بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند

گره از کار فروبسته ما بگشايند بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند دل قوي دار که از بهر خدا بگشايند اگر از بهر دل زاهد خودبين بستند
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند
دوش مي‌آمد و رخساره برافروخته بود
بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند

شاعر : حافظ

گره از کار فروبسته ما بگشايند بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند
دل قوي دار که از بهر خدا بگشايند اگر از بهر دل زاهد خودبين بستند
بس در بسته به مفتاح دعا بگشايند به صفاي دل رندان صبوحي زدگان
تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشايند نامه تعزيت دختر رز بنويسيد
تا حريفان همه خون از مژه‌ها بگشايند گيسوي چنگ ببريد به مرگ مي ناب
که در خانه تزوير و ريا بگشايند در ميخانه ببستند خدايا مپسند
که چه زنار ز زيرش به دغا بگشايند حافظ اين خرقه که داري تو ببيني فردا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما