معرفی تفسیر جواهر التفسیر کاشفی

تفسیر کاشفی پس از تألیف و ظهور در مجامع ایرانی مورد استقبال قرار گرفت و به سمت تقویت هویت شیعی آن بر آمدند. این حرکت بازنویسی، نشانه اهمیت کار کاشفی و قدرت تأثیر ادبی و نفوذ آن در میان خوانندگان فارسی زبان و کمبود نگارش های قرآنی پس از روی کار آمدن صفویه و ضرورت تألیف آثار فارسی در زمینه تفسیر و حدیث است.
چهارشنبه، 3 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی تفسیر جواهر التفسیر کاشفی

شناسنامه تفسیر

نام معروف: جواهر التفسیر
مؤلف: کمال الدین حسین بن علی واعظ کاشفی سبزواری
تولد: حدود ۸۴۰ ق
وفات: ۹۱۰ ق
مذهب: شیعه
زبان: فارسی
تعداد مجلدات: ۳ جلد
مشخصات نشر: تهران، نشر میراث مکتوب، سال ۱۳۷۹، ۹۹۸ ص، قطع وزیری.
 

معرفی مفسر و تفسیر

کمال الدین حسین بن علی واعظ کاشفی سبزواری، ملقب به واعظ مؤلف کتاب مشهور روضة الشهداء و انوار سهیلی و مهم تر صاحب تفسیر دیگری به نام مواهب علیه است. کاشفی شخصیتی ویژه در تاریخ خراسان کبیر و واعظی چیره دست و تأثیرگذار بوده و اجتماعات برای استماع سخنرانی های او از نظر تأثیر قرار دادن مستمعان و ایجاد اجتماعات بزرگ شگفت انگیز بوده است. به گفته مورخان، کاشفی از خطیبان زبردستی بوده که محفل او از پرجاذبهترین مجالس سخنرانی تاریخ جهان اسلام بوده، تا آنجا که مستمعانش را چنان تحت تأثیر شدید قرار می داده که صدای نعره را از اطراف و اکناف جمعیت بلند می کرده است. هنگام تلاوت قرآن با صدای دلنشینش، عده ای را مدهوش و بیهوش مینموده، مواعظ خود را گاهی با صدای خوش و بیان زیبا ادا می کرده است.(1)
 
درباره اعتقادات کاشفی سخن های بسیار است. در ایران و شهر سبزوار از علمای شیعه و موالی اهل بیت (علیهم السلام) و برگزارکننده مجالس عزاداری و مرثیه سرایی امام حسین علیه السلام معرفی می گردد، و در هرات، ملازم امیر علی شیر نوایی و در ظاهر جزو علمای اهل سنت به حساب می آید.(2)
 
گرچه بعدها در هر دو دیار متهم است، در سبزوار، متهم به تسنن و در هرات متهم به تشیع. به هر حال، مستندات قوی وجود دارد که کاشفی شیعه است، شیعه ای که با کتمان عقیده در هرات زندگی کرده و سعی نموده با توصیفات سهل انگارانه، با عقاید عامه درگیر نشود و در عوض در مواردی مسائل بنیادی و اعتقادی و کلامی خود را بروز داده، شواهد شیعی بودن او به شرح زیر است.
 
1- متن اجازه نامه که در پشت کتاب صحیفة الرضا در تاریخ ۸۷۲ق ، یعنی در حدود ۳۲ سالگی برای نقل حدیث نوشته است. این اجازه نامه ها و خصوصا به این طریق که او از امام رضا (علیه السلام) از طریق راویان شیعی(3) یاد میکند، نشان میدهد که وی در فضای خاص زادگاه خود قرار داشته و تردیدی برجای نمی گذارد که کاشفی به ظاهر سنی بعدی، شیعه بوده است.
 
۲- در کتاب های کاشفی، همواره ارادت به ائمه اهل بیت (علیهم السلام) روشن است و با عبارت های مناسب با این فرهنگ نوشته و ابراز شده است. و اگر از صحابه و تابعین هم یاد شده، با نمود بیشتر آمده است و به عنوان نمونه در خطبه آغازین کتاب پس از حمد و ثنای الهی و صلوات و سلام بر پیامبر بر عترت او سلام می فرستد و با صفت طاهرین یاد می کند که معلوم است عقیده به عصمت و طهارت اهل بیت (علیهم السلام) را وجه اختصاصی چه کسانی را تشکیل میدهد، یا روایاتی را از اهل بیت (علیهم السلام) به شکل کتمان شده ای نقل می کند. (4)
 
۳- استفاده از منابع شیعی، یکی دیگر از شواهد این ادعا است. زیرا توجه به منابع شیعی در عصر کاشفی، معنای دیگری به جز امروز دارد. کاشفی آگاهی از این منابع داشته و از آنها استفاده کرده و آن هم در قرن نهم و دهم در فضای اختناق آلود و تعصب آمیز شهر هرات که این اندیشه را تقویت میکند که او نمی تواند یک مفسر غیر شیعی باشد، به ویژه آنکه گاه از منابع شیعی بسیار نادر در آن عصر یاد می کند، مانند تفسیر تبیان شیخ طوسی (جواهر /۷۸۷) امالی سید مرتضی (همان / ۷۸۰ ) حقائق التأویل سیدرضی (همان /۷۴۲) که نمی تواند در آن عصر در اختیار هر فردی باشد. هم اکنون که ۶ قرن از آن دوران می گذرد، استفاده عالمان سنی برخلاف شیعیان در محیط های محدود مذهبی سخت و نادر و تنها در جاهایی است که جنبه مقایسه با ردیه نویسی پیدا کرده باشد و این نشان می دهد که تعلق خاطر و وابستگی فکری و مذهبی گذشته حفظ شده است.
 
۴- نوشتن کتاب روضة الشهداء در مصائب اهل بیت. این کتاب را کاشفی در سال ۹۰۸ق، یعنی دو سال پیش از فوت خود نوشته است و نکته مهم آن است که این نوشته تنها در مصائب امام حسین علیه السلام نیست که گفته شود در این مسئله اهل سنت هم عزاداری و ذکر مصیبت دارند، و این احتمال داده شود که برخی از عالمان سنی نسبت به عزاداری و مصائب اباعبدالله الحسین تعلق خاطری دارند و او هم از این دسته است. بلکه این تألیف را در مصائب تمام اهل بیت (علیهم السلام) نوشته و مهم تر آنکه زبان و ادبیات این روضه بر سبک و سیاق کتاب های شیعه نگارش یافته است. و جالب تر این که کاشفی از روش مخصوص به خود در محیط سنی هرات استفاده میکند، به گونه ای که آرام آرام هرات پایگاه تشیع میشود و قسمت بزرگی از خراسان کبیر، پیش از استقرار دولت صفویه به شیعه گرایش پیدا میکند و در دوره های بعد اکثریت شهر را شیعیان تشکیل میدهند. در این تمایل، بی گمان رفتار فرهنگی همراه با روش مسالمت آمیز کاشفی و امثال او بیشتر از صفویه بر جای می گذارد و اگر حرکت های حساب شده عالمان شیعی در ایران نبود، آن خشونت ها و بگیر و ببندها در ایران نه تنها موجب گرایش به تشیع نمیشد، که موجب تنفر و فرار را هم فراهم می کرد.
 
تفسیر کاشفی پس از تألیف و ظهور در مجامع ایرانی مورد استقبال قرار گرفت و به سمت تقویت هویت شیعی آن بر آمدند. این حرکت بازنویسی، نشانه اهمیت کار کاشفی و قدرت تأثیر ادبی و نفوذ آن در میان خوانندگان فارسی زبان و کمبود نگارش های قرآنی پس از روی کار آمدن صفویه و ضرورت تألیف آثار فارسی در زمینه تفسیر و حدیث است. به همین دلیل کتاب هایی در طریقه شیعی از گذشته بازسازی و با پشتوانه حکومت صفوی منتشر می گردد.
 
از سویی در روزگاران پیشین، دانشمندان دینی به ویژه از سده های چهارم به بعد ادبیات فارسی، ابزار کار سازی برای انتقال مفاهیم دینی و ایجاد جاذبه های معنوی بوده است. نوشته هایی چون تفسیر طبری، تاج التراجم اسفراینی، کشف الاسرار میبدی، تفسیر نسفی، دانشنامه علایی ابن سینا، کیمیای سعادت غزالی، بوستان و گلستان سعدی، تفسیر ابوالفتوح رازی، اخلاق ناصری، شاهد گویا از نثر بلیغ و توانا متناسب با عصر حیات مؤلفین آنان بوده است. صرف نظر از محتوای این کتاب ها، ارزش ادبی و به کارگیری واژه ها و رعایت قواعد ادبی و نکات بدیع و معانی، مبنای شناخت زبان قرار گرفت. این عالمان و امثال آنان یکی از ابعاد عظیم و عمیق کارها و آثارشان بعد ادبی بوده است، به همین دلیل آثار ماندنی را بر جای گذاشتند.
 
جواهر التفسیر در قرن نهم هجری - صرف نظر از مباحث ادبی - چنین نقشی را ایفا میکند و از جهت سبک ادبی و پردازش کلمات با نثری مسجع و موزون، یکی از متون معیار به حساب می آید.
 
نکته دیگر، گرایش عرفانی و دعوت به تجربه های روحانی است که مخاطب را به سلوک در طریقه حصول به حقیقت و رهایی از تعلقات و وابستگی های مادی راهنمایی میکند. عرفان (صرف نظر از نظر قید و بندها، آلایدها) عشقی در سالک ایجاد میکند و مرهمی بر دردها و ناملایمی ها می گذارد و روح را پالایش می دهد که از دیگر دانش ها ساخته نیست. روش عرفانی با صبغه ادبی در تفسیر جواهر این دو ویژگی را یک جا جمع کرده است. کاشفی با نثر با شکوه و خواستنی در عرفان نظری و عملی خواننده را در پیراستن و آراستن راهنمایی میکند و منازل و مراحل سلوک الی الله و قرب وصال را نشان میدهد.

معرفی تفسیر جواهر التفسیر کاشفی
 

سبک مطالب

سبک مطالب او عرفانی و با جهت گیری اخلاقی و استفاده از آیات و اشعار بوده، همین شیوه ای که در تفسیر جواهر و مواهب علیه دنبال کرده است، به این جهت نیست که بگوییم تفسیر جواهر چنان گسترشی در میان مخاطبان پیدا میکند که پس از تألیف از پرنفوذترین تفاسیر فارسی در شبه قاره هند و خراسان بزرگ به حساب می آید. از این رو، پس از اختراع چاپ و استقرار آن در جهان اسلام، این دو تفسیر و گزیده کاشفی - که تفسیر کاملی استچاپ های متعددی از هند و پاکستان پیدا میکند و به زبان های اردو، پشتو و گجراتی، و برخی زبان های محلی دیگر با نام تفسیر حسینی نشر می گردد و تداولی که در شبه قاره و آسیای میانه دارد، که هرگز قابل مقایسه با ایران نیست.
 
جواهر التفسیر، کتاب مبسوط کاشفی بوده و بر اساس آن مواهب علیه خلاصه گردیده و ظاهرا تنها جلد نخستین آن آماده استنساخ شده بود(5) و تا آیه ۸۴ سوره نساء بیشتر تفسیر ننموده است.
 
صبغه کلی این تفسیر، عرفانی و گرایش هدایتی و تربیتی دارد و همواره مفسر تلاش میکند این بعد قرآن را برای مخاطبان خود بنمایاند؛ به همین دلیل از بحث های فنی و ادبی خشک و خسته کننده که بر توده مردم تأثیری ندارد، پرهیز می کند. کاشفی در مقدمه تفسیر، شرحی کوتاه از روش خود را باز می گوید و اهداف خود را از نگارش این کتاب چنین ترسیم می کند: «از مدتی متمادی با دواعی همت و بواعث نهمت بر آن مقصور و موقوف می بود که تفسیری مشتمل بر جمیع فنون متعلقه به قرآن، رقم زده، کلک بیان گردد تا طلبه معانی در وقت قرائت هر آیه و مطالعه هر سوره، از رجوع به کتب دیگر مستغنی بوده».(6) در این راستا روش تفسیری خود را به طور خلاصه چنین شرح می دهد:
 
1- حذف زوایای ادبیه و مستشهدات لغات عربیه.
۲- انتخاب اصح قرائت ها بدون بحث در چند و چون اختلاف آنها.
۳- بیان اسباب نزول و ذکر قصص و اخبار.
۴- ذکر لطایف مذکران و اشارات محققان، به ویژه آنهایی که در دیگر تفسیرها توجه نشده که به تعبیر خودش در انشا و افشای آنهایی که مسامحت نموده، مرقم ساخته ایم.
۵- ذکر روایات از سید مرسلین و ائمه مرسلین و صحابه و تابعین، به ویژه در جایی که دست تصرف عقول از اذیال و جلال آنان کوتاه است.
۶- استفاده از عقل در استنباط معانی و اتکای بر قواعد عربی و علوم کسبی موافق کتاب و سنت.(7)
7- استفاده از مکاشفه و ذوق صریح و سلیم و بهره از ارباب اهل معنا در کشف صحیح معانی و دقائق قرآنی؛ زیرا که علم این طایفه لدنی باشد. در این باره کاشفی می نویسد: و جمعی دیگر به مدد فیض ربانی از روی کشف صحیح و ذوق صریح به معانی و دقایق و حقایق قرآنی راه می برند و سخنان ایشان لب لباب کتاب رب الالباب است و علم این طایفه لدنی باشد، یعنی از نزد حق بر ایشان فایض گردد، بی واسطه تعلم از غیر... پس تصرف در معانی قرآن یا به دراست باشد و اهل آن ارباب روایت اند، یا به فراست، و معرفت بدان اصحاب درایت اند، یا به وراثت و مخصوص بدان اهل ولایتند. (8)
 
کاشفی به روال بسیاری از مفسران در آغاز کتاب، مباحثی از مسائل علوم قرآنی، اصولی که جنبه مبنای فهم و تفسیر آیات را تشکیل می دهد، در می افکند و به عنوان مقدمات تفسیر، آنها را شرح و توضیح می دهد. از آن جمله در فضل قرائت قرآن، اهمیت تدبر، ضرورت تفسیر، تعریف علم تفسیر، مبانی تفسیر و تأکید بر شمول و گستردگی منابع تفسیر و اختصاص نداشتن این دانش به روش اثری و یا حتی از خرد و لزوم بهره گیری از دریافت های علم لدنی. (9)
 
از نکات جالب توجه، استفاده گسترده کاشفی از منابع مختلف ادبی، حدیثی تفسیری و عرفانی است. تنوع این منابع چنان فراوان است که گمان می رود او از کتابخانه بزرگی برخوردار بوده و از غرب و شرق جهان اسلام این کتاب ها را گردآوری کرده است. او گرچه مانند مؤلفان و محققان امروز مختصات منابع و یا چند و چون آنها را یادآور نمی شود، اما می گوید در فلان کتاب چنین آمده و چنین گفته است.
 
شیوه نگارش کاشفی، همان روش معمول مفسران است که از نام سوره و فضیلت و توضیح کلمات آغاز می کند. از سوی دیگر چون کاشفی از برجسته ترین نثر نویسان نیمه دوم قرن نهم هجری است و نثر او ساده، شیوا و شامل برخی از وجوه تفسیری ناظر به معنا و هدایت گر در طریقه مسلمانی است. از همین رو هم مورد استقبال قرار گرفته و در میان مردم دست به دست می گشته است. و بعدها توسط عده ای با ممزوج کردن به روایات اهل بیت (علیهم السلام) و تبیین دیدگاه های شیعی نشر می یابد. ضمنا این تفسیر به نام تفسیر العروس و تفسیر الزهراوین (دو سوره بقره و آل عمران) نیز شهرت دارد که همگی متحد هستند.(10)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج ۳، ص ۲۱۷، بیروت، دار الاسلامیه
2- مواهب علیه، ج ۱ / مقدمه سید محمدرضا جلالی نائینی
3- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۱۱، چاپ پنجم
4- به عنوان نمونه ر.ک: جواهر التفسیر، ص 416
5- در سفر به پاکستان در اطراف شهر حیدر آباد در آثار باقی مانده از کاخ تالپوری به نسخه ای خطی از جواهر برخوردم که کامل بود. البته از برخی ارجاع ها مانند این که در تفسیر مواهب در ذیل آیه ۵۸ سوره توبه مطلبی را به جواهر ارجاع می دهد (ج ۲، ص ۷۳) نیز استفاده می شود که تفسیر کامل بوده، با این که در همین نسخه ایران تا سوره نساء بیشتر نیامده است.
6- جواهر التفسیر، ص۱۲۷
7- جواهر التفسیر، صص ۱۳۰ - ۱۳۱
8- همان، ص ۱۳۱
9- همان
10- دائرة المعارف تشیع، ج ۴، ص ۵۲۷
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 633-627


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما