ده روش مؤثر در بهبود روابط همسران
نويسنده:عبدالرسول کريمي
يک زندگي موفق برپايه هاي اصول صحيح و منطقي استوار شده است .
هر چقدربتوانيم دانش ،اطلاعات و آگاهي هاي مان را گسترش بدهيم، مي توانيم زندگي متعادل تري داشته باشيم.
ما در اينجا چند روش مفيد را براي تقويت و بهبود روابط ميان همسران پيشنهاد مي کنيم. البته بايد دانست که حتماً نبايد همه ي آنها را باهم و در يک زمان بکار برد . شما مي توانيد با توجه به ويژگي هاي خود و همسرتان موارد مناسب را انتخاب کرده و در مواقع لازم بکار بريد:
1 ـ رفتارهاي مثبت همسرتان را تحسين و او را به انجام هر چه بيشتر آن رفتارها ترغيب کنيد. به او بگوييد که چقدر به وجودش افتخار مي کنيد و دوست داريد همواره در کنارش باشيد.
2 ـ وقتي همسرتان درحال صحبت کردن با شماست ، به هيچ وجه حرفش را قطع نکنيد. صبرکنيد تا حرفش کاملاً تمام شود ، بعد نظر خود را بيان کنيد.
3 ـ همسرخود را با انواع و اقسام خواسته ها و دستورات تان برده و اسير خود نکنيد. وقتي کاري از او مي خواهيد ، خودتان هم در عوض کاري برايش انجام دهيد. توجه داشته باشيد که اين کار حتماً نبايد مسأله ي مهمي باشد. شما هم مي توانيد با انجام کارهاي کوچک و به ظاهر کم اهميت و کلماتي محبت آميز او را شاد کنيد.خستگي را از تنش بيرون آوريد.
4 ـ خيلي از مواقع ما با حرف ها و حرکات مان همسرمان را عصباني و ناراحت مي کنيم .سعي کنيد تا حد امکان ازکارها و رفتارهايي که سبب دلزدگي و ناراحتي همسرتان مي شود بپرهيزيد .حتي اگربه آن کارها علاقه داريد ، به خاطر همسر وزندگي مشترک تان آنها را کنار بگذاريد.
5 ـ براي ايجاد صميميت بيشتر سعي کنيد با هم کتابي انتخاب کنيد و آن را به نوبت بخوانيد، سپس در مورد آن با هم بحث و گفت و گو کنيد. اگر اهل کتاب نيستيد ،مي توانيد به جاي آن با هم فيلمي را تماشا کنيد وبعد درباره اش حرف بزنيد.
6 ـ در مورد روزهاي اول آشنايي تان و ويژگي هايي که سبب شده نسبت به هم علاقه مند شويد ،گفت و گو کنيد . ولي دقت کنيد که اگر ويژگي هاي خوب ظاهر خود را پس از گذشت سال ها از دست داده ايد ، بهتراست در مورد آنها حرفي نزنيد.چرا که هدف ما صحبت در مورد ويژگي هاي ظاهري و فيزيکي نيست. به جاي آن سعي کنيد آزادانه و صادقانه در مورد ويژگي هاي مثبت روحي و شخصيتي يکديگر گفت وگو کنيد.
7 ـ زماني در روز يا در هفته را فقط به خودتان دو نفر اختصاص دهيد . مثلا يک بعد از ظهربا هم به پارکي برويد که هيچ کس حتي فرزندان تان نتوانند مزاحم تان شوندو سعي کنيد از اين باهم بودن لذت ببريد.
8 ـ درآخربازهم مي گوييم :« هيچ وقت احترام گذاشتن به يکديگر را فراموش نکنيد. (احترام به افکار،عقايد و ديدگاه هاي همسرتان باعث مي شود او نيز چنين احساسي نسبت به شما پيدا کند.)
9 ـ مسأله ي ديگري که پس از گذشت چند سال در زندگي هاي زناشويي رخ مي دهد . اين است که افراد اغلب با تعجب به احساسات شورانگيزخود در روزهاي اول ازدواج مي نگرند و با خود مي گويند چرا اين قدر زود ازدواج کردم ، يا اينکه آيا اين فرد همان کسي است که من مي خواستم ؟ البته اين بدان معنا نيست که اين افراد ديگر همسرشان را دوست ندارند .بلکه آنها دچار نوعي روزمرگي شده اند. در چنين حالاتي فرد مثل يک قطار مسيري را دايم طي مي کند و ديگر هيچ چيز اين مسير برايش تازگي و جذابيت ندارد . متأسفانه با بروز چنين احساساتي افراد اغلب حس مي کنند که ديگر چيز تازه يي براي هم ندارند و به بن بست رسيده اند. ولي بايد دانست که در اين مواقع فقط زندگي زناشويي به نوعي به خواب رفته است و تنها کاري که بايد بکنيد اين است که بيدارش کنيد. هر صبح پس از برخاستن از خواب کمي فکر کنيدو بينديشيد که چه کاري مي توانيد بکنيد تا همسرتان زندگي بهتري داشته باشد .سعي کنيد در روز حداقل يک کار که سبب رضايت اوست انجام دهيد . رفته رفته اين کار به نوعي عادت تبديل مي شود و به اين ترتيب همواره همسر شما جزو اولين مسائلي مي شود که ذهن تان را به خود مشغول مي کند.
متأسفانه امروزه کانون هاي خانوادگي بسياري تنها به دليل همين مسأله عادي شدن روابط و رسيدن به نوعي روزمرگي از هم پاشيده مي شوند. زن و شوهر بايد قدر زندگي زناشويي خود را بدانند.بايد توجه کنيد که زندگي قرارنيست هميشه بر وفق مراد شما باشد.روزهاي خوب و بد هميشه وجود دارند و اين حقيقت زندگي است. پس سعي کنيد به هنگام بروز نارضايتي ها در زندگي صبر را پيشه ي خود کنيد و کوچکترين بهانه را دستاويزي براي دعوا قرار ندهيد. سعي کنيد همراه با هم روزهاي سخت را تحمل کنيد و همچون روزهاي شيرين ،درسختي ها نيز با هم باشيد . به خاطر داشته باشيد که شما ازدواج کرده ايد که يک تن شويد و همه چيزتان با هم مشترک شود ، نه اينکه تبديل به رقبايي شويد که همواره در حال حسادت ونيش و کنايه زدن به يکديگر هستند. همانطورکه از همسرتان توقع داريد بعضي از کارها را بکند يا نکند، به او نيز اجازه دهيد همين توقع را از شما داشته باشد. ولي توقعات بي جايي از همسرتان نداشته باشيد. زن و شوهر حتي مي توانند در ميان جمع بدون بيان کلمه يي ، فقط با اشاره و طرز نگاه يکديگر را تشويق و حمايت کنند و به اين ترتيب به هم بفهمانند که علي رغم تمام مشکلات و اختلافات يکديگر را دوست دارند ودرک مي کنند.
10 ـ تا جايي که مي توانيد از يکديگر انتقاد نکنيد.البته راهنمايي و گوشزد کردن ايرادات طرف مقابل با انتقادات بي جا فرق مي کند. انتقاد مستقيم اغلب سبب رنجيدگي خاطرطرف مقابل مي شود. بهتر است نکات مورد نظرمان را در لفافه و به صورتي کاملاً غير مستقيم به همسرمان بگوييم. چرا که شرط اول زندگي مشترک ، پذيرفتن بدون قيد و شرط يکديگر است . حتماً نسبت به هم اعتمادداشته باشيد. در غير اين صورت عشق و علاقه ي واقعي ميان شما شکل نخواهد گرفت . هميشه و تحت هر شرايطي براي کمک به همسرتان آماده باشيد. مگرقرار نيست شما بهترين دوست اوباشيد؟ پس توجه به او ، نيازهايش و درک شرايط او را در اولويت کارهاي خود قرار دهيد.
منبع:نشريه 7 روز زندگي ،شماره 91
/ج
هر چقدربتوانيم دانش ،اطلاعات و آگاهي هاي مان را گسترش بدهيم، مي توانيم زندگي متعادل تري داشته باشيم.
ما در اينجا چند روش مفيد را براي تقويت و بهبود روابط ميان همسران پيشنهاد مي کنيم. البته بايد دانست که حتماً نبايد همه ي آنها را باهم و در يک زمان بکار برد . شما مي توانيد با توجه به ويژگي هاي خود و همسرتان موارد مناسب را انتخاب کرده و در مواقع لازم بکار بريد:
1 ـ رفتارهاي مثبت همسرتان را تحسين و او را به انجام هر چه بيشتر آن رفتارها ترغيب کنيد. به او بگوييد که چقدر به وجودش افتخار مي کنيد و دوست داريد همواره در کنارش باشيد.
2 ـ وقتي همسرتان درحال صحبت کردن با شماست ، به هيچ وجه حرفش را قطع نکنيد. صبرکنيد تا حرفش کاملاً تمام شود ، بعد نظر خود را بيان کنيد.
3 ـ همسرخود را با انواع و اقسام خواسته ها و دستورات تان برده و اسير خود نکنيد. وقتي کاري از او مي خواهيد ، خودتان هم در عوض کاري برايش انجام دهيد. توجه داشته باشيد که اين کار حتماً نبايد مسأله ي مهمي باشد. شما هم مي توانيد با انجام کارهاي کوچک و به ظاهر کم اهميت و کلماتي محبت آميز او را شاد کنيد.خستگي را از تنش بيرون آوريد.
4 ـ خيلي از مواقع ما با حرف ها و حرکات مان همسرمان را عصباني و ناراحت مي کنيم .سعي کنيد تا حد امکان ازکارها و رفتارهايي که سبب دلزدگي و ناراحتي همسرتان مي شود بپرهيزيد .حتي اگربه آن کارها علاقه داريد ، به خاطر همسر وزندگي مشترک تان آنها را کنار بگذاريد.
5 ـ براي ايجاد صميميت بيشتر سعي کنيد با هم کتابي انتخاب کنيد و آن را به نوبت بخوانيد، سپس در مورد آن با هم بحث و گفت و گو کنيد. اگر اهل کتاب نيستيد ،مي توانيد به جاي آن با هم فيلمي را تماشا کنيد وبعد درباره اش حرف بزنيد.
6 ـ در مورد روزهاي اول آشنايي تان و ويژگي هايي که سبب شده نسبت به هم علاقه مند شويد ،گفت و گو کنيد . ولي دقت کنيد که اگر ويژگي هاي خوب ظاهر خود را پس از گذشت سال ها از دست داده ايد ، بهتراست در مورد آنها حرفي نزنيد.چرا که هدف ما صحبت در مورد ويژگي هاي ظاهري و فيزيکي نيست. به جاي آن سعي کنيد آزادانه و صادقانه در مورد ويژگي هاي مثبت روحي و شخصيتي يکديگر گفت وگو کنيد.
7 ـ زماني در روز يا در هفته را فقط به خودتان دو نفر اختصاص دهيد . مثلا يک بعد از ظهربا هم به پارکي برويد که هيچ کس حتي فرزندان تان نتوانند مزاحم تان شوندو سعي کنيد از اين باهم بودن لذت ببريد.
8 ـ درآخربازهم مي گوييم :« هيچ وقت احترام گذاشتن به يکديگر را فراموش نکنيد. (احترام به افکار،عقايد و ديدگاه هاي همسرتان باعث مي شود او نيز چنين احساسي نسبت به شما پيدا کند.)
9 ـ مسأله ي ديگري که پس از گذشت چند سال در زندگي هاي زناشويي رخ مي دهد . اين است که افراد اغلب با تعجب به احساسات شورانگيزخود در روزهاي اول ازدواج مي نگرند و با خود مي گويند چرا اين قدر زود ازدواج کردم ، يا اينکه آيا اين فرد همان کسي است که من مي خواستم ؟ البته اين بدان معنا نيست که اين افراد ديگر همسرشان را دوست ندارند .بلکه آنها دچار نوعي روزمرگي شده اند. در چنين حالاتي فرد مثل يک قطار مسيري را دايم طي مي کند و ديگر هيچ چيز اين مسير برايش تازگي و جذابيت ندارد . متأسفانه با بروز چنين احساساتي افراد اغلب حس مي کنند که ديگر چيز تازه يي براي هم ندارند و به بن بست رسيده اند. ولي بايد دانست که در اين مواقع فقط زندگي زناشويي به نوعي به خواب رفته است و تنها کاري که بايد بکنيد اين است که بيدارش کنيد. هر صبح پس از برخاستن از خواب کمي فکر کنيدو بينديشيد که چه کاري مي توانيد بکنيد تا همسرتان زندگي بهتري داشته باشد .سعي کنيد در روز حداقل يک کار که سبب رضايت اوست انجام دهيد . رفته رفته اين کار به نوعي عادت تبديل مي شود و به اين ترتيب همواره همسر شما جزو اولين مسائلي مي شود که ذهن تان را به خود مشغول مي کند.
متأسفانه امروزه کانون هاي خانوادگي بسياري تنها به دليل همين مسأله عادي شدن روابط و رسيدن به نوعي روزمرگي از هم پاشيده مي شوند. زن و شوهر بايد قدر زندگي زناشويي خود را بدانند.بايد توجه کنيد که زندگي قرارنيست هميشه بر وفق مراد شما باشد.روزهاي خوب و بد هميشه وجود دارند و اين حقيقت زندگي است. پس سعي کنيد به هنگام بروز نارضايتي ها در زندگي صبر را پيشه ي خود کنيد و کوچکترين بهانه را دستاويزي براي دعوا قرار ندهيد. سعي کنيد همراه با هم روزهاي سخت را تحمل کنيد و همچون روزهاي شيرين ،درسختي ها نيز با هم باشيد . به خاطر داشته باشيد که شما ازدواج کرده ايد که يک تن شويد و همه چيزتان با هم مشترک شود ، نه اينکه تبديل به رقبايي شويد که همواره در حال حسادت ونيش و کنايه زدن به يکديگر هستند. همانطورکه از همسرتان توقع داريد بعضي از کارها را بکند يا نکند، به او نيز اجازه دهيد همين توقع را از شما داشته باشد. ولي توقعات بي جايي از همسرتان نداشته باشيد. زن و شوهر حتي مي توانند در ميان جمع بدون بيان کلمه يي ، فقط با اشاره و طرز نگاه يکديگر را تشويق و حمايت کنند و به اين ترتيب به هم بفهمانند که علي رغم تمام مشکلات و اختلافات يکديگر را دوست دارند ودرک مي کنند.
10 ـ تا جايي که مي توانيد از يکديگر انتقاد نکنيد.البته راهنمايي و گوشزد کردن ايرادات طرف مقابل با انتقادات بي جا فرق مي کند. انتقاد مستقيم اغلب سبب رنجيدگي خاطرطرف مقابل مي شود. بهتر است نکات مورد نظرمان را در لفافه و به صورتي کاملاً غير مستقيم به همسرمان بگوييم. چرا که شرط اول زندگي مشترک ، پذيرفتن بدون قيد و شرط يکديگر است . حتماً نسبت به هم اعتمادداشته باشيد. در غير اين صورت عشق و علاقه ي واقعي ميان شما شکل نخواهد گرفت . هميشه و تحت هر شرايطي براي کمک به همسرتان آماده باشيد. مگرقرار نيست شما بهترين دوست اوباشيد؟ پس توجه به او ، نيازهايش و درک شرايط او را در اولويت کارهاي خود قرار دهيد.
منبع:نشريه 7 روز زندگي ،شماره 91
/ج
