نقش علما و اندیشمندان اسلامی در تحقق و پیشبرد حقوق بشر اسلامی

اندیشمندان اسلامی، مدافعان واقعی حقوق بشر

اهتمام به حقوق بشر در سالهای اخیر توجه ویژه‌ای به خود پیدا کرده است و هم در جوامع علمی و آکادمیک و هم در محافل سیاسی، به رویکردها و راهکارهای توسعه و تبلیغ حقوق بشر اهتمام قابل توجهی بوده است و متفکران...
جمعه، 23 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : محمدصادق ذوقی
موارد بیشتر برای شما
اندیشمندان اسلامی، مدافعان واقعی حقوق بشر
اهتمام به حقوق بشر در سالهای اخیر توجه ویژه‌ای به خود پیدا کرده است و هم در جوامع علمی و آکادمیک و هم در محافل سیاسی، به رویکردها و راهکارهای توسعه و تبلیغ حقوق بشر اهتمام قابل توجهی بوده است و متفکران و اندیشمندان تلاش کرده‌اند که گفتمان حقوق بشر و ارتقای حقوق بشر در جوامع مختلف را تعالی بخشند. مراد از حقوق بشر در تمام این عرصه‌ها، حقوق بشر به معنا و رویکرد غربی آن می‌باشد که در اعلامیه‌ها و بخشنامه‌های مختلف مورد تاکید قرارگرفته است که هرچند یکی از اعلامیه های رسمی این حوزه، اعلامیه حقوق بشر اسلامی[1] و منشور عربی حقوق بشر[2] نیز از دیگر اسناد رسمی این عرصه می باشد ولی شناخته شده ترین سند، اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌باشد. در این بین، نکته مهمی که وجود دارد این است که اندیشه اسلامی نیز در قبال حقوق بشر ساکت نبوده است و بخش زیادی از احکام و قواعد فقهی و اخلاقی، در تلاش است که جایگاه حقوق انسان و حقوق بشر را تعالی ببخشد؛ با این وجود، آن گونه که باید، اندیشه اسلامی، به کار بسته نشده است، بلکه معرفی نیز نشده است؛ با این توضیح که با این حجم از آموزه‌های فقهی و اخلاقی در اندیشه اسلامی، انتظار می‌رفت که گفتمان حقوق بشر اسلامی، بیش از آن چه که درحال حاضر در حال جریان می‌باشد، شناخته شده‌تر بود، درحالی که وضعیت به نحو دیگری می‌باشد و این به جهت بی‌تفاوتی های عده‌ی بسیاری در قبال گفتمان حقوق بشر اسلامی می باشد؛ از حقوق دانان و سیاست مداران گرفته تا متفکران و اندیشمندان در این بین تاثیر داشته‌اند و برای علما نیز امکانات و ظرفیت های بیشتری وجود داشت که می‌توانستند بیش از پیش گفتمان حقوق بشر اسلامی را اعتلا ببخشند و در این نوشتار، درصدد ارائه راهکارها و رویکردهایی هستیم که علما با تکیه بر ظرفیت های موجود، گفتمان حقوق بشر اسلامی را توسعه ببخشند.
 

گفتمان سازی

گفتمان سازی یکی از رویکردهای اصلی می‌باشد که علما و اندیشمندان اسلامی می‌توانند با استفاده از آن، حقوق بشر در اندیشه اسلامی را تعالی و ترقی ببخشند. نکته‌ی مهمی که باید متذکر شد این است که تک نوشتارها و سخنرانی‌ها و جلسات پراکنده در باب ضرورت و جایگاه حقوق بشر در اندیشه اسلامی، آن گونه که باید، ثمربخش نخواهد بود، چرا که گفتمان حقوق بشر غربی چنان جایگاه و هیمنه‌ای در گفتمان های حقوقی پیدا کرده است که نهادینه سازی گفتمان حقوق بشر اسلامی در عرصه ی بین المللی نیاز به تلاش قابل ملاحظه‌ای دارد، لذا به این جهت است که معرفی و تبیین حقوق بشر اسلامی نیاز به تلاش و برنامه ریزی مدون و منسجم در تمام عرصه‌ها دارد که این تلاش و برنامه ریزی را می‌توان ذیل عنوان گفتمان سازی تبیین کرد. در این عرصه، از تمام ظرفیت‌ها و توانمندی های موجود باید استفاده کرد تا گفتمان حقوق بشر اسلامی به عنوان یکی از محورهای ایده پردازی و نظریه پردازی در عرصه‌ی حقوق بشر شناخته شود و در ادامه، مرجع تاثیرپذیری و تاثیرگذاری باشد. چنان که یکی از تلاش‌های بسیار خوب و موثر در این زمینه، اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی می‌باشد[3] که با تاکید بر اندیشه اسلامی، درصدد بوده است که محور و ابعاد حقوق بشر را مورد بازخوانی و تبیین قرار دهد. حقوق بشر در اندیشه غربی از ابعاد مختلف انسانی و مادی مورد تاکید قرار گرفته است، ولی ناگفته پیداست که حقوق بشر اسلامی، علاوه بر تامین نیازهای انسان، تمام حقوق او را فطری و فرا ایمانی تبیین می‌کند[4] و این نشان دهنده جایگاه ویژه حقوق بشر در اندیشه اسلامی می‌باشد.
 

تبیین ضرورت برخی احکام اسلامی

یکی از چالش‌های اساسی در مورد مواجهه‌ی دیگر اندیشه‌ها با اندیشه حقوق بشر اسلامی، برخی احکام فقهی و قضائی می‌باشد که به عنوان یک چالش و عامل بازدارنده نسبت به حقوق بشر اسلامی عمل می‌کنند. برخی احکام مانند اعدام، قطع عضو، سنگسار و.. در احکام فقهی و اندیشه اسلامی وجود دارد که انتظار می‌رود، کارآمدی و جایگاه این احکام در اندیشه اسلامی به خوبی تبیین شود؛ چرا که قطعا هر یک از این احکام، حکمت و علت خود را دارند و بدین جهت جایگاه و کارآمدی آن در اندیشه اسلامی تثبیت شده است؛ آن چه که انتظار می‌رود، واکاوی و تبیین حکمت این احکام می‌باشد که تحقق این هدف، از علما و اندیشمندان مسلمان انتظار می‌رود. ناگفته پیداست که نظام حقوقی اسلامی، کارآمدی خود را در تمام عرصه‌ها تثبیت کرده است، هم در صدر اسلام و هم در دنیای معاصر؛ به عنوان مثال با بازخوانی احکام برده داری در صدر اسلام مشخص می شود که تمام احکام و قواعد، به نحوی طراحی شده اند که در تلاش بوده‌اند نظام برده‌داری را از بین ببرند؛ چنان که با مراجعه به احکام فقهی روشن می‌شود که کفاره‌ی بسیاری از گناهان، نذر، صدقه و... در بسیاری از موارد، به صورت آزاد کردن بنده بوده است و بدین ترتیب، هرچند اسلام، احکام فقهی برده‌داری را مدون کرده است، ولی این احکام به نحوی سازماندهی شده بودند که درصدد آزاد کردن بندگان و از بین بردن نظام برده‌داری بوده اند. مانند تبیین و تفسیر ذکر شده در مورد احکام برده‌داری، در مورد احکام و مسائل فقهی و حقوقی دیگری که در اندیشه اسلامی چالش برانگیز می‌باشند، از علما و اندیشمندان انتظار می‌رود که در این عرصه ورود داشته باشند و بدین ترتیب گفتمان حقوق بشر اسلامی را اعتلا ببخشند. در این راستا، هرچند اعلامیه جهانی حقوق بشر، تلاشی از سوی کشورهای اسلامی می‌باشد[5] ولی نهادینه شدن حقوق بشر اسلامی به عنوان یک گفتمان، تلاشی بیش از این می‌طلبد.
 
 

پی‌نوشت

[1] ‏سیدحسام الدین لسانی و احمد کاظمی، «حمایت از سربازان و نیروهای خودی در مخاصمات مسلحانه و اشغال نظامی (بررسی تطبیقی حقوق بین الملل و اسلام)»، پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب 10، ش. 3 (۱ دی ۱۳۹۵): 155-84.
[2] ‏حیدر پیری، سیدقاسم زمانی، و ناصر سیدابراهیمی، «منافع ملی حیاتی دولت‌ها در چارچوب هنجارهای حقوق بشر»، تحقیقات حقوقی 64، ش. 0 (۱ دی ۱۳۹۲): 65-89.
[3] ‏زهرا گزارشگر: طاهری امین، «رویدادها: همایش حقوق بشر و کرامت انسانی»، رویدادها و تحلیل ها 247، ش. 24 (۱ شهریور ۱۳۸۹): 5-13.
[4] ‏فریبا نصرالهی، «اومانیسم در نظام حقوقی فرانسه»، مطالعات حقوق 8، ش. 2 (۴ فروردین ۱۳۹۶): 101-22.
[5] ‏سیدحسین ملکوتی، علیرضا ناصری، و مرتضی قاسم آبادی، «محدودیت‌های آزادی بیان در اعلامیه اسلامی حقوق بشر با رویکرد به اسناد بین‌المللی»، حقوق اسلامی 50، ش. 13 (۱ مهر ۱۳۹۵): 157-79.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط