اخلاق روزنامه نگاري آسيب ها و چالش ها (قسمت اول)
چكيده
اين مقاله، در تلاش است تا به اجمال، به سؤالاتي از اين دست پاسخ دهد.
كليد واژه ها: روزنامه نگاري، اخلاق، حريم خصوصي، منافع عمومي، اخلاق حرفه اي، آزادي بيان، وظايف اخلاقي.
پيش گفتار
بي ترديد، در هيچ دوره اي از تاريخ بشر جريان اطلاع رساني همانند امروز سريع و گسترده نبوده است. به همين دليل، برخي مهم ترين ويژگي هاي اين دوره از تاريخ را سرعت، گسترش و اهميت فوق العاده اطلاعات دانسته، دوره معاصر را «عصر انفجار اطلاعات» مي نامند. امروز اطلاعات نه تنها در مراكز معيني قابل دسترسي است، بلكه حتي از پشت درهاي بسته و ديوارهاي ضخيم خانه ها نيز به داخل نفوذ مي كند. تمام امواج صوتي و نوري اطراف ما، حامل پيام ها و اطلاعات است و تقريباً جايي از نفوذ آنها در امان نيست.
يكي از كاركردهاي رسانه ها، به ويژه رسانه هاي مكتوب، آگاهي دهي و افزايش اطلاعات است. اطلاعاتي كه از طريق رسانه هاي جمعي به دست مردم مي رسد، آنان را با دنياي اطرافشان آشنا مي سازد، بر دانش و آگاهي آنان مي افزايد و آنان را با آداب، رسوم و فرهنگ ملت هاي ديگر آشنا مي كند. رسانه هاي گروهي، انسان ها را به سرعت، در جريان مسائل عمده روز قرار مي دهند: اتفاقات و رويدادهاي سياسي، نظامي، اقتصادي ،اجتماعي، علمي و هنري و مانند آن. علاوه بر خبررساني، رسانه هاي گروهي از طريق ارائه تفسير رويدادها و حوادث و پخش مطالب دلخواه، مي توانند به روشنگري مردم بپردازد و آنان را به تصميم گيري هاي مطلوب هدايت نمايند. رسانه ها مي توانند در خدمت رشد و شكوفايي ديني و فرهنگي ملت ها قرار گيرند و به بالندگي معنوي آنان كمك نمايند. وظيفه مهم ديگري كه براي رسانه ها ذكر كرده اند، ايجاد سرگرمي براي مردم و پركردن اوقات فراغت آنهاست.
در اينجا، بحث از ويژگي ها و كاركردهاي رسانه هاي گروهي - كه خود بحث مفصّل و دامنه داري است - نيست، بلكه طبق مقتضاي بحث، همهي سخن در اين است كه يكي از رسانه ها، يعني رسانه هاي مكتوب، زماني به وظايف رسانه اي خويش به خوبي عمل خواهند كرد كه داراي نيروهاي مجرب، ماهر، متخصص و برخوردار از آموزش هاي لازم حرفه اي باشند. در واقع، پويايي و به روز بودن رسانه هاي مكتوب، در گرو داشتن روزنامه نگاران، گزارشگران، نويسندگان و... حرفه اي و مجرب است. يكي از اين مهارت ها، اخلاق حرفه اي است. رعايت اخلاق جمعي، اجتماعي و پايبندي به اخلاق عمومي در تعاملات و مراودات اجتماعي از جمله مباحث مهم در عرصه علم جامعه شناسي و ارتباطات اجتماعي است. در واقع، اين بحث بيشتر در قلمرو اخلاق رسانه ها مطرح مي شود كه در روزنامه نگاري اخلاق، به ويژه اخلاق اجتماعي چه جايگاهي دارد؟
اين مقال، نيم نگاهي به اين موضوع انداخته، اخلاق روزنامه نگاري را مورد بحث و بررسي قرار مي دهد.
مفهوم شناسي
الف. اخلاق
بنابراين، غرايز، ملكات و صفات باطني انسان اخلاق ناميده مي شود و به رفتاري كه از اين خلقيات ناشي مي شود نيز اخلاق يا رفتاري اخلاقي مي گويند. در يك تعريف كلي مي توان گفت: آن سلسله صفاتي كه در نفس و روح انسان، ثابت و ريشه دار است و منشأ صدور كارهاي نيك يا بد مي شود، «اخلاق» ناميده مي شود.
در نگاهي ديگر، واژه اخلاق، براي مشخص كردن معيارهاي «رفتار نيك» به كار مي رود. ... عمل اخلاقي به طور صريح يا غير صريح، مجموعي اي از هنجارهاي مشترك و مناسب را مورد ارجاع و استناد قرار مي دهد.(2)
اخلاق در اصطلاح در حوزه هاي گوناگوني از علوم مطرح شده و تعاريف گوناگوني از آن ارائه شده است. در اينجا و به مقتضاي بحث، اجمالاً اشاره اي به اين بحث خواهيم افكند:
علماي اخلاق معمولاً «خُلق» را اين گونه تعريف كرده اند: «ملكه نفساني كه افعال از آن به آساني صادر مي شود.»(3) آيه الله مصباح، اين تعريف را كامل ندانسته، معتقدند:
موضوع علم اخلاق، اعم از ملكات نفساني كه فلاسفهي اخلاق تاكنون بر آن تأكيد داشته اند، بوده و شامل همه كارهاي اختياري انسان مي شود كه ارزشي است؛ يعني متصف به خوب و بد بوده و مي تواند براي نفس كمالي را فراهم آورد و يا موجب رذيلت و نقصي در نفس شود.(4)
آيه الله جوادي آملي نيز اخلاق را اين گونه تعريف مي كنند:
اخلاق، عبارت از ملكات و هيئت هاي نفساني است كه اگر نفس به آن متصف شود، به سهولت كاري را انجام مي دهد. همان طور كه صاحبان صنعت ها و حرفه ها به سهولت كار خود را انجام مي دهند، صاحبان ملكات فاضله و رذيله هم به سهولت كار خوب يا بد مي كنند. پس اخلاق عبارت از ملكات نفساني و هيئات روحي است كه باعث مي شود كارها، زشت يا زيبا، به آساني از نفس متخلق به اخلاق خاص، نشئت بگيرد.(5)
آنچه در اين نوشتار، از اخلاق سخن به ميان آمده همين بعد انسان شناختي اخلاق است كه شامل مجموعه رفتارها، ملكات و هيئت هاي نفساني انسان است و نفس متصف به آن، قادر خواهد بود اعمال را به راحتي و سهولت انجام دهد. هر چند اخلاق در اين معنا، اعم از اخلاق فاضله و اخلاق رذيله مي باشد، اما مراد از «اخلاق» در اينجا، پاي بندي و رعايت فضائل اخلاقي است.
ب. روزنامه نگار
دامنهي كارهايي كه ممكن است يك روزنامه نگار انجام دهد، به وسعت دنياي پيرامون اوست. وي در مورد هر چيزي كه جنبه خبري داشته باشد، گزارش تهيه مي كند؛ خواه در مورد جرم و جنايت، مظم و قانون، برنامه هاي سياسي، دادگاه ها، قوّهي مجريه و قوّهي مقننه باشد، و خواه دربارهي مردم، مد، هنر، موسيقي، نمايش، ادبيات و غيره. كار روزنامه نگار بيش از اينهاست. او نوشته هاي ديگران را تصحيح مي كند، اخبار را تفسير و انتقاد و جمع بندي مي کند.(6)
با توجه به تعاريف بيان شده از «اخلاق» و «روزنامه نگاري»، مي توان رابطه اين دو را چنين بيان كرد: زماني كه «روزنامه نگاري» قيد «اخلاق» مي گيرد، گويا روزنامه نگاران موظفند در چارچوب اخلاق عمل كنند و در همه حال، اخلاق روزنامه نگاري را مراعات كنند. هر چند در همه عرصه ها و مشاغل، اخلاق جزو اركان و قلمروهاي اصلي فعاليت هاي حرفه اي است، اما اين مهم در عرصهي روزنامه نگاري دو چندان مي شود؛ چرا كه يك روزنامه نگار، متعلق به خودش نيست، وظيفهي اطلاع رساني را در يك جامعه بر عهده دارد. فعاليت حرفه اي او با افكار عمومي ارتباط مستقيم دارد؛ كمترين بداخلاقي وي در فعاليت رسانه اي و يا عدم پاسداشت اخلاق از سوي وي، و يا عدم پاي بندي به اخلاق عمومي، موجب خدشه دار شدن افكار عمومي خواهد شد.
بنابراين، يك روزنامه نگار بايد در فعاليت هاي رسانه اي خويش، مقيّد و پايبند به اخلاق و گزاره هاي اخلاقي باشد. طبيعي است كه در يك جامعهي ديني، فضائل و ارزش هاي اخلاقي تابع جهان بيني ديني است؛ يعني بايد يك روزنامه نگار در يك جامعه ديني، تابع و پايبند به فضائل و ارزش هاي اخلاقي بوده، از رذائل اخلاقي و بداخلاقي مطبوعاتي اجتناب نمايد.
ج. منافع عمومي
منافع عموم را مي توان شامل موارد زير دانست: الف. بهداشت، سلامت و رفاه عمومي؛ ب. اخلاق و عفّت عمومي؛ ج. دفاع، جنگ، صلح و امنيت عمومي؛ د. دين، فرهنگ، هنجارها و ارزش هاي اجتماعي؛ ه. هويت ملي و انسجام اجتماعي؛ و. موارد ديگر.
بنابراين، در يك تقسيم بندي، منافع، يا عمومي است و يا خصوصي. اگر چيزي در قلمرو حريم خصوصي افراد قرار نگيرد، جزو حريم عمومي محسوب مي شود. همواره و در همه حال، رعايت حريم عمومي اصلي ضروري است و بايد اين حريم از سوي روزنامه نگاران مورد توجه قرار گرفته، رعايت شود.
د. حريم خصوصي
تعريف حريم خصوصي از جمله مفاهيم سهل و ممتنع است. تعريف اين مفهوم بستگي تام به فرهنگ و زمينه هاي اجتماعي و محيطي دارد. در بسياري از كشورها، اين مفهوم با مقولهي حفظ اطلاعات، كه حريم خصوصي را در معناي مديريت اطلاعات شخصي تفسير مي كند، پيوند خورده و در هم ادغام شده است. در عين حال، محافظت از حريم خصوصي معمولاً به عنوان ابزاري براي ترسيم محدوده خطوطي كه جامعه مي تواند در امور افراد دخالت كند، تلقّي مي شود. فقدان يك تعريف خاص، به معناي كم اهميتي اين مفهوم نيست، بلكه به يك معنا، تمامي موارد حقوق بشر، جنبه ها و ابعادي از حق حريم خصوصي هستند.
در دههي 1890 دو تن از قضات دادگاه عالي ايالات متحده آمريكا، به نام هاي ساموئل وارن و لوئيس برانديس در مقاله اي با عنوان «حق حريم خصوصي» براي اولين بار، اين مسئله را به عنوان يك بحث جدي و صريح حقوقي مطرح و حريم خصوصي را «حق افراد براي تنها بودن» تعريف كردند. به نظر آنان، حريم خصوصي، از جمله ارجمندترين حقوق در يك دموكراسي است و حمايت از آن، بايد در قانون اساسي منعكس شود. رابرت اليس اسميت، حريم خصوصي را چنين تعريف كرده است: «تحليل هر يك از ما به داشتن فضاي فيزيكي كه مي توانيم در آن، مداخله، مزاحمت، اضطراب و آشفتگي يا پاسخ گويي رها باشيم و تلاش براي كنترل زمان و شيوه افشاي اطلاعات شخصي درباره خودمان.»(7)
بر اساس تعريفي ديگر، حريم خصوصي، حق افراد براي برخورداري از حمايت افراد، در برابر مداخله بي اجازه ديگران در امور و زندگي خود و خانواده شان است، خواه اين عمل با ابراز مستقيم فيزيكي صورت پذيرد، يا به وسيلهي نشر اطلاعات. حريم خصوصي يك ارزش كليدي و زيربنايي و توجه به شأن و منزلت انساني و ساير ارزش ها نظير، آزادي اجتماعات و آزادي بيان است. حريم خصوصي يك حق اساسي بشر و خواسته منطقي فردي است.(8)
قلمرو حريم خصوصي
1. حريم اطلاعات: شامل قوانيني است كه اطلاعات شخصي نظير اطلاعات مالي، پزشكي و دولتي افراد را تحت كنترل قرار مي دهد. اين حوزه به «حفظ اطلاعات» معروف است.
2. حريم جسماني: به حفاطت از جسم افراد، در مقابل آزمايش هاي ژنتيكي، دارويي و نظاير آن مربوط مي شود.
3. حريم ارتباطات: به امنيت پست هاي الكترونيكي، تلفن ها، پست و ساير اشكال ارتباطات توجه دارد.
4. حريم مكاني: به اعمال مجموعه اي از محدوديت ها و نظارت ها در محيط كار و زندگي افراد و همچنين اماكن عمومي مربوط مي شود. حريم مكاني، معمولاً توسط نظارت ويدئويي و يا چك كردن هويت افراد، مورد تجاوز قرار مي گيرد.
تعارض «حق دسترسي آزاد به اطلاعات» و «حريم خصوصي»
در هر حال اينجا به ظاهر تناقضي مطرح مي شود مبني بر اينكه از يك سو، افراد در دسترسي آزاد به اطلاعات ذي حق اند، و از سوي ديگر، اين حق با مانعي به نام حرمت حريم خصوصي افراد مواجه است.
يكي از ارزش هايي كه تصويب قوانين جديد، حريم خصوصي به خطر افتاده است، جريان اطلاعاتي است كه براي دموكراسي و فعاليت مطبوعات آزاد ضروري است. اعطاي آزادي به افراد براي احاطه بر اطلاعات پيرامونشان، لاجرم به اين معناست كه به آنان اجازه مي دهيم دسترسي و كاربرد آن اطلاعات از سوي عموم ومطبوعات محدود شود. از همين روست كه در سال هاي اخير توجه محرمانه كردن اسناد عمومي، كه به طور سنتي اسنادي «باز» شمرده مي شوند و تلاش براي مخفي نگاه داشتن آنها و يا اعمال مجازات بر انتشار اطلاعات دقيق، نگراني هايي را برانگيخته است. اينكه در «جامعه» ارزش هاي متعارض وجود دارند و پذيرش هر يك متضمن پرداخت هزينه هايي است، بدين معنا نيست كه قانون نبايد از حريم خصوصي محافظت كند، بلكه موضوع توزين و تعيين دقيق ارزش ها و هزينه ها پيش از اتخاذ تصميم هايي است كه محدوديت هاي تازه اي را بر جريان اطلاعات تحميل مي كنند، و اين توجه حتي هنگامي كه محدوديت ها براي خدمت به هدفي ارزشمند طراحي شده اند، ضروري است.(9)
همانگونه كه گذشت، مراد از حريم خصوصي، رويكردهاي متعارف، اطلاعات دربارهي زندگي خصوصي و شخصي افراد، به ويژه وجوهي است كه تأثيري بر روندهاي حيات اجتماعي جامعه ندارند؛ قلمرويي كه بايد از تعرض هرگونه نظارت مداخله گرانه، از جمله گسترهي حق دسترسي آزادانه به اطلاعات، مصون بماند. به بيان ديگر، رعايت حريم خصوصي افراد و آزادي شهروندان در دسترسي به اطلاعات، كه هر دو از موازين بنيادين حقوق بشر شناخته مي شوند، در تخالف و تزاحم با يكديگر نيستند. از اين رو، همواره بر تبيين آزادي اطلاعات به مثابهي دسترسي شهروندان به اطلاعاتي كه نزد دولت است، تأكيد مي شود. در حقيقت، آزادي اطلاعات به طور طبيعي دسترسي شهروندان به اطلاعات پيرامون زندگي خصوصي افراد را شامل نمي شود. اين قاعده كلي، از منظر برخي صاحب نظران، هنگام بحث دربارهي زندگي خصوصي برخي كسان، به ويژه آناني كه در دموكراسي ها به نمايندگي از مردم سرنوشت آنان را در دست گرفته اند، قابل تأمل مي شود.(10)
پي نوشت ها:
1- خليل الجر، فرهنگ لاروس (تهران، امير كبير، 1363)، ج 1، ص 932.
2- كاظم معتمد نژاد، «اصول اخلاقي روزنامه نگاري»، رسانه 66 (تابستان 1385)، ص 35.
3- ملّا مهدي نراقي، جامع السعادات، تصحيح محمّد رضا مظفر (قم، اسماعيليان، 1383)، ج 1، ص 22.
4- محمّد تقي مصباح، اخلاق در قرآن، تحقيق و نگارش محمّد حسين اسكندري (قم، انتشارات اسلامي، 1376)، ج 1، ص 25.
5- عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم، مبادي اخلاق در قرآن (قم، اسراء، بي تا)، ص 77.
6- سيد فريد قاسمي، روزنامه نگاري حرفه اي (مجموعه مقالات) (تهران، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها، 1378)، ص 12.
7- همان، ص 201.
8- همان.
9- همان.
10- حسن نمك دوست تهراني، «اخلاق حرفه اي، حريم خصوصي و حق دسترسي به اطلاعات»، رسانه 66 (تابستان 1385)، ص 199.
/خ