در زندگی خانوادگی و ارتباط زناشویی نیز این مسئله پررنگ تر و بارزتر است. اقتضای ارتباط نزدیک زن و شوهر، نیازمندیهای گوناگون آنان به یکدیگر، انتظارات دوسویه از هم و... وجود طیف متنوعی از اصطکاکها و درگیریها بین آنهاست. بسیاری از آنان، به ویژه زوج های جوان، در اثر تجربه اندک و آگاهی های ناچیز، دید روشنی به مسائل ندارند. به همین جهت، در مقام تصمیم گیری به مشکل دچار می شوند. اما زن و شوهرهایی که تجربه بیشتری دارند و بین آنها ارتباطی فراتر از روابط معمول زناشویی برقرار است، در چنین مواردی، با بهره گیری از داروی شفابخش ایثار و از خودگذشتگی، با مشکلات و پیشامدهای روزمره به راحتی کنار می آیند. حتی این تهدیدهای خطرساز را به فرصت های طلایی برای خود و دیگر اعضای خانواده تبدیل می کنند. در نتیجه، افزون بر فراهم آوردن زمینه خشنودی خداوند، خود نیز در فضایی آکنده از آرامش و نشاط، در کنار دیگر اعضای خانواده، یک زندگی ایدئال را تجربه می کنند و از مواهب آن بهره مند می شوند.ایثار این زوج ایثارگر، خداوند رزقی بهشتی برایشان نازل فرمود. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با خشنودی از این ایثارگری ها و موهبت الهی، آن را پاداش از خودگذشتگی شان دانستند و در پایان با چشمانی اشکبار بر درگاه الهی سپاس گزاردند و مقام و منزلت حضرت علی و همسر باوفایشان را در پیشگاه حضرت حق یاد آور شدند.شاید چنین به نظر آید که آنچه درباره گذشت و ایثار در روابط همسران گفته شود تنها ایدهها و نظراتی ذهنی و غیر عملیاتی است. اما حقیقت آن است که چنین نیست. در گذشته و تا حدودی امروزه می توان افراد و خانوادههایی را یافت که چنین رویه و سیرهای را در زندگی و روابط زناشویی خویش داشته اند. گرچه شمار آنان بسیار اندک بوده است، نام و عملکرد درخشانشان در صفحات تاریک تاریخ بشریت، چون خورشیدی می درخشد. امید اندکی که در دل امیدواران باقی مانده، از یمن و برکت همین شمار ناچیز است.
برای تأیید این ادعا، به نمونههایی از سیره اهل بیت (علیهم السلام) در برخورد با همسرانشان و گذشت و ایثار آنان اشاره می کنیم:
ألف) نمونه نخست گزارش حضرت امیرالمؤمنین از زندگی خویش و همسر باوفایش فاطمه الزهراء (سلام الله علیهما) و ایثارگری های ایشان است. حضرت می فرمایند: او در خانه من آنقدر با مشک آب حمل کرد که اثر آن بر سینه اش نمایان شد. آنقدر به وسیله آسیاب دستی گندم آرد کرد که دستانش تاول زد. آنقدر خانه را جارو کرد که بر لباسش گردوخاک نشست.
آنقدر زیر دیگ، آتش روشن کرد که لباسش دودهای و سیاه شد. او در اثر فعالیت زیاد آسیب فراوانی دید. در چنین وضعیتی به ایشان گفتم: خوب بود نزد پدرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می رفتی و از ایشان خدمتکاری درخواست می کردی تا قدری از سختی کارهایت کاسته می شد». ایشان به توصیه من نزد پدر شرفیاب شد. ولی دید که گروهی در محضر ایشان مشغول گفت و گویند. به همین جهت، خجالت کشید و بازگشت. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) دریافت که فاطمه برای حاجتی آمده است. از این روی، صبح فردا به خانه ما آمدند و ... از همان بیرون خانه فرمودند: «السلام علیکم». ما شرم کردیم و پاسخی ندادیم. باز فرمودند: «السلام علیکم». باز هم پاسخ ندادیم. برای بار سوم فرمودند: «السلام علیکم». ما از ترس اینکه ایشان پس از سلام سوم، چنان که سیره ایشان بود، منصرف شوند و بازگردند، پاسخ دادیم: «علیک السلام ای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، داخل شوید». حضرت داخل شدند و نشستند. آن گاه خطاب به فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) فرمودند: «فاطمه جان، دیروز برای چه منظوری نزد محمد آمده بودی؟» من ترسیدم که فاطمه خجالت بکشد و پاسخ ندهد. به همین دلیل، من خود در پاسخ پیامبر عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، به خدا سوگند خودم پاسخ شما را خواهم گفت. فاطمه چندان با مشک آب حمل کرد که آثار بند مشک بر سینه اش باقی ماند و آن قدر با دستانش گندم را آسیاب کرد که کف دستانش مجروح شد و آنقدر خانه را جارو کرد که همه لباسش پر از گردوخاک شد و چندان زیر دیگ آتش روشن کرد که همه لباس هاش پر از دود و سیاهی شد. من به ایشان گفتم: نزد پدرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) برو و از ایشان خدمتکاری درخواست کن تا قدری از زحمتها و سختی های کارت کاهش یابد». رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «آیا شما را به کاری راهنمایی نکنم که از خدمتکار برای شما ارزشمندتر باشد؟ شب هنگام وقتی قصد خوابیدن دارید، ۳۶ مرتبه "الله اکبر" و ۳۳ مرتبه "سبحان الله " و ۳۳ مرتبه "الحمدلله" بگویید». فاطمه نه با شنیدن این سخن خطاب به پدر بزرگوارشان عرض کردند: «از خداوند و پیامبرش راضی ام. از خداوند و پیامبرش راضی ام». (1).
ب) نمونه دیگر، ماجرای گرسنگی فاطمه الزهراء (سلام الله علیها)ن و فرزندانش بود. در آن ماجرا، که بارها و به مناسبت هایی به آن اشاره کردیم، وقتی حضرت امیر المؤمنین ؟ گرسنه به خانه آمدند و از همسرشان پرسیدند آیا چیزی برای رفع گرسنگی در خانه دارید یا نه، چنین پاسخی شنیدند: خیر، سوگند به خداوندی که پدرم را به پیامبری و شما را به جانشینی ایشان مفتخر کرده است، امروز هیچ چیز نزد من نیست و دو روز است که غذایی ندارم تا به فرزندانم بدهم. علی جان، اگر چیزی در خانه داشتم شما را بر خود و فرزندانم حسن و حسین علی مقدم می داشتم. وقتی امیر مؤمنان (علیه السلام) این گذشت و ایثار را از همسر باوفایشان دیدند خطاب به ایشان فرمودند: «فاطمه جان، چرا مرا از این مسئله آگاه نکردید تا چیزی برای شما بیابم؟»
فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) چنین پاسخ دادند: ای اباالحسن، از پروردگار عالمیان شرم کردم از اینکه شما را به امری تکلیف کنم که در توانتان نیست».(2).
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برای این کار دیناری قرض می گیرند، اما وقتی مقداد و خانواده اش را گرسنه تر می بینند آن یک دینار را نیز ایثار می کنند. در نتیجه ایثار این زوج ایثارگر، خداوند رزقی بهشتی برایشان نازل فرمود. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با خشنودی از این ایثارگریها و موهبت الهی، آن را پاداش از خودگذشتگی شان دانستند و در پایان با چشمانی اشکبار بر درگاه الهی سپاس گزاردند و مقام و منزلت حضرت علی و همسر باوفایشان را در پیشگاه حضرت حق یاد آور شدند.؟ «لما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزق» (3).
ج) در گزارش دیگری از زندگی حضرت امیرالمؤمنین علی و فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) درباره ایثار و گذشت حضرت علی در قبال همسر باوفایشان چنین آمده است: پیامبر اسلام روزی وارد خانه امیر مؤمنان (علیه السلام) شدند و دیدند ایشان و فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) در حال آسیاب کردن گندم با آسیاب دستی اند. فرمودند: «کدام یک از شما خسته ترید؟» امیر مؤمنان (علیه السلام)پاسخ دادند: ای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، فاطمه خسته تر است». حضرت رو به فاطمه کردند و فرمودند: «برخیز دخترم». فاطمه که برخاستند و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به جای وی در کنار امیر مؤمنان (علیه السلام)نشستند و او را در آسیاب کردن یاری دادند.
د) همچنین در منابع روایی و تاریخی، موارد گوناگونی از گذشت و ایثار پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) پاپ در قبال بدی ها و اشتباه های همسرانشان بیان شده است. از نمونه های بارز و روشن آن، برخوردهای ناپسند و رفتارهای ناشایستی بود که برخی از همسران نااهل رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به ایشان روا می داشتند و همیشه با گذشت و ایثار آن عزیز مهربان و رحمت عالمیان روبه رو می شدند. (4).
پینوشتها:
- محمد بن علی بن بابویه (الصدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۲۰؛ شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، ص۲۷۹؛ رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ص ۲۸۰
- علی بن عیسى الإربلی، کشف الغمة، ج ۱، ص۹۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۳، ص۵۹
- همان منابع
- شاذان بن جبرئیل قمی، الفضائل، ص۱۱۲؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج 43، ص۵۰