راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد

راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد شعري بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد

شاعر : حافظ

شعري بخوان که با او رطل گران توان زد راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد
گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن
بر چشم دشمنان تير از اين کمان توان زد قد خميده ما سهلت نمايد اما
جام مي مغانه هم با مغان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازي
ماييم و کهنه دلقي کتش در آن توان زد درويش را نباشد برگ سراي سلطان
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد اهل نظر دو عالم در يک نظر ببازند
سرها بدين تخيل بر آستان توان زد گر دولت وصالت خواهد دري گشودن
چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد عشق و شباب و رندي مجموعه مراد است
گر راه زن تو باشي صد کاروان توان زد شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست
باشد که گوي عيشي در اين جهان توان زد حافظ به حق قرآن کز شيد و زرق بازآي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما