دي پير مي فروش که ذکرش به خير باد
شاعر : حافظ
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز ياد |
|
دي پير مي فروش که ذکرش به خير باد |
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد |
|
گفتم به باد ميدهدم باده نام و ننگ |
از بهر اين معامله غمگين مباش و شاد |
|
سود و زيان و مايه چو خواهد شدن ز دست |
در معرضي که تخت سليمان رود به باد |
|
بادت به دست باشد اگر دل نهي به هيچ |
کوته کنيم قصه که عمرت دراز باد |
|
حافظ گرت ز پند حکيمان ملالت است |
|