داستانی درباره غیبت حضرت سلیمان(ع) به قلم سیده فاطمه موسوی

نوشته زیر گذری کوتاه است بر زندگانی سلیمان نبی علیه السلام و غیبت ایشان از میان قومش و در انتها شباهت هایی که میان غیبت حضرت سلیمان(ع) و حضرت مهدی (عج) وجود دارد ذکر گردیده است.
دوشنبه، 12 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داستانی درباره غیبت حضرت سلیمان(ع) به قلم سیده فاطمه موسوی
سلیمان نبی فرزند داوود پیامبر بود. حضرت داوود علیه السلام در اواخر عمرش به دستور خداوند، حضرت سلیمان علیه السلام را به عنوان جانشین مردم انتخاب کرد؛ اما سلیمان نوجوان بود و برای همین، مردم به حضرت داوود علیه السلام اعتراض کردند که چرا نوجوانی را از میان قومی که پیران بسیار دارد، برای خلافت برگزیده است.

خداوند به حضرت داوود علیه السلام وحی کرد و قرار شد سلیمان و پیران قوم بنی اسرائیل، نام خودشان را بر عصایی بنویسند، در اتاقی بگذارند و درش را مُهر کنند. پیامبر کسی بود که عصایش تا صبح، برگ و میوه می داد. تا صبح، همه ی عصاها در خانه ی حضرت داوود علیه السلام قرار گرفت و مردم برای مراقبت و نگهبانی دور خانه ی ایشان جمع شدند. صبح فردا، مردم با دیدن عصای سبزشده ی حضرت سلیمان علیه السلام به خلافت او راضی شدند1؛ امّا خداوند تقدیر دیگری رقم زده بود. او می خواست قوم بنی اسرائیل را آزمایش کند؛ برای همین حضرت سلیمان را از میان قومش غایب ساخت.

قوم بنی اسرائیل با غیبت سلیمان نبی دچار سختی ها، مشکلات و فتنه های زیادی شدند. غیبت حضرت سلیمان علیه السلام چندین سال طول کشید. او در این مدت ازدواج کرد؛ اما حتی همسرش هم نمی دانست او کیست و چه مقام و موقعیتی دارد.

مدتی پس از ازدواج، همسر سلیمان از او خواست برای گذران زندگی کاری کند. حضرت سلیمان علیه السلام پس از این که دو روز به دنبال کار گشت، با صیادی آشنا شد و برای صید ماهی به دریا رفت.

سلیمان نبی از دل ماهی بزرگی که صید کرده بود، انگشتری یافت که نشان خلافتش بود. او مأمور شد به غیبت خویش پایان دهد و مُلک و پادشاهی به ارث رسیده از پدرش را به دست گیرد.

حضرت سلیمان علیه السلام به خانه آمد و از همسر و خانواده ی او پرسید: «آیا مرا می شناسید؟»

آن ها گفتند: «نه! ولی به خدا جز خیر از تو ندیده ایم.»

سلیمان نبی انگشتر را از جیب لباس خود بیرون آورد و آن را به انگشت کرد. در این هنگام ماهیان دریا و بادها به غرّش درآمدند و به این ترتیب، خلافت سلیمان نبی میان مردم آشکار شد.2

سلیمان علیه السلام سال ها حکومت کرد. او زبان پرندگان را می دانست و جنّ و انس مُسَخَّر او بودند. در زمان او در همه ی نقاط زمین مردم تحت فرمان او بودند و به دین او درآمدند. باد هم تحت فرمان او بود و هروقت برای سخن گفتن می رفت، جنّ و انس و همه ی پرندگان در برابر او به صف می ایستادند. سلیمان نبی قصر بزرگ و باشکوهی ساخت و از طلا و جواهرات فراوانی در تزئین آن استفاده کرد. وقتی زمان مرگ سلیمان فرارسید، «آصف بن برخیا» را وصی خود قرار داد.

سلیمان نبی و امام زمان علیه السلام شباهت هایی دارند:

 

حکومت

خداوند به سلیمان نبی ملک و حکومتی عطا کرد که قبل و بعد از آن به کسی نداده بود. تمام جن و انس و پرندگان و حیوانات تحت حکومت او بودند. 

خداوند به حضرت مهدی علیه السلام هم ملک و حکومتی عطا خواهد کرد که برای احدی از اولین و آخرین ازنظر کمیت و کیفیت مانندی نداشته است. مُلک سلیمان، نمونه ی کوچک شده ای از ملک عظیم خداوندی در زمان ظهور امام زمان علیه السلام است.

 

تسخیر باد

خداوند باد را در تسخیر حضرت سلیمان علیه السلام قرار داده بود. خداوند می فرماید: «پس باد را به تسخیر او درآوردیم تا به نرمی هرکجا خواهد به فرمان او جریان یابد.»3 خداوند باد را در خدمت امام زمان علیه السلام هم قرار می دهد.4
 

غیبت از قوم

سلیمان مدتی از قومش غایب شد. غیبت امام زمان علیه السلام طولانی تر از غیبت حضرت سلیمان علیه السلام است.
 

بازگشت آفتاب

آفتاب برای حضرت سلیمان علیه السلام بازگشت، حضرت مهدی علیه السلام نیز آفتاب و ماه را می خواند و آن ها او را پاسخ می دهند.

پی نوشت:
1. صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه پهلوان، منصور، نشر دارالحدیث، ج‏1، ص310: به نقل از: مستور.
2. البدایة والنهایة (ابن کثیر دمشقى)، ج2، ص18؛ به نقل از: دانشنامه آنلاین اسلامی، ذیل عبارت حضرت سلیمان علیه السلام؛ به نقل از: مستور. هم چنین: قصص قرآن، آیة الله سیدنعمة الله جزائری، مترجم: فاطمه مشایخ.
3. سوره ی ص، آیه ی46.
4. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج2، ص671؛ به نقل از: مکیال المکارم. 

منبع:
مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط