و کار خود را عادلانه وانمود می کنند..عدالت میزانی است که اساس همه چیز به آن استوار است و برپایی مردمان و سلامت آنها و اساس دین به آن است، این حقیقت بصراحت در کلمات پیشوایان حق و عدل وارد شده است. حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرموده اند:
«العدل اساس به قوام العالم.» (۲)
عدل اساسی است که استواری عالم بدان است.
اما گاهی انسان ظالم و عدالت ستیز می شود چون فطرت خود را غبارآلود کرده است، البته این غبارآلود شدن عوامل متعددی دارد از قبیل تبعیت از هواپرستی ، همنشین بد و ...
نمی توان فقط روحیه عدالت خواهی داشت اما ظلم ستیز نبود، بلکه در علاوه بر عدالت خواهی باید روحیه ستم ستیزی نیز داشت، زیرا کسی که ستم ستیز نباشد گویا عدالت خواه هم نیست. شخص عدالت خواه لازم است عدالت را در نفی ظلم نیز بجوید. این نفی ظلم باید در هر سه حوزه وجود داشته باشد، حوزه فکر، حوزه گفتار و حوزه عمل.
فطرت آدمی از درون ، او را به عدالت ورزی و عدالت خواهی سوق می دهد و انسان ، همواره از بی عدالتی در رنج است، و انسان عدالت را فطرتاً دوست دارد، شاهد آن این است که ستمکاران نیز برای ستم خود توجیه می کنند و کار خود را عادلانه وانمود می کنند.
فطرت بیدار آدمی عدالت خواه و ظلم ستیز است و انسان زنده نمی تواند در مقابل بی عدالتی و ستمگری ساکت باشد. از این روست که فریاد عدالت خواهی و ظلم ستیزی حضرت امام حسین (علیه السلام) پیوسته شنیده می شود:
»الا ترون ان الحق لا یعمل به، و ان الباطل لا یتناهی عنه؟.« (۱)
حضرت امام حسین (علیه السلام) با این بیان همگان را به عدالت خواهی و ظلم ستیزی برمی انگیزند، زیرا هر فطرت بیداری این سخن را سخن خود می یابد و نمی تواند بدان لبیک نگوید.
فطرت آدمی از درون ، او را به عدالت ورزی و عدالت خواهی سوق می دهد و انسان ، همواره از بی عدالتی در رنج است، و انسان عدالت را فطرتاً دوست دارد، شاهد آن این است که ستمکاران نیز برای ستم خود توجیه می کنند و کار خود را عادلانه وانمود می کنند..عدالت میزانی است که اساس همه چیز به آن استوار است و برپایی مردمان و سلامت آنها و اساس دین به آن است، این حقیقت بصراحت در کلمات پیشوایان حق و عدل وارد شده است. حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرموده اند:
«العدل اساس به قوام العالم.» (۲)
عدل اساسی است که استواری عالم بدان است.
اما گاهی انسان ظالم و عدالت ستیز می شود چون فطرت خود را غبارآلود کرده است، البته این غبارآلود شدن عوامل متعددی دارد از قبیل تبعیت از هواپرستی ، همنشین بد و ...
نمی توان فقط روحیه عدالت خواهی داشت اما ظلم ستیز نبود، بلکه در علاوه بر عدالت خواهی باید روحیه ستم ستیزی نیز داشت، زیرا کسی که ستم ستیز نباشد گویا عدالت خواه هم نیست. شخص عدالت خواه لازم است عدالت را در نفی ظلم نیز بجوید. این نفی ظلم باید در هر سه حوزه وجود داشته باشد، حوزه فکر، حوزه گفتار و حوزه عمل.
از دیدگاه قرآن کریم
بخشی از عدالت در سایه سار نفی هر گونه ظلم و ستم گری است تا حدی که به ظلم و ظالم نباید هیچگونه گرایشی داشت. قرآن کریم در سوره هود آیه ۱۱۳ می فرماید: " وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ"، " و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمیشوید!"
در سوره شعراء آیه ۲۲۷ می فرماید: "وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا"، " و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند".
در سوره شوری آیه ۳۹ فرموده است: "وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنتَصِرُونَ"، "و کسانی که هرگاه ستمی به آنها رسد، (تسلیم ظلم نمیشوند و) یاری میطلبند!"
خداوند متعال در سوره حجرات آیه ۹ می فرماید: «وَ انْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلوُا فَاصْلِحوُا بَیْنَهُما فَانْ بَغَتْ احْدَیهُما عَلَى الْاخْرى فَقاتِلوُا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفىءَ الى امْرِ اللَّهِ فَانْ فاءَتْ فَاصْلِحوُا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاقْسِطُوا» اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن که تعدّى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد پس اگر بازگشت، میان آن دو را به عدالت سازش دهید.
براساس این آیات بر دیگران لازم است که در صورت درخواست مظلوم به یاری وی بشتابند، چرا که کمک خواهی زمانی میتواند به عنوان یک حکم لازم، مطرح شود که از سوی دیگران پاسخ مناسبی دریافت شود؛ به این معنا که در صورتی دستور یاری خواهی معنا پیدا میکند که دستوری نیز به دیگران در یاری رسانی به مظلوم داده شود
حضرت امام على (علیه السلام) پیشاز آنکه عدالتخواه باشد، خود نمونه بارز عدالت بود و اخلاق و شیوه زندگى فردى آن حضرت گویاى بارزترین نمودار عدالت و بیزارى از ظلم و ستم بود.
در سوره شعراء آیه ۲۲۷ می فرماید: "وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا"، " و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند".
در سوره شوری آیه ۳۹ فرموده است: "وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنتَصِرُونَ"، "و کسانی که هرگاه ستمی به آنها رسد، (تسلیم ظلم نمیشوند و) یاری میطلبند!"
خداوند متعال در سوره حجرات آیه ۹ می فرماید: «وَ انْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلوُا فَاصْلِحوُا بَیْنَهُما فَانْ بَغَتْ احْدَیهُما عَلَى الْاخْرى فَقاتِلوُا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفىءَ الى امْرِ اللَّهِ فَانْ فاءَتْ فَاصْلِحوُا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاقْسِطُوا» اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تعدّى کرد، با آن که تعدّى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد پس اگر بازگشت، میان آن دو را به عدالت سازش دهید.
براساس این آیات بر دیگران لازم است که در صورت درخواست مظلوم به یاری وی بشتابند، چرا که کمک خواهی زمانی میتواند به عنوان یک حکم لازم، مطرح شود که از سوی دیگران پاسخ مناسبی دریافت شود؛ به این معنا که در صورتی دستور یاری خواهی معنا پیدا میکند که دستوری نیز به دیگران در یاری رسانی به مظلوم داده شود
حضرت امام على (علیه السلام) پیشاز آنکه عدالتخواه باشد، خود نمونه بارز عدالت بود و اخلاق و شیوه زندگى فردى آن حضرت گویاى بارزترین نمودار عدالت و بیزارى از ظلم و ستم بود.
در سیرہ امام علی (علیه السلام)
حضرت امام على (علیه السلام) پیشاز آنکه عدالتخواه باشد، خود نمونه بارز عدالت بود و اخلاق و شیوه زندگى فردى آن حضرت گویاى بارزترین نمودار عدالت و بیزارى از ظلم و ستم بود.
در اجراى عدالت اجتماعى براى استحکام بخشیدن به پایههاى ایمان و در مبارزه با ظلم و ستمگرى براى فروپاشیدن پایههاى کاخ استبداد و کفر، در نهایت صلابت و پایمردى پیش مىرفت و در این راه هرگز از خود انعطافپذیرى نشان نداده و فداى هیچگونه مصلحتى نمىگشت، وقتى صحبت از اجراى عدالت بود، امام على (علیه السلام) فرزند و برادر و خویشاوند را نمىشناخت. همه کس در نظرش یکى بود. آنچه براى امام (علیه السلام) ارزش و اهمّیت داشت، خشنودى پروردگار بود اگر چه به ناخشنودى همه عالَم مىانجامید.
حضرت امام حضرت علی (علیه السلام) در توزیع عادلانه درآمدها و جلوگیرى از هرگونه بهرهکشى نهایت تلاش را مىنمود. یاورى ستمدیده، ظلمستیزى و عدالتگسترى را در سرلوحه کار خویش قرار مىداد و در ترسیم خطوط زندگىبشر، اندیشهاى به ژرفاى دریاها و به گستردگى جهان داشت.
عدالتخواهى مردم علت اصلى انقلاب اسلامی ایران بوده است. مردم ایران و در راس آنها رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) این امر فطری را با تحمل رنج ها و تلاش های فراوان تحقق عینی بخشیدند. عدالت خواهى مردم آن بدانیم نیز این سطوح از بحث مطرح مىشود. به ویژه اینکه اکثریت مردم ایران مسلمان و شیعه مىباشند و وجود عدالت شخصى را در زمامدار جامعه لازم مىدانند.
در اجراى عدالت اجتماعى براى استحکام بخشیدن به پایههاى ایمان و در مبارزه با ظلم و ستمگرى براى فروپاشیدن پایههاى کاخ استبداد و کفر، در نهایت صلابت و پایمردى پیش مىرفت و در این راه هرگز از خود انعطافپذیرى نشان نداده و فداى هیچگونه مصلحتى نمىگشت، وقتى صحبت از اجراى عدالت بود، امام على (علیه السلام) فرزند و برادر و خویشاوند را نمىشناخت. همه کس در نظرش یکى بود. آنچه براى امام (علیه السلام) ارزش و اهمّیت داشت، خشنودى پروردگار بود اگر چه به ناخشنودى همه عالَم مىانجامید.
حضرت امام حضرت علی (علیه السلام) در توزیع عادلانه درآمدها و جلوگیرى از هرگونه بهرهکشى نهایت تلاش را مىنمود. یاورى ستمدیده، ظلمستیزى و عدالتگسترى را در سرلوحه کار خویش قرار مىداد و در ترسیم خطوط زندگىبشر، اندیشهاى به ژرفاى دریاها و به گستردگى جهان داشت.
عدالتخواهى مردم علت اصلى انقلاب اسلامی ایران بوده است. مردم ایران و در راس آنها رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) این امر فطری را با تحمل رنج ها و تلاش های فراوان تحقق عینی بخشیدند. عدالت خواهى مردم آن بدانیم نیز این سطوح از بحث مطرح مىشود. به ویژه اینکه اکثریت مردم ایران مسلمان و شیعه مىباشند و وجود عدالت شخصى را در زمامدار جامعه لازم مىدانند.
بیشتر بدانید: حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: ما در مقابل امریکا ایستادهایم تا آخر و نخواهیم گذاشت امریکا باز برگردد یا آن اشخاصى که تبع او هستند برگردند و ملت ما تا آخرین نفس براى دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت.
از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب
حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: ما در مقابل امریکا ایستادهایم تا آخر و نخواهیم گذاشت امریکا باز برگردد یا آن اشخاصى که تبع او هستند برگردند و ملت ما تا آخرین نفس براى دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت. (۳)
نیز امام راحل (ره) فرمودند: و من خوف آن دارم که خداى نخواسته یک روز ملتها و دولتهاى اسلامى به خود آیند که با دست آمریکاى جنایتکار اسرائیل به خواستهاى ظالمانه و جنایتکارانه خود برسد و از مسلمین کارى ساخته نشود. من طرفدارى از طرح استقلال اسرائیل و شناسائى او را براى مسلمانان یک فاجعه و براى دولتهاى اسلامى یک انفجار مىدانم و مخالفت با آن را یک فریضه بزرگ اسلام مىشمارم و به خداوند بزرگ از این نقشهها که به دست مسلمان نماها براى اسلام کشیده مىشود پناه مىبرم. (۴)
نیز امام راحل (ره) فرمودند: و من خوف آن دارم که خداى نخواسته یک روز ملتها و دولتهاى اسلامى به خود آیند که با دست آمریکاى جنایتکار اسرائیل به خواستهاى ظالمانه و جنایتکارانه خود برسد و از مسلمین کارى ساخته نشود. من طرفدارى از طرح استقلال اسرائیل و شناسائى او را براى مسلمانان یک فاجعه و براى دولتهاى اسلامى یک انفجار مىدانم و مخالفت با آن را یک فریضه بزرگ اسلام مىشمارم و به خداوند بزرگ از این نقشهها که به دست مسلمان نماها براى اسلام کشیده مىشود پناه مىبرم. (۴)
از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری می فرمایند: "ظالم هر کسی بود باید با او مقابله کرد و جلوی ظلم او را گرفت؛ مظلوم هرکسی هست باید از او حمایت کرد". (۵)
آنچه را که امروز ملت ایران داعیه دارد، عبارت است از مبارزهى با ظلم جهانى، مبارزهى با استکبار جهانى؛ البته این براى خود ملت برکات دارد. (۶)
جمهوری اسلامی با ظلم مخالف است، با ظالم مبارزه میکند، در مقابل زورگوئی و زیادهخواهی ظالمان و مستکبران هم با همهی وجود میایستد و عقبنشینی نمیکند. (۷)
شما [ملت ایران] به اسلامى عمل میکنید که با ظلم مخالف است، با زور مخالف است، با زیر بار رفتن ملتها در مقابل دشمنان و زورگویان مخالف است، حتى در مقابل زورگوئىهاى دنیا نسبت به دیگران هم بىتفاوت نیست. (۸)
آنچه را که امروز ملت ایران داعیه دارد، عبارت است از مبارزهى با ظلم جهانى، مبارزهى با استکبار جهانى؛ البته این براى خود ملت برکات دارد. (۶)
جمهوری اسلامی با ظلم مخالف است، با ظالم مبارزه میکند، در مقابل زورگوئی و زیادهخواهی ظالمان و مستکبران هم با همهی وجود میایستد و عقبنشینی نمیکند. (۷)
شما [ملت ایران] به اسلامى عمل میکنید که با ظلم مخالف است، با زور مخالف است، با زیر بار رفتن ملتها در مقابل دشمنان و زورگویان مخالف است، حتى در مقابل زورگوئىهاى دنیا نسبت به دیگران هم بىتفاوت نیست. (۸)
پی نوشت:
(۱) إحقاق الحق و إزهاق الباطل، التستری، القاضی نور اللّٰه، ج۱۱، ص۶۰۵، مکتبة آیة اللّٰه المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۹ ق، چاپ اول.
(۲) محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۷، ص۸۸.
(۳) صحیفه نور، ج۱۲، ص۲۷۰.
(۳) صحیفه نور، ج۱۶، ص۱۸۱.
ز۴) ۱۳۹۴/۰۲/۲۶.
(۵) ۱۳۹۰/۱۱/۲۶.
(۶) ۱۳۹۰/۷/۲۳.
(۷) ۱۳۹۰/۰۴/۰۶.