فربد فدایی اظهار داشت: پدیده تک فرزندی موجب میشود تا پدر و مادر تمام سرمایهگذاری عاطفی خود را بر یک کودک قرار دهند و کودک نیز متقابلاً فقط پدر و مادرش را میبیند و از داشتن تجربیات با خواهر و برادر محروم میماند. وی افزود: بخش مهمی از آموختههای کودک مربوط به تعاملات با خواهر و برادر میشود و بر اساس آن جهان را کشف میکند. فدایی ادامه داد: کودکان در این حالت میآموزند چگونه حرف خود را به بزرگترها بفهمانند و نیازهای خود را مطرح کنند. وی ادامه داد: کودکی که تک فرزند است این فرصت را پیدا نکرده و دنیا را از افق دید پدر و مادر کشف میکند.
این روانپزشک تصریح کرد: برخی میگویند تک فرزند خود را به مهد کودک میفرستیم تا با همسن و سالهایش تعامل اجتماعی داشته باشد. باید گفت زندگی 24 ساعته با برادر و خواهر و پیوند عاطفی ناشی از آن با مهد کودک قابل جبران نیست و مهد کودک نمیتواند جای خواهر و برادر را بگیرد.
وی افزود: معمولاً پدر و مادر نسبت به کودک تک فرزند بیش از حد توجه میکنند و این کودکان متکی به والدین بار میآیند. در این حالت تمام خواستههای کودک برآورده میشود و این موضوع سبب میشود که کودک آموزش اجتماعی لازم را نبیند. وی ادامه داد: مسئله رقابت بین خواهر و برادرها برای آموزش در دوران بزرگسالی و برخورد با مسائل جامعه مؤثر است. این روانپزشک گفت: اینکه چگونه با رقابت و حسادت کنار بیایند و آن را دفع کنند در پرتو ارتباط با خواهر و برادر ایجاد میشود.
فدایی اظهار داشت: حتی داشتن دو فرزند از یک جنس نیز مشکلاتی در پی خواهد داشت. بر این اساس فرزندان پسری که تنها یک برادر دارند از درک ظرافتهای دختران بیبهره میمانند. دختران نیز در صورتی که تنها یک خواهر داشته باشند نمیتوانند با رفتار و روحیات پسرها آشنا شوند. این فرزندان در زندگی زناشویی خود نیز دچار مشکل میشوند.
وی افزود: آموزشهای مربوط به شناخت و تعاملات به بازیها مربوط میشود. تک فرزندها به بازیهای انفرادی گرایش پیدا میکنند و تماشای تلویزیون و بازی با رایانه را نسبت به بازیهای گروهی ترجیح میدهند که این ویژگی انزوا و گوشهنشینی را همراه خواهد داشت.
این روانپزشک اظهار داشت: تک فرزندها هرگز یاد نمیگیرند که باید مستقل باشند و وقتی بزرگتر میشوند از دولت انتظار دارند که برای آنها شغل ایجاد کرده و در کسب برخی ملزومات آنها را یاری کند.
این متخصص بهداشت روان گفت: واقعیت این است که پدران و مادران دارای تک فرزند هم با مشکلاتی مواجه خواهند بود زیرا در وجود دو جنس ویژگیهایی وجود دارد که والدین با داشتن یک فرزند از آن محروم میمانند. وی خاطرنشان کرد: پدران به طور ذاتی به دختران و مادران به پسران علاقه دارند بنابراین داشتن هر دو جنس میتواند این نیاز را برآورده سازد. همچنین پدران و مادران دوست دارند ویژگیهای دوران کودکی خود را در فرزندانشان بازسازی کنند که در صورت نداشتن فرزند از یک جنس نوعی نارسایی در والدین ایجاد میشود.
رقیه نوری پور لیاولی روانشناس و مشاور خانوادهبا بیان اینکه کودکی که تک فرزند است جز والدین سرمشق دیگری ندارد، افزود: از آسیبهایی که گریبان گیر تک فرزندان است میتوان به احساس تنهایی که آنان در زندگی تجربه میکنند، اشاره کرد.
وی بیان کرد: والدین این کودکان توقع زیادی از تنها فرزند خود دارد و در مسائل تحصیلی، شغلی و اجتماعی انتظار والدین نسبت به آنها بالا است.
نوری پور لیاولی ادامه داد: والدین این فرزندان به هنگام پیری نیز دلبستگی زیادی به آنان دارند و به همین دلیل با آسیبهای روانی، عاطفی، اجتماعی مواجه میشوند.
این مشاور خانواده گفت: کودک در مهدکودک با همسالان خود تعامل دارد، اما در خانه شرایطی که بتواند با همسال خود یک پیوند عاطفی برقرار کند وجود ندارد و مهد کودک جای خواهر و یا برادر را نمیگیرد.
وی افزود: اگر کودک، خواهر و برادری از جنس مخالف خود نداشته باشد و فقط دنیا را از دیدگاه جنس خود ببیند در آینده، برای ارتباط با جنس مخالف با مشکلاتی روبه رو خواهد شد.
این روانشناس اظهار کرد: والدین اگر اشتباهاتی در رفتار با تک فرزند خود داشته باشند، این مسئله تا بزرگسالی کودک ادامه پیدا میکند.
داشتن خواهر یا برادر نعمتی است که شاید وقتی آن را داشته باشیم، کمتر به مزایای آن توجه کنیم، اما کسی که تعداد اعضای خانوادهاش محدود به خود و والدینش میشود، در تمام مراحل مهم زندگی این مشکل را بیشتر حس میکند. شاید بتوان با اطمینان گفت که داشتن دهها دوست خوب و صمیمی هرگز نمیتواند جای خواهر یا برادر را بگیرد.
مشکلات تک فرزندی
نخستین مشکل تک فرزندی، تنهایی آنهاست و از آنجایی که آنان تمام توجه والدین را به خود معطوف میکنند، اغلب خود محور، خودخواه، بد اخلاق و بد قلق میشوند و معمولا هم نمیتوانند با دیگران روابط خوب اجتماعی برقرار کنند؛ زیرا توقع دارند دیگران هم به اندازه والدینشان به آنها توجه کنند و همیشه حق انتخاب را به آنان بدهند؛ در صورتی که عملا این اتفاق نمیافتد و آنان از این موضوع سرخورده خواهند شد و در آینده هم در برخورد با مشکلات اغلب از خود ضعف بیشتری نشان میدهند. تک فرزندان دوست دارند حرف خودشان را به کرسی بنشانند و چون فرزند دیگری هم در خانه نیست که با آنها رقابت کند، حق خود میداند که همیشه اطرافیان با نظر آنها موافق باشند و چنانچه خلاف این امر اتفاق بیفتد، ممکن است آنها رفتار های پرخاشگرانه از خود بروز دهند.تقویت ارتباط با همسالان
تکفرزندان کسی را در خانه ندارند تا با او رقابت یا بازی و یا دعواهای کودکانه کنند و با توجه به این که در خانوادهای رشد میکنند که فقط افراد بالغ در آن حضور دارند، معمولا رفتاری از خود نشان میدهند که به شیوه بزرگسالان است یا در بیشتر مواقع خود را کودک فرض میکنند؛ یعنی آنان متناسب با سن خود رفتار نمیکنند.ولدین این فرزندان برای تقویت ارتباط فرزندشان با دیگر همسالان خود باید به آنها بیاموزند که با صراحت و اطمینان، همگان بروز مشکل و اختلاف با بچهها دیگر رو به رو شوند و همچنین خودشان نیز باید دست از حمایتهای افراطی بردارند و اجازه دهند کودکشان، خودش حس رقابت را تجربه کند و درضمن فرصتی برای مدیریت و کنترل این حس داشته باشد. اگر روش تربیتی خانواده به گونهای باشد که فرزندانشان را وابسته نگه دارند و اجازه انجام کارهای مختلف را به او ندهند، کودک اعتماد به نفس پایینی خواهد داشت و بیشتر به خانوادهاش متکی و وابسته خواهد بود. در اصل رفتار متناسب خانواده با فرزندشان و نیز سپردن مسئولیتهایی به وی باعث میشود او به خوبی از پس کارهایش برآید.
منبع: سایت سیمرغ
سایت خبرنگاران جوان
سایت مهدیاب