گفتمان سازی
گفتمان سازی یکی از رویکردهای اصلی میباشد که علما و اندیشمندان اسلامی میتوانند با استفاده از آن، حقوق بشر در اندیشه اسلامی را تعالی و ترقی ببخشند. نکتهی مهمی که باید متذکر شد این است که تک نوشتارها و سخنرانیها و جلسات پراکنده در باب ضرورت و جایگاه حقوق بشر در اندیشه اسلامی، آن گونه که باید، ثمربخش نخواهد بود، چرا که گفتمان حقوق بشر غربی چنان جایگاه و هیمنهای در گفتمان های حقوقی پیدا کرده است که نهادینه سازی گفتمان حقوق بشر اسلامی در عرصه ی بین المللی نیاز به تلاش قابل ملاحظهای دارد، لذا به این جهت است که معرفی و تبیین حقوق بشر اسلامی نیاز به تلاش و برنامه ریزی مدون و منسجم در تمام عرصهها دارد که این تلاش و برنامه ریزی را میتوان ذیل عنوان گفتمان سازی تبیین کرد. در این عرصه، از تمام ظرفیتها و توانمندی های موجود باید استفاده کرد تا گفتمان حقوق بشر اسلامی به عنوان یکی از محورهای ایده پردازی و نظریه پردازی در عرصهی حقوق بشر شناخته شود و در ادامه، مرجع تاثیرپذیری و تاثیرگذاری باشد. چنان که یکی از تلاشهای بسیار خوب و موثر در این زمینه، اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی میباشد[3] که با تاکید بر اندیشه اسلامی، درصدد بوده است که محور و ابعاد حقوق بشر را مورد بازخوانی و تبیین قرار دهد. حقوق بشر در اندیشه غربی از ابعاد مختلف انسانی و مادی مورد تاکید قرار گرفته است، ولی ناگفته پیداست که حقوق بشر اسلامی، علاوه بر تامین نیازهای انسان، تمام حقوق او را فطری و فرا ایمانی تبیین میکند[4] و این نشان دهنده جایگاه ویژه حقوق بشر در اندیشه اسلامی میباشد.تبیین ضرورت برخی احکام اسلامی
یکی از چالشهای اساسی در مورد مواجههی دیگر اندیشهها با اندیشه حقوق بشر اسلامی، برخی احکام فقهی و قضائی میباشد که به عنوان یک چالش و عامل بازدارنده نسبت به حقوق بشر اسلامی عمل میکنند. برخی احکام مانند اعدام، قطع عضو، سنگسار و.. در احکام فقهی و اندیشه اسلامی وجود دارد که انتظار میرود، کارآمدی و جایگاه این احکام در اندیشه اسلامی به خوبی تبیین شود؛ چرا که قطعا هر یک از این احکام، حکمت و علت خود را دارند و بدین جهت جایگاه و کارآمدی آن در اندیشه اسلامی تثبیت شده است؛ آن چه که انتظار میرود، واکاوی و تبیین حکمت این احکام میباشد که تحقق این هدف، از علما و اندیشمندان مسلمان انتظار میرود. ناگفته پیداست که نظام حقوقی اسلامی، کارآمدی خود را در تمام عرصهها تثبیت کرده است، هم در صدر اسلام و هم در دنیای معاصر؛ به عنوان مثال با بازخوانی احکام برده داری در صدر اسلام مشخص می شود که تمام احکام و قواعد، به نحوی طراحی شده اند که در تلاش بودهاند نظام بردهداری را از بین ببرند؛ چنان که با مراجعه به احکام فقهی روشن میشود که کفارهی بسیاری از گناهان، نذر، صدقه و... در بسیاری از موارد، به صورت آزاد کردن بنده بوده است و بدین ترتیب، هرچند اسلام، احکام فقهی بردهداری را مدون کرده است، ولی این احکام به نحوی سازماندهی شده بودند که درصدد آزاد کردن بندگان و از بین بردن نظام بردهداری بوده اند. مانند تبیین و تفسیر ذکر شده در مورد احکام بردهداری، در مورد احکام و مسائل فقهی و حقوقی دیگری که در اندیشه اسلامی چالش برانگیز میباشند، از علما و اندیشمندان انتظار میرود که در این عرصه ورود داشته باشند و بدین ترتیب گفتمان حقوق بشر اسلامی را اعتلا ببخشند. در این راستا، هرچند اعلامیه جهانی حقوق بشر، تلاشی از سوی کشورهای اسلامی میباشد[5] ولی نهادینه شدن حقوق بشر اسلامی به عنوان یک گفتمان، تلاشی بیش از این میطلبد.پینوشت
[1] سیدحسام الدین لسانی و احمد کاظمی، «حمایت از سربازان و نیروهای خودی در مخاصمات مسلحانه و اشغال نظامی (بررسی تطبیقی حقوق بین الملل و اسلام)»، پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب 10، ش. 3 (۱ دی ۱۳۹۵): 155-84.[2] حیدر پیری، سیدقاسم زمانی، و ناصر سیدابراهیمی، «منافع ملی حیاتی دولتها در چارچوب هنجارهای حقوق بشر»، تحقیقات حقوقی 64، ش. 0 (۱ دی ۱۳۹۲): 65-89.
[3] زهرا گزارشگر: طاهری امین، «رویدادها: همایش حقوق بشر و کرامت انسانی»، رویدادها و تحلیل ها 247، ش. 24 (۱ شهریور ۱۳۸۹): 5-13.
[4] فریبا نصرالهی، «اومانیسم در نظام حقوقی فرانسه»، مطالعات حقوق 8، ش. 2 (۴ فروردین ۱۳۹۶): 101-22.
[5] سیدحسین ملکوتی، علیرضا ناصری، و مرتضی قاسم آبادی، «محدودیتهای آزادی بیان در اعلامیه اسلامی حقوق بشر با رویکرد به اسناد بینالمللی»، حقوق اسلامی 50، ش. 13 (۱ مهر ۱۳۹۵): 157-79.