برنامه تربیت عمومی
به نظر برودی برنامه تربیت عمومی از موادی تشکیل می شود که هر فردی به عنوان یک انسان باید با این مواد آشنا باشد. این برنامه در مقابل برنامه تخصصی که مخصوص عده ای است قرار دارد. تعلیم و تربیت عمومی را می توان برنامه عمومی مطالعات مختلف تلقی کرد یا آن را عبارت از برنامه ای دانست که حدود اجرای آن وسیع می باشد. در عین حال تعلیم و تربیت عمومی شامل فعالیتهایی میشود که اتباع یک کشور آنها را مفید می دانند. برودی معتقد است که در مدارس تعلیم و تربیت عمومی را با تعلیم و تربیت لیبرال و مطالعات حرفه ای مخلوط می کنند. منظور از تعلیم و تربیت لیبرال «پرورش خود» است نه بهره برداری علمی یا آشنایی به وظایف مدنی یا اجتماعی. مطالعات هنری مانند ادبیات، ریاضی وتاریخ گاهی جزء برنامه تعلیم و تربیت عمومی محسوب می گردد و زمانی به عنوان آمادگی برای برنامه حرفه ای تلقی می شود. از این لحاظ به نظر برودی این برنامه جنبه لیبرال خود را از دست میدهد. در اینجا نیز یک مسأله مطرح می شود. آیا می توان حد فاصلی میان برنامه تربیت عمومی و برنامه لیبرال بوجود آورد؟ اگر مراد از لیبرال بودن برنامه ای آزادساختن فکر و پرورش قوای عقلانی باشد آیا می توان این هدف را از مواد علمی که در برنامه های حرفه ای نیز گنجانیده می شوند حذف نمود. تکنولوژی که جنبه اجرائی علوم را در قسمتهای مختلف زندگی ظاهر می سازد علوم را از صورت نظری خارج ساخته است. روی این اصل هدف آزادساختن فکر را در تمام برنامه ها چه آنهایی که جنبه عمومی دارند و چه برنامه های حرفه ای و علمی باید درنظر گرفت.برای اینکه برنامه عمومی از لحاظ جنبۀ نظری و عملی اشکالی بوجود نیاورد باید صورتهای رفتار عقلانی را که در میان تمام افراد دیده می شوند در نظر گرفت و تعلیماتی متناسب با این صورتها ترتیب داد. این تعلیمات باید جنبه عمومی و همگانی داشته باشد تا تحت عنوان تعلیم و تربیت عمومی قرار گیرد. علاوه بر این، این تعلیمات باید در کلاس درس قابل اجرا باشد. عادات مربوط به کسب معلومات ، بکار بردن ولذت بردن از معلومات جنبه عمومی و همگانی دارند و در کلاس در نیز قابل اجرا می باشند .
برودی عادات را به عنوان اموری متغیر، متنوع و از جهاتی ثابت و مشتمل بر صورت و محتوی مورد بحث قرار میدهد. در جریان کسب معرفت و بکاربردن آن، عادات مربوط به خواندن، نوشتن، حساب کردن، درک موسیقی و آشنایی به انتهای آن، تشخیص امور هنری و فهم علامات ریاضی دخالت دارند. در جریانهای تربیتی باید عادت به مطالعه، عادت به مشاهده، آزمایش و استفاده از منابع را در افراد بوجود آورد. عادت تفکر، تخیل، ارزیابی و قدردانی از امور مختلف نیز باید مورد توجه مربیان باشد.
منبع: اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، علی شریعتمداری، چاپ پنجاه و سوم، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1391