يک دختر دهاتي و تنها...
نويسنده:پانته آ صفايي
به مناسبت روز دختران
آيا زني غريبه در اين کوچه ها نبود؟
آن دختري که چند شب پيش ديده ايد
دمپايي اش- تو را به خدا- تابه تا نبود؟
يک چادر سياه کشي روي سر نداشت؟
سربه هوا و ساده و بي دست و پا نبود؟
يک هفته پيش گم شده آقا ومن چقدر
گشتم، ولي نشاني از او هيچ جا نبود
زنبيل داشت، در صف نان ايستاده بود
يک مشت پول خرد..نه آقا!گدا نبود!
يک خرده گيج بود، ولي نه...فرار نه...
اصلاً به فکر حادثه و ماجرا نبود
عکسش؟ درست شکل خودم بود..مثل من
هم اسم من و لحظه اي از من جدا نبود
يک دختر دهاتي و تنها... که لهجه اش
شيرين و ساده بود...، ولي مثل ما نبود
آقا مرا دقيق ببين! اين نگاه خيس...
با اين قيافه در نظرت آشنا نبود؟
ديشب صداي گريه يک زن شبيه من
در پشت در مزاحم خواب شما نبود؟
منبع: ماهنامه طوبي شماره 36
/ن