خصوصیات انسان کامل

در این مقاله تعریف انسان کامل به طور خاص از منظر ابن عربی بررسی می‌کنیم .
يکشنبه، 17 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خصوصیات انسان کامل
منظور از انسان کامل همان انسان برتر، نمونه و مظهر تام و تمام حق است. ما برای توضیح و تبیین مطلب از شرح شارحین آثار مشهور محیی الدین، از جمله شرح فصوص و الفتوحات المکیة نیز بهره خواهیم برد. ابتدا آفرینش انسان و چگونه پا به عرصه گذاردن این جلوه الهی به هستی را از نگاه ابن عربی بیان کرده و در ادامه به تعریف لغوی و اصطلاحی انسان کامل خواهیم پرداخت.
 
محیی الدین ابن عربی، در کتب خویش ویژگی‌های انسان کامل را در جاهای مختلف و با عبارات متفاوتی بیان می کند. در نظر او انسان کامل که به وسیله اسمای الهی در عالم تصرف می کند، مرآت تمام نمای حق، روح و جان هستی، واسطه میان حق و خلق و مقصود اصلی خداوند از آفرینش عالم میباشد. که در این جا به طور مبسوط هر یک را توضیح خواهیم داد.
 
انسان دارای دو هستی است، یکی هستی تفرقه و دیگری هستی جمعیت حقایق. شیخ کبیر ابن عربی، معتقد است که انسان از هستی به هستی قدم نهاده. که آفرینش او به این شرح است: کانت الحقائق التی جمعها الإنسان متبددة فی العالم، فناداها الحق من جمیع العالم فاجتمعت. فکان من جمعیتها الإنسان، فهو خزانتها. فوجوه العالم مصروفة إلى هذه الخزانة الإنسانیة لترى ما ظهر عن نداء الحق بجمیع هذه الحقائق فرأت صورة منتصبة القامة مستقیمة الحرکة معینة الجهات وما رأى أحد من العالم مثل هذه الصورة الإنسانیة و... فجمیع العالم برز من عدم إلى وجود إلا الإنسان وحده؛ فإنه ظهر من وجود إلى وجود؛ من وجود فرق إلى وجود جمع. فتغیر علیه الحال من افتراق إلى اجتماع والعالم تغیر علیه الحال من عدم إلى وجود. فبین الإنسان والعالم ما بین الوجود والعدم ولهذا لیس کمثل الإنسان من العالم شیء. (1)
 
حقایق در عالم پراکنده بودند؛ همان حقایقی که مجمع آنان انسان کامل است. پس خداوند تمامی آنها را فرا خواند و آنگاه که جمع شدند و تعین یافتند، از اجتماع آنان انسان را آفرید. به این صورت بود که انسان مجموع تمامی آفریده های حق و خزینه آنها شد. بعد از آن، صورت تمامی حقایق رو به سوی این خزینه انسانی نمودند؛ تا این که ببینند آن جمال رعنایی که از ندای حق و از همه ذرات حقایق مجتمع شده بود، چگونه است. پس صورتی با قامت راست و متعادل را دیدند که کسی در عالم همانند این صورت انسانی ندیده بود و مثالی برای آن نبود، چرا که انسان کامل تنها مخلوق مجموع حقایق و اسرار است.
 
پس از این نفس رحمانی در عالم دمیده شد و همه هستی از عدم به هستی آمد؛ به جز انسان که این مخلوق تنها مخلوقی است که از هستی به هستی آمده است. انسان از هستی فرق و تفرقه به وجود جمعی منتقل گشت. به همین دلیل است که انسان در دانه حق است و اختلاف او با عالم در همین است که عالم از عدم است و او از وجود به وجود آمده است. در جای دیگر ابن عربی آفرینش را این گونه شرح می دهد :
 
آن گاه که خداوند اراده نمود تا انسان را بیافریند و به کمال برساند، به او جمیع حقایق عالم را اعطا کرد و تمامی اسماء در او متجلی شدند و انسان هم صورت الهی و هم صورت کونی به خود گرفت. چرا که هم حقایق عوالم و هم اسماء الله را یک جا دارا شد.
 
انسان کامل هدف آفرینش: دیگر ویژگی که برای انسان کامل می توان در نظر داشت "الغایة القصوى من الخلق" است. در تعلیقه ابوالعلاء عفیفی، بر فصوص، توضیح مطلب به این شرح آمده است که: هدف خداوند از ایجاد و خلق موجودات، معرفت بود. «أن الله خلق العالم لکی یعرف»؛ همانا خداوند عالم را آفرید تا این که شناخته شود. انسان کامل تنها آفریده ای است که می تواند به او معرفت پیدا کند؛ معرفت کاملی که لایق مقام حق باشد. «والإنسان وحده هو الذی یعرفه المعرفة اللائقة به والمعرفة الکاملة» به همین دلیل انبیاء - انسانهای کامل - سبب نزول رحمت و واسطه فیض و علت ایجاد همه مخلوقاتند. بنابراین آن کمال الهی که شناخت خداوند است، فقط انسان کامل می تواند حق آن را به جا آورد. «و بهذا المعنى یمکن أن یقال إن الإنسان علة فی وجود هذا الکون؛ به این معنی سزاوار است که انسان را علت ایجاد عالم »بدانیم. به عبارت دیگر چون خداوند خواست تا خود را بشناساند، انسان کامل را آفرید و به طفیلی انسان کامل عالم را خلق نمود و عالم همان انسان تفصیل یافته است.
 
در کتاب نقد النصوص نیز مطلب این گونه بیان شده است: «الإنسان الکامل هو الأول بالقصد والإرادة، لما جعله الله سبحانه العین المقصودة والعلة الغائیة من إیجاد العالم ومن شأن العلة الغائیة التقدم فی العلم والإرادة کما أن من شأنه أیضا التأخر فی الوجود.» آن گاه که خدای متعال به ذات خویش نظر کرد و حب آفرینش اراده و قصد الهی را برانگیخت؛ آن که در علم و اراده الهی، اولین بوده و اول مقصد الهی برای پا گذاردن به هستی قرار گرفت، انسان کامل بود. همان که علت غایی از ایجاد عالم بوده و تا این عین المقصود آفرینش در هستی باشد، عالم محفوظ و باقی و مستدام می باشد. «فلا یزال العالم محفوظا ما دام فیه هذا الإنسان الکامل. أبدیا.»
 
پی‌نوشت:
۱. فصوص الحکم، التعلیقة ابوالعلاء عفیفی، ص ۱۲.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی، صص 64-59، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.