نظم از یک اعتبار، به نظم اعتباری، نظم صناعی و نظم طبیعی، تقسیم میشود. نظم تکوینی و طبیعی آن است که رابطه و ترتیب حاکم بر اجزای یک پدیده، امری تکوینی و طبیعی باشد، نه امری قراردادی و یا ناشی از ترکیب صناعی. نظم تکوینی به سه قسم تقسیم می گردد: ۱- نظم ناشی از ربط علت فاعلی با معلول یا نظم علی و معلولی ۲۔ نظم ناشی از ربط علت غایی با معلول یا نظم غایی ۳۔ نظم ناشی از علل قوام یا ارتباط داخلی اجزای یک شیء با یکدیگر یا نظم داخلی و نظم زیبایی شناختی. نظم مورد بحث در برهان نظم، نظم طبیعی (نه صناعی و قرار دادی) و نظم غایت مند و هدفدار است.
تبیین برهان نظم
اساس این برهان آن است که نظم و سامانمندی جهان بدون صانعی غایت نگر و ناظمی حکیم و عالم، ممکن و خردپذیر نیست. به تعبیر سعدی: این همه، نقش عجب بر در و دیوار وجود ... هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار (سعدی)این نوع استدلال با تکیه بر وجود شیء یا اشیاء خارجی دارای نظم غایی و با استناد به اصل علیت، وجود خداوند را تحت عنوان «علتی غیرمادی و عالم و قادر» ثابت می کند. در استدلالهای غایت شناختی، ابتدا غایت یا غایاتی برای طبیعت یا موجودات طبیعی فرض می شود و سپس به دلیل این که غایت مداری فعل، مستلزم وجود شعور و ادراک در فاعل آن فعل است در حالی که عوامل طبیعی، فاقد شعور و ادراک اند، اثبات می کنند که دست فاعل فوق طبیعی ذی شعوری در طبیعت، در کار است که همان خداوند است.برهان نظم، تقریرهای گوناگونی دارد. همه آنها از دو مقدمه حسی و عقلی تشکیل شده است.
مقدمه اول: مشاهدات عینی و کاوشهای علمی از نظم هدفدار موجودات طبیعی گزارش می دهند، چیزی که هست، روشن ترین و بارزترین جلوه های نظم برای بشر در عالم نباتات، حیوانات و انسانها نمایان است و در حقیقت هر یک از رشته های علوم، مانند: فیزیک و شیمی و زیست شناسی در خدمت بررسی کیفیت این مجموعه هاست که با هماهنگی خاصی، اهداف و آثار ویژه ای را در پی دارند. به طور مثال، تمام تشکیلات چشم از مردمک گرفته تا پرده های مختلف آن، آبهای گوناگون و مخروطها، اعصاب بینایی و عضلاتی که حرکات چشم را تکمیل می کنند، با کمیت و کیفیت خاصی دور هم گرد آمده اند تا هدف معینی را به نام «بینایی» تحقق بخشند. این نظم طبیعی توسط انسان بی سواد و دانشمند قابل کشف است. یک کشاورز بی سواد از مطالعه زمین و درختان می فهمد که نظمی در جهان وجود دارد؛ دانشمندان نیز می دانند و بر اساس وجود قوانین تکوینی، به فکر کشف آنها بر می آیند.
مقدمه دوم: عقل و خرد به روشنی درک می کند، که یک نوع رابطه منطقی میان نظم موجودات و نیز هدفمندی و شعور وجود دارد. خرد می گوید ساختمان هر یک از این پدیده ها، حاکی از یک نوع محاسبه و اندازه گیری است که اجزای متفاوت پدیده ها را از نظر کمی و کیفی متناسب ساخته، و در میان آنها همکاری و هماهنگی، برقرار نموده است تا سرانجام، هدف تحقق پذیرد و هرگز نمی توان، چنین کاری را معلول هر نوع عامل ناآگاه دانست، زیرا محاسبه و اندازه گیری که اساس نظم را تشکیل می دهد، زاییده علم و آگاهی است و تنها از عامل دانا و توانا ساخته است و از عامل ناآگاه ساخته نیست.
این ادعا که نظم جهان فقط با فرض وجود ناظم میتواند تبیین شود، جان برهان نظم است. این برهان، گرچه در تعابیر غربیان، مبتنی بر تمثیل مصنوعات انسانی است و بدین ترتیب، پیلی چشم را با یک ساعت مقایسه کرده است و چنین استدلال می کند که اگر شخصی که در یک جزیره دور افتاده، زندگی می کند، ساعتی را بیابد، او این فرض را که این ساعت، توسط موجود هوشمندی ساخته شده است، تصدیق می کند. به همین دلیل سزاوار است که انسان با بررسی چشم، این نتیجه را بگیرد که آن، توسط موجود هوشمندی ساخته شده است. اما باید توجه داشت که برهان نظم در تکوین، برگرفته از تمثیل مصنوعات بشری نیست. تلازم عقلی میان نظم در پدیده با شعور پدید آورنده، گوهر استدلال و برهان نظم است. وجود شرور، در جهان طبیعت نیز زاییده نظم تکوینی است و نافی هدفمندی و شعور نیست. بنابراین اشکالات شش گانه دیوید هیوم در کتاب «گفتگوهایی در باب دین طبیعی»، بر برهان نظم وارد نیست. این کتاب، بیست و سه سال پیش از نوشته ویلیام پیلی، منتشر شد و جواب هایی بدان داده اند.
بسیاری از آیات قرآن بر برهان نظم دلالت دارند: «ومن آیاته أن خلقکم من تراب ثم إذا أنتم بشر تنتشرون»؛ و از نشانه های الهی این است که خداوند، شما را از خاک آفریده، سپس شما را انتشار داده و پراکنده ساخته است. «ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها وجعل بینکم مودة ورحمة إن فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون» از آیه های او این است که برای شما از خودتان همسرانی آفریده است، تا به وسیله آنها آرام گیرید و میان شما دوستی و رحمت پدید آورد، در این امور نشانه هایی برای گروه اندیشمند است. «ومن آیاته خلق السماوات والأرض واختلاف السنتکم وألوانکم إن فی ذلک لآیات العالمین» از آیه های الهی، آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانها و رنگهای شماست؛ و در این مطالب نشانه هایی برای جهانیان است. «ومن آیاته منامکم باللیل والنهار وابتغاؤکم من فضله إن فی ذلک لآیات لقوم یسمعون»؛ از آیههای او خوابیدن شما در شب و روز و فعالیت و روزی طلبی شما از فضل اوست، در این امور، نشانه هایی است برای قومی که گوش می سپارند. «ومن آیات یریکم البرق خوفا وطمعا وینزل من السماء ماء فیحیى به الأرض بعد موتها إن فی ذلک لآیات لقوم یعقلون». (روم: ۲۰. ۲۱. ۲۲ . ۲۳.)
از آیههای الهی این است که برق را برای بیم و امید به شما نشان می دهد و آبی از آسمان نازل می کند؛ آن گاه زمین مرده را احیا می سازد. در این امور نشانه هایی است برای قوم خردمند. «إن فی خلق السماوات والأرض واختلاف اللیل والنهار والفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس وما أنزل الله من السماء من ماء فأحیا به الأرض بعد موتها وبث فیها من کل دابة وتصریف الریاح والسحاب المسخر بین السماء والأرض لآیات لقوم یعقلون» در آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز و حرکت کشتیها در دریا سود مردم است و بارانی که از آسمانها نازل می شود، آن گاه زمین های مرده را احیا می سازد و انواع جنبندگان که در روی زمین پراکنده اند و چرخش بادها و ابرهایی که در میان آسمانها و زمین به کار گرفته شده اند، نشانه هایی است برای قوم خردمند آیات فراوان دیگری در قرآن بر اثبات وجود خدای عالم و قادر بر اساس برهان نظم یا «برهان آیه ای» دلالت دارند.
منبع: کلام نوین اسلامی، عبدالحسین خسروپناه، انتشارات تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ اول، قم 1390