هر انسان به طور فطری طالب سعادت است

تلاش برای سعادت طلبی

چرا گاهی اوقات لذت طلبی نکوهش و مذمت می شود. در پاسخ به این سؤال باید گفت، منشأ این نکوهش‌ها یک سلسله از عوامل جنبی همراه با اصل لذت طلبی و عارض بر آن اند که بدون آنها نکوهشی برای لذت طلبی انسان وجود ندارد.
سه‌شنبه، 14 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تلاش برای سعادت طلبی
یکی از اصول پذیرفته شده در همه نظام‌های اخلاقی این حقیقت است که هر انسانی، به طور ذاتی و فطری، طالب سعادت است؛ سعادتی که لذتش دائمی و در عالی ترین کیفیت باشد و در مقایسه با آلام بیشتر باشد. از جمله امیال فطری ای که هیچ کس، در هیچ زمانی، نمی تواند آن را از خویش جدا کند، همین سعادت طلبی است. اختلاف میان نظام‌های اخلاقی، در تشخیص مصداق سعادت است. به عبارت دیگر، مکاتب مختلف در اینکه انسان سعادت طلب است، اختلافی ندارند، بلکه اختلاف آنها در پاسخ دادن به این سؤال می باشد که آن سعادتی که گمشده بشر است و او با همه وجود تلاش می کند تا به آن برسد، چیست. علت این اختلاف هم آن است که سعادت یک شیء عینی و وجود خارجی نیست تا به آن دست پیدا کنیم. (1)
 
دین اسلام نه تنها وجود لذت طلبی و سعادت خواهی (2) را در انسان انکار یا محکوم نمی کند، بلکه، یک سلسله از تعالیم خود را بر اساس این میل طبیعی انسان مبتنی ساخته است و در روش تربیتی خود، از وجود آن بهره برده است.
 
حال سؤالی که در اینجا مطرح می شود، این است که چرا گاهی اوقات لذت طلبی نکوهش و مذمت می شود. در پاسخ به این سؤال باید گفت، منشأ این نکوهش ها یک سلسله از عوامل جنبی همراه با اصل لذت طلبی و عارض بر آن اند که بدون آنها نکوهشی برای لذت طلبی انسان وجود ندارد. (3)
 
در تکمیل آنچه گذشت باید گفت وقتی خداوند در قرآن کریم صحبت از تزکیه و تدسیه می کند، این از «امکان سعادت و شقاوت» حکایت می کند. حال این سؤال مطرح می شود که سعادت و شقاوت وابسته به چیست؟ آیا آن امر چیزی غیر از تربیت پذیری است؟ بنابراین، وقتی سخن از تزکیه و تدسیه می شود، یعنی انسان میل و گرایشی باطنی، غریزی و فطری دارد به اینکه روز به روز کامل تر شود. از این رو، باید این گرایش را به فعلیت برساند و در جهت صحیحی هدایت کند.دین اسلام نه تنها وجود لذت طلبی و سعادت خواهی  را در انسان انکار یا محکوم نمی کند، بلکه، یک سلسله از تعالیم خود را بر اساس این میل طبیعی انسان مبتنی ساخته است و در روش تربیتی خود، از وجود آن بهره برده است.با توجه به اینکه انسان‌ها به طور فطری در پی کمال اند، همه تلاش های آنها برای پیشرفت کردن، بهتر شدن و رسیدن به سعادت است؛ اما احیانا در تعیین مصداق و تشخیص راه دچار اشتباه می شوند که خداوند جهت مصون ماندن از این اشتباهات، برای انسانها حجتهای ظاهری و باطنی قرار داده است. (4)
 
بر اساس دیدگاه علامه مصباح یزدی، ملاک ارزش‌های اخلاقی و فعل اخلاقی در راه  تلاش برای سعادت طلبی این گونه تعریف می شود: حقیقت و ملاک ارزشها، آن کمالی است که در روح انسان پدید می آید و انسان را به طرف خداپرستی و قرب حق تعالی رهنمون می شود. این کمال یک مفهوم قراردادی نیست و به سان نیروی بدنی، یک حقیقت و واقعیت است. البته این کمال باید در اثر اعمال اختیاری خود انسانها حاصل شود تا دارای ارزش اخلاقی گردد و انسان صاحب کمال، به کرامت واقعی و شرف حقیقی دست یابد.
 
در این بحث، بیان چند نکته، مفید به نظر می رسد: اول اینکه همان گونه که ملاحظه می شود، دستیابی به ملاکها و معیارهای ثابت و تلاش منته به سعادت که به وسیله آنها بتوان به اصالت یک فعل اخلاقی پی برد، بسیار دشوار و متضاد به نظر می رسد؛ دوم اینکه آنچه از مجموع یافته‌های پژوهشی و نظریات فلسفی و روان شناختی به دست می آید، این است که انگیزه و نیت فاعل فعل اخلاقی، نقش مهمی در ارزش گذاری یک فعل اخلاقی دارد؛ سوم آنکه هر فعل و صفتی به همان اندازه که انسان را در رسیدن به کمال نهایی یاری می کند یا زمینه را برای رسیدن به آن فراهم می آورد، از ارزش اخلاقی برخوردار است. بنابراین، می توان چنین نتیجه گرفت که چون کمال انسان امری واقعی و غیر نسبی است، افعال و صفاتی که بین آنها و کمال نهایی انسان، رابطه واقعی و ذاتی رابطه علت و معلولی وجود داشته باشد، دارای ارزش اخلاقی اند و در ردیف فضایل اخلاقی محسوب می گردند. از این رو، اگر عملی به ظاهر صالح و شایسته به نظر آید، ولی از نظر نتیجه نهایی، انسان را به کمال نهایی اش نزدیک نکند، از نظر اسلام فاقد ارزش اخلاقی است؛ چهارم آنکه همان گونه که گفته شد، آن عملی از ارزش اخلاقی برخوردار است که انسان آن را با اختیار و در جهت هدفی آگاهانه انجام دهد؛ حال این ارزش می تواند مثبت یا منفی باشد. ارزش اخلاقی مثبت آن است که در آن، رسیدن به کمال نهایی و اعتلای انسان، مقصود است، و رسیدن به سعادت، اما ارزش اخلاقی منفی، آن است که در جهت هدف غایی و کمال انسان نباشد.
 
پی‌نوشت:
1. همو، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، ج ۱، ص ۹۱-۹۸.
٢. از آنجاکه حقیقت سعادت و خوشبختی به لذت دائمی، فراگیر و همه جانبه برمی گردد، در اینجا لذت و سعادت، توأم با یکدیگر ذکر شده اند.
3. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، ج ۲، ص ۱۹۱-۱۷۰.
4. همو، آئین پرواز، ص۳۹.
 
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما