در آموزههای اسلامی تأکید میشود که مؤمن، برادر مؤمن است؛ چشم اوست؛ راهنمای اوست؛ به او خیانت نمی کند؛ بر او ستم روا نمیدارد؛ فریبش نمیدهد؛ و اگر وعده ای به او داد، خلف وعده نمی کند. واقعا در پرتو این شعار اساسی و ریشه ای، اسلام از چنان زیبایی و خیری برخوردار است که زیباییهای اخلاقی و رفتاری دیگری نیز برای معتقدانش به ارمغان می آورد. رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم این زیبایی را چنین توصیف می کند:
مسلمان بر برادر مسلمانش سی حق دارد که برائت ذمه از آن حاصل نمی کند، مگر به ادای این حقوق یا عفو کردن برادر مسلمان اور آن حقوق عبارت اند از: لغزشهای او را ببخشد؛ در ناراحتیها به او مهربان باشد؛ اسرارش را پنهان دارد؛ اشتباههای او را جبران کند؛ عذرش را بپذیرد؛ در برابر بدگویان از او دفاع کند؛ همواره خیرخواهش باشد؛ دوستی او را پاسداری کند؛ پیمانش را رعایت نماید؛ در حال بیماری از او عیادت کند؛ پس از مرگ به تشییع او حاضر شود؛ دعوتش را اجابت کند؛ هدیه او را بپذیرد؛ عطایش را جزا دهد؛ نعمت او را شکر گوید؛ در یاری اش بکوشد؛ ناموس او را حفظ کند؛ حاجتش را برآورد؛ برای خواسته اش شفاعت کند؛ عطسه اش را تحیت گوید؛ گمشده اش را راهنمایی کند؛ سلامش را پاسخ دهد؛ گفته او را نیکو شمرد؛ انعام او را خوب قرار دهد؛ سوگندهایش را تصدیق کند؛ دوستش را دوست دارد و با او دشمنی نکند؛ در یاری او بکوشد (خواه ظالم باشد یا مظلوم. ولی پاری او در حالی که ظالم باشد به این است که او را از ظلمش باز دارد و در حالی که مظلوم است، به این است که او را در گرفتن حقش کمک کند)؛ او را در برابر حوادث تنها نگذارد؛ آنچه را از نیکیها برای خود دوست دارد، برای او دوست بدارد و آنچه از بدیها برای خود نمی خواهد، برای او نخواهد آداب و حقوق فرهنگ برادری فراتر از تصور ماست و ضروری است برای اطلاع بیشتر به کتاب های مربوط رجوع شود. در اهمیت این فرهنگ همین اندازه بس که پیامبر خدا پس از ورود به مدینه، میان برخی مهاجران با یکدیگر، و مهاجران و انصار بر مبنای مواسات، پیمان برادری بست.
خجستگان، از نظر قرآن کسانی هستند که به همراه صبر، یکدیگر را به مهربانی سفارش می کنند. اساسأ خدای رحمان به مردمان دل رحم، رحم می کند. آن که در زمین رحم می کند، از آسمان رحم می بیند. حضرت امیر جمله کوتاه و زیبایی دارد: ارحم رحمه رحم کن، تا به تو رحم شود». بنابراین، توجه به دیگران و انتقال کانون عواطف، افزون بر جلب رضایت حق تعالی، موجب افزایش مهرورزی و شفقت و نرمی و لطافت به همنوعان است. در اینجا به برخی مصادیق زیبای مهرورزی اشاره می کنیم؛ البته گفتنی است ممکن است برخی مفاهیم، به هم نزدیک باشند یا هم پوشانی داشته باشند.
احسان و نیکوکاری عدل نمی تواند معیار ارزش گذاری در روابط اجتماعی باشد، زیرا در هر جامعه، به طور طبیعی افرادی دارای شرایط استثنایی پیدا می شوند که تنها با کار خود، نمی توانند نیازهای زندگی خویش را تأمین کنند؛ مثلا افرادی که با نقص عضو به دنیا می آیند، مثل دیگران قادر به تلاش و تأمین مصالح اجتماعی نیستند. گاهی حتی درصد نقص عضو یک فرد به اندازه ای است که نفع او برای جامعه، با نیازهای او به جامعه قابل مقایسه نیست. در اسلام، افزون بر اندیشه عدالت، تدبیر احسان برای جبران کمبودها و تأمین نیازهای چنین افرادی نیز وجود دارد: إن الله یأمر بالعدل والإحسان.
البته از منظر دیگر نیز می توان به موضوع نگریست. اینکه اگرچه افراد ضعیف، ناقص و مانند آن نیازشان به جامعه زیاد است، نیاز عاطفی آحاد افراد جامعه به ایشان نیز کم نیست؛ زیرا یکی از راههای تلطیف روح و به فعلیت رساندن احساسات و گرایشهای عاطفی و آرامش یابی و ... از همه مهمتر - جلب احسان الهی، احسان و نیکوکاری به دیگران است. سلمان ساوجی گوید:
ببخش مال و مترس از کسی، که هرچه دهی ... جزای آن به یکی، ده ز دادگر یابی
آن که خود را در معرض این فرصت قرار نمی دهد، به نحوی خویشتن را از نعمتهایی محروم کرده است، و بدتر آنکه برخی در برابر خوبیها، نیازها و حتی احسان ها، پاسخ منفی می دهند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: شر الناس من کافی على الجمیل بالقبیح، «بدترین مردم کسی است که زیبایی را با زشتی پاسخ دهد». (1)
پینوشت:
1.عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم (تک جلدی)، ص ۴۸۰، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶، ح۵۷۵۰.
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص479-476، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391