داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (15)
قرآن و دعوت به توشه آخرت
يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (59حشر/18) اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و هركس بنگرد كه براى فردا چه پيشانديشى كرده است، و از خداوند پروا كنيد، چرا كه خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا بترسيد، و بايد هر كسى بنگرد كه براى خود چه پيش فرستاده است، و از خدا بترسيد و پرهيزكار باشيد كه بى گمان خداوند به كارهاى شما آگاه است.
سپس افزود: انفاق كنيد قبل از آنكه قدرت انفاق از شما سلب شود و صدقه بدهيد قبل از آنكه مانعى پيش آيد، آنها كه دينار و درهم دارند، دينار و درهم بدهند، آنهاكه گندم يا جو دارند همان را بدهند و چيزى را از انفاق كوچك نشمريد هر چند به اندازه نصفى از يك دانه خرما باشد. مردى از انصار برخاست و كيسهاى پر از پول به دست مبارك رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله داد، بطورى كه آثار خوشحالى در چهره آن حضرت نمايان شد و فرمود: هركس »سنت حسنه« بگذارد و مردم به آن عمل كنند اجر و پاداش تمام كسانى كه به آن عمل كنند نصيب او خواهد شد، بى آنكه از پاداش آنها چيزى كاسته شود و هركس »سنت سيئهاى« بگذارد گناهى همانند گناه كسانى كه به آن عمل مىكنند به او خواهد رسيد بى آنكه از گناهان آنها كاسته شود. مسلمانان برخاستند و هركس هر چه توان داشت از دينار و درهم و لباس و خوراك آوردند و كمك قابل ملاحظهاى از نقدى و عير نقدى در نزد حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله جمع شد و آن حضرت آنها را در ميان نيازمندان تقسيم كرد. به اين ترتيب مىبينيم مسلمانان، علاوه بر آمادگى رزمى آمادگى اقتصادى نيز داشتند. مجاهده با مال مىكردند، تا نيروهاى اسلام در اين جهت كمبود نداشته باشند و در نتيجه بهتر بتوانند جهاد و دفاع بكنند.
سريعترين پاسخ به دعاى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله
دل فقير شكست و عرض كرد: خدايا گواه باش كه من در مسجد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله درخواست كمك كردم ولى هيچ كس به من كمك نكرد.
در اين هنگام على عليه السّلام كه در ركوع نماز بود، با انگشت كوچكش اشاره كرد، فقير جلو آمد و با اشاره على عليه السّلام انگشتر را از انگشتر على عليه السّلام بيرون آورد و رفت.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پس از نماز به خدا متوجه شد و عرض كرد: پروردگارا برادرم موسى از تو تقاضا كرد:
قالَ رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى (20طه/25) گفت پروردگارا دل مرا برايم گشاده دار.
وَ يَسِّرْ لى أمْرى (20طه/26) و كارم را بر من آسان كن.
وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانى (20طه/27) و گره از زبانم بگشا.
يَفْقَهُوا قَوْلى (20طه/28) تا سخنم را دريابند.
وَ اجْعَلْ لى وَزيراً مِنْ أهْلى (20طه/29) و از خانوادهام برايم دستيارى بگمار.
هارُونَ أخى (20طه/30) برادرم هارون را.
اشْدُدْ بِهِ أزْرى (20طه/31) و با او پشتوانهام را نيرومند گردان.
وَ أشْرِكْهُ فى أمْرى (20طه/32) و او را در كارم شريك گردان.
يعنى: سينه مرا گشاده دار. كار مرا آسان كن، و گره از زبانم بگشا، تا سخنان مرا بفهمند، و وزيرى از خاندانم براى من قرار بده، برادرم هارون را، به وسيله او پشتم را محكم گردان، و او را در كار من شريك كن.
پس از اين پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله عرض كرد:
اللهم اشرح لى صدرى و سير لى امرى و اجعل وزيراً من اهلى، علياً، اشدد به ظهرى.
پروردگارا سينه مرا گشاده دار - كار مرا بر من آسان گردان، و وزيرى از خاندانم برايم قرار بده كه على عليه السّلام باشد، بوسيله او پشتم را محكم كن.
هنوز سخن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به پايان نرسيده بود كه جبرئيل نازل شد و اين آيه (55 سوره مائده) را نازل كرد:
إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (5مائده/55) همانا سرور شما خداوند است و پيامبر او و مؤمنانى كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.
سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پيامبر او، و آنها كه ايمان آوردهاند و نماز را بر پا مىدارند و در حال ركوع، زكات مىپردازند.
به اين ترتيب، ولايت و رهبرى على عليه السّلام پس از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از سوى خدا اعلام گرديد.
منبع:www.payambarazam.ir
/ن