در انتظار مهدى(عج)

انتظار؛ فضيلت، معنا و شرايط موضوع بحث راجع به قطب عالم امكان، محور عالم وجود، واسطه بين عالم غيب و شهود، حضرت بقيةاللَّه(ع) بود. قبلا گفتيم كه خليفه عالم وجود بايد داراى دو جنبه باشد؛ يك جنبه » يلى‏الحقى«...
چهارشنبه، 29 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در انتظار مهدى(عج)

  در انتظار مهدى(عج)
در انتظار مهدى(عج)


 






 
انتظار؛ فضيلت، معنا و شرايط موضوع بحث راجع به قطب عالم امكان، محور عالم وجود، واسطه بين عالم غيب و شهود، حضرت بقيةاللَّه(ع) بود.
قبلا گفتيم كه خليفه عالم وجود بايد داراى دو جنبه باشد؛ يك جنبه » يلى‏الحقى« و يك جنبه » يلى‏الخلقى« كه از جنبه يلى‏الحقى استفاضه و از جنبه يلى‏الخلقى افاضه كند . مثل ترانس برق كه واسطه است بين نيروگاه و لامپهاى روشنايى.
در اين مقاله موضوع بحث، فضيلت انتظار، معنى انتظار و شرايط انتظار است. اولاً اين عقيده و ايده شيعه است كه منتظر حضرت بقيةاللَّه، روحى له الفداء، است. رواياتى در اين زمينه هست كه چند نمونه را خدمت شما عرض مى‏كنم. مجموع رواياتى كه از نبى‏اكرم(ص ( تا امام حسن عسكرى(ع) راجع به انتظار و فضيلت انتظار و اجر و ثواب منتظران رسيده 99 روايت است. در يكى از اين روايات كه از حضرت امام صادق(ع) نقل شده چنين آمده است : » المنتظر لأمرنا كالمتشحطّ بدمه فى سبيل‏اللَّه«؛ 1 كسى كه منتظر فرج امام زمان(عج ( باشد مثل كسى است كه در راه اسلام در خون خودش غلتيده است. كسى كه در راه اسلام به شهادت برسد چه اجر و مقام و ثوابى دارد؟ كسانى هم كه منتظر امام زمان(عج) هستند همين اجر و ثواب را دارند.
روايت ديگرى نيز از حضرت صادق(ع) نقل شده كه مى‏فرمايد: » إعلموا أنّ المنتظر لهذ الأمر له مثل اجر الصائم القائم.«؛ 2 كسى كه منتظر امام زمان باشد اجر و مزدش همانند اجر و مزد كسى است كه هميشه در حالت صيام مشغول نماز باشد؛ يعنى روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
در روايت ديگرى امام جواد(ع) مى‏فرمايد: » أفضل أعمال شيعتنا انتظار الفرج«؛3 بهترين اعمال شيعه ما انتظار فرج امام زمان(عج) است.
روايت ديگرى است از رسول اكرم(ص). براساس اين روايت آن حضرت روزى در حالى كه در بين جمعى از اصحاب نشسته بودند، فرمودند: »أللّهم لقّنى إخوانى«؛ خداوندا، برادران مرا به من برسان! عرض كردند: »يا رسول‏اللَّه! برادران شما چه كسانى هستند؟« حضرت فرمودند: »برادران من آن كسانى هستند كه در زمان خليفه دوازدهمى من حضرت بقيةاللَّه قرار مى‏گيرند و منتظر آن آقا هستند.« عرض كردند: » يا رسول‏اللَّه! ما در برابر شما شمشير مى‏زنيم، قرآن در بين ما نازل شده است، ما برادران شما نيستيم و آنهايى كه صدها سال يا هزارها سال ديگر مى‏آيند، آنها برادران شما هستند؟« حضرت فرمودند: » شما مرا مى‏بينيد، معجزات مرا مى‏بينيد، در جلسات من حاضريد و حرفهاى مرا مى‏شنويد ولى آنها در حالى به من ايمان مى‏آورند كه مرا نديده ‏اند. آنها برادران من هستند لكن شما اصحاب من هستيد.«4و اين بزرگ‏ترين مقام است براى شيعه ‏اى كه حالت انتظار در وجودش باشد .
روايت ديگرى است از حضرت على(ع). ايشان مى‏فرمايد: »أفضل عبادة المؤمن إنتظار فرج‏اللَّه«؛5 برترين عبادتى كه از مؤمن صادر مى‏شود، انتظار فرج است .
انتظار امام زمان(عج) افضل همه عبادات است، خواه عبادت اعتقادى باشد خواه عبادت با اركان و اعضاء بدن.
حضرت سجاد(ع) نيز درباره فضيلت انتظار مى‏فرمايد: »إن أهل زمان غيبته القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل من أهل كلّ زمان«؛ كسانى كه در زمان غيبت قائل به امامت حضرت بقيةاللَّه و منتظر ظهور آن حضرت هستند، از اهل همه زمانها افضل هستند.
بعد مى‏فرمايد: »لأن اللَّه تعالى ذكره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة«؛6 اين طايفه افضل از همه هستند؛ زيرا خداوند عقل و فهم آنها را كامل كرده است به گونه‏اى كه غيبت و ظهور نزدشان مساوى است؛ يعنى جداً به وجود مقدس حضرت بقيةاللَّه و عدم مصلحت در رؤيت و شناخت حضرت معتقدند. اگر چه آن حضرت در بين اجتماع هستند و ما ايشان را مى‏بينيم و ايشان ما را مى‏بيند، لكن ما ايشان را نمى‏شناسيم؛ مانند برادران حضرت يوسف(ع) كه آن حضرت را مى‏ديدند اما نمى‏شناختند كه اين برادرشان است و بعد از كشف حجب معلوم شد كه برادرشان است.
در روايت آمده است كه: »مثل شما با امام زمان مثل برادران يوسف با برادرشان است.«7 نه اينكه امام زمان در پس پرده‏اى باشد يا يك جاى مخفى باشد و كسى ايشان را ملاقات نكند. اين حسابها نيست. حضرت در اجتماعات هستند و كسى آن بزرگوار را نمى‏شناسد. معناى غيبت، عدم حضور نيست. معناى غيبت، عدم شناخت است. غيبت در لغت به هر دو معنا آمده است؛ هم به معناى عدم حضور و هم به معناى عدم شناخت، اما غيبت آن حضرت به معناى عدم شناخت ايشان است و گرنه آن حضرت در بين ما هستند.
در روايتى كه از نايب امام زمان(ع) محمد بن عثمان عمرى نقل شده، آمده است: »واللَّه إنّ صاحب هذا الأمر ليحضر الموسم كل سنة، يرى الناس و يعرفهم و يرونه ولا يعرفونه.«؛8حضرت صاحب‏الامر هر سال در اجتماع حج حضور مى‏يابد. آن حضرت مردم را مى‏بيند و مى‏شناسد اما مردم او را مى‏بينند و نمى‏شناسند.
روايت ديگرى است از معصوم(ع) كه مى‏فرمايد: »المنتظر للثانى عشر كالشاهر سيفه بين يدى رسول‏اللَّه يذبّ عنه«؛9كسى كه منتظر امام دوازدهم باشد مثل كسى است كه شمشير دست بگيرد و از نبى‏اكرم(ص) دفع دشمن بكند. كسى كه شمشير داشته باشد و از نبى‏اكرم(ص) دفع دشمن بكند چه ثواب و اجر و مقامى دارد؟ كسانى كه منتظر امام زمان هستند، چنين اجر و مقامى برايشان هست.
اميرالمؤمنين(ع) مى‏فرمايد: »دولت ما آخرين دولتهاست«؛10 يعنى هر صنفى از اصناف بنى‏آدم حكومت و رياست و زمامدارى مى‏كنند تا بفهمند كه نمى‏توانند اجتماع را اصلاح بكنند و لذا زمانى كه حضرت بقيةاللَّه تشريف آوردند و اصلاح كردند نگويند كه اگر حكومت به دست ما هم مى‏رسيد همين كار را مى‏كرديم. اگر چنانچه يك طايفه، دو طايفه به حكومت برسند، يك قشر، دو قشر از اجتماع به حكومت و رياست و زعامت نرسند و امام زمان بيايند؛ موقعى كه حضرت عدل واقعى را پياده كردند آن قشر مى‏گويند اگر ما هم بوديم همين كار را مى‏كرديم؛ امام زمان(عج) كار خاصى نكرده‏اند. لذا تمام اقشار و تمام اصناف بايد بيايند به حكومت برسند و بفهمند كه حنايشان رنگى ندارد. نمى‏توانند اجتماع را اصلاح بكنند. موقعى كه آن حضرت تشريف آوردند و اجتماع را اصلاح كردند ديگر نگويند اگر ما هم بوديم همين كار را مى‏كرديم . تا معلوم شود يك قدرتى ماوراء قدرت بشرى، حاكم بر اجتماع است .
امام محمد باقر(ع) نيز در اين‏باره مى‏فرمايند: »ما ضرّمن مات منتظراً لأمرنا ألاّ يموت فى‏وسط فسطاط المهدى و عسكره«11كسى كه منتظر ظهور امام زمان(ع) و قبل از ظهور از دنيا برود ضرر نكرده كه در خيمه‏گاه مهدى و سپاهيان او از دنيا نرفته است؛ زيرا همين انتظارشان براى فرج امام زمان(ع) داراى اجر و مقام است .
امام صادق(ع) در روايتى مى‏فرمايد: » إذا قام أتى المؤمن فى قبره فيقال له : يا هذا إنّه قدظهر صاحبك! فإن تشأ أن تلحق فالحق، و إن تشأ أن تقيم فى كرامة ربّك فأقم «؛12بعد از اينكه حضرت تشريف آوردند به مؤمنانى كه در قبرند گفته مى‏شود : » صاحب شما آمد، مى‏خواهى بلند شو؛ رجعت كن، بيا محضر حضرت، مى‏خواهى هم استراحت كن؟ اختيار با شماست.« يكى از عقايد شيعه اين است كه بعد از اينكه حضرت آمدند رجعتى خواهد بود. اصل رجعت دو قسم است: يكى رجعت صغرى و ديگرى رجعت كبرى. رجعت صغرى در زمان بقية اللَّه‏ الاعظم(ع) است؛ يعنى در زمان حضرت عده ‏اى زيادى از انبيا و مؤمنان زنده مى‏شوند و در پيشگاه آن حضرت شمشير مى‏زنند. رجعت كبرى در زمان رجعت حضرت اميرالمؤمنين(ع) است. موقعى كه حضرت على(ع) و بعد از حضرت بقيةاللَّه آمدند رجعت كبرى شروع مى‏شود و اين‏كه چند سال طول مى‏كشد، بماند13.
روايت ديگرى است از امام صادق(ع) ايشان مى‏فرمايد: »من دين الائمة الورع والعفة والصلاح و انتظار الفرج«14؛ مؤمن كسى است كه با ورع باشد، واجبات را انجام دهد و محرمات را ترك كند؛ تقوى داشته باشد؛ عفت داشته باشد؛ نجابت داشته باشد و هم منتظر امام زمان(عج) باشد . ي كى از علائم و مشخصات مؤمن انتظار فرج امام زمان(عج) است .
روايتى است از امام حسن عسكرى(ع) مى‏فرمايد: » مثله فى هذه الأمّة مثل الخضر، عليه‏السلام، و مثله كمثل ذى‏القرنين«؛ مثل امام زمان(عج) در زمان غيبت مثل خضر است. حضرت خضر(ع) الآن موجودند ولى نمى‏دانيم كجا هستند. امام زمان(عج) هم همينطور هستند. همانطور كه معتقديم حضرت خضر(ع) زنده و حاضر است؛ امام زمان(عج) هم به همين نحو زنده هستند و در اجتماع هستند. بعد حضرت مى ‏فرمايند: » واللَّه ليغيبنّ غيبة لاينجو فيها من التهلكة إلاّ من يثبته اللَّه على‏القول بامامته و وفّقه للدعاء بتعجيل فرجه«15؛ قسم به ذات احديت، فرزند من غيبتى خواهد داشت كه در آن نجات پيدا نمى‏كند از هلاكت مگر كسى كه تقوى پيشه كند و قائل به امامت آن حضرت باشد و دعا براى تعجيل فرج بكند. اگر اين سه حالت و اين سه بعد در وجودش بود، اين شخص اهل نجات است.
روايتى است از حضرت رسول اكرم(ص) كه مى‏فرمايند: »أفضل العبادة إنتظار الفرج«16؛ برترين عبادتها انتظار فرج است. اگر حالت انتظار در كسى باشد ثواب عبادت در نامه اعمال وى ثبت مى‏شود. مثل كسى كه با وضو مى‏خوابد. اين شخص خواب است اما ثواب عبادت برايش مى‏نويسند. حالت انتظار داشتن هم همينطور است.
در روايت ديگرى است كه حضرت فرمودند: » أفضل أعمال أمّتى إنتظار الفرج«17؛ بهترين اعمال امت من منتظر فرج امام زمان(عج) بودن است.
در روايت ديگرى هم داريم: » افضل العبادة الصمت و انتظار الفرج«؛18 بهترين عبادات اين است كه انسان زبانش را كنترل كند؛ مراقب زبانش باشد. فكر كند بعد سخن بگويد و منتظر فرج باشد.
پدرى به پسرش دستور داد كه »امروز از صبح تا آخر شب آنچه گفته ‏اى يادداشت كن و شب به من بگو«. پسر قبول كرد و نوشت. ديد خيلى زياد مى‏شود. تا ظهر چند صفحه ‏اى پر شد. ديگر تا شب ننوشت. شب كه شد پدرش گفت: »چه شد، چه كردى؟« پسر گفت: » نتوانستم همه را يادداشت كنم«. پدر گفت: »چرا نتوانستى؟« گفت: »تا ظهر نوشتم. چند صفحه شد. ديدم اگر بخواهم تا شب بنويسم، دفترچه مى‏شود.« پدر گفت: »اين كار را از تو خواستم تا به تو بفهمانم كه گفتار يك روزت را نمى‏توانى براى پدرت بگويى. گفتار يك عمرت را چطور مى‏خواهى براى خدا بگويى و حساب پس بدهى؟« اين مطالبى كه از زبان ما صادر مى‏شود، همه پرونده مى‏شود. صريح آيه قرآن است: »ما يلفظ من قول إلاّ لديه رقيب عتيد«19همه آنچه مى‏گوييم، از شوخيها و جديها و مزاحها، ثبت مى‏شود و به همه اينها بايد جواب بدهيم . آخرت يك روز طولانى است، 50 هزار سال، 500 هزار سال بايد بايستيم و جواب 70 سال عمر را بدهيم. زبان چيز عجيبى است. بايد بسيار دقت كنيم .
روايت ديگرى است كه حضرت رسول اكرم (ص) فرمودند: »سيأتى قوم من بعدكم الرجل منهم له أجر خمسين منكم«؛ قومى پس از شما مى‏آيد كه اجر يك نفر از آنها با اجر 50 نفر از شما كه اصحاب من هستيد برابر خواهد بود. يك عده‏اى در آخر الزمان مى‏آيند كه اجر و مزد اعمال آنها مطابق 50 نفر از شما است. عرض كردند، »يا رسول‏اللَّه، نحن كنّا معك ببدرٍ و أحدٍ...«؛ يا رسول ‏اللَّه! ما در جنگ بدر واحد كمك شما و قرآن بوديم و يارى مى‏كرديم، آن وقت يك عده‏اى در آخرالزمان مى‏آيند كه اجرشان با اجر 50 نفر ما برابر است؟« حضرت فرمودند: »بله، اگر شما در ناراحتيها و فشارهايى كه آنها واقع مى‏شوند واقع مى‏شديد، تحمل نداشتيد20. در آخرالزمان فشارها و ناراحتيها شديد است. اينان در برابر اين فشارها و ناراحتيها صبر و تحمل مى‏كنند و دست از عقايدشان برنمى‏دارند .
روايت ديگرى است از امام سجاد(ع). آن حضرت مى‏فرمايند: » من ثبت على ولايتنا فى غيبة قائمنا أعطاه اللَّه أجر ألف شهيد مثل شهداء بدر و أحد«؛ كسى كه در زمان غيبت كبرى و آخرالزمان، ثابت قدم باشد اجر و مزدش برابر اجر و مزد هزار شهيد است 21 . روايت معتبر است. كسى كه در زمان غيبت عمل به وظيفه بكند واجباتش را انجام دهد و محرمات را ترك كند و ظواهر شرع را - كما هوحقّه - طبق وظائفش انجام دهد اجر هزار شهيد در نامه عملش ثبت مى‏شود. روايات در اين زمينه زياد است. ديگر روايات هم به همين مضامين و منوال است.
براى آنكه بدانيم منتظر واقعى كيست و اين روايات در شأن چه كسانى است، ابتدا انتظار را معنا مى‏كنيم. آيا همين كه بنشينيم و ادعا كنيم كه منتظر امام زمان (عج) هستيم كافى است؟ همين انتظار است؟ آيا اين همه ثواب كه ائمه اطهار(ع) و نبى‏اكرم (ص) فرموده‏اند، براى كسانى است كه مى‏نشينند و مى‏گويند: »ما منتظريم« و هر كارى هم كه دلشان مى‏خواهد مى‏كنند و هر راهى هم كه دلشان خواست مى‏روند؟؟ ؟؟؟؟
انتظار؛ يعنى انزجار از وضع موجود و تقاضاى حالت مطلوب‏تر. مثلاً شخصى مريض است، حالش خيلى بد است و اطرافيان او اميدوارند كه حالش بهتر شود. مى‏گويند منتظريم حالش خوب شود. پس انتظار؛ يعنى از حال فعلى ناراضى‏ام و يك وضع مطلوب‏تر را مى‏خواهم. اين معناى انتظار است. مثلاً پسرش رفته است سفر. سؤال كنى مى‏گويد: »از نيامدنش خيلى ناراحتم، اما منتظرش هستم«؛ يعنى من از اين غيبت او ناراضى و ناراحتم و منتظرم كه او برگردد و حالم بهتر شود. يا اينكه مثلاً تاجرى است كه از نظر تجارى وضع خوبى ندارد و بازارش كساد است. مى‏پرسيم »وضعتان چه طور است؟« مى‏گويد: » وضع خوبى نداريم، اما منتظريم خوب شود. خبر داده‏اند كه وضع خوب مى‏شود، ما هم منتظريم كه وضع خوب شود«؛ يعنى كاملاً از وضع كنونى ناراضى است و منتظر وضع بهترى است. آيا كسانى كه منتظر امام زمان (عج) هستند همين حالت را دارند؟ واقعاً از وضع فعلى خود و جامعه ناراضى‏اند. اگر انسان با كسانى كه ايجاد فساد مى‏كنند، ولگرد هستند، معصيت مى‏كنند، اسير هواى نفس هستند، ارتباط داشته باشد، از وضع فعلى كه الآن جامعه دارد، راضى باشد، انتظار معنا ندارد.
انتظار معناى مركبى دارد: نفى و اثبات. عدم رضايت از وضع فعلى و انتظار وضع بهتر. انتظار؛ يعنى آماده باش براى يارى امام زمان(عج). منتظرم، يعنى وجودم كلاً در انتظار بقية اللَّه‏ الاعظم (ع) است كه بيايد و انقلاب جهانى ايجاد بكند. امام زمان(عج) كه مى‏آيد انقلاب مملكتى و مقطعى نمى‏كند، بلكه انقلاب ايشان، انقلابى در كل جهان است. يعنى انقلابى مى‏كنند كه از حضرت آدم(ع) تا به حال كه شش يا هفت هزار سال، كمتر يا بيشتر از آن مى‏گذرد چنين انقلابى ايجاد نشده است. انقلابى كه ايشان ايجاد مى‏كنند يك انقلاب جهانى است. پس افراد خاصى مى‏توانند با حضرت همكارى بكنند و قدرت دارند كه از اعوان و انصار حضرت بقيةاللَّه باشند.
معناى انتظار عدم رضايت از وضع فعلى و كمال اشتياق به پياده شدن عدل الهى در سراسر جهان است. حال چه كسانى منتظرند؟ منتظران بايد كسانى باشند كه مهذّب باشند، خودشان را اصلاح كرده باشند. من كه مرتكب صدها گناه مى‏شوم، مرتكب صدها جنايت مى‏شوم و عشق و علاقه به فساد مى‏ورزم، چه طور مى‏توانم بگويم كه منتظر آقا هستم؟ منتظرم كه بيايند گردن مرا بزنند؟ چون حضرت كه مى‏آيند، مبارزه با فساد مى‏كنند. مى‏خواهند عدل واقعى و عدل الهى را در سراسر دنيا، پياده بكنند. ريشه‏هاى فساد را از بين ببرند. وقتى كه وجود انسان سرطانى باشد، وقتى عضوى سرطانى باشد، قابل معالجه نيست. بايد قطع شود .
پس انسان بايد خودش را اصلاح كند. حضرت كه بيايند دو انقلاب مى‏كنند، انقلاب درونى و انقلاب بيرونى. انقلاب درونى را از هم اكنون بايد شروع كنيم. انسانى كه مى‏خواهد بگويد منتظر امام زمان (عج) است و مى‏خواهد از منتظران باشد و اين روايات شامل حال او بشود، بايد مشغول تهذيب باشد » قد أفلح من زكّها«22رستگارى در پرتو تزكيه است؛ يعنى اول تخليه بكند و بعد هم تحليه. اول صفات رذيله را از خودش دور كند و بعد هم صفات حميده را در خودش به وجود بياورد. الآن هم كسانى كه محضر حضرت مشرفند پنج طايفه هستند: اوتاد، نجبا، نقبا، رجال‏الغيب، و صلحا و در هر كدام از اين طايفه‏ها هم عده زيادى هستند. اينان هم از آب و خاك و از اولاد آدم هستند اما با رشد، تقوى، تهذيب، خودسازى و حاكميت اسلام بر وجودشان، به اين تقرب رسيده‏اند وتشرف اختيارى محضر حضرت پيدا كرده‏اند. پس شرط منتظر بودن اين است كه انسان خودسازى بكند.خدا مى‏داند كه دامن همه ما آلوده است؛ بزرگ و كوچك ندارد. هيچ كدام ما معصوم نيستيم. خدا شاهد است كه اگر توبه از اعمال گذشته بكنيم و عزم و جزم بر ترك معصيت در آينده داشته باشيم و واجبات را اول وقت انجام بدهيم و توسلات به حضرت بقية اللَّه داشته باشيم، ان ‏شاءاللَّه همه ما از منتظران و مورد عنايت حضرت خواهيم بود .
خدايا قسمت مى‏دهيم به عزت محمد و آل محمد فرج امام زمان را نزديك بگردان!
موانع ظهورشان را برطرف بگردان!
خدايا قلوب ما را هم به نور ايمان و تقوى و ولايت و خلوص بيش از پيش منور بفرما!
خدايا رفع ظلم و ناراحتى و طغيان‏گرى از مسلمان‏ها بفرما!
شر اشرار را به خودشان برگردان!
خدايا قسمت مى‏دهيم به عزت محمد و آل محمد راه نجاتى براى مسلمانان فلسطين فراهم بفرما!
خدايا قسمت مى‏دهيم به عزت محمد و آل محمد اسامى همه ما را در طومار اصحاب و انصار امام زمان(عج) ثبت و ضبط بگردان !

پى ‏نوشتها
1 . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص123 .
2 . الكلينى، محمدبن يعقوب الكافى، ج2، ص222 .
3 . بحارالانوار، ج51، ص156، ح1 .
4 . همان، ح52، ص123 .
5 . همان، ص131 .
6 . همان، ج36، ص386 .
7 . الطوسى، محمدبن الحسن، كتاب الغيبه، ص222 .
8 . همان، ص221 .
9 . همان، ج52، ص129، ح24 .
10. همان، ج52، صص338-339، ح83 .
11. الكلينى، محمدبن يعقوب، همان، ج1، ص372 .
12. المجلسى، محمدباقر، همان، ج53، ص91 .
13. ائمه(ع) در زمان حضرت بقيةاللَّه برنمى‏گردند. فقط از آن جهت كه امام را امام بايد غسل دهد و نماز بخواند و كس ديگرى امكان ندارد، حضرت بقيةاللَّه بعد از 7 سال كه هر سالى 10 سال مى‏شود كه 70 سال مى‏شود شهيد مى‏شوند »ما منا إلا مقتول او مسموم«، حضرت ابا عبداللَّه(ع) رجعت مى‏كنند و غسل و كفن ايشان را برعهده مى‏گيرند و برايشان نماز مى‏خوانند و ايشان را تدفين مى‏كنند. ائمه(ع) در زمان حضرت على(ع ) رجعت مى‏كنند .
14. المجلسى، محمدباقر، همان، ج52، ص122 .
15. همان، ص24 .
16. الصدوق، محمدبن على بن الحسين، كمال‏الدين و تمام‏النعمة، ج2، ص377، ح1 .
17. المجلسى، محمدباقر، همان، ج52، ص128، ح21 .
18. همان، ج68، ص96 .
19. سوره ق (50) آيه18 .
20. همان، ج52، ص130 .
21. همان، ص125 .
22. سوره شمس (91) آيه 9 .
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : Aamirpetrucci0261
ae



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط