ایجاد نقشهی ذهنی
دکتر برِندان کِلی (Dr. Brendan Kelley)، متخصص اعصاب و روانِ مرکز پزشکی وِکسنِر در دانشگاه دولتی اوهایو است. او میگوید: «پیش از اینکه مسیری را آغاز کنید، بهتر است نقشهی راه را بهخوبی نگاه کنید. همچنین میتوانید مسیرها را تا مقصد روی نقشه با انگشت دنبال کنید». این کار باعث میشود تا پیشزمینهای از راه و مسیر پیشِرو در ذهنتان شکل بگیرد.پس از رسیدن به مقصد هم بهتر است بار دیگر، مسیرهای طیشده را با خود مرور کنید. با این کار، مسیرها و جهتها در حافظهی شما ثبت شده و باعث تقویت ذهنتان در این زمینه میشود. وقتی پیش از آغاز مسیر، نقشهی راه را مرور کنید، روی نقشه به نشانههایی برمیخورید که درطول راه برای جهت یابی به شما کمک میکنند؛ مثلا برخی خیابانها، فروشگاهها و… .
لذتبردن از مسیر
درطول مسیر توقف کنید و از مناظر لذت ببرید. تلفن خود را روی زنگ و هشدار بگذارید تا هر ۱۵ دقیقه یک بار به شما بگوید که در کدام نقطه از راه قرار دارید. سعی کنید از آنچه میبینید، یاداشت بردارید. این کار در جهت یابی مفید است و باعث برقراری ارتباط میان مغز و مسیرهای طیشده میشود. تاجاییکه ممکن است از استرس دوری کنید؛ زیرا شما را بدتر گیج و سردرگم میکند. هرقدر بیشتر مضطرب شوید، از نظر روحی و حتی جسمی خستهتر خواهید شد.1
دوری از فناوریهای جدید
مشکلی که شما در یافتن مسیرها و جهت یابی دارید، چیزی نیست که با GPS یا اپلیکیشنهای تلفنهای هوشمند رفع شود. کارشناسان بر این باورند که وابستگی به این ابزارها، ممکن است این وضعیت را پیچیدهتر کند. پس فناوری را کنار بگذارید و خودتان دستبهکار شوید. اگرچه این برنامهها و ابزارها سودمند هستند، بهرهگیری از آنها ممکن است باعث تنبلی ذهن در یافتن راه و مسیرها شود. حتی برخی پژوهشها نشان میدهند که بهکارگیری نقشههای کاغذی با صفحات بزرگ، نسبت به صفحات کوچکِ تلفنهای هوشمند، دید بهتری از مسیر ارائه میدهند.دیوید آر. ویدمن (David R. Widman)، استاد روانشناسی دانشگاه جونیاتا در هانتینگدون نیز به بهرهگیری از نقشههای کاغذی باور دارد. خود او در یکی از سفرهای خانوادگیاش در مسیری از پنسیلوانیا به ورمونت، در جهت یابی با GPS دچار مشکل شده بود. سردرگمیهای جهت یابی با GPS، سفری ۱۱ ساعته برای آنها رقم زده بود. دیوید از مخالفان GPS است و آن را ابزار مناسبی برای جهت یابی نمیداند.
بهرهگیری از مسیرهای گوناگون برای یک مقصد معین
در مواقعِ راهبندان، میتوانید از مسیرهای گوناگون بهره بگیرید. حتی اگر راهتان کمی دورتر شود، بازهم تمرینی مناسب برای جهت یابی است. این کار آگاهیتان را در یافتن مقصد افزایش میدهد. آزمودن راههای گوناگون برای یک مقصد، روش خوبی برای تقویت حس جهت یابی است.2
آرامش خود را حفظ کنید
آرام باشید، انرژی خود را با نگرانی هدر ندهید.آرام باشید، نگرانی بار ذهنی شما را سنگین میکند و توانایی طبیعی جهتیابی شما را کاهش میدهد.
برنامهریزی پیش از شروع سفر یا مسیر به شما کمک میکند که کمتر نگران باشید.
تمرکز کنید
انجام چند کارهمزمان و جهتیابی با هم جوردرنمیآید.با تلفن حرف زدن، پیام فرستادن یا حتی فکر کردن دربارهٔ موضوعات مختلف بر حس جهتیابی شما اثر منفی میگذارد.
تلاش کنید تا تمرکز کامل خود را بر مسیری که طی میکنید حفظ کنید و به محیط اطرافتان دقیق توجه کنید.
به پشتسرتان نگاه کنید
آیا این مکان را دوباره به خاطر خواهم آورد؟بیشتر اوقات افراد فقط به آنچه در برابرشان قرار دارد توجه میکنند اما کسانی که پشت سرشان را هم نگاه میکنند و به تصویر پشت سرشان هم توجه میکنند، جهتیابهای بهتری هستند.
این امر بخصوص در مسیر بازگشت به شما یاری خواهد داد.
خاطرات را با مکانها پیوند بزنید
همانطور که پیش میروید خاطرههایی برای خودتان بسازید، بعداً به دردتان خواهند خورد.این کار برای مرور دوبارهٔ مسیر بسیار مفید است.
هرگفتگویی که در مسیر داشتهاید یا آهنگی که گوش میکردید، کلید راهگشای خوبی برای طی کردن دوبارهٔ آن مسیر یا بازگشت از همان مسیر است.3
شناسایی جهت شمال در مسیر
سو بَری (Sue Barry)، استاد بازنشستهی رشتهی علوم زیستی و اعصاب در دانشگاه مونتهالیوک است. او در گفتوگویی عنوان کرد که توانایی او در جهت یابی، درگذشته بهشدت ضعیف و حتی اسفبار بوده است. او از جهت یابی تنها مبدأ و مقصد را میشناخته و از مسیرها و جهتها سردرنمیآورده است. همسر او که مهندس است، در مجلهای با اختراعی آشنا شده بود که به جهت یابی کمک زیادی میکرد.طرزکار این اختراع که یک کمربند جهت یاب است، از این قرار بود: این کمربند دارای یک منبع تغذیه و ۱۳ عدد پَد لرزان و حسگری است که توانایی تشخیص میدان مغناطیسی زمین را دارند. هرکدام از پدها که درجهت شمال قرار میگیرند، به فردی که کمربند را به کمر خود بسته است، سیگنالی هشداردهنده ارسال میکنند.
این اختراع باعث شد تا همسرِ سو بَری، برای روز مادر، ایدهی جالبی به ذهنش برسد. او کلاهی آفتابی خریداری کرد و یک مدار قطبنما در آن کار گذاشت. مدار بهکمک سیمی به باتری یا همان موتور دستگاه وصل میشد. خانم سو میتوانست باتری را در دستانش بگیرد یا آن را درون کلاه جاسازی کند. با حرکت خانم سو بهسمت شمال، این مدار زنگ میزد و او را از جهتی که در آن قرار داشت، آگاه میکرد. درنتیجه، درطول مسیر با شناسایی جهت شمال، مشکلات جهت یابی این استاد بهکلی برطرف میشد. از آن پس، سو بری، ارتباط بهتری با مسیرها، جهتها و خیابانها پیدا کرد و گویی درک بهتری از موقعیت خود بر زمین داشت. این اختراع سبب شد که سو، راحتتر سر کار برود. همچنین، او از موقعیت خورشید و سایهی خود نیز برای جهت یابی بهره میگرفت.
اکنون، شبهایی که سو خوابش نمیبَرد، با قطبنمایی در دست، میکوشد مسیرهایی را که پیموده، در ذهن یادآوری کند و ساختمانهایی را که در راه دیده است، بهخاطر آورد. او آنچه را که درطول مسیرهایش میبیند، در ذهن بررسی و تحلیل میکند و میکوشد آنها را در حافظهی خود ثبت کند. سو باور دارد که تقویت توانایی در جهت یابی گرچه دشوار است؛ اما شدنی است و خوشبختانه با تمرین و تکرار میتوان بهخوبی به آن دست یافت.4
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.ravanpezshk.akairan.com
3.www.wikigeram.com
4.www.kaboq.ir