امتحان و سلامت روان دانشآموزان
نکاتي درباره بهداشت رواني در ايام امتحانات
دانشآموز بايد در طول سال، درس بخواند تا در ايام نزديک به امتحان، مجبور نشود با بيخوابي و نگراني و در شرايط روحي نامطلوب بيش از حد توان خود فعاليت کند. اگر توجه داشته باشيم که استعداد همه افراد يکسان نيست، دانشآموز را به علت آنکه نمره امتحانياش از نمره دانشآموز ديگري کمتر شده، ملامت نخواهيم کرد بلکه بر عکس به خاطر وظيفه شناسي او براي درس خواندن و انجام تکاليفش احساس رضايت و امتنان خواهيم داشت. هر امتحان، در واقع آزموني است که به صورت مسابقه برگزار ميشود. بنابراين موفقيت در کنکور يا ساير امتحانات فقط به ميزان فعاليت داوطلب ارتباط ندارد بلکه به فعاليت داوطلبان ديگر و استعدادهاي آنها نيز ارتباط دارد. بنابراين به هيچ عنوان منطقي نيست که خانوادهها روي فرزندان خود فشار روحي بيجا وارد کنند و آنها را گرفتار نگرانيهاي مضاعف و آزاردهنده نمايند. به طور خلاصه وظيفه دانشآموز يا داوطلب کنکور، درس خواندن، تلاش کردن و جديت است؛ اما اگر وظيفه خود را به خوبي انجام داده ولي نتيجه امتحان باب ميل او نيست، نبايد اين موضوع وسيلهاي براي سرزنش او قرار گيرد. از طرف ديگر اين سوال براي آنها و خانوادههايشان مطرح ميشود که مناسبترين و بهترين شيوه برخورد با آنان چگونه است؟ در اينجا به صورت مختصر، اما کاربردي مطالبي را بيان ميکنيم که هم براي خانوادهها و هم براي فرزندان آنها مفيد خواهد بود.
فشارهاي عصبي موجب بروز استرس شده و نتايج بسيار منفي از جمله آثار فيزيولوژيکي مانند حساسيت به بيماريهاي معمولي، بيماريهاي قلبي و زخم معده، آثار رواني مانند محروميت و تهاجم، اضطراب، افسردگي، فرسودگي و پريشاني، آثار شناختي مانند تقليل نيروي تمرکز، حافظه ضعيف و اغتشاش فکري و آثار رفتاري مانند انجام کار نامناسب و غيبت را موجب ميشوند.
براي مقابله با استرس و اضطراب در ايام امتحان و آزمون بايد نکاتي را مورد توجه قرار داد که شامل اقدامات کوتاه مدت و بلند مدت است.
اقدامات کوتاهمدت در مقابله با استرس
برنامهريزي تحصيلي: اين مورد از مهمترين عوامل تخفيف فشار عصبي است. چنانچه برنامهريزي بلندمدت با دقت و به نحو سنجيده انجام شود، بدون ترديد برنامههاي ميان مدت و کوتاه مدت در مسير مطلوب حرکت خواهند کرد. برعکس اگر برنامهريزي بلندمدت به طور صحيح انجام نشود کليه برنامههاي ميان مدت و کوتاه مدت دچار اغتشاش شده و نتيجه مسلم آن بروز استرس شديد در دانشجو است.
مديريت زمان: در اين رابطه بايد گفت که انسان بهطور کلي داراي يک محدوديت زماني 24 ساعته است که هر شخصي آن را به نحوي ميگذارند. بدون ترديد اگر برنامهريزي زماني درستي وجود داشته باشد و هر چيزي در جاي خود انجام شود، اختلاط و تداخل مسايل در اداره يا امور زندگي و تحصيلي به وجود نخواهد آمد و از بروز هرج و مرج در کارها جلوگيري خواهد شد. با اجراي مديريت زمان علاوه بر اينکه «برنامههاي پرشتاب» از بين خواهند رفت، هرگونه کار و برنامهاي در آرامش کامل اجرا خواهد شد.
تغذيه صحيح و ورزش: آنچه که در فصل امتحانات براي طبقه در حال تحصيل بسيار مورد تاکيد قرار دارد، تغذيه صحيح و ورزش کردن است. افرادي که ورزش ميکنند در بالا بردن آستانه تحمل فشار عصبي خود موفق هستند و اين کار بايد طبق برنامه و به طور مرتب انجام شود تا بتوان با دفع سموم بدن به تعادل و آرامش رسيد.
تمدد اعصاب و مراقبه: آموزش تمدد اعصاب يا آرميدگي و يا آرامبخشي عضلاني و مراقبه و تمرکز، تکنيکهاي بسيار مفيدي براي جايگزين کردن هيجانات عصبي و تنشي و احساسات با وضعيت آرام و ملايم هستند که بايد به وسيله متخصصان و با شيوههاي اصولي و صحيح به کار گرفته شوند تا آثار خود را ظاهر سازند.
تغيير تدريجي عکسالعملهاي رفتاري شناختي به فشار عصبي: اين روش بر اين نکته تاکيد دارد که وقتي نميتوانيم دنياي اطراف خود را عوض کنيم، لااقل ميتوانيم عکسالعملهاي خود را تغيير داده و آنها را اصلاح کنيم و توانايي خود را در برخورد با فشارعصبي افزايش دهيم. در فصل امتحانات، ايجاد جو ساکت و آرام اهميت دارد و در عوض از شرکت در مهمانيها و ديدن و شنيدن برنامههاي تلويزيوني و راديويي- که از عوامل تخريب آرامش دانشآموز هستند- بايد تا حد امکان پرهيز کرد. حالات رفتاري مناسب والدين موجب ميشود که فرزندان در حال تحصيل آنها در فصل امتحانات از آسودگي فکري بيشتري برخوردار شوند.
اقدامات بلندمدت در مقابله با استرس
تقويت مباني ديني: دورکيم ميگويد: «انسان موجودي دينورز است و انسان دينورز قدمتي بيشتر از انسان هوشورز دارد». تحقيقات ثابت کرده که ايمان راسخ و داشتن اعتقادات ديني در حفاظت فرد در مقابل تنشها و وسوسههاي شيطاني بيشترين تاثير را دارد. امروزه پزشکان براي معالجه بيماران رواننژند و روانپريش، تلاش در جهت استحکام استوانههاي ديني فرد را در مرحله اول اهميت قرار ميدهند و به کار بردن دارو را به عنوان روشي مکمل ميدانند که به بيمار کمکي سطحي و موقتي ميکند. اجرا کردن دستورات الهي و سنتهاي نبوي در دفع فشار عصبي اهميتي به سزا دارد به طوري که فرد در برابر شديدترين ضربات عصبي چون درخت تناوري استوار ميايستد. خدامحوري به جاي خود محوري، تقويت ايمان و تلقين اين موضوع که «... انسان خسرانپذير است مگر اينکه ايمان، عمل صالح و کشف سنتهاي الهي و در نهايت صبر چون او را از گزند بليات و نوسانات روحي حفظ نمايد...» (سوره والعصر).
معتدل بودن: به عقيده فردريک پرلز انسان معتدل، انسان اين مکان و اين زمان است. به عقيده او انسان با احساس ايمني در لحظه هستي زندگي ميکند و در مييابد که تنها واقعيت همين لحظه است و نيازي به نگريستن به پس و پيش ندارد. انسان معتدل زنداني رويدادها و اوهام نيست، بلکه نقاط ضعف و قدرتش را ميشناسد و ميپذيرد.
خروج از محدوديت: نفي هميشگي استرس امکان ندارد مگر اينکه فرد از محدوديتهاي خود بيرون آيد. اين محدوديتها ميتوانند شامل بينشهاي محدود، خودخواهيها، رقابتهاي مادي بيمورد و ستيز مداوم با خود و اطرفيان باشد. با خروج از محدوديت، فرد در مدار ديگري قرار ميگيرد و عرفان و مسايل عرفاني را مورد توجه قرار ميدهد. آميختن باعرفان اسلامي و آنچه در دين اسلام آمده از جمله دستورات زندگي و شيوههاي رفتاري موثرترين عوامل دفعکننده استرس هستند و انسان را روئين روان ميسازند.
منبع:www.salamat.com
/ع