اهمّ مباني تفسير قرآن از منظر مفسران شيعه (5)
نام نویسنده: دكتر سيدرضا مودب/سيدمحمدموسوي مقدم
5.انسجام و پيوستگي آيات قرآن
خداوند حكيم هم در قيآن به اين نكته اشاره كرده، فرموده است:"افلا يتدبّرون القرآن و لو كان من عند غيرالله لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً"(نسا:82): آيا در قرآن نيك نمي انديشند كه اگر از سوي كسي جز خداوند بود، در آن اختلاف بسيار مي يافتند؟
اعتقاد به پيوند آيات با يكديگر از نظر مفسران شيعه، اهميت فراوان دارد و مفسر را به هنگام تفسير ،به همسويي همه ي آيات و انسجام دروني آنها سوق مي دهد و هيچ آيه و يا آياتي را مستقل از ديگر آيات تفسير نمي كند.در پرتو اين ديدگاه، مفسر، كل قرآن را نظاممند و مرتبط با هم مي داند و بين هر بخش و بخش هاي ديگر آيات، ارتباط وثيقي در نظر مي گيرد.
علامه طباطبايي، از مهم ترين مفسران معاصر شيعه نيز به ارتباط كلي آيات با يكديگر اهميت فراوان داده است و عدم پايبندي به چنين مبنايي را سبب فرو غلتيدن در "تفسيربه راي"مي داند(طباطبايي، 1393ق، ج3، ص80)؛ البته اگر مفسري به تناسب آيات و ترتيب توفيقي و يا نزولي كل يا بخشي از آيات قرآن كريم معتقد نباشد، نمي تواند از پيوستگي و انسجام كلي آيات، در جريان تفسير ديگر آيات بهره ببرد.
علامه طباطبايي بر ارتباط معنايي آيات درون يك سوره تاكيد فراوان دارد و ازاين رو، هر سوره را داراي "غرض واحد"مي داند كه از ديگر سورهها متمايز شده است.ايشان مي فرمايند:"هر طائفه از آيات قرآن كه يك سوره به حساب آمده است،داراي نوعي وحدت تاليف است كه در اجزاي سورههاي ديگر چنين تاليفي نيست...هر سوره براي غرض و بيان معنايي خاصي فرود آمده كه بدون آن، تمام نمي شود"(همان، ج1، ص16).
به نظر برخي از مفسران شيعه، از جمله مرحوم طبرسي، علاوه بر ارتباط آيات درون سورهها، پايان هر سوره نيز با آغاز سوره بعدي مرتبط است و نمي توان در تفسير آيات هر سوره، از اين نكته غافل شد.او به مواردي از اين ارتباط اشاره مي كند(طبرسي،[بي تا]، ج8، ص647و 681،"به ترتيب آغاز سورههاي فاطر، يس و صافات")؛ و اين بدان سبب است كه چون قرآن مجموعه واحدي است، تمامي سورهها، اعم از آغاز و پايان آنها و يا آيات درون هر يك از سورهها، مي توانند با هم مرتبط باشند.
آيت الله خويي هم بر اين باور است كه آيات قرآن ارتباط وثيقي با يكديگر دارند و هر جمله و عبارت از آيات قرآن، گويا به منزله ي دانههاي مرواريد دركنار هم هستند كه موضوع واحدي آنها را به هم مرتبط ساخته است(خويي، 1401ق، ص93).
آيات قرآن هم پيوند با يكديگر، از ساختار منسجمي برخور دارند و با نگاهي جامع نگر به آنها تفسيرشان به شكل كامل تر صورت مي گيرد.براي فهم انسجام ساختاري و محتوايي آيات قرآن، لازم است به طبقه بندي "آيات محكم"و "آيات متشابه"و مرجع بودن آيات محكم براي آيات متشابه (مائده:7)و همچنين "هدايتگري"و"هدف مندي"جامع تمامي آيات (بقره: 2و 185)توجه شود (طباطبايي، 1393ق، ج3، ص43 و64 وج2، ص23).
اهميت قاعده ي سياق در پيوستگي آيات:"سياق"در آيات كه همان قرائن لفظي موجود در كلام است، مبتني بر ارتباط و پيوستگي بين اجزاي يك آيه و يا پيوستگي بين چند آيه است.در همه ي مواردي كه بين چند آيه-چه به سبب ترتيب نزول و چه به سبب ترتيب توقيفي موجود و واحد بودن موضوع آنها- ارتباطي وجود دارد، "قاعده سياق"جاري مي شود كه نقش مهمي در تفسير آنها دارد.
علامه طباطبايي در بيان اهميت سياق در تفسير-كه طبق همان مبناي ارتباط و پيوند بين آيات است-مي فرمايد:"علم به مكي و مدني بودن سورهها و ترتيب نزول آيات قرآن كه اثر مهمي در تفسير دارد، با كمك سياق حاصل مي شود" (طباطبايي، 1393ق، ج13، ص235).همو در تفسير آيات گوناگون، از سياق كمك فراواني گرفته و بر اساس آن، به تفسير صدها آيه پرداخته است(همان، ج1، ص218، 246، 257 و 333؛ ج2، ص4، 10، 50، 106 و158 و ج3، ص118، 179 و 184).
مفسران نخستين، از شيعه اماميه نيز همچون شيخ طوسي در مواردي از سياق آيات بهره بردهاند(طوسي،[بي تا]، ج2، ص159 و575و ج3، ص77، 245و 266)؛ در هر حال، سياق گاه به مجموعهاي از آيات يك سوره مربوط است كه داراي نزول واحد هستند و گاه مربوط به آياتي است كه موضوع واحدي دارند.علامه طباطبايي نيز در نقد برخي از تفاسير اهل سنت، مثل تفسير زمخشري پس از بهرهگيري از روش قرآن به قرآن، از شاخصه هايي همچون استفاده از سياق كمك مي گيرد(حجتي، ربيع نتاج، 1387، ش22، ص92).
در صورتي كه آيات قرآن با يك نگاه جامع تفسير نگردند و در تفسير، ارتباط
دروني آنها با يكديگر ملاحظه نشود، ايهام عدم انسجام محتوايي برخي از آيات با يكديگر وجود نخواهد داشت.آيت الله معرفت به تفصيل به بررسي آياتي مي پردازد كه به ظاهر ايهام ناسازگاري محتوايي در مورد آنها وجود دارد، ولي با تدبّر و نگاه جامع به آنها، روشن مي شود با هم مرتبط و از نظر معني با هم منسجم هستند؛ زيرا در تناقض و ناسازگاري چند آيه با يكديگر، همانند تناقض بين دو قضيه كه در منطق ياد شده، لازم است به شروط چندگانه در وحدت بين آنها، مثل وحدت موضوع، محمول، زمان، مكان، و...توجه كرد (مظفر، 1370، ص190، الفصل الثاني، احكام القضايا).
منابع
*قرآن مجيد.
1.اربلي، كشف الغمة في معرفة الائمه، بيروت:دارالكتاب الاسلامي،[بي تا].
2.باربور، ايان؛ علم ودين؛ ترجمه بهاءالدين خرمشاهي؛ تهران:نشر دانشگاهي، 1362ش.
3.بحراني، سيد هاشم؛ البرهان في تفسير القرآن؛ بيروت:موسسة الوفاء، 1402ق.
4.بلاغي، محمدجواد، الآء الرحمن في تفسير القرآن؛بيروت:داراحياء التراث العربي،[بي تا].
5.جنابذي، سلطان محمدبن حيدر؛ بيان السعادة؛ ترجمه رضا خاني و حشمت الله رياضي؛ تهران:پيام نور، 1372ش.
6.جوادي آملي، عبدالله؛ تفسير تسنيم؛ قم:اسراء، 1383ش.
7.حجتي، ربيع نتاج، سيد محمد باقر، سيدعلي اكبر؛ مجله شيعه شناسي، (فصلنامه علمي-پژوهشي)ش22، س6، تابستان 1387ش.
8.حرعاملي، محمدبن حسن؛ وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، تهران:مكتبة الاسلاميه، 1391.
9.خراساني، محمدكاظم، كفاية الاصول؛ تهران:كتابفروشي اسلامي،[بي تا].
10.خميني، سيدروح الله؛ آداب الصلاة؛ قم:موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1372ش.
11.ـــــ ، تبيان دفتر سيزدهم؛ قرآن كتاب هدايت، تهران:موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1377ش.
12.ـــــ ، تفسير سوره حمد؛ تهران:موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1375ش.
13.خويي، سيدابوالقاسم؛ البيان في تفسير القرآن؛ [بي جا]:انوار الهدي، 1401ق.
14.راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ مفردات الفاظ قرآن، تحقيق نديم مرعشي؛ قم:اسماعيليان،[بي تا].
15.زحيلي، وهبه؛ بيروت:دارالفكر الاسلامي، 1418ق.
16.زرفاني، محمد عبدالعظيم، مناهل العرفان في علوم القرآن؛قاهره؛ داراحياء الكتب العربية، 1362ق.
17.شيخ صدوق؛ امالي؛ تهران:كتابفروشي اسلاميه، 1380ق.
18.شيخ صدوق؛ من لايحضره الفقيه؛ قم:جماعه المدرسين في الحوزة العلمية في قم، 1404ق.
19.صحيفه سجاديه؛ ترجمه حسين انصاريان؛ تهران:پيام آزادي، 1384ش.
20.صفار، محمدبن حسن؛ بصائر الدرجات؛ قم:مكتبة المرعشي، 1404ق.
21.طباطبايي، سيدمحمدحسين؛ الميزان في تفسير القرآن؛ بيروت: موسسة الاعلمي، 1393ق.
22.ــــ ، شيعه در اسلام؛ قم:هجرت، [بي تا].
23.ـــــ ، قرآن در اسلام، قم:دفتر انتشارات اسلامي، 1372ش.
24. طبرسي، فضل بن حسن؛ مجمع البيان لعلوم القرآن؛ بيروت: دارالمعرفة، [بي تا].
25.طبري، محمدبن جرير؛ جامع البيان عن تاويل آي القرآن؛ بيروت: دارالكتب العلميه، 1412ق.
26.طوسي، محمد بن حسن؛ التبيان في تفسير القرآن؛ بيروت:دار احيا التراث العربي، [بي تا].
27.ــــ ؛ العدة في اصول الفقه؛ قم:اسلامي، 1403ق.
28.ـــــ ؛ تهذيب الاحكام في شرح المقنعه؛ تصحيح علي اكبر غفاري؛ تهران:مكتبة الصدوق، 1376ش.
29.عياشي، محمدبن مسعود؛ تفسير عياشي؛ تهران:مكتبة الاسلامية، [بي تا].
30.كليني، محمدبن يعقوب؛ الكافي؛ تهران:دارالكتب الاسلاميه،[بي تا].
31.مجلسي، محمدباقر؛ بحاراالنوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار؛ بيروت:موسسة الوفاء، 1403ق.
32.مجله معرفت، ش19، 1375ش.
33.محقق اردبيلي؛ زبدة البيان في براهين احكام القرآن؛ اعداد رضا استادي؛ قم:مومنين، 1378ش.
34.مركز الثقافة و المعارف القرآنية؛ علوم القرآن عند المفسرين؛ قم: مكتب الاعلام الاسلامي، 1374ش.
35.مطهري، مرتضي؛ آشنايي با قرآن؛ تهران:صدرا،[بي تا].
36.مظفر، محمدرضا؛ اصول الفقه؛ نجف، دارالنعمان، 1386ق.
37.ـــــ ، المنطق؛ قم:اسماعيليان، 1370ش.
38.معرفت، محمدهادي؛ التاويل في مختلف المذاهب و الآراء:قم:المجمع العالمي للتقريب، 1427ق.
39.معرفت، محمدهادي، التفسير الاثري الجامع، قم:موسسه التمهيد، 1425ق.
40.ـــــ ، التمهيد في علوم القرآن؛ قم:موسسة النشر الاسلامي، 1412ق.
41.ــــ ، شبهات وردود؛ قم:موسسه فرهنگي التمهيد، 1423ق.
42.مكارم شيرازي، ناصر؛ انار الاصول؛ تحقيق احمد قدسي؛ قم:نسل جوان، 1416ق.
43.ـــــ ؛ تفسير نمونه؛ تهران:دارالكتب الاسلامية، 1377ش.
44.ملاصدرا؛ تفسير سوره واقعه؛ ترجمه و تصحيح جواهري؛ تهران: مولي، 1363ش.
45.ميبدي، ابوالفضل؛ كشف الاسرار و عدة الابرار؛ تهران:اميركبير، 1361ش.
46.مودب، سيدرضا؛ مباني تفسير قرآن؛ قم:دانشگاه قم، 1386ش.
47.نوري، ميرزا حسين؛ مستدرك الوسائل؛ قم:موسسة آل البيت، 1408ق.
منبع:فصلنامه شيعه شناسي شماره 28
/ن