درمان اضطراب و افسردگی

وسواس‌ها معمولا افکاری عجیب و غیرعادی مانند افکار آسیب زدن به کودکان، یا برقراری رابطه ی جنسی با حیوانات، یا دیدن تصاویر ذهنی از نوع جنسی یا خشونت آمیز هستند.
جمعه، 12 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درمان اضطراب و افسردگی
مهم است که درمانگر به درگیر کردن فعالانه‌ی بیمار در فرایند درمان توجه داشته باشد. برخی وسواس‌ها از لحاظ محتوا شرم آور و مایه‌ی خجالت هستند و فاش ساختن ماهیت آنها ممکن است تهدید آمیز تلقی شود. بنابراین در آغاز درمان، مهم است که درمانگر به شیوهی زیر از ماهیت وسواس ها و افشای آنها فاجعه زدایی و آنها را پدیده های عادی جلوه دهد:
 
وسواس‌ها معمولا افکاری عجیب و غیرعادی مانند افکار آسیب زدن به کودکان، یا برقراری رابطه ی جنسی با حیوانات، یا دیدن تصاویر ذهنی از نوع جنسی یا خشونت آمیز هستند. صرف نظر از این که چه قدر وسواس ها ممکن است از نظر شما نامناسب باشند، نباید در مورد بحث در خصوص ماهیت وسواس هایتان نگران باشید. واقعیت این است که افکار وسواسی معمولا این گونه هستند و من از ماهیت آنها تعجب نخواهم کرد. باید بدانید که بسیاری از افراد افکار وسواسی دارند و محتوای آنها بسیار گسترده است.»
 

ذهن آگاهی گسلیده

نخستین گام در درمان فراشناختی اختلال وسواسی- اجباری، آموزش ذهن آگاهی گسلیده است. این تکنیکها به بیمار کمک می کنند تا مهارت‌هایی برای برقراری ارتباط با افکار مزاحم به شیوه های دیگر و سازگارانه تر کسب نماید و سبک پردازش فراشناختی را تقویت می کند. درمان اختلال وسواسی- اجباری شامل چهار مؤلفه ی اصلی است:
 
ابتدا درمانگر به بیمار کمک می کند تا موارد وقوع افکار وسواسی را شناسایی نماید. بسته به ماهیت وقوع مشکل، افراد از لحاظ سطح آگاهی از فکر، تردید، احساس یا تکانهی اولیهی خود متفاوتند. برای مثال برخی بیماران، تردید (به عنوان مثال «آیا به کسی آسیب زده ام؟») را نمونه ای از فکر وسواسی در نظر نمی گیرند. درمانگر برای افزایش آگاهی بیمار چند برههی اخیر پریشانی و خنثی سازی را مرور می کند و فکر یا احساس مزاحم خاصی را که طی آن دوره ها رخ داده اند، مورد بررسی قرار می دهد. درمانگر به بیمار کمک می کند تا این فکر یا احساس را به عنوان برانگیزاننده ای که تکنیک های ذهن آگاهی باید در مورد آن به کار بسته شود، شناسایی نماید. همچنین به بیمار آموزش داده می شود تا در آینده از وقوع این برانگیزاننده آگاه شود.
 

ذهن آگاهی گسلیده

راهبردها ابتدا در مورد یک فکر خنثی، بعد در مورد فکر وسواسی به کار گرفته می شوند. برای مثال، درمانگر از تکلیف تداعی آزاد استفاده می نماید و آن را به شیوه ی زیر معرفی می کند: می خواهم به شما کمک کنم تا بدون درگیر شدن با افکار مزاحمتان، آنها را به شیوهی گسسته مورد مشاهده قرار دهید. ما این روش را ذهن آگاهی گسلیده می خوانیم. به مدت یک دقیقه یک سری کلمات را آهسته به شما می گویم و از شما میخواهم بدون این که به نحوی بر افکارتان تأثیر بگذارید، آنها را مشاهده کنید. ممکن است چیزی به ذهنتان نیاید، یا شاید تصاویر ذهنی، خاطرات یا احساساتی به ذهنتان خطور کند. از شما می خواهم که به شیوه ی گسسته، بدون این که به هر نحوی به افکارتان واکنش نشان دهید، وقوع رخدادها را در ذهنتان مشاهده کنید. خودتان را آرام سازید و با چشم های باز آن را امتحان کنید. شروع می کنیم: درخت... آبی... دوچرخه.. روز تولد... شکلات... دریا... آب پرتقال... دوست. آیا توانستید بدون هرگونه تلاش برای تأثیر گذاشتن بر افکارتان، آنها را به شیوهی گسلیده (گسسته) مورد مشاهده قرار دهید؟» ممکن است این روش مستلزم اصلاح و تکرار باشد، ولی وقتی با موفقیت انجام شد، گام بعدی به کار گیری آن در مورد افکار وسواسی به صورت زیر است:
 
اکنون اجازه دهید روش ذهن آگاهی گسلیده را در مورد یک فکر وسواسی به کار بگیریم. آیا می توانید فکری را که ناراحتی خفیفی در شما ایجاد می کند، به یاد آورید؟ می خواهم ذهنتان را کاملا آزاد بگذارید. به هر فکری، از جمله افکار وسواسی اجازه دهید تا وارد ذهنتان شود. هیچ کاری در مورد افکارتان انجام ندهید، فقط به شیوه ی گسسته و با حفظ فاصله، آنها را نظاره کنید، به فکر وسواسی اجازه دهید تا وارد ذهنتان شود ولی از آن فاصله بگیرید. ممکن است فکر وسواسی تغییر کند، ولی سعی نکنید آن را تغییر دهید، ممکن است هیچ تغییری رخ ندهد، مهم نیست، فقط به شیوهی گسسته و با حفظ فاصله به تماشای آن بپردازید. بینید چگونه مشاهده گر افکارتان هستید و این که چگونه این افکار از شما جدا و فقط رویدادهایی در ذهنتان هستند.»
 
 در گام بعدی، با تلاش فزاینده برای آگاهی بیشتر از جدایی بین ادراک فرد از خویشتن و فکر مزاحم، تجربه ی ذهن آگاهی گسلیده تشدید می شود. این کار ابتدا در مورد یک فکر خنثی و بعد در مورد یک فکر وسواسی به صورت زیر انجام می شود چشم هایتان را ببندید و فکر مربوط به سیب را به ذهنتان بیاورید. در حالی که آن فکر در ذهنتان است، می خواهم یک قدم در ذهنتان از آن دور شوید، ولی همچنان فکر سیب را در ذهنتان حفظ کنید. انگار دارید از آن دور می شوید. اکنون ببینید در رابطه با سیب کجا هستید. ببینید چگونه از آن فکر جدا هستید: سیب فقط رویدادی در ذهن شما است، ولی بخشی از شما نیست.
 
اکنون اجازه دهید این کار را در مورد یک فکر وسواسی امتحان کنیم. چشم هایتان را ببندید و به فکر وسواسی خود اجازه دهید تا وارد ذهنتان شود. در حالی که هنوز آن فکر را در ذهنتان دارید، یک قدم از آن دور شوید ولی آن فکر را در ذهنتان حفظ کنید. اکنون ببینید در رابطه با آن کجا هستید. بینید چگونه ادراک شما از خودتان، از فکر وسواسی مجزا است. فکر وسواسی صرفا رویدادی در ذهن شما است، ولی بخش مهمی از شما نیست.»
 
کاربرد ذهن آگاهی گسلیده در درمان اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با سایر مشکلات مطرح شده در این کتاب، اغلب فشرده تر است و زمان زیادی می طلبد. معمولا بخشی از زمان جلسات درمان صرف تمرین ذهن آگاهی گسلیده می شود.
 

رویارویی و انجام پاسخ (ERC )

گام بعدی درمان شامل کمک به بیمار در درک این موضوع است که چگونه برای رهایی از افکار وسواسی یا کاهش تهدید، از طریق آیین مندی های آشکار و نا آشکار به افکار وسواسی خود پاسخ می دهد. اما، این آیین مندی ها صرفا باعث مهم قلمداد شدن افکار وسواسی شده و بیمار را در سبک پردازش عینی تثبیت می نماید. درمانگر پیشنهاد می کند که به جای تلاش برای رهایی از افکار وسواسی، یک راه برای فاصله گرفتن از آنها و پی بردن به این که آنها رخدادهای ذهنی بی اهمیتی هستند، ادامه دادن به آیین مندیهای وسواسی، در عین حال حفظ فکر مزاحم در ذهن خود در جریان انجام آنها است. این تکنیک رویارویی و انجام پاسخ (ERC) نامیده می شود.
 
درمانگر، اصل درگیر شدن فعالانه در آیین مندی های وسواسی، همزمان با حفظ افکار مزاحم در ذهن را معرفی می کند. این کار را می توان از طریق تجسم فکر مزاحم، اگر به شکل تصویر ذهنی است، یا تکرار زیر لبی آن، اگر به شکل کلامی است، انجام داد. برای مثال، بیماری که افکار شیطانی به ذهنش خطور می کرد، درگیر این آیین مندی وسواسی بود که هنگام تمیز کردن خانه دعا می خواند. از او خواسته شد که هر وقت که دعا می خواند، فکر شیطانی را همواره در ذهنش نگه دارد.

در رویارویی همراه با انجام پاسخ، به بیمار اجازه داده می شود تا آیین مندیهای وسواسی را انجام دهد، ولی هدف از درگیر شدن در آیین مندی ها متفاوت است. بیمار به جای استفاده از آیین مندیهای وسواسی برای خلاص شدن از شر افکار مزاحم یا کاهش خطر، فقط باید از آنها در کنار تداوم آگاهی از افکار وسواسی خود، استفاده کند. بنابراین قواعد تغییر داده می شوند به گونه ای که فکر وسواسی باید در تمام مدت انجام آیین مندیهای وسواسی، در هشیاری فرد باشد. این فعالیت، فاصله گیری از فکر مزاحم را تسهیل نموده و تجربه کردن افکار مزاحم در سطح فراشناختی را تقویت می کند.
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.