19 مهر 1389 / 3 ذیقعده 1431 / 11 اکتبر 2010 |
1) 19مهرماه سال 1357هجري شمسي: همزمان با اوج گيري اعتصابات كاركنان دستگاههاي اداري كشوربرضدّ رژيم ستمشاهي كاركنان جرايد صبح و عصرتهران نيزاعتصاب خود را آغازكردند. اعتصاب كنندگان خواستار لغو سانسور مطبوعات بودند. درپي منتشرشدن روزنامه هاي صبح و عصرتهران و اين اعتصاب گسترده، دولت موقت اعلاميه اي صادركرد كه درآن بطورظاهري لغو سانسور مطبوعات و اعطاي حقوق مطبوعات براساس قانون اساسي را تضمين كرد. |
2) 19مهرماه سال 1370هجري شمسي: استاد حسين شيخ، نقاش معاصرو ازآخرين شاگردان كمال الملك درحادثه رانندگي درگذشت. او چندين سال رياست هنرستان كمال الملك را به عهده داشت. استاد شيخ انساني والا و معلمي وارسته يود كه عمرخود را به تعليم و تعلم صرف كرد. ازاين استاد گرانقدر تابلوهاي فراواني همچون «هفت سين» و نقاش و بخاري به يادگارمانده است. |
3) شروع اعتصاب سياسي مطبوعات كشور در اعتراض به سانسور (1357 ش) |
4) محاصره كامل خرمشهر توسط دشمن بعثي در پي اشغال جاده اهواز - آبادان (1359ش) : پس از پيشروي دشمن به سمت خرمشهر، عراقيها تا 19 مهر، همچنان در مدخل شهر و حوالي آن درگير بودند. همچنين عقبه نيروهاي خودي با استفاده از پل خرمشهر باز بود و تردد در آن صورت ميگرفت. در اين حال گر چه مقاومت در داخل خرمشهر، نيروهاي عراقي را با تلفات زياد و كندي در پيشروي روبرو ساخت، ولي در عين حال، عدم تقويت نيروهاي خودي و نبودن آتش پشتيباني و... موجب گرديد كه دشمن بدون برخورد با مقاومت جدي، شهر را در اين روز به محاصره كامل خود درآوَرَد. از اين پس درگيري مدافعان شهر با متجاوزان عراقي شدت يافت تا اين كه پس از خلق حماسهاي جاودان، خرمشهر در چهارم آبان 35 1359 روز پس از آغاز جنگ، سقوط كرد. |
5) رحلت عالم مبارز و روحاني حقطلب آيتاللَّه "حاج ميرزا خليل كمرهاي: (1363 ش): آيتاللَّه ميرزا خليل كمرهاي در سال 1276ش (1317 ق) در كمره از توابع خمين به دنيا آمد و پس از طي مقدمات و سطوح در خوانساري، راهي اراك گرديد. او جزو اولين شاگردان آيتاللَّه حائري يزدي در اراك بود و به همراه استاد، راهي قم شد. آيتاللَّه كمرهاي همچنين دروس فلسفه و خارج فقه را با حضرت امام خميني(ره) مباحثه ميكرد. وي در قم در درس آيات عظام: ميرزا جواد ملكي تبريزي، حاج شيخ عباس محدث قمي و سيد محمد حجت كوه كمرهاي شركت كرد و پس از سالياني، به اجتهاد دست يافت. آيتاللَّه كمرهاي در زمان رضاخان، به سبب مخالفت با كشف حجاب، به دستور شاه، دستگير و زنداني شد و به تهران تبعيد گرديد. ايشان بعدها به عنوان نماينده آيتاللَّه بروجردي به مصر رفت و از شيخ شلتوت، رييس دانشگاه الازهر به خاطر به رسميت شناختن مذهب تشيع تشكر نمود. آيتاللَّه كمرهاي در چندين نوبت به رياست كنفرانس عالَم اسلام انتخاب شد و به سخنراني پرداخت. ايشان همگام با مبارزات سياسي به همراه آيتاللَّه طالقاني در دوره دكتراي دانشكده الهيات دانشگاه تهران نيز تدريس ميكرد. تفسير سوره نور، اسرار حج، فلسفه غيبت امام زمان، قبله اسلام، افق اعلي و افق وحي و دهها اثر ديگر از اين عالم رباني به جاي مانده است. آيتاللَّه خليل كمرهاي سرانجام در نوزدهم مهر 1363 ش برابر با پانزدهم محرم 1405 ق در 87 سالگي در تهران درگذشت. |
6) عمليات نامنظم فتح 1 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي(1365 ش): همزمان با اجراي عمليات پي در پي برون مرزي و وارد كردن ضربات متعدد به ماشين جنگي عراق، عمليات جديدي با همكاري رزمندگان اسلام و نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق در داخل خاك دشمن، با نام فتح برنامه ريزي گرديد كه اولين هدف آن، شهر اقتصادي و نفتي كركوك بود. رزمندگان اسلام با نفوذ تا عمق 150 كليومتري خاك عراق، به انتظار اعلام عمليات از طريق قرارگاه رمضان بودند تا اين كه عمليات متوسط و پارتيزاني فتح 1 از تاريخ 19 مهر 1365 ش در منطقه عمومي كركوكِ عراق با هدف پاسخ به شرارتهاي دشمن در حمله به تأسيسات ايران، ضربه زدن به ضد انقلاب خود فروخته در عراق و اختلال در صادرات و جلوگيري از افزايش توليد نفت عراق آغاز شد. در اين عمليات نتايج زير به دست آمد: 600 نفر كشته و زخمي؛ انجام عمليات در عمق خاك عراق و تعرضاتي محدود به نيروهاي دشمن و اجراي آتش ادوات با حجم زياد روي تأسيسات كركوك؛ انهدام تأسيسات پالايشگاه كركوك، انهدام نيروگاه حرارتي برق كركوك، انهدام سه پايگاه موشكي زمين به هوا، انهدام مقر منافقين و ضدانقلابيون؛ انهدام تأسيسات تفكيك نفت و گاز منطقه. اين عمليات، آغازي بر ديگر عملياتهاي نامنظم رزمندگان اسلام عليه ارتش بعث عراق بود كه ضربات متعددي را بر دشمن وارد آورد. |
7) تأسيس "مجمع تقريب مذاهب اسلامي" به دستور حضرت آيتاللَّه "خامنهاي" (1369 ش): مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي، پيش از اين در زمان آيتاللَّه بروجردي وجود داشت و براي بهرهمندي از اشتراكات مذاهب اسلامي، هيئتهايي از طرف ايشان به قاهره در مصر سفر كرده و با عالمان برجسته اهل سنت مذاكره مينمود. اين سفرها و گفتگوها به نتايجي مطلوب و سازنده انجاميد تا آنجا كه در زمان رياست شيخ محمود شلتوت بر جامع الازهر، علماي اهل تسنن دانشگاه الازهر مذهب شيعه را به رسميت شناختند. در دوره جديد نيز مجمع تقريب مذاهب، در راستاي اتحاد امّت اسلامي و وحدت مسلمانان، به دستور مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي، در نوزدهم مهرماه 1369 ش تأسيس شد. اين مجمع به دنبال آن است كه زمينههاي تقريب را در جنبههاي اعتقادي، فكري، كلامي، فقهي، اصولي و علمي فراهم آورد. اما هدف اصلي آن حركت به سمت حاكميت اسلام و دوري از تفرقهها ميباشد كه اين هدف و غايت نهايي، بايد در انديشه متفكران اسلامي جلوهگر شود. از اين رو، مجمع، رايزنيهاي فراواني با صاحبنظران مسلمان انجام داده است. همچنين مجمع تقريب مذاهب اسلامي تلاش گستردهاي را در چارچوب فعاليتهاي خود انجام داده و در اين راستا كنفرانسهاي بين المللي متعددي را برگزار كرده و آثار فراواني به چاپ رسانده است. |
8) 11اكتبر سال1899ميلادي: جنگ ميان بوئرها ساكنان هلندي افريقاي جنوبي و انگليسي ها آغاز شد. انگليسي ها درسال18471ميلادي به منظور استعمارسرزمين افريقا به افريقاي جنوبي وارد شدند و پس ازايجاد مناطق مسكوني درآن سرزمين استقراريافتند. بعد ازكشف معادن غني طلا و الماس دراين منطقه سيل مهاجران اروپايي به افريقاي جنوبي روان شد و بوئرها كه مخالف ورود تازه ها واردان بودند به جنگ با آنها پرداختند. اما به علت حمايت انگليسي هاي استعمارگرازمهاجران اروپايي بوئرها دراين مبارزه شكست خوردند و افريقاي جنوبي مستعمره انگلستان شد. |
9) 11اكتبر سال 1565ميلادي: فيليپين بطور رسمي ضميمه متصرفات آسيايي اسپانيا شد. اين سرزمين را در سال 1521ميلادي ماژلان كشف كرد و تا اواسط نيمه دوم قرن16سراسراين مجمع الجزاير تحت سلطه اسپانيا قرارداشت. سرانجام درسال1898ميلادي بدنبال شكست اسپانيا ازامريكا اين مجمع الجزاير به امريكا واگذارشد. فيليپين درنهايت درسال1946ميلادي به استقلال رسيد. |
10) درگذشت "آمونتون گيوم" فيزيكدان ناشنواي فرانسوي (1705م): مونْتون گيوم، فيزيكدان فرانسوي، در سي و يكم اوت 1663م متولد گرديد ودر نوجواني قوه وه شنوايى خود را از دست داد، اما به جاي دلسردي و يأس، توانست تمامي تلاش و كوشش خود را مصروف كارهاي علمي نمايد. وي در ابتدا به مكانيكي روي آورد و پس از تلاش ناموفق در طراحي يك ماشين با حركت دائمي، به تحصيل فيزيك و رياضيات پرداخت و با فراگيري اين علوم، به كارهاي مختلف دست زد و بر تجربيات خود افزود. گيوم در سال 1687م رطوبت سنج جديدي براي تعيين مقدار رطوبت هوا اختراع نمود، سپس فشارسنجي ساخت كه در آن از جيوه استفاده نميشد. وي به مطالعات خود در نقش گازها پرداخت و يافتههاي خود را در سال 1699 منتشر ساخت. تلگراف نوري را تكميل و در حضور خاندان سلطنتي فرانسه مورد آزمايش قرار داد. كارهاي ديگر وي در مورد دماسنج گازي، ساعت آبي، موتور حرارتي و... بود كه درباره آنها به مطالعه پرداخت و آنها را تكميل نمود. آمونتون گيوم سرانجام در 11 اكتبر 1705م در 42 سالگي درگذشت. |
11) تولد "فرانسوا مورْياك" نويسنده و اديب مشهور فرانسوي (1885م): فرانسوا مورياك، شاعر و نويسنده فرانسوي در 11 اكتبر 1885م در خانوادهاي ثروتمند در بُردو در كشور فرانسه به دنيا آمد. وي همزمان با تحصيل، به نويسندگي پرداخت و پس از اتمام دوره دانشگاهي خود، در پاريس به سرودن شعر و نقد آن روي آورد. در اين زمان بود كه نخستين ديوان خود را با عنوان دست در دست منتشر كرد. مورياك سپس به نگارش رمانهاي تخيلي پرداخت و اولين موفقيت خود را با اثر بوسه برجذامي به دست آورد. اما در سال 1925م به خاطر تحرير داستان معروف صحراي عشق، شهرتي فراوان يافت و يك سال بعد به اخذ جايزه آكادمي فرانسه نائل گشت. مورياك به عنوان يكي از برجستهترين نويسندگان كاتوليك، مقالات و رسالههايى منتشر كرد كه در آنها افكار و عقايد كاتوليكي منعكس بود. وي همچنين پس از جنگ جهاني دوم، بيشتر وقت خود را به نگارش موضوعات سياسي اختصاص داد تا اينكه در سال 1952م به اخذ جايزه نوبل ادبيات نائل آمد. مورياك به مدت 15 سال بر ضد كمونيسم و محافظهكاران مرتجع و به طرفداري از نهضتهاي استقلال طلبانه قلم زد و دنيايى عادلانه را به عنوان نياز معنوي خود در نظر گرفت. وي كه در محيطي مذهبي پرورش يافته بود، در آثار خود، مسئله گناه و رستگاري را مطرح نموده است. همچنين با تجزيه و تحليل رواني از زندگي دروني و ايمان مذهبي، به مبارزهاي تبآلود ميان جاذبههاي زندگي مادي و عشق دنيوي با ايمان واقعي و مسيحيت پرداخته است. مورياك از يك طرف نميتواند موجودي آرام و مطيع باقي بماند و از سوي ديگر قادر به گسستن از همه چيز نيست. گاه به سوي خدا ميرود و گاه از او دور ميشود و ميكوشد كه فرار كند اما موفق نميشود. مورياك همواره قدرت شر را ميبيند كه بر غريزه تقوا پيروز ميشود و گناه را مينگرد كه روحهاي ضعيف و شخصيتهاي سست را تباه ميسازد. از نظر او، تنها ايمان واقعي و دنياي معنوي است كه به طور معجزهآسا ميتواند نجات بخش بشر باشد و سازش ميان زهد و تقوا و دلبستگي به عالم مادي هرگز امكانپذير نيست. مورياك به اين طريق، رمان مذهبي را احياء كرده است، اما او نميخواهد اوليا و معصومان را وصف كند. مورياك رنجها و دردهاي زندگي را تا اعماق مغز و قلب و استخوان خواننده رسوخ ميدهد. آثار مورياك از جريان احساسها و انديشههاي خود او جدا نيست و جنبه هنرمندي او هرگز راضي نميشود كه واقعيت در برابر آرزوهاي اخلاقي و پيش انديشيده سر فرود آورد. مورياك با نگارش آثاري درباره مسيحيت، نفوذ خود را در جامعه كاتوليك و عموم مردم، استوار كرده است، با اين حال، نفوذ وسيع و اصلي مورياك به رمانها و آثار داستاني او بستگي دارد. از اين نويسنده عصبي، بذلهگو، پركار و دقيق آثار فراواني بر جاي مانده كه شعر نارنج، پايان شب، يادداشت روزانه در پنج جلد، گمشده و كودكي در زنجير از آن جملهاند. فرانسوا مورياك سرانجام در سال 1970م در 85 سالگي درگذشت. |
12) آغاز جنگ استعماري هلند و انگليس در افريقاي جنوبي (1899م) : پس از كشف معادن غني طلا و الماس در افريقاي جنوبي، مهاجران اروپايى به ويژه استعمارگران انگليسي به طور گسترده به اين كشور زرخيز وارد شدند. اما هلنديهاي مقيم اين كشور كه بوئر ناميده ميشدند و از قرن هفدهم ميلادي در اين سرزمين حضور داشتند، با ورود مهاجران تازه اروپايى به اين سرزمين مخالفت كردند. گرچه انگليسيها در جريان جنگها و برخوردهاي سياسي خود، از اواسط قرن نوزدهم موفق به كسب امتيازات ارضي شده بودند اما همچنان برپايه خوي استعماري خود چشم طمع به سراسر منطقه افريقاي جنوبي داشتند. بدين ترتيب در 11 اكتبر 1899م اين مخالفت به جنگي شديد و خونين بين هلنديها و مهاجران تازه، تبديل شد. در ابتداي امر، بوئرها موفق شدند پادگانهاي انگليسي را محاصره نمايند. اما سرانجام، مهاجران با پشتيباني دولت انگلستان توانستند، بوئرها را در اين نبرد شكست دهند. اگرچه در اين جنگ، رهبر بوئرها فرار كرد اما جنگجويان بوئر به نبردهاي چريكي روي آوردند و انگلستان مجبور شد طي قراردادي در سال 1909م كشوري به نام اتحاديه افريقاي جنوبي تشكيل دهد و بدين گونه، استعمارگران انگليس، دهها سال بر افريقاي جنوبي مسلط شدند و سياهپوستان را به بردگي كشاندند. (ر.ك: 31 مه) |
13) آغاز شورش بزرگ ضد سلطنتي چين به رهبري "سون يات سن (1911م) : در طي سالهاي پاياني حكومت امپراتوري منچو بر چين، شورشهايى عليه حاكميت به وقوع پيوست كه همگي به شدت سركوب شد. اما در شورش پنجم در تاريخ نهم اكتبر 1911م، دولت شدت عمل بيسابقهاي اِعمال كرد و صدها تن را دستگير و اعدام نمود. اين امر باعث شورش سربازان و فرماندهان يك پادگان نظامي گرديد تا اينكه در روز يازدهم اكتبر 1911م، شورش در شهرهاي بزرگ چين سرايت كرد. در نتيجه، دربار كه از گسترش اغتشاشات، بيمناك شده بود، با انقلابيون به رهبري سون يات سن وارد مذاكره شد تا حكومت مطلقه خاندان منچو به حكومت مشروطه سلطنتي تبديل شود. اما انقلابيونْ تنها به تغيير رژيم و استقرار نظام جمهوري تمايل داشتند. در جريان اين مذاكرات، نيروهاي انقلابي تصميم گرفتند يك مجلس مؤسسان از نمايندگان ايالات تشكيل دهند و درباره حكومت آينده چين تصميم بگيرند. اين مجلس در اول ژانويه 1912م تشكيل شد و به اتفاق آرا تصميم گرفت در چين رژيم جمهوري اعلام شود. اين مجلس سپس به اتفاق، سون يات سن، رهبر انقلابيون را به عنوان اولين رئيس جمهور چين برگزيد و او را مامور مذاكره با پكن و انتقال مسالمتآميز حكومت از باقيمانده خاندان امپراتوري منچو به جمهوري جديد نمود. با حل اين مسئله، در روز دوازدهم فوريه 1912م، حكومت 267 ساله خاندان منچو به پايان رسيد و در نهايت، روز دهم اكتبر سال 1912م، روز جمهوري اعلام شد. |
14) مرگ "سرگئي آيْزنشتاينْ" كارگردان معروف سينماي جهان (1948م) :سرگئي ميخايلوويچ آيْزِنشْتايْنْ، كارگردان و تئوريسين بزرگ روس، در 7 ژوئيه 1898م در روسيه به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلاتش در رشته مهندسي به خدمت ارتش روي آورد و پس از آن به كارهاي هنري پرداخت. آيزنشتاين در ابتدا با عناوين نقاش آگهيهاي تئاتر، دكوراتور و كارگردان تئاتر مشغول به كار شد و در 25 سالگي وارد جهان سينما گرديد. وي به زودي با استعداد شگرف خويش به خلق آثار جاويدان سينما پرداخت و در جهان سينما بلندآوازه شد. آيزنشتاين در سال 1930م راهي هاليوود در امريكا گرديد ولي در آنجا هيچ كدام از پروژههايش را عملي نيافت. از اين رو به مكزيك رفت و با ساخت فيلم زنده باد مكزيك، علاوه بر رونق سينماي اين كشور، تعدادي از هنرپيشگان و فيلمسازان جوان مكزيكي را پرورش داد. او در سالهاي بعد فيلمهايى از قبيل اعتصاب، خط عمومي، اكتبر و كشتي جنگي پوتِمْكين را ساخت و در كارگرداني اين فيلمها و ساير فيلمهاي ارزشمند، شيوههاي نو و ابتكاري به كار برد. آيزنشتاين با ساخت دو فيلم الكساندر نوكْسي و ايوان مخوف، شور ميهنپرستي و اعتقاد شديد خود را به مرام كمونيستي نشان داد. او در برخي از فيلمهاي خود، بازيهاي دسته جمعي را بر بازيهاي انحصاريِ هنرپيشه اصلي ترجيح داده و اهميت هنر تدوين براي ايجاد رابطه دراماتيك و نمايشي ميان تصويرهاي پراكنده را به اثبات رسانده است. فيلمهاي آيزنشتاين، علاوه بر اينكه تحولي در تاريخ سينما ايجاد كردهاند و هر يك شاهكاري در هنر سينما به شمار ميروند، از لحاظ وسعت محتوا و شكل و فرم، در حد كمالند. بدين دليل، آيزنشتاين، استاد فُرماليسم يا شكلدهي در هنر فيلم محسوب ميشود كه بر اساس آن، در هنر و ادبيات، بر زيبايي ظاهر يا شكل بيروني آثار، بيشتر از معني، محتوا و ماده، توجه و تاكيد ميشود. وي چند كتاب نيز درباره علم نظري سينما نوشته است. سرگئي آيْزِنشْتايْن سرانجام در يازدهم اكتبر 1948م در پنجاه سالگي در مسكو درگذشت. |
15) درگذشت "ژان كوكتو" اديب و نويسنده برجسته فرانسوي (1963م) : ژان كوكتو، شاعر و نويسنده معروف فرانسوي، در سوم ژوئيه 1889م در اين كشور به دنيا آمد. وي از ابتدا از استعداد و هوشمندي فراوان برخوردار بود و به ويژه در تجددخواهي ادبي و هنري، ذوق بسيار داشت. همين استعداد و قريحه، در نهضتهاي نوين ادبي و هنري دوران جنگ اول و دوم جهاني از او شخصيتي پيشرو ساخته بود. كوكتو از اين كه ثمرههاي عميق ذهن خود را در لباسهاي عجيب و غريب آوَرَد، لذت ميبرد و هرگز از اشاعه زيبايىهاي هنري باب روز احساس خستگي نميكرد، چه، اين زيبايىها به هنر موسيقيدانان و نقاشان و نويسندگان ديگر ارتباط مييافت، چه تفسير و بياني بود، از انديشه و ادراك زيبايى شخص او بود. كوكتو در جستجوي بشر جاوداني بود با همه خصوصياتهاي روحي مانند عشق، گريز، راز، جادوگري و مرگ. وي در مسير زندگي، شلاقزنان اسب خود را از راهي به راه ديگر ميراند و در خلق همه انواع هنري، از شعر و داستان و نمايشنامه و مقالههاي تحليلي و انتقادي تا نقاشي و آرايش صحنه يا ديوار به نوعي استعداد خود را ميآزمود. كوكتو با هنرمندان مختلف مصاحبت داشت و در آثار گوناگون خود، همه اين هنرها را منعكس ميكرد. از جمله آثار اين اديب فرانسوي ميتوان به كودكان عجيب، ديوان دماغه اميدنيك، توماي حيله گر و نمايشنامه اورفه اشاره كرد. كوكتو به موازات تئاتر، در قلمرو سينما نيز طراح و استادي زبردست بود و داستانهاي خصوصي و تخيلات شخصي را در يك سلسله فيلم بسيار مهيج بيان نمود و بسياري از آنها را خود كارگرداني كرد. ژان كوكتو در برخي اشعارش، خود را شاعري عجيب و غريب معرفي ميكرد و اصلا به محبوبيت خود يا قابل فهم بودن اشعارش نزد مردم اعتنايي نداشت. ژان كوكتو سرانجام در يازدهم اكتبر 1963م در 74 سالگي درگذشت. |