شعارهای عاشورایی؛ رجز یزید بن زیاد مهاجر و موضوع یاری کردن اهل‌بیت

یزید بن زیاد مهاجر از اصحاب امام حسین (ع) است که در روز عاشورا رجزی می خواند که درون مایه آن دل بر یاری ائمه (ع) است.
شنبه، 13 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شعارهای عاشورایی؛ رجز یزید بن زیاد مهاجر و موضوع یاری کردن اهل‌بیت
قال الله تبارک و تعالى: (یا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّهَ وَ کُونُوا مَعَ اَلصّادِقِینَ).

بحث در رجزهای عاشوراست. رجز یزید بن زیاد مهاجر امشب مورد بررسی قرار می‌گیرد.

یزید بن زیاد مهاجر از اصحاب امام حسین (ع) است و رجز زیبایی دارد. از اسم تعجب نکنید: یزید و زیاد! زیاد در ذهن ما آدم بدی است. یزید هم که شخصیت بسیار منفوری است. در گذشته نام معاویه و یزید و خلفای غاصب دیگر حتی در بچه‌های ائمه (ع) به چشم می‌خورد. شاید بعضی‌ها فکر کنند ائمه ما حتماً با این افراد مشکل نداشتند که نامشان را برای فرزندان خود انتخاب می‌کردند و این دلیل بر حقانیت آنهاست.

جوابش یک کلمه است: اصلاً آن‌روزها این اسم‌ها علم نبود. آن زمان یزید یک اسم محض بوده که خیلی‌ها بر فرزندانشان می‌گذاشته‌اند. الآن این‌ها علم شده‌اند. یعنی تا می‌گویند: «یزید» ذهن شما طرف خلیفه اموی می‌رود.

الآن تا می‌گویند صدام، ذهن ما طرف رئیس‌جمهور مخلوع و معدوم عراق می‌رود که آن جنگ را آفرید؛ ولی قبلاً این بار منفی را نداشت.
 

یزید بن زیاد کیست؟

یزید بن زیاد مهاجر از اصحاب امیرمؤمنان و امام حسین (ع) است. او کسی است که وقتی حر، لشکر اباعبدالله (ع) را متوقف کرد و گفت: «من مأمورم شما را نگه دارم و اجازه نمی‌دهم به راهتان ادامه بدهید»، یزید عصبانی شد و سه جمله به حر گفت:

«عَصَیتَ رَبَّکَ وَ أَطَعْتَ إِمَامَکَ فِی هَلاَکِ نَفْسِکَ! کَسَبْتَ الْعَارَ وَ اَلنَّارَ»؛

۱- با خدا مخالفت کردی، ۲- از امامت یعنی یزید اطاعت کردی، ۳- ننگ و عار دنیا و آتش جهنم را بر جان خریدی.

این شخص روز عاشورا اجازه میدان گرفت و گفت: یابن رسول‌الله! دعا کنید تیرهایم به دشمن بخورد. آقا هم برایش دعا کرد. یزید یکصد تیر داشت. همه را به سوی دشمن پرتاب کرد و وقتی تیرهایش تمام شد خدمت ابی‌عبدالله (ع) آمد و عرض کرد: فقط پنج تیر به خطا رفت. سپس شمشیر گرفت و به میدان رفت و جنگید تا شهید شد.
 
بحث امشب ما درباره رجز ایشان است و می‌خواهم پیام‌های این رجز را برای شما بیان کنم.
 
رجز یزید بن زیاد (بخش اول)
گفت:
یا رَبِّ إِنِّی لِلْحُسَینِ نَاصِرٌ  وَ لاِبْنِ سَعْدٍ تَارِکٌ مُهَاجِرٌ
ای سپاه دشمن! من دو خصوصیت دارم: 1- حسین (ع) را یاری می‌کنم، ۲- از عمر بن سعد بیزاری می‌جویم.

این شعر دو پیام مهم دارد؛ یاری ائمه (ع) و هجرت از دشمن.
 
اولین پیام رجز یزید بن زیاد یاری کردن امام حسین (ع) است. ما هم باید ائمه (ع) را یاری کنیم. مگر در دعای ندبه نمی‌خوانید، پیامبر (ص) فرمود: هرکس على را یاری کند خدا یاری‌اش می‌کند. امام حسین (ع) هم در روز عاشورا فرمود: «هل من ناصر ینصرنی»؟
 
یاری ائمه چگونه است؟
یاری ائمه (ع) سه نوع است:
 
۱. یاری علمی
اولین نوع یاری ائمه (ع) علمی است. شما چطور می‌توانید ائمه (ع) را از نظر علمی یاری کنید؟ مطالعه کتاب اعتقادی، تاریخی و وقایع علمی از اهل‌بیت (ع) یک راه آن است. با این همه هجوم شبکه‌ها و سایت‌ها بر علیه اعتقادات و دین بایستی جوانان ما مجهز باشند و مطالعه داشته باشند.

داستان
امام هادی (ع) نشسته بود. سادات هم نشسته بودند. ناگهان شخصی از در وارد شد. به امام هادی (ع) گفته بودند ایشان با یکی از دشمنان اهل‌بیت (ع) به مناظره پرداخته و او را محکوم کرده است.

تا وارد شد امام هادی (ع) برخاست و فرمود: جلو بیا! او را جلو آورد و کنار خودش نشاند. ساداتی که نشسته بودند کمی ناراحت شدند. آقا فرمود: من او را بالا نبردم؛ خدا او را بالا برده است؛ چون می‌فرماید:

«یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»؛
هرکه ایمان و علم دارد خدا او را بالا می‌برد.

به امام عسکری (ع) خبر دادند فلانی با دشمنان بحث کرده است. حضرت فرمود:
«وَ لَقَدْ صَلَّى عَلَى هَذَا الْعَبْدِ الْکَاسِرِ لَهُ مَلاَئِکَةُ اَلسَّمَاءِ وَ الْحُجُبِ وَ الْعَرْشِ وَ الْکُرْسِی»؛

ای آدمی که توانستی در بحث کم نیاوری و یک مخالف ما را محکوم کنی! درود ملائکه آسمان و کرسی بر تو باد.
 
جوان! دو تا کتاب درباره توحید، نبوت، ولایت و احکام بخوان. توانایی علمی یعنی این‌که بچه شیعه در کنار عشق و شوری که دارد مطالعه‌اش را هم داشته باشد و تاریخ و مطالب را مفید بداند.
 
 ابن‌عباس و یاری علمی امیرمؤمنان (ع)
ابن‌عباس در اواخر عمر نابینا شده بود. او تنها صحابی است که تفسیرش تا به امروز موجود است. نوه او دستش را می‌گرفت و بیرون می‌برد. آخرین جمله‌ای که گفت و از دنیا رفت اعلان محبت به امیرالمؤمنین (ع) بود. همین‌طور که می‌رفت دید چند نفر ایستاده‌اند و به حضرت على (ع) ناسزا می‌گویند.

ناسزاگویی به على (ع) را معاویه باب کرده بود. ابن‌عباس ایستاد و گفت:
«أَیکُمُ اَلسَّابُّ اَللَّهَ قَالُوا سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ مَنْ یسُبَّ اَللَّهَ فَقَدْ أَشْرَکَ بِاللَّهِ قَالَ فَأَیکُمُ اَلسَّابُّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ»؛

چرا جرأت می‌کنید به خدا و پیامبر توهین می‌کنید؟

گفتند: چشم‌هایت کور است؛ گوش‌هایت که کر نیست! خوب گوش بده. ما نه به خدا توهین کردیم و نه به پیامبر؛ ما به علی بن ابی‌طالب ناسزا می‌گوییم. گفت: با همین گوش‌هایم از خود پیامبر (ص) شنیدم فرمود:

«مَنْ سَبَّ عَلِیاً فَقَدْ سَبَّنِی وَ مَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اَللَّهَ»؛ سبّ على (ع) سبّ به من و خداست.
 
دعبل و یاری علمی ائمه (ع)
دعبل وقتی در مقابل امام رضا (ع) شعر خواند، امام رضا (ع) به او فرمود: با این شعرهایت ما را یاری کردی؛ سپس پیراهنی به او داد و فرمود: من هزار شب، شبی هزار رکعت در این لباس نماز خوانده‌ام.

برخی اشکال کرده‌اند که مگر می‌شود در یک شب هزار رکعت نماز خواند؟ اولاً: علامه امینی هزار رکعت را یک شب در هشت ساعت خواند. ثانیاً: نماز مستحبی را در راه رفتن و در کوچه و خیابان می‌شود خواند.

پدر آیت‌الله شبیری زنجانی می‌گفت: من همه نافله‌هایم را در راه می‌خواندم.

امام رضا (ع) فرمود: هزار ختم قرآن هم در این لباس کرده‌ام. وقتی دعبل به قم رسید این پیراهن را برای تبرک از او گرفتند؛ البته در نهایت پول فراوان و مقداری از لباس را به او دادند و رضایتش را به دست آوردند.

این رفتار، نشانه امام‌شناسی قمی‌هاست.

جوان‌هایی که هنر نقاشی و شعر دارید! این‌ها را برای اهل‌بیت (ع) هزینه کنید. الآن بعضی از جوان‌های ما به کلاس موسیقی و تئاتر می‌روند. این هنرها را بیایید در مسیر اهل‌بیت (ع) به کار ببرید. این نصرت علمی است.
 
۲. یاری عملی
دومین نوع یاری ائمه (ع) یاری عملی است. یاری عملی یعنی با عملکرد خود اهل‌بیت (ع) را همراهی کنیم. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید:

«أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اِجْتِهَادٍ» با ورع و تلاش جهادگونه مرا یاری کنید.
 
شیعه در کلام امام صادق (ع)
گروهی خدمت امام صادق (ع) آمده بودند. یکی از آنها شروع کرد به ستایش مردم شهرشان؛ گفت: شیعه‌های آن‌جا خیلی به شما علاقه‌مند هستند. امام صادق (ع) فرمود:
 
«کَیفَ عِیادَةُ أَغْنِیائِهِمْ عَلَى فُقَرَائِهِمْ کَیفَ مُشَاهَدَةُ أَغْنِیائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ کَیفَ صِلَةُ أَغْنِیائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ»؛
آیا ثروتمندان این‌ها به فقیرهایشان کمک می‌کنند؟ با فامیل‌های فقیر هم رفت‌وآمد دارند؟

گفت: «إِنَّکَ لَتَذْکُرُ أَخْلاَقاً قَلَّ مَا هِی فِیمَنْ عِنْدَنَا»؛ شما از صفاتی می‌گویید که کم‌یاب است. ما فقط شما را دوست داریم.

آقا فرمود: «کَیفَ تَزْعُمُ هَؤُلاَءِ أَنَّهُمْ شِیعَةٌ»؛ پس چطور ادعا می‌کنند شیعه ما هستند؟!

شیعه در کلام امام رضا (ع)
گروهی به دیدن امام رضا (ع) آمدند. حضرت آنها را راه نداد. به گریه افتادند و گفتند: به آقا بگویید ما شیعه امیرالمؤمنین على (ع) هستیم و از عراق آمدیم. وقتی آقا آنها را راه داد فرمود: می‌دانید چرا ابتدا شما را راه ندادم؟ چون: «أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ مُخَالِفُونَ وَ مُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِضِ وَ تَتَهَاوَنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اَللَّهِ»؛ هر چه به عمل شما نگاه می‌کنم با اعمال ما مخالف است. در واجباتتان نیز کوتاهی می‌کنید. در ادای حقوق برادران دینی‌تان سستی می‌کنید.

امام رضا (ع) چند اشکال بزرگ از این‌ها گرفت. ما هم وقتی به مشهد و حرم امام رضا (ع) می‌رویم، اگر این اشکالات در ما باشد، معلوم نیست زیارتمان پذیرفته شود؛ چون امام رضا (ع) آن گروه را به خاطر اشکالاتی که داشتند نپذیرفت.
 
۳. یاری مالی
سومین نوع یاری ائمه (ع) یاری مالی است. چند درصد مردم خمس می‌دهند؟
امام رضا (ع) فرمود: اگر شما کمک مالی نکنید، ما نمی‌توانیم دین خدا را یاری کنیم.
امام خمینی (ره) فرمود: حوزه‌ها و امور دینی را به دولت وابسته نکنید.
 

داستان‌هایی از یاری علمی دانشمندان

1. علامه امینی
علامه امینی در مدت سی سال ده هزار کتاب را مطالعه کرد تا کتاب الغدیر را نوشت. ایشان برای تکمیل کتابش مسافرت‌های فراوانی داشت. وقتی از مسافرت برگشت به ایشان گفتند: هوا چطور بود؟ گفت به هوا توجه نداشتم. شب و روز در کتابخانه بودم.
 
۲. میرحامد حسین
۱۲46 در هند متولد شد و ۱۳۰6 قمری درگذشت. او یازده اثر علمی‌دارد که بهترین آنها عبقات الانوار فی مناقب الائمة الاطهار است که در فضایل امیرالمؤمنین (ع) نوشت. آن‌قدر پرکار بود که یک دستش از کار افتاد.
 
3. شیخ عباس قمی
شیخ عباس قمی ۱۱۰ جلد کتاب دارد. فقط برای سفینة‌البحارش ۲5 سال وقت گذاشت. شیخ عباس قمی بدون کتاب به مسافرت نمی‌رفت.
 
4. شیخ آقا بزرگ تهرانی
شیخ آقا بزرگ تهرانی یک موسوعه (مجموعه کتاب) نوشته و پنجاه هزار اثر شیعه را در این کتاب معرفی کرده است؛ چون جرجی زیدان گفته بود شیعه کتاب و علم ندارد و جمعیت اندکی است.

ایشان با این موسوعه به سخن باطل جرجی زیدان جواب داد. در جایی از کتابش نوشته است من این‌ها را با دست مرتعش نوشته‌ام.

وقتی دفنش می‌کردند سینه‌اش زخم بود. سؤال کردند: بیماری خاصی داشت؟ اطرافیانش گفتند: این اواخر نمی‌توانست کتاب دست بگیرد. می‌خوابید و کتاب را روی سینه‌اش می‌گذاشت. این، جای کتاب است که روی سینه‌اش مانده است. مشهور است 4۰ سال شام نخورد و گفت: فرصت شام خوردن ندارم.
 
5. علامه طباطبائی
ایشان المیزان را پس از منع اطباء از نگارش نوشت. فرمود: دوازده سال در نجف بودم تنها دوازده روز درس را تعطیل کردم آن هم روز عاشورا.
 
 6. شیخ طوسی
بیش از سیصد نفر از مجتهدین در درس او حاضر می‌شدند. 460 قمری از دنیا رفت. آثار او به ۵۱ جلد می‌رسد. بعضی از آثار او ده جلد است مانند تفسیر تبیان. در همه رشته‌ها استاد بود.

این گوشه‌ای از خدمات بزرگان و یاری علمی دین و اهل‌بیت (ع) است.
 
توبه، ۱۱۹.
الارشاد، ج۲، ص۸۳؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۰؛ وقعة الطف، ص۱۸۷.
الأمالی للصدوق، ص۱۶۱؛ روضة الواعظین، ج۱، ص۱۸۷؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۰.
مجادله، ۱۱.
الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۴؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۵۲؛ بحارالانوار، ج۲، ص۱۳.
التفسیر المنسوب الى الامام الحسن العسکری علیه السلام، ص۳۵۳؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۱۲.
التفسیر المنسوب الى الامام الحسن العسکری علیه السلام، ص۳۵۳؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۱۲.
بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۳۹؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۲۶۳؛ عوالم العلوم والمعارف، ج۲۲، ص ۴۰۱.
نهج‌البلاغه، نامه ۴۵.
الکافی، ج۲، ص۱۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۲۸؛ مشکاة الانوار، ص۲۳۹.
وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۰۲۱۷
افلاکیان خاک نشین، ص۱۲.
گلشن ابرار، ج۱، ص۳۷۷.
افلاکیان خاک‌نشین، ص۹۶.
هزار و یک نکته اخلاقی، ص۱۶۲.

منبع: برگرفته از کتاب سخن آرای 1 (سیری در رجزها و شعارهای عاشوراییان در سخنرانی های استاد دکتر رفیعی)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.