تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
دوش مي‌آمد و رخساره برافروخته بود
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود

شاعر : حافظ

سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است
که زيارتگه رندان جهان خواهد بود بر سر تربت ما چون گذري همت خواه
راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود برو اي زاهد خودبين که ز چشم من و تو
تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد کرد


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما