17 مرداد 1389 / 27 شعبان 1431 / 8 آگوست 2010 |
1) امضاي قرارداد 1919 م وثوق الدوله بين ايران و انگليس (1298 ش) |
2) افتتاح مركز تلويزيوني در اروميه (1347 ش) |
3) درگذشت مرجع تقليد آيتاللَّه العظمي "سيدمحمدهادي ميلاني" در مشهد مقدس (1354 ش):
آيتاللَّه العظمي سيد محمدهادي ميلاني در سال 1274 ش (1313 ق) در نجف اشرف متولد گرديد. ايشان پس از گذراندن مراحل مقدماتي علوم اسلامي، از محضر فقيهان نامداري چون ميرزاي نائيني، آقا ضياء عراقي، محمدحسين غروي اصفهاني و شيخالشريعه اصفهاني بهره برد و پس از دريافت درجه اجتهاد، به تدريس روي آورد. جلسات درس ايشان در حوزه نجف، بسيار با شكوه بود و شاگردان فراواني در آن تربيت شدند. حضرات آيات: حسين وحيد خراساني، محمدتقي جعفري، سيدعباس صدر، مهدي نوقاني و كاظم مدير شانهچي و دهها عالم فاضل، از محضر درس آيتاللَّه ميلاني، استفاده كردند. وي پس از سالها اقامت در عتبات، در سال 1334 ش وارد شهر مقدس مشهد گرديد و به حوزه علميه مشهد، رونقي دوباره داد. ايشان در كنار تدريس، تاليف و نيز ارشاد مردم، از همراهي نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(رحمة الله علیه) غافل نبود و حضوري مؤثر داشت. سرانجام اين فقيه جليل و مرجع عاليقدر در 17 مرداد سال 1354 ش مطابق با آخرين روز از ماه رجب سال 1395ق در 82 سالگي در مشهد مقدس درگذشت و در حرم مطهر رضوي به خاك سپرده شد. |
4) ارتحال آيتاللَّه العظمي "سيدابوالقاسم خويي" زعيم بزرگ حوزه علميه نجف اشرف (1371 ش):
آيتاللَّه العظمي سيدابوالقاسم خويي در سال 1278 ش (1317 ق) در شهرستان خوي به دنيا آمد. ايشان پس از تحصيل برخي مقدمات در زادگاه خود، راهي نجف اشرف گرديد و از محضر آيات عظام: شيخ الشريعه اصفهاني، ميرزاي ناييني، ضياءالدين عراقي، محمدحسين غروي اصفهاني، محمد جواد بلاغي و سيدمحمد حسين بادكوبهاي استفاده كرد. در حدود 30 سالگي آيتاللَّه خويي، بسياري از علماي زمان به اجتهاد ايشان گواهي دادند و از اين زمان بود كه حلقه درس خارج وي تشكيل شد و بيش از شصت سال ادامه يافت. در طول اين مدت طولاني هزاران شاگرد در محضر پرفيض اين عالم رباني پرورش يافتند كه هر يك به عنوان مرجعي در سراسر سرزمينهاي اسلامي منتشر شدهاند كه حضرات آيات: حسين وحيد خراساني، ميرزا جواد تبريزي، سيد عباس خاتم يزدي، سيد محمدحسين فضلاللَّه، سيد عبدالاعلي سبزواري، سيدعلي حسيني سيستاني، سيد محمد باقر صدر و محمد تقي جعفري از آن جملهاند. همچنين از اين عالم رباني آثار فراواني به يادگار مانده است كه ميتوان به معجم رجال و الحديث در علم رجال در 23 جلد، مصباح الفقاهه و تكمله منهاج الصادقين اشاره كرد. آيتاللَّه خويي در اواخر عمر به علت رهبري مردم در مبارزه با رژيم خونخوار بعث عراق به كوفه تبعيد شد تا اينكه سرانجام در 17 مرداد 1371 ش برابر با 8 صفر 1413 ق در 94 سالگي درگذشت. پيكر پاك اين عالم بزرگ در مراسمي خَفَقان بار و بدون حضور مردم، در مسجد الخضراء، محل تدريس ايشان در نجف اشرف، به خاك سپرده شد. |
5) گروگانگيري و شهادت ديپلماتهاي كشورمان در افغانستان توسط گروهك طالبان (1377 ش):
پس از درگيرهاي فراواني كه بين دولت افغانستان و گروه طالبان در مناطق گوناگون اين كشور روي داد، سرانجام كابل پايتخت اين كشور به اشغال طالبان درآمد. از اينرو دفتر سفارت جمهوري اسلامي ايران در كابل به مزار شريف منتقل گرديد و امور مربوط به سفارت در آن شهر ادامه يافت. با حمله نيروهاي طالبان به سمت شمال افغانستان، شهر مزار شريف نيز به اشغال اين گروه درآمد و آنان بدون توجه به مصونيت سياسي و قوانين بين المللي، نُه ديپلمات ايراني و خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي را به شهادت رساندند. تا يك ماه پس از اين فاجعه، گروه طالبان از اعلام خبر شهادت ايرانيان خودداري ميكرد تا اين كه در نوزدهم شهريور سال 77، اين خبر را اعلام نمود. اين عمل ضد انساني با محكوميت شديد جمهوري اسلامي و دولتها و مجامع مختلف روبرو گرديد. |
6) درگذشت استاد و دانشمند گرانقدر "شيخ مرتضي مدرس گيلاني" (1378 ش):
استاد شيخ مرتضي مدرس گيلاني در سال 1295ش در نجف اشرف به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات، ادبيات و علوم مختلف را نزد استادان زمان فراگرفت و بر اثر ذكاوت و عشق به علوم و فنون ديگر به سرعت در آنها به استادي دست يافت. ايشان پس از مدتي در علم عروض و قافيه، رياضيات، حساب عالي، هيئت و نجوم، اخلاق و عرفان، طب قديم و علوم عقلي به مهارت رسيد و به تحقيق و پژوهش در اين زمينه پرداخت. وي با دانش و دانشمندان روابط نزديك و تنگاتنگي داشت و پس از درك محضرِ بسياري از فقها، اصوليين و زُهّاد عصر، به دريافت اجازات اجتهاد و روايت حديث نائل گرديد. استاد مدرس گيلاني از استادان نامي حوزه علميه نجف اشرف بود كه علوم ادبي، حكمت و نجوم تدريس ميكرد. وي در حدود سال 1335 ش در تهران اقامت گزيد و به تاليف و پژوهش و نشر آثار قلمي خود و تدريس در مدرسه مروي پرداخت. از كارهاي برجسته اين پژوهشگر، استخراج و نشر تقويم نجومي بود كه اين تقويم ساليان متمادي در ساير شهرهاي ايران منتشر ميگشت. از استاد مدرس يزدي بيش از يكصد و چهل اثر قلمي بر جاي مانده كه العروض و القافيه و البديع، لغتنامه هفت اورنگ، شرح جبرالخلاصه، اصول فقه و تصحيح اشارات ابن سينا از آن جملهاند. اين محقق نامآور سرانجام در 17 مرداد 1378 ش برابر با 25 ربيعالثاني 1420ق در 82 سالگي به ديار باقي شتافت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد. |
7) روز خبرنگار
به مناسبت شهادت محمد صارمي، خبرنگار اعزامي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در مزار شريف افغانستان توسط گروه افراطي طالبان، روز هفدهم مرداد در جمهوري اسلامي ايران به عنوان روز خبرنگار نامگذاري شده است. |
8) وفات "ابن عراقي" فقيه و قاضي مسلمان مصري(826 ق):
ابن عراقي در سال 762 ق به دنيا آمد و از كودكي در محضر پدرش كه عالمي مشهور در علم حديث بود، اين علم را فراگرفت. ابن عراقي سپس با بهرهگيري از اساتيد برجسته،به تكميل معلوماتش پرداخت. وي پس از چندي در رديف علماي مشهور عصر خود قرارگرفت. ابن عراقي به تدريس فقه و حديث اشتغال داشت و تاليفاتي به زبان عربي از او به جاي مانده است. |
9) اعدام "ميرزا علي محمد شيرازي" بنيانگذار فرقهي بابيه(1266 ق):
پس از درگذشت حاج سيدكاظم رشتي جانشين شيخ احمد احسايى كه فرقهي شيخيه را پايهريزي كرده بود، بين دو تن از شاگردان او بر سر رياست اين فرقه رقابت در گرفت. در 1259 ق سيدعلي محمد شيرازي كه شاگرد معروف سيدكاظم بود، پس از سفر به مكه به بندر بوشهر رفت و در آن جا خود را به جاي "ركن باب" يعني نايب امام زمان خواند و پيروانش به بابيه معروف شدند. چيزي نگذشت كه سيدعلي محمد از مقام بابيت بالاتر رفت و ادعاكرد كه او نقطهي اعلي يا نقطهي بيان است و سپس مدعي شدكه خود، قائم آل محمد(ص) ميباشد و كتاب البيان رانگاشت. از اين پس او دعوت خود را آشكار كرد و طرفداران فراواني يافت كه چندين بار با قشون دولتي جنگيدند و حتي پيروزهايي به دست آوردند. سرانجام سيدعلي محمد محبوس گرديد و پس از درگيريهاي فراوان، علماي تبريز حكم به اعدام وي دادند. بالاخره در شعبان 1266 ق ميرزاعلي محمد شيرازي را به تبريز برده و به دستور اميركبير تيرباران كردند. |
10) آغاز بناي شهر "اسكندريه" توسط اسكندر مقدوني در مصر (333 سال قبل از ميلاد) |
11) خودكشي "نِرون" امپراتور سفاك و خونريز روم (68م) (ر.ك: 1 فوريه) |
12) مرگ "پيتر پُل روبنس" نقاش برجسته اروپايي (1639م):
پيتر پل روبِنْسْ، استاد برجسته عالم نقاشي اروپا در 5 ماه مه 1577م متولد شد و در سنين جواني به استادي در رشته نقاشي رسيد. وي در سال 1600م به ايتاليا رفت و نقاش دربار دوكِ مانتوآ شد و سه سال بعد ضمن سفر به اسپانيا، از آثار موجود در مجموعه سلطنتي اين كشور بازديد نمود و تحت تاثير قرار گرفت. وي شيوهها و دستآوردهاي اساتيد دوره رنسانس و ساير ادوار را در هم آميخت و نخستين شيوه حقيقتاً اروپايى را در سبك خويش گنجانيد. هنر روبنس حاصل مطالعه همه جانبه آثار بسياري از اساتيد است و تلفيق و تركيبي بديع به شمار ميرود. وي در آثار خود به سبكي پراحساس روي آورد. در عين حال از نوشتههاي روبنس مشخص ميشود كه وي با دقت به كنترل طراحيهايش ميپرداخته است و در بيشتر موارد، آخرين كار روي تابلوهايى كه دستيارانش انجام ميدادند را خود برعهده ميگرفت. از ويژگيهاي روبنس در نقاشي، برجستهنمايى قوي با اسلوب روشن و تاريك است و محور بيشتر آثارش بدنِ آدمي است. در آثاري از وي كه به جانوران پرداخته است، بدن نيرومند آنها با حركات پرنشاط و طبيعي حيوان نشان داده شده و در تابلوهايى كه با مضمون صحنه شكار است، عمل خشونتآميز و نيروي انساني تجسم شده است. در مجموعه آثار وي ميتوان نقاشيهاي بيشمار سنگي محراب، چهرهنگاريها، منظرهها، نقاشيهاي مذهبي و اساطيري، صحنه هايى از تاريخ كلاسيك، طراحيهاي روي پارچه و تصاوير كتاب را مشاهده كرد. برخي از آثار وي عبارتند از تابلوهاي ؛ برافراشتن صليب، شكار شير، ربايش دخترانِ لئوكيپوس و... . وي در كنار كارهاي هنري، به دليل ارتباط با دربار و پادشاهان، به مأموريتهاي ديپلماتيك نيز فرستاده ميشد و به عنوان يك دلال هنري به خريد و فروش آثار هنري معاصرين و اشياء عتيقه ميپرداخت و به همين دليل بر ثروت و دارائياش افزوده شد. پيترپل روبنس پس از 62 سال زندگي در 18 اوت 1639 در گذشت. |
13) تصويب تشكيلات صليب سرخ جهاني و روز جهاني صليب سرخ (1864م):
صليب سرخ عنوان سازماني بينالمللي است كه براي تسكين آلام بشري و حفظ و پيشرفت بهداشت عمومي، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال 1864م و در نتيجه مساعي شخصي به نام هنري دونانِ سوئيسي تشكيل يافت. هنري دونان، پيش از آن، خواستار تشكيل جمعيتهاي امدادي داوطلب براي تسكين آلام آسيب ديدگان از جنگ گرديد. او پيشنهاد كرد كه خدمت به رنجوران و زخميهاي نظامي، فعاليتي بيطرف محسوب شود. اين خواسته با استقبال انجمن خيريه ژنو مواجه شد و سرانجام طي كنفرانسي بينالمللي در ژنو، مقدماتِ تشكيل سازمان بينالمللي صليب سرخ جهاني، تصويب گرديد. از آن پس روز هشتم اوت، با عنوان روز جهاني صليب سرخ نامگذاري شده است. لازم به ذكر است كه اين سازمان در كشورهاي مسلمان از جمله جمهوري اسلامي ايران، با نام هلالاحمر معروفيت يافته است. امروزه نزديك به 130 جمعيت صليب سرخ و هلالاحمر با بيش از 250 ميليون نفر عضو در سطح جهان فعاليت ميكنند. (ر.ك: 8 مه و 22 اوت) |
14) لغو قرارداد استعماري انگليس با افغانستان و اعلام استقلال افغانستان (1919م):
كشور افغانستان واقع در جنوب غربي آسيا در 27 آوريل 1747 از انگلستان مستقل گرديد، ولي دخالتهاي فراوان اين استعمارگر پير ادامه يافت و قراردادهاي امتيازآورِ زيادي را با افغانستان منعقد ساخت. در اوايل قرن بيستم، شيرعليخان، حاكم افغانستان بر اثر اختلافاتي كه با انگليسيها پيدا كرد، با آنان به جنگ پرداخت. پس از پايان جنگ و بركناري وي، عبدالرحمن خان بر سر كار آمد. سرانجام امان اللَّه خان فرمانروايى يافت و در 8 اوت سال 1919م افغانستان را كشور پادشاهي اعلام كرد و كليه قراردادهايى را كه با انگلستان منعقد شده بود فسخ نمود. اين عمل كه به معناي اعلام استقلال اين كشور بود، موجب خشم انگلستان و منجر به بركناري اماناللَّهخان گرديد. افغانستان سرزميني است در جنوب غربي آسيا با 652/255 كيلومتر مربع مساحت و حدود 23 ميليون نفر جمعيت، كه اكثراً مسلمان بوده و به دو زبان پشتو و فارسي دري صحبت ميكنند. پايتخت افغانستان كابل، و از شهرهاي مهم آن، قندهار، مزارشريف، هرات و جلال آباد قابل ذكرند. بيش از 50 درصد مردم افغان نژاد پشتو داشته و بقيه گروههاي نژادي از جمله تاجيك، ازبك و تركمن در اقليتند. واحد پول افغانستان افغاني است. پيشبيني ميشود جمعيت اين كشور تا سال 2025 در حدود 45 ميليون نفر خواهد شد. نظام سياسي حاكم بر افغانستان حكومت (دولت) موقت انتقالي تحت نظارت سازمان ملل متحد است. 15 فوريه سالروز خروج قواي شوروي در سال 1988م از افغانستان را روز ملي اين كشور نامگذاري كردهاند. (ر.ك: 15 فوريه) |
15) اعلان جنگ شوروي به ژاپن در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم (1945م):
هنگامي كه پس از پايان جنگ جهاني دوم در اروپا، كنفرانس پوتسدام در اواخر ژوئيه در آلمان برپا بود، ترومن رئيس جمهور وقت امريكا به استالين، ديكتاتور سفاك شوروي اطلاع داد كه با دسترسي امريكا به بمب هستهاي، احتمال به كار بردن آن توسط امريكا وجود دارد كه در اين صورت شكست ژاپن در اين جنگ حتمي خواهد بود. از اين رو ترومن، استالين را به اعلان جنگ عليه ژاپن ترغيب كرد و به او اطمينان داد كه از حضور در جنگي كه رو به پايان است، ضرري نخواهد كرد. در اين شرايط و در حالي كه طي سالهاي گذشته شوروي با ژاپن، قرارداد عدم تجاوز امضا كرده بود، پس از آن كه هيروشيما در 6 اوت 1945م توسط امريكا، هدف حمله هستهاي قرار گرفت و ژاپن در آستانه تسليم شدن بود، شوروي به فرمان استالين به ژاپن اعلان جنگ داد تا بخشهايى از ژاپن و متصرفاتش را به دست آوَرَد. جنگ شوروي و ژاپن كه در 8 اوت 1945 آغاز شد. تنها يك هفته به طول انجاميد و ارتش شوروي در پايان اين حملات كه با حمله به ناحيه منچوري در شمال شرق چين آغاز شد، موفق گرديد شمالِ كره و جزاير كوريل را به تصرف خود درآوَرَد. جزاير كوريل هنوز هم در اختيار روسيه است و مذاكرات ژاپن و روسيه براي تعيين سرنوشت اين جزاير تاكنون به نتيجه نرسيده است. |
16) كنارهگيري "ريچارْدْ نيكْسون" رئيس جمهور امريكا در پي رسوايي "واتِرْگيْتْ" (1974م):
در جريان تبليغات انتخابات رياست جمهوري امريكا در سال 1972م، افرادي از حزب جمهوري خواه وارد ستاد مركزي انتخابات حزب رقيب يعني حزب دموكرات در ساختمان هتل واتِرْگِيْت واشينگتن شدند. اين افراد علاوه بر سرقت بخشي از اسناد و مدارك، در اين محل، ميكروفونهاي مخفي را براي استراق سمع كار گذاشتند. اين ماجرا پس از پيروزي نيكسون در انتخابات سال 1972م از طرف دو روزنامهنگار امريكايى كشف و جريان آن در روزنامه واشنگتُن پُسْتْ منتشر شد. كار به كنگره و ديوان عالي كشور كشيد و نيكسون در برابر اتهامات وارده مبني بر اطلاع از اين كار و صدور مجوز آن، نقش خود را در اين ماجرا به كلي انكار كرد. وي حتي كساني را كه متهم به شركت دراين قضيه شده بودند از مقامات خود منفصل نمود، ولي مقامات بركنار شده، در جريان رسيدگي به اين ماجرا در كنگره و مراجع قضايى شواهد غيرقابل انكاري از دخالت و اطلاع شخص رئيس جمهور در اين قضيه ارائه دادند. نيكسون سرانجام اعتراف كرد كه از داستان واترگيْتْ اطلاع داشته و چون در خطر استيضاح و بركناري از مقام رياست جمهوري قرار گرفت، پيشدستي كرد و در روز هشتم اوت 1974م به عنوان اولين رئيس جمهور در تاريخ امريكا، از مقام خود استعفا داد. پس از وي، جرالْدْ فورْدْ معاون نيكسون، تا پايان دوران چهار ساله رياست جمهوري، جانشين او شد. اولين اقدام فورد در مقام رياست جمهوري، عفو نيكسون و صدور دستور منع تعقيب وي بود كه بدين وسيله، نيكسون را از مجازات رهايي بخشيد. در دو سال زمامداري فورد، سايه واترگيت بر سر حكومت او و حزب جمهوريخواه امريكا سنگيني ميكرد و همين ماجرا و خاطرات تلخي كه مردم امريكا از آن داشتند باعث شكست سنگين آنان در انتخابات رياست جمهوري سال 1976م گرديد. |
17) مرگ "كاميل شمعون" رئيس جمهور اسبق لبنان (1987م):
كاميل شمعون رئيس جمهور اسبق لبنان در سال 1900م به دنيا آمد. وي در سال 1929 براي اولين بار به نمايندگي مجلس لبنان انتخاب شد و در 9 دوره بعدي انتخابات اين كشور، كرسي نمايندگي خود را حفظ كرد. شمعون به موازات اين سمت، در اين مدت، در كابينههاي مختلف، تصدّي وزارتخانههاي دارايي و كشور را برعهده داشت و سرانجام در سال 1952 به رياست جمهوري لبنان دست يافت. او پيمان بغداد موسوم به سنتو را تأييد نمود و به امريكا براي احداث پايگاه در لبنان كمك كرد. كاميل شمعون در سال 1958م هنگامي كه ماههاي آخر حكومت خود را ميگذرانيد، براي سركوبي قيام مسلمانان لبنان كه عليه سلطه خواهي و تلاش مسيحيان براي قبضه حكومت به پا خاسته بودند، از امريكا رسماً درخواست كمك نظامي كرد. امريكا نيز با اعزام تفنگداران دريايي خود به لبنان، قيام مردم را سركوب كرد. كاميل شمعون پس از كنارهگيري از قدرت، حزب مليگرايان احرار را در لبنان به وجود آورد. او با تأسيس اين حزب، نقش غير رسمي خود را در حفظ ساختار جناح مسيحيان ماروني در قدرت ايفا كرد. شمعون از دوستان نزديك محمد رضا پهلوي، شاه مخلوع ايران بود و همواره از كمكهاي مالي و تبليغاتي وي بهرهمند ميشد. شمعون همچنين از مخالفان سرسخت انقلاب اسلامي ايران و حكومت آن به شمار ميرفت و در هر فرصتي، خشم و دشمني خود را نسبت به انقلاب ابراز ميداشت. كاميل شمعون سرانجام در روز هشتم اوت 1987م بر اثر سكته قلبي در 87 سالگي در بيروت درگذشت و با مرگ شمعون يكي ديگر از پايههاي اساسي نظام ماروني حاكم بر لبنان از صحنه پرتلاطم سياسي اين كشور خارج شد. |
18) تولد داستین هافمن 1937 م بازیگر و کارگردان آمریکایی |