1) انعقاد قرارداد "فين كن اشتاين" بين ايران و فرانسه در زمان "فتحعلي شاه قاجار" (1186 ش): به دنبال حملات پيدرپي قواي روسيه به مناطق شمالي ايران، دولت ايران براي دفع اين حملات، ابتدا از انگلستان تقاضاي كمك كرد. ليكن انگليسيها به علت اتحاد با روسيه بر ضد فرانسه، حاضر به همكاري با ايران نشدند. ناچار دولت ايران به ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه توسل جست و ناپلئون نيز كه براي مقابله با انگلستان به يك متحد در منطقه نياز داشت درخواست ايران را پذيرفت. از
1) انعقاد قرارداد "فين كن اشتاين" بين ايران و فرانسه در زمان "فتحعلي شاه قاجار" (1186 ش): به دنبال حملات پيدرپي قواي روسيه به مناطق شمالي ايران، دولت ايران براي دفع اين حملات، ابتدا از انگلستان تقاضاي كمك كرد. ليكن انگليسيها به علت اتحاد با روسيه بر ضد فرانسه، حاضر به همكاري با ايران نشدند. ناچار دولت ايران به ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه توسل جست و ناپلئون نيز كه براي مقابله با انگلستان به يك متحد در منطقه نياز داشت درخواست ايران را پذيرفت. از اين رو بين طرفين، عهدنامهاي به نام فين كن اشتاين منعقد شد. به موجب اين قرارداد، فرانسه تعهد كرد كه با ارسال اسلحه و كارشناس نظامي، ايران را در باز پسگيري گرجستان و ديگر متصرفات روسيه در خاك ايران ياري كند. در برابر، ايران تعهد سپرد كه تمامي روابط سياسي و تجاري خود را با انگلستان قطع و به اين كشور اعلان جنگ دهد و در جنگ فرانسه با انگليس و روس، متحد فرانسه باشد. همچنين اگر ناپلئون بخواهد از ايران به هند كه مستعمره انگليس بود، لشكركشي كند، ايران امكانات خود را براي عبور سپاهيان فرانسه در اختيار آنها قرار دهد. پس از انعقاد اين پيمان، گروهي از مستشاران نظامي به فرماندهي ژنرال گاردان به ايران آمدند تا لشكريان ايران را رسم جنگهاي اروپايي بياموزند. اين معاهده ديري نپاييد و ناپلئون بر خلاف قرار خود، پس از مدتي با روسيه طرح دوستي ريخت و مستشاران فرانسوي، ايران را ترك كردند.
2) درگذشت "ميرزا حبيب اللَّه قاآني شيرازي"، حكيم و شاعر پرآوازه عصر قاجار (1233 ش): ميرزا حبيب اللَّه قاآني شيرازي در سال 1186 ش (1222 ق) به دنيا آمد. وي براي كسب علم و دانش راهي مشهد شد و به سرودن شعر پرداخت. قاآني پس از ده سال توانست در علومي چون نحو، بيان، اصول هندسه، نجوم، حكمت، كلام، فلسفه و فنون ادب و شعر مهارت پيدا كند و پس از مدتي راهي دربار ناصرالدين شاه قاجار شود. وي از مداحان شاهان و شاهزادگان قاجاري بود و قسمت بزرگي از عمر خود را در تهران به مدح محمد شاه و ناصرالدين شاه گذراند. او نخستين شاعر ايراني بود كه به زبان فرانسه آشنا شد. اختصاص او به ساختن قصايد طولاني، متضمن اوصاف خوشايند و آوردن الفاظ خوش آهنگ و تسلط بر ايراد كلمات و لغات مترادف، بسيار است و به همين سبب در گفتارش، لفظ بر معني به شدت برتري دارد، او از دانشمندان، ادبا و شعراي قرن خود به شمار ميرفت و حتي عدهاي وي را برجستهترين شاعر عصرش دانستهاند. قاآني در انواع شعر به ويژه مسمَّط و تركيببند داراي مهارتي بسزا بود و سبك مخصوصي داشت كه پس از وي، سالها مورد تقليد بعضي شاعران قرار گرفت. گذشته از ديوان شعر، از اين شاعر كتابي با نام پريشان بر جاي مانده كه به سبك گلستان به نگارش درآمده است. قاآني سرانجام در 13 ارديبهشت 1233 ش برابر با 5 شعبان 1270 ق در 47 سالگي دار فاني را وداع گفت و در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) در شهر ري مدفون شد.
3) وفات "احمد عبد ربّه" شاعر و نويسندهي عرب(328 ق): احمد بن محمد بن عَبد رَبِّه اَندلُسي قُرطُبي، از مشاهير علما و ادبا و محدثين و شعراي زمان خود بود. وي قصص و حكايات بسياري را به نظم درآورد. اثر مشهور اين شاعر و نويسندهي عرب، عَقدُالفَريد نام دارد كه دربارهي تاريخ، شعر، عروض و لغت نگاشته شده است. از ابن عبد ربِّه، اشعار بسيار نغز و شيوايي نيز باقي مانده كه وي در آنها، روح شرقي خود را به خوبي آشكار كرده است. وي در هشتاد و دو سالگي به علت فلج چندين ساله، در اندلس وفات يافت.
4) درگذشت "ابوالعباس احمد بن علي نجاشي" عالم شهير شيعه در قرن پنجم(450 ق):ابوالعباس احمد بن علي بن احمد معروف به ابنِ الكوفي، نجاشي و شيخ نجاشي در سال 372 ق در كوفه به دنيا آمد. وي از شاگردان معروف سيد مرتضي علم الهدي بود كه از شيخ مفيد، تَلعَكْبَري و ديگر بزرگان نقل روايت نموده است. نجاشي در علم رجال يگانهي زمان و در علم حديث كم نظير بود. به جهت تخصّص ابن الكوفي در اين علوم و كثرت احاطهي وي در علم تاريخ و انساب و سِيَر، مورد اعتماد علماي بزرگ ديگر ميباشد. رِجال نجاشي، اخبار بنيسُنَن و فَضل الكوفه از كتب اين عالم بزرگ مسلمان هستند.
5) رحلت علامه "سيدمحمد مولانا" عالم و مؤلف(1363 ق): حاج سيد محمد مولانا از علماي تبريز، در ابتدا، مقدمات و ادبيات متداول را در تبريز خواند و در 19 سالگي راهي عتبات گرديد. در نجف به درس شيخ الشريعهي اصفهاني، فاضل شربياني و ديگر بزرگان راه يافت و به درجهي اجتهاد رسيد. در 1321 ق به تبريز برگشت و به تدريس و تاليف پرداخت. مِصباحُ الوَسايل في شرحِ الرَّسايِل و حاشيهي فُصول از كتب اوست.
6) آغاز قيام "ژانْدارْكْ" دوشيزه ميهنپرست فرانسوي عليه انگلستان (1429م):ژانْدارْكْ، دختري فرانسوي بود كه در ششم ژانويه 1412م در دامريِ اين كشور به دنيا آمد. وي هنگامي كه نوجواني بيش نبود و خاك كشورش عرصه تاخت و تاز نيروهاي انگليسي بود، در عالم رؤيا خود را مامور ديد كه به نجات كشور برخيزد. در ابتدا، ادعاي او مورد تمسخر و استهزا واقع ميشد اما با اصرار فراوان، توانست فرماندهي ارتشي را كه پادشاه فرانسه در اختيار او قرار داده بود به عهده بگيرد و با شكست دادن سپاهيان انگليسي، آنان را از شمال فرانسه بيرون رانَد. ژاندارك در جريان تسخير پاريس اسير شد و به انگليسيها تحويل گرديد. ژاندارك سرانجام در يك محاكمه فرمايشي در كليساي انگليسي به ارتداد و جادوگري متهم و سپس در 30 مه سال 1431 در نوزده سالگي، زنده زنده در آتش سوزانده شد. به اين ترتيب ژاندارك به قهرمان ملي فرانسه تبديل شد و فرانسويان همه ساله براي بزرگداشت وي در چنين روزي، به نام عيد ژاندارك، جشن ملي برگزار ميكنند.
7) كشف جزاير "جامائيكا" در امريكاي مركزي توسط "كريستف كلمب" (1494م): نام جامائيكا در زبان اقوام ملي به مفهوم سرزمين چشمهسارها به كار رفته است. كشور جامائيكا در امريكاي مركزي و در درياي كارائيب قرار دارد. جامائيكا در سال 1494م توسط كريستف كلمب كشف شد. اين كشور تا نيمه قرن هفدهم تحت سلطه اسپانيا بود و اسپانيايىها كشت نيشكر و پنبه و پرورش دام را در آنجا رواج دادند. انگليسيها طي سالهاي 1596 و 1636 به جامائيكا حمله كردند و سرانجام در سال 1655م اسپانيايىها را مغلوب نمودند و خود بر سراسر جامائيكا تسلط يافتند. مردم جامائيكا با مبارزات استقلالطلبانه خود توانستند در سال 1962م استقلال يافته و خود سرنوشت كشورشان را در دست گيرند. جامائيكا پس از استقلال روابط نزديك خود را با انگلستان در جامعه كشورهاي مشترك المنافع حفظ كرده است. (ر.ك: 6 اوت)
8) تولد "كوندامين" رياضي دان و جهانگرد فرانسوي (1701م): كوندامين، رياضيدان، سياح و مهندس معروف فرانسوي در سوم مه 1701م در پاريس به دنيا آمد. وي گرچه تحصيلات مرتبي نداشت ولي به سبب علاقه فراواني كه به جفرافيا و رياضيات پيدا كرد، به مطالعه درباره اين علوم پرداخت و دانشمند مشهوري شد. كوندامين در سال 1735م به همراه دانشمندان آكادمي علوم فرانسه، درصدد شناختن شكل حقيقي كره زمين برآمد. اين تلاش به كشف برآمدگي خط استوا و فرو رفتگي دو قطب شمال و جنوب انجاميد. همچنين كوندامين در رأس يك گروه علمي، براي اندازهگيري يك قوس نصف النهار كره زمين و با هدف تلاش براي شناخت شكل زمين به كشور پرو در امريكاي جنوبي كه در نزديكي خط استوا بود، رفت و طي ده سال اين عمل را به انجام رساند. كوندامين سرانجام در 28 دسامبر 1774م در 73سالگي درگذشت.
9) تولد "رابرت پيري" دريانورد امريكايي و كاشف قطب شمال (1856م) (ر.ك: 18 فوريه)
10) تولد خانم "گُلدا ماير" سياستمدار و نخستوزير پيشين رژيم صهيونيستي (1898م): گُلدا مايويچ ماير، نخستوزير پيشين رژيم صهيونيستي، در سوم ماه مه 1898م در شهر كيِف اوكراين به دنيا آمد. وي در 8 سالگي به همراه خانوادهاش راهي امريكا شد و از همان آغاز به نهضت صهيونيستي در امريكا پيوست. گلدا در 23 سالگي عازم بيتالمقدس شد و اين در حالي بود كه به تازگي فلسطين، تحت قيموميت انگليس درآمده بود و عمليات انتقال تدريجي يهوديان به سرزمين فلسطين آغاز شده بود. وي طي سالهاي بعد، با گروههاي زيرزميني يهود و ساير تشكيلات پنهاني صهيونيستي كه به كار انتقال يهوديان اروپا به فلسطين مشغول بودند همكاريهاي فراوان داشت. اين مساله به طور طبيعي باعث شده بود كه وي غالب اوقات بيرون از خانه باشد. اين امر به زندگي زناشويى گلدا ماير لطمه بزرگي زد و به طوري كه چند سال قبل از تأسيس رژيم صهيونيستي، شوهرش او را طلاق داد و خانم ماير تا پايان عمر بيوه ماند. او در اين سالها توانست در رأس تشكيلات مالي سازمانهاي يهود، ميليونها دلار براي مسلح كردن اسرائيل آتي جمعآوري كند. ماير حتي پس از ازدواجش، به صورتي جدي يا سمبليك از طريق فحشا و خودفروشي تلاش ميكرد پول بيشتري براي تشكيلات مخفي صهيونيستها به دست آورد. بعد از تشكيل دولت اسرائيل، گُلداماير بلافاصله وارد فعاليتهاي سياسي شد و در همان زمان به عنوان سفير رژيم صهيونيستي در مسكو مشغول به كار گرديد. ماير از سال 1949 تا 1956م نيز به وزارت كار برگزيده شد و از آن پس به مدت ده سال، وزارت خارجه اين رژيم را برعهده گرفت. او در اين مدت بيش از هر كس به مسافرت در سراسر جهان پرداخت. گلدا ماير در نهايت در انتخابات پارلماني رژيم صهيونيستي در سال 1969م به پيروزي رسيد و در راس دولت صهيونيستي قرار گرفت. وي اين سمت را به مدت 5 سال تا سال 1974م حفظ كرد اما در دهم آوريل اين سال به دليل اوجگيري مخالفت اعضاي حزب كارگر كه گلداماير نيز عضو آن بود، از مقام نخستوزيري رژيم اسرائيل استعفا كرد. گلدا ماير سرانجام در سال 1978م در هشتاد سالگي درگذشت. گلدا ماير، علاوه بر اين كه در يكي از بحرانيترين ادوار حيات سي ساله حكومت اسرائيل، زمام امور اين رژيم را در دست داشته، از بدو تشكيل رژيم صهيونيستي، در سياست داخلي و خارجي اين دولت غاصب نيز نقش موثري ايفا كرده است. وي همچنين از بنيانگذاران رژيمي بوده است كه با همه كوچكي خود، به علت اتكا به امريكا و به دليل نقشي كه به دست يهوديان امريكا درتعيين خط مشي سياسي آن دولت بازي ميكند،يكي از مهرههاي اصلي سياست بينالمللي به شمار ميآيد. در يك تحليل نهايى از شخصيت گلدا ماير كه به مادربزرگ اسرائيل نيز معروف است، بايد گفت كه او بيترديد يكي از خشنترين و بيرحمترين زنان زمامدار جهان بوده و تعصب او درباره صهيونيسم، بهترين گواه اين نظر است. او در سخنرانيها و مصاحبههاي متعدد خود درباره مسئله فلسطين، همواره در نفي هويت اين ملت كوشيده وسياست خشن حكومت خود و اسلاف واخلافش را نسبت به فلسطينيها با اين منطق توجيه نموده كه چون آنها ميخواهند ما را از ميان بردارند،ما هم حق نابودي آنها را داريم.
11) آغاز جنبش عظيم دانشجويي فرانسه از پاريس (1968م): در طي سالهاي دهه 1960م دانشجويان فرانسوي به سياستهاي آموزشي دولت معترض بودند و در مدت كوتاهي، كارگران فرانسوي نيز كه از وضعيت رفاهي و كمبود دستمزد ناراضي بودند به دانشجويان معترض پيوستند. اين قيام بزرگ به زودي رنگ سياسي به خود گرفت و حتي برخي ديگر از كشورها چون آلمان غربي، انگليس، ايتاليا، اسپانيا و امريكا را تحت تأثير قرار داد. دانشجويان ناراضي، خواستار اصلاحات اجتماعي به سود اقشار كم در آمد و قطع نفوذ و دخالت امريكا در اروپا بودند. تا پايان ماه مه، هسته مركزي جنبش دانشجويي، تظاهرات و اعتصابات گستردهاي را در فرانسه ترتيب داد كه با دخالت پليس، شديداً به خشونت گراييد. اين جنبش سرانجام با پذيرفتن برخي درخواستهاي رفاهي كارگران و دانشجويان، توسط دولت فرانسه فروكش كرد.
12) مرگ "ادگار هُووِر" رئيس سازمان پليس مخفي امريكا (1972م): ادگار هوور،رئيس پيشين پليس مخفي اف.بي.آي يا اداره آگاهي امريكا و معمار اصلي اين سازمان، در اول ژانويه 1895م به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات خود، وارد اداره آگاهي امريكا شد. وي به سرعت مدارج ترقي را دراين سازمان طي كرد، به طوري كه در 26 سالگي فرد شماره دو اف.بي.آي بود و در 29 سالگي به رياست اف.بي.آي منصوب شد. هوور در زمان رياست هشت رئيس جمهور امريكا در رأس بزرگترين سازمان پليس مخفي جهان قرار داشت. او در حدود نيم قرن از عمرش را در مقام رياست اين سازمان صرف مبارزه با كمونيسم وگروههاي چپگرا كرد. هرچند اف.بي.آي در سال 1908م تأسيس شده بود اما عملا قدرت و اقتدار خود را از زمان رياست ادگارهوور براين سازمان به دست آورد. هوور از اف.بي.آي، يك سازمان هراسانگيز و مجهز، با پيچيدهترين وسايل الكتريكي نظارت و جاسوسي در امريكا به وجود آورد. او در سالهاي جنگ دوم جهاني و شديدتر از آن در سالهاي جنگ ويتنام به بهانه تامين امنيت ملي امريكا، حتي مكالمات تلفني افراد عادي امريكا را تحت كنترل اف.بي.آي درآورده بود. اف.بي.آي در دوران رياست هوور در كشف بسياري از جريانها و شبكههاي سياسي مخفي، موفقتر و پيشتازتر از سازمان جاسوسي امريكا، سيا، عمل ميكرد. او براي يكصد ميليون نفر از جمعيت امريكا پروندههاي مكتوب شامل تمام خصوصيات تشكيل داد و آنها را آرشيو كرده بود. ادگار هوور سرانجام در سوم ماه مه 1972م در 77 سالگي درگذشت.
13) روز ملي "لهستان": كشور لهستان در مركز اروپا و كرانه جنوبي درياي بالتيك، بين كشورهاي روسيه، آلمان، چك و اوكراين جاي گرفته است. مساحت لهستان بعد از تغيير مرزها در جنگ جهاني دوم در حدود 312/685 كيلومتر مربع گرديد و جمعيت آن قريب به 39 ميليون نفر است. به دليل عدم رشد جمعيت پيشبيني جمعيت لهستان تا سال 2025 از چهل ميليون نفر نيز تجاوز نكند. پايتخت لهستان شهر ورشو و از شهرهاي مهم آن لودز، كراكوف و وروتسلاف ميباشد. بيش از 90% مردم اين كشور پيرو مذهب كاتوليك و بقيه عمدتاً مسيحي ارتدوكس هستند. لهستان از نخستين كشورهاي اروپاي مركزي است كه يك نظام دمكراتيك را جايگزين نظام كمونيستي سابق خود نموده است. لهستان كه نام آن به زبان محلي "پوسكا" ميباشد تاريخ كهني دارد. سوم ماه مه سال 1791م سالروز تصويب قانون اساسي در لهستان به نام روز ملي لهستان نامگذاري شده است. كشور لهستان از نظر اقتصادي از جمله كشورهاي پيشرفته و بالنسبه ثروتمند اروپاي مركزي است. (ر.ك: 11 نوامبر)
14) روز جهاني مطبوعات: مكتوبات و نوشتههايى كه چاپ و انتشار مييابند و براي مطالعه در دسترس عموم مردم قرار ميگيرند اعم از كتاب، مجله، ماهنامه و... را مطبوعات مينامند. اما در عرف عام، مطبوعات بيشتر به روزنامهها و مجلههايى اطلاق ميشود كه اخبار روز و جديد در آن به چاپ رسيده باشد. از اين رو، به پيشنهاد يونسكو و تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نوامبر 1991م، روز سوم ماه مه (برابر با سيزدهم ارديبهشت) هر سال به عنوان روز جهاني مطبوعات شناخته شده است. امروزه مطبوعات در زمينه مسائل تحليلي، سرعت در اطلاع رساني، حركت و پيشبيني برخي از وقايع و رويدادها و ارائه آگاهيهاي لازم به جامعه براي بالا بردن حساسيت مردم نسبت به واقعيات اجتماعي نقش مهمي دارند.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.