نقش رژیم صهیونیستی در جنگ داخلی لبنان

از سال ۱۹۷۶ به تدریج نقش رژیم صهیونیستی در بروز تشدید جنگ داخلی لبنان بیشتر نمایان شد.
چهارشنبه، 28 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش رژیم صهیونیستی در جنگ داخلی لبنان
با شدت گرفتن حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و کشتار اهالی روستاهای این کشور، از سال ۱۹۷۶ به تدریج نقش رژیم صهیونیستی در بروز تشدید جنگ داخلی لبنان بیشتر نمایان شد. این شرایط به حدی شدت یافت که سر انجام رژیم صهیونیستی در فوریه ۱۹۷۸ به بهانه دور کردن مقاومت فلسطین به آن سوی رود لیطانی در جنوب لبنان، به تجاوز نظامی خود به خاک لبنان با عنوان عملیات لیطانی دست زد و آتش جنگ داخلی این کشور را بیشتر شعله ور ساخت. اما در نقطه مقابل آن، شیعیان و فلسطینیان با تشکیل گروه های مقاومت ضد اشغالگری در جنوب لبنان علیه رژیم صهیونیستی به چندین عملیات و نبرد نظامی دست زدند که مهم ترین آنها عبارتند از:
 

١- نبرد تپه شلعبون

 در تاریخ ۱۹۷۷ / 2 / ۲۴ نیروهای موجود در شهرک عین ابل که پایگاه اسرائیلی ها بود اقدام به بمباران تل شلعبون (تپه شلعبون کردند. احزاب چېگرا بدون درگیری از آن خارج شدند و نیروهای راستگرای مسیحی فرصت را غنیمت شمرده و آن را اشغال کردند. پس از آن، تانکها جاده بنت جبیل را بستند. از این رو باز پس گیری تل شلعبون با هر قیمتی لازم بود. و این کار باید از طریق پاتکی از محور الطیری انجام می شد. رزمندگان امل و فتح از تل مسعود و منطقه صف الهوا حرکت کردند و وارد نبردی سنگین شدند. دشمن در پی این نبرد مجبور به عقب نشینی شد و تل شلعبون باز پس گرفته شد و بنت جبیل از محاصره بیرون آمد. (1)
 

2- نبرد تپه مسعود

تل مسعود یکی از مهم ترین پایگاه‌های نظامی بود که به سراسر بنت جبیل اشراف داشت و سقوط آن منجر به سقوط بنت جبیل می شد. افراد یکی از احزاب چپ گرا شبانه از ترس پیشروی اسرائیل به سمت تل مسعود، آن را ترک کردند و جوانانی از جنبش امل به تل مسعود رفتند و به بالای آن رسیدند. نیروهای راستگرا همدست با اسرائیل با پشتیبانی توپخانه اسرائیل از سمت عین ابل به تل مسعود هجوم بردند و تانک ها به موازات تل رسیدند. درگیری خونینی رخ داد و تل مسعود در معرض سقوط قرار گرفت. رزمندگان قسم یاد کردند که تا پای شهادت از آن دفاع کنند.
 
در این هنگام گروهی از جوانان شجاع بعلبک که در تله خله المشطه مستقر بودند از پشت سر به نیروهای راستگرا حمله کردند و ۲۷ نفر از آنها را کشتند و دو یا سه تانک را با موشک بازو کا منهدم کردند و خسارت‌های سنگینی به آنها وارد نموده و آنها را مجبور به عقب نشینی کردند. این درگیری از ساعت چهار بعدازظهر تا ساعت ۷شب ادامه داشت. دشمن با هلی کوپتر و تحت پوشش سنگین توپخانه، اجساد کشته شدگان را از محل خارج کرد و بدین ترتیب تلاش برای اشغال تل مسعود ناکام ماند. (2)
 

٣- نبرد تپه رب ثلاثین

محل این تپه نزدیکی روستای طیبه در جنوب لبنان نزدیک مرز فلسطین اشغالی است. این روستا خالی از سکنه بود و فقط تعدادی از افراد احزاب و نیرو های سازمانهای چریکی به خاطر مقابله با حملات اسرائیل در آن حضور داشتند. این روستا در صبحگاه ۱۹۷۷ / ۳ / ۳۰ توسط توپخانه سنگین اسراییل مورد بمباران شدید قرار گرفت که به شهادت تعدادی از جوانان مقاوم منجر شد. آن در شرایطی بود که بیشتر نیروهای احزاب و سازمانهای چریکی که در روستای طیبه برای مقابله با هجوم اسرائیل سنگر گرفته بودند پس از برافروخته شدن آتش جنگ از صحنه نبرد گریختند و فقط تعدادی از رزمندگان آمل در آن باقی ماندند. پس از آن نیروهای اسرائیلی به سمت این روستا و پایگاههای استراتژیک آن پیشروی کرده و از سه جهت آن را محاصره نمودند.
 
تپه رب ثلاثین از مهم ترین پایگاههای استراتژیکی در منطقه بود. گلوله‌ها از آسمان در هر متر متر آن فرود آمدند تا هر رزمنده ای را که در آن حضور دارد به قتل رساند. این تپه به تل شهدا مشهور شد. محمد شامی یکی از جوانان شجاع که از مؤسسه امل فارغ التحصیل شده بود یک خمپاره ۶۰ میلیمتری را در دامنه غربی این تل گذاشته و به سمت تانکهای اسرائیلی شلیک کرد تا مانع پیشروی آنها شود. یکی از مسؤولان طیبه نیز با تیربار دوشکا شلیک می کرد و جوانان مؤمن آمل نیز با سلاح کلاشینکوف در برابر تانک های اسرائیلی مقاومت می کردند و یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند. دشمن بر روستا سیطره یافت. ابوالفضل مسؤول این جنبش تصمیم گرفت همه نیروهایش را جمع کند و آنها را از محاصره خارج سازد اما شهید محمد شامی مخالفت کرد و گفت با خدا عهد کرده است تا زمانی که حتی یک گلوله دارد آنجا را ترک نکند. شامی همچنان ماند و به شلیک خمپاره به سمت تانکها ادامه داد تا این که هلی کوپترها پیدا شدند و با شلیک یک راکت وی را به شهادت رساندند. بدن او تکه تکه در هوا پراکنده شد. تمام افراد در این نبرد شهید شدند و تنها یک نفر به شکل اعجاب آمیزی نجات یافت. این روستا پس از نبردی سنگین باز پس گرفته شد. (3)
 
باز پس گیری این روستا شبانه و با حدود ۲۰۵ رزمنده از همه طرفهای لبنانی و فلسطینی به انجام رسید و طی آن دو تانک و دو خودروی نظامی به دست رزمندگان افتاد. یک نظامی کشته شد و سعد حداد (سرگرد ارتش لبنان مزدور اسرائیل) مجروح شد و زیر یک تانک مخفی شد و عقل هاشم مزدور در آن روز او را نجات داد. (4)
 
پی‌نوشت‌ها:
1. مصطفی چمران، ۱۳۸۸، ص ۲۷۸
2. همان، ص ۲۸۰
3. عبدالله الحاج حسن، صص۱۹۰-۱۸۹
4. (همان، ص ۱۹۰)  برای آگاهی بیشتر در باره این نبرد به روایت شهید دکتر مصطفی چمران، به کتاب "شیعیان لبنان" جلد سوم مجموعه آثار معارف جهان اسلام، اثر بعدی مولف مراجعه فرمایید.
 
منبع: تاریخچه‌ی سیاسی لبنان، مجید صفاتاج،صص 124-120، ناشر: آفاق رمشن بیداری، تهران، چاپ اول، 1396


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط