آيين کنفوسيوسي ؛نگاهي از فراز (3)
نويسندگان:علي موحديان عطار*
احمد شاکرنژاد *
احمد شاکرنژاد *
آيين ها وآداب
مناسک اين آيين درابتدا همان جنبه اجتماعي آداب داني يا لي بود؛اما در دوره هان و بعد از آن، از آداب اخلاقي فراتر رفت وشامل آيين هاي عبادي ودين ورزانه نيز شد. تاکيد کنفوسيوس برداشتن رفتارحسنه با خويشان، والدين و اجداد وهمچنين تکريم آسمان باعث شد که کيش کهن نيا پرستي و نيايش بردن به درگاه خداي آسمان جاني دوباره گيرد ودر سير تاريخي اين آيين استمرار يابد.حاکمان چين نيزکه خود را حافظان فرمان هاي آسماني مي دانستند، خصوصا در دوره هان، به برگزاري اين آيين ها کمک زيادي کردند. کيش حکومتي اي که دردوره هان ايجاد شد وخود رامنسوب به تعاليم کنفوسيوس مي دانست، اعتقاد به رب النوع ها را احيا وآيين هايي را براي پرستش اين خدايگان وضع کرد وامپراتور به عنوان واسطه فيض،آن آيين ها را انجام مي داد.اين مراسم که براي پرستش خورشيد وماه وارواح زمين و آسمان انجام مي گرفت، همراه با نثار قرباني درحضور جمعي خاص از صاحب منصبان بود.امروزه مي توان در پکن اماکني را يافت که سابقاً درآنها اين مراسم انجام مي شده است. درحلقه هايي نيز تکريم کنفوسيوس به عنوان معلم اول چنان رونق گرفت که علاوه برساختن مجسمه او وانجام مراقبه درحضور مجسمه اش، قرباني نيز نثارش مي کردند(چينگ،1383:-100-102).
نياپرستي نيز از جمله مراسم کهني بود که با تاکيد کنفوسيوس براحترام به والدين وخويشان، با مناسک ديني اين آيين امتزاج يافت. مناسک نياپرستي با توجيهات کنفوسيوسي آن هنوز هم در کنج برخي خانه هاي چيني،تايواني وکره اي، درمحل عبادات اجداد،انجام مي گيرد.اين مراسم که قبل از اعمال ممنوعيت درچين کمونيستي در معابد اجداد ويا درمحل دفن آنها نيز انجام مي شد، معمولاً با نثار نوشيدني وغذا و ابراز تواضع واحترام به صورت سجده ويا سکوت ومراقبه درمقابل الواحي که نام نياکان برآنها نقش بسته ويا درمقابل عکس آنان انجام مي گيرد.(همان: 103).
مراسم بلوغ يا جشن تکليف نيز بين چهارده تا بيست سالگي برپا مي شود. به اين شکل که والدين معبد يا منزلي را براي اجراي مراسم انتخاب مي کنند وبعد از شروع مراسم،افراد پشت سربزرگ خانواده داخل مي شوند. سپس لباسي تشريفاتي برتن نوجوان کرده ونامي جديد براي او انتخاب مي شود. بعد از آن با نثار خيرات، آن فردبه نياکانش معرفي مي شود (Hoobler,2004:92-93). درامر ازدواج، فرزندان حق انتخاب ندارند و والدين تصميم گيرنده اند. با ازدواج به سبک کنفوسيوسي عروس عملاً جزئي از خانواده داماد مي شود. پس از انجام مراسم ومعرفي عروس به نياکان خانواده داماد، او با آن خانواده زندگي خواهد کرد وبايد به مادر و پدر جديد خود احترام بگذارد وبه آنان خدمت کند (Ibid,93-94).
مراسم تدفين، مراسم تبديل شدن به «نيا» ورفتن به ميان نياکان است .فرد در گذشته با اين مراسم که تشريفات زيادي دارد.به نوعي مقدس مي گردد وشايسته احترامي مي شود که مختص اجداد است.اين مراسم شامل اعمالي چون تطهير ميت، پوشاندن لباس قبريا نوعي کفن چندتکه به او، قرار دادنش در تابوت وبه خاک سپاردن جسد وتابوت به همراه برخي وسايل وخوراکي هاست.دست آخر نيز براي مرده لوحه اي ساخته وآن را در محراب نياکان قرار مي دهند. تمامي اين مراحل بايد توسط فرزندان وبازماندگان نزديک فرد انجام شود تا بتوانند در مراحل گوناگون ودرجمع هاي مختلف با اووداع کنند (Paper,1998:45-53).
جشن ها واعياد مردم چين بسياراست امادو مراسم سالانه که اختصاص به پيروان اين آيين دارد وهم اکنون نيز انجام مي شود، يکي روز احترام به نياکان است، که هر ساله در پنجم آوريل (اواسط فروردين ماه) برگزار مي شود وديگري روز معلم است که در 28 سپتامبر(اوايل مهرماه) برگزار مي گردد.
درمراسم پنجم آوريل به نياکان غذا پيشکش مي شود وبه شکل آييني اسکناس مي سوزانند.اين مراسم به طور ضمني به نسل جوان مي آموزد که بايدبراي بزرگان خانواده احترام قائل شوند.درمراسم 28 سپتامبر، که به مناسبت روز تولد کنفوسيوس برگزار مي شود، نه تنها کنفوسيوس بلکه تمام معلمان تکريم مي شوند.روزبرگزاري اين مراسم در تايوان تعطيل ملي است.مردم دراين روز به آموزگاران خود از باب قدرداني هديه يا نامه اي قدرشناسانه تقديم مي کنند(ادلر، 19:1383).
اماکن مقدس آيين کنفوسيوسي بيشتر مکان هايي هستند که سابقاً مناسک مذکور در آنها انجام مي شده است.يکي از بزرگ ترين اماکن کنفوسيوسي که امپراتور سالانه در آن، براي آسمان و زمين قرباني تقديم مي کرده است «معبد آسمان» (Temple of Heaven)متعلق به دودمان مينگ است که درشهر پکن ودر پارکي جنب شهر ممنوعه واقع است .اين معبد چندين تالار دايره اي شکل (نماد زمان) با کاشي هاي آبي (نماد آسمان) دارد که در آنها براي برداشت خوب محصولات نيايش مي شده است .سه ايوان دايره اي نيز در فضاي باز براي قرباني کردن روي هم ساخته اند. ودر وسط بالاترين ايوان، مکاني براي تقديم قرباني امپراتور وجود دارد. اين مراسم در يلداي هر سال وبا تقديم گوشت پخته حيوانات انجام مي گرفته است (همان: 143-144).
درسئول،پايتخت کره جنوبي، دوبار در سال، يعني در فوريه وآگوست (بهمن ومرداد)،مراسمي به افتخار کنفوسيوس برپا مي شود .اين مراسم را در دانشگاه کنفوسيوسي سئونگ يونگ وان (Seonggyungwan) اجرا مي کنند که تاريخ تاسيس آن به سال 1288 باز مي گردد (Hoobler,2004:86)
شايد بزرگترين معبد کنفوسيوسي،چوفو (Qufu) باشد که در زادگاه کنفوسيوس (استان شاندونگ کنوني) ساخته شده است. دراين معبد،ابتدا براي تکريم کنفوسيوس ساخته شده بود،اما بعدها مراسمي آييني نيز درآن انجام مي گرفت که طي آن امپراتوران يا گماشتگان آنان به پيشگاه کنفوسيوس (استاد کونگ) قرباني تقديم مي کردند.مراسم اين معبد در دوره خاندان مينگ (1368-1644) وسعت وگسترش زيادي يافت.در شرق اين معبد، کاخ خاندان کونگ (The Kong (Family Mansion (Kong Fu)
قراردارد که در آن خاندان او نسل به نسل زندگي کرده واداره آن به دست بزرگ ترين فرزندان ذکورخانواده بوده است. (Ibid: 89-88)
اماکن مقدس ومهم اين آيين در نقشه زير مشخص شده اند "Sacred sites of :Confucianism", 2009 شرح نقشه
1. چوفو (در شاندونگ):محل تولد کنفوسيوس؛مکان زيارتي.
2. پکينگ (درپکن): معبد آسمان؛محل برگزاري آيين هاي وابسته به امپراتوري
3. کوه تاي (Tai)
4. کوه ووتاي؛اين کوه تاي براي سه دين بزرگ، يعني کنفوسيانيسم وتائوئيسم وبوديسم چيني مقدس است ودراين دوکوه مناسک قرباني ونيايش انجام مي شود.
5. دانشگاه سئونگ يونگ وان (در سئول)؛ محل نشرتعاليم کنفوسيوسي وتحقيق درآثار اين مکتب وتربيت متخصصان اين آيين.
آثارکلاسيک پنج گانه، که گفته مي شود چهار کتاب اول آن را کنفوسويس تنظيم وويرايش کرده وکتاب آخر را در خودنگاشته است،عبارت اند از:
1. شوجينگ (Shu Jing) يا کتاب تاريخ؛ شامل تاريخ پادشاهان چين در ادوار گذشته واسناد رسمي دربار سيا، شانگ وجوي متقدم.
2. شي جينگ (Shi Jing) يا کتاب شعر؛ شامل سيصد و پنج سرود مقدس از ترانه هاي عاشقانه گرفته تا سرودهاي رسمي وآييني.
3. يي جينگ (Yi Jing) يا کتاب تغييرات ؛ شامل فلسفه وحکمت دگرگوني ها وتغييرات زندگي وهمچنين رفتار انسان ها.
4. لي جي (Li Ji) يا کتاب آداب؛ شامل آداب ورسوم حکومتي، که در اوايل خاندان جو اجرا شده است.
5. چون چيو (Chun Qiu) يا سال نامه بهار و خزان؛ شامل تاريخ دوران بهار وخزان (722-481 ق م) که کنفوسيوس درآن دوره مي زيست.
اين پنج متن به ترتيب داراي بينش تاريخي، شاعران، متافيزيکي، اجتماعي و
سياسي اند (شيخ زين الدين، 36:1379).
کتاب هاي چهارگانه تعاليم کنفوسيوس که شاگردان او آنها را گرد آوري وتاليف کرده اند از قرار ذيل اند:
1. لون يو (Lun Yu) يا مکالمات (آنالکت)؛ مجموعه اي از سخنان کنفوسيوس که توسط شاگردانش جمع آوري شده است؛
2. دا سوئه (Da Xue) يا آموزش بزرگ؛
3. جونگ يونگ (Zhong Yong) يا آيين اعتدال؛اين کتاب وکتاب قبلي (دا سوئه) مجموعه اي از سخنان پيشينيان اند؛برخي از اين سخنان متعلق به کنفوسيوس و برخي از شاگردان اوست؛
4.منگ زه (Meng Zi) يا منسيوس؛ مجموعه اي ازچند کتاب که احتمالاً آنها را منسيوس نوشته است(Yutang ،1943:28-29) .
البته اين کتاب ها در طي قرون دچار دخل وتصرف شده اند. خصوصاً گفته مي شود که بعد از کتاب سوزي دوران چين (Qin؛ 210-221 ق م )درهنگام استنساخ وتدوين دوباره اين آثار در دوره هان، تغيير وتحولاتي در آنها صورت پذيرفته است. (Yao,2000:54).
مذاهب وفرقه ها
درآيين کنفوسيوسي،نمي توان مانند اديان سامي دنبال مذاهب وفرق مختلف بود. ممکن است گفته شود که مي توان اشکال مختلفي از تفکر وآيين کنفوسيوسي يافت؛ اما بايد دانست که اين به معناي فرق ومذاهب مختلف نيست. اين اشکال جلوه هاي گوناگوني اند که اين آيين در طول حيات خود داشته است؛ جلوه هايي چون کنفوسيانيسم کلاسيک، کنفوسيانيسم حکومتي، نئوکنفوسيانيسم وکنفوسيانيسم جديد. درکنفوسيانيسم کلاسيک ونئوکنفوسيانيسم که جنبه فلسفي اين آيين پر رنگ تراست،شايد بتوان سراغ از مکاتب متمايز فکري گرفت،اما بازهم بايد اين نکته را در نظر داشت که مکاتب فکري اين آيين مانند مکاتب فکري فلسفه يونان در تقابل با يکديگر شکل نگرفته اند؛يعني هرچند تفاوت هايي با هم دارند اما اين تفاوت ها در تضاد با
سخنان پيشينيان نيست بلکه درتکميل يا توضيح آنهاست. اساساً آيين هاي چيني با تساهل وتسامح شديد،آزادي عملي براي پيروانشان فراهم مي کنند که بتوانند بدون واهمه از خرده گيري هم کيشان،زيرچتر مفاهيمي کلي ومشترک، عقايد واعمال خود را داشته باشند. اين نکته باعث شده است. حتي در اشکال ديني اين آيين نيز جبهه گيري هاي گوناگون وتشکيل صف هاي مذهبي در برابرهم وجود نداشته باشد وبنياد گرايي وتعصب ورزي موجود در برخي از اديان در آيين کنفوسيوسي يافت نشود. (Bell,2003:2).
درتاريخ آيين کنفوسيوسي، نظرات وتعاليمي که درمفاهيم عمده ومسالک اصلي با اين آيين تفاوت داشته اند،مانند آيين دائو وآيين بودايي، به عنوان مکاتب رقيب مطرح بوده اند؛ اما رقيب،يا به بيان بهتر دشمن بزرگ اين آيين،رفتار تجدد گرايان چيني بوده است که درقرن نوزدهم شروع به مخالفت با اين سنت کردند.
اکنون وآينده
دراوايل قرن بيستم پيروان آيين کنفوسيوسي درشرق آسيا از منصب اجتماعي،سياسي واقتصادي کنار گذاشته شدند وتأثيراين آيين محدود به دايره افرادي شد که ذهنشان به طور سنتي با اين آيين درگير بود،خواه همراه با بروز وظهورات محدود اجتماعي و يا تنها در پس روان آنان.در اين دوره ،کنفوسيوس فردي مرتجع لقب گرفت و آيينکنفوسيوسي حامي نظام طبقاتي دانسته شد وارزش هاي آن آماج حملات انقلابيون افراطي وهمچنين روشنفکران ليبرال گشت. براي عموم مردم،اين انديشه، انديشه اي ناکارآمد ومتعلق به گذشته جلوه کرد.در نتيجه اين مسائل،آيين کنفوسيوسي در دوران معاصربا سه مشکل مواجه شد:1. نهادهاي اين آيين در زادگاه کنفوسيوس يعني خاک چين برچيده شد وشکل نهادي آن فقط درکشورهاي ديگري که آيين کنفوسيوسي به آنها راه يافته بود (مثل کره، ژاپن ، ويتنام، تايوان وهنگ کنگ)، البته به طرز محدودي، ادامه يافت.2.محققان وانديشمندان آيين کنفوسيوسي قدر وقيمت اجتماعي خود را از دست دادند.3.مناسک کنفوسيوسي جنبه معنوي خود را از دست داد واگر درگوشه وکناري نيز انجام مي گرفت،به آن به عنوان رسمي کهن نگريسته مي شد (Hoobler, 16-2004:15).
هرچند به اين آيين در دوران معاصر جفا شد،اما بايد اذعان داشت که بيشترمناسک و مراسم کنفوسيوسي، مختص دوره هاي خاص تاريخي با اقتضائات اجتماعي آن ادواربودند؛پس محتمل است که تاريخ انقضايي داشته باشند.با وجود اين،آيين کنفوسيوسي قابليت آن را داشت که دستمايه ي برداشت هايي جديد قرار گيرد. سابقاً گزارش هايي که يسوعيان ازاين سنت داده بودند درقرن 17 و18 به مزاج روشنفکران اروپايي خوش آمده بود واز آنها براي تاکيد برارزش هاي مطلوبشان استفاده مي کردند؛مثلاً از سخنان کنفوسيوس وتعاليم سياسي اين آيين براي تاييد اصول دموکراسي بهره مي جستند.در بحث آموزش وپرورش نوين نيز از نظام آموزشي کنفوسيوسي الهام گيري شد.هرچند اين الهامات برداشت هايي موردي از اين آيين براي تأييد روش هاي جديد اداره جوامع بودند،اما برخي از غربيان چنين اعتقاد دارند که آموزه هاي سياسي آيين وتفکر کنفوسيوسي پايه واساس دموکراسي در اروپا وامريکا بوده است (کريل ،1380 : 287-288).
اين گونه برداشت ها از دهه هفتاد به اين طرف طرفداران پروپا قرصي درميان متفکران خاوردورنيزيافته است.اينان معتقدند که آيين مذکور حرف هاي زيادي براي جوامع ليبرال دموکرات دارد. اين افراد که از نسل بعد از انقلاب کمونيستي اند، درچين وتايوان و کره ودر اروپا وامريکا به احياي اين سنت پرداخته وبرخي محققان غربي را نيز با خودهمراه کرده اند.البته اين تلاش ها بيشتر مربوط به احياي نظريه هاي کنفوسيوسي اند تا آيين هاي آن وغالباً شکل ايدئولوژيک دارند(Hall,1987:327).
اينکه آيا اين تلاش ها در آينده راه به جايي خواهند برد وآيا اين سنت احيا خواهد شديا خير واگراحيا شود چه شکلي از آن احيا خواهد شد،محل بحث است؛اما به اجمال مي توان گفت که پديده آيين کنفوسيوسي امروزه به اشکال زير پديداراست:به شکل بناهاي تاريخي وکتب کلاسيک اين آيين، به شکل نمادهاي ملي وباستاني که براي جلب توريست ازآنها استفاده مي شود؛ به شکل آداب و رسومي ملي وقومي که در قالب جشن هاي آيين درکره وتايوان وهنگ کنگ اجرا مي شود؛به شکل باورها ورفتارهاي عاميانه اي که درناخود آگاه مردمان شرق چين همچون DNA فرهنگي وجود دارد؛ وبه شکل ايده هاي به روز شده ولباس نويافته،که ادعا مي شود ارمغان سنت کنفوسيوسي براي جامعه مدرن هستند (Berthrong, 200:22).
منابع:
ادلر،جوزف (1383)، دنياي چيني، ترجمه حسن افشار،تهران:نشرمرکز.
اسمارت، نينيان (1383)، تجربه ديني بشر، جلد اول، ترجمه مرتضي گودرزي، تهران: سمت.
چينگ، جوليا (1383)، اديان چين، مترجم حميد رضا ارشدي،تهران: مرکز بازشناسي اسلام وايران.
چو جاي، وينبرگ چاي (1386)، تاريخ فلسفه چين، ترجمه ع پاشايي ،چاپ اول ناشر، تهران: نگاه معاصر.
شيخ زين الدين، غلامرضا (1379)، آيين هاي کنفوسيوس، دائو وبودا [گردآوري و ترجمه مقالات بريتانيکا]، تهران: فيروزه.
فانگ، يولان(1380)، تاريخ فلسفه چين، ترجمه فريد جواهر کلام،تهران: نشر فرزان روز.
کريل، هرلي گلسنر (1380)، کنفوسيوس وطريقه چيني ، ترجمه گيتي وزيري، تهران: سروش.
Bell, Daniel & Chaibang Hahm (2003), Confucianism For The modem world, Cambridge: Cambridge University Press,
Berthrong John & Evelyn (2000), Confucianism: A Short Introdoction, Oxford: oneworld Publications.
Ching,Julia,(1993), Chinese Religions,London:Macmillan press.
Hall, David & Roger Ames(1987), Thinking Through Confucius, New York: State University of New York: Press.
Hoolber, Dorothy & Thomas (2004), Confucianism: World Religions, First Updated Edition New York: Facts on File, Inc.
Paper, Jordan & Laurence G. Thompsun (1998), The Chinese way in Religion, second Edition, Belmont: Wadsworth Publishing Company.
Smart, Ninian (1998), The World's Religion,Second Edition,United Kingdom: Cambridge University Press.
Yoa, Xinzhong, (2000), An introduction to Conducianism, New York : Cambridge University Press.
ـــــــــــ (2003) RoutledgeCurzon Encyclopedia of Confucianism, vol.1, London and NewYOrk: Routledge Curzon.
Yutang, Lin(1943), The Wisdom of Confucius, New York: Random House.
-"History of Ancient Traditional Chinese Clothing"(2009), Retrieved march 29,2009,from http://www.library.thinkquest.org/.../clothing/history.htm
-"sacred sites of Confucianism"(2009),Retrieved march 29,2009,from http://www.religion-cults.com/Eastern/Confucianism/confuci.htm
-"Adherents"(2009),Retrieved march 29,2009,from http://www.adherents.com/Na/Na_242.html
نشريه هفت آسمان،شماره 43
/ع
مناسک اين آيين درابتدا همان جنبه اجتماعي آداب داني يا لي بود؛اما در دوره هان و بعد از آن، از آداب اخلاقي فراتر رفت وشامل آيين هاي عبادي ودين ورزانه نيز شد. تاکيد کنفوسيوس برداشتن رفتارحسنه با خويشان، والدين و اجداد وهمچنين تکريم آسمان باعث شد که کيش کهن نيا پرستي و نيايش بردن به درگاه خداي آسمان جاني دوباره گيرد ودر سير تاريخي اين آيين استمرار يابد.حاکمان چين نيزکه خود را حافظان فرمان هاي آسماني مي دانستند، خصوصا در دوره هان، به برگزاري اين آيين ها کمک زيادي کردند. کيش حکومتي اي که دردوره هان ايجاد شد وخود رامنسوب به تعاليم کنفوسيوس مي دانست، اعتقاد به رب النوع ها را احيا وآيين هايي را براي پرستش اين خدايگان وضع کرد وامپراتور به عنوان واسطه فيض،آن آيين ها را انجام مي داد.اين مراسم که براي پرستش خورشيد وماه وارواح زمين و آسمان انجام مي گرفت، همراه با نثار قرباني درحضور جمعي خاص از صاحب منصبان بود.امروزه مي توان در پکن اماکني را يافت که سابقاً درآنها اين مراسم انجام مي شده است. درحلقه هايي نيز تکريم کنفوسيوس به عنوان معلم اول چنان رونق گرفت که علاوه برساختن مجسمه او وانجام مراقبه درحضور مجسمه اش، قرباني نيز نثارش مي کردند(چينگ،1383:-100-102).
نياپرستي نيز از جمله مراسم کهني بود که با تاکيد کنفوسيوس براحترام به والدين وخويشان، با مناسک ديني اين آيين امتزاج يافت. مناسک نياپرستي با توجيهات کنفوسيوسي آن هنوز هم در کنج برخي خانه هاي چيني،تايواني وکره اي، درمحل عبادات اجداد،انجام مي گيرد.اين مراسم که قبل از اعمال ممنوعيت درچين کمونيستي در معابد اجداد ويا درمحل دفن آنها نيز انجام مي شد، معمولاً با نثار نوشيدني وغذا و ابراز تواضع واحترام به صورت سجده ويا سکوت ومراقبه درمقابل الواحي که نام نياکان برآنها نقش بسته ويا درمقابل عکس آنان انجام مي گيرد.(همان: 103).
مراسم بلوغ يا جشن تکليف نيز بين چهارده تا بيست سالگي برپا مي شود. به اين شکل که والدين معبد يا منزلي را براي اجراي مراسم انتخاب مي کنند وبعد از شروع مراسم،افراد پشت سربزرگ خانواده داخل مي شوند. سپس لباسي تشريفاتي برتن نوجوان کرده ونامي جديد براي او انتخاب مي شود. بعد از آن با نثار خيرات، آن فردبه نياکانش معرفي مي شود (Hoobler,2004:92-93). درامر ازدواج، فرزندان حق انتخاب ندارند و والدين تصميم گيرنده اند. با ازدواج به سبک کنفوسيوسي عروس عملاً جزئي از خانواده داماد مي شود. پس از انجام مراسم ومعرفي عروس به نياکان خانواده داماد، او با آن خانواده زندگي خواهد کرد وبايد به مادر و پدر جديد خود احترام بگذارد وبه آنان خدمت کند (Ibid,93-94).
مراسم تدفين، مراسم تبديل شدن به «نيا» ورفتن به ميان نياکان است .فرد در گذشته با اين مراسم که تشريفات زيادي دارد.به نوعي مقدس مي گردد وشايسته احترامي مي شود که مختص اجداد است.اين مراسم شامل اعمالي چون تطهير ميت، پوشاندن لباس قبريا نوعي کفن چندتکه به او، قرار دادنش در تابوت وبه خاک سپاردن جسد وتابوت به همراه برخي وسايل وخوراکي هاست.دست آخر نيز براي مرده لوحه اي ساخته وآن را در محراب نياکان قرار مي دهند. تمامي اين مراحل بايد توسط فرزندان وبازماندگان نزديک فرد انجام شود تا بتوانند در مراحل گوناگون ودرجمع هاي مختلف با اووداع کنند (Paper,1998:45-53).
جشن ها واعياد مردم چين بسياراست امادو مراسم سالانه که اختصاص به پيروان اين آيين دارد وهم اکنون نيز انجام مي شود، يکي روز احترام به نياکان است، که هر ساله در پنجم آوريل (اواسط فروردين ماه) برگزار مي شود وديگري روز معلم است که در 28 سپتامبر(اوايل مهرماه) برگزار مي گردد.
درمراسم پنجم آوريل به نياکان غذا پيشکش مي شود وبه شکل آييني اسکناس مي سوزانند.اين مراسم به طور ضمني به نسل جوان مي آموزد که بايدبراي بزرگان خانواده احترام قائل شوند.درمراسم 28 سپتامبر، که به مناسبت روز تولد کنفوسيوس برگزار مي شود، نه تنها کنفوسيوس بلکه تمام معلمان تکريم مي شوند.روزبرگزاري اين مراسم در تايوان تعطيل ملي است.مردم دراين روز به آموزگاران خود از باب قدرداني هديه يا نامه اي قدرشناسانه تقديم مي کنند(ادلر، 19:1383).
اماکن مقدس آيين کنفوسيوسي بيشتر مکان هايي هستند که سابقاً مناسک مذکور در آنها انجام مي شده است.يکي از بزرگ ترين اماکن کنفوسيوسي که امپراتور سالانه در آن، براي آسمان و زمين قرباني تقديم مي کرده است «معبد آسمان» (Temple of Heaven)متعلق به دودمان مينگ است که درشهر پکن ودر پارکي جنب شهر ممنوعه واقع است .اين معبد چندين تالار دايره اي شکل (نماد زمان) با کاشي هاي آبي (نماد آسمان) دارد که در آنها براي برداشت خوب محصولات نيايش مي شده است .سه ايوان دايره اي نيز در فضاي باز براي قرباني کردن روي هم ساخته اند. ودر وسط بالاترين ايوان، مکاني براي تقديم قرباني امپراتور وجود دارد. اين مراسم در يلداي هر سال وبا تقديم گوشت پخته حيوانات انجام مي گرفته است (همان: 143-144).
درسئول،پايتخت کره جنوبي، دوبار در سال، يعني در فوريه وآگوست (بهمن ومرداد)،مراسمي به افتخار کنفوسيوس برپا مي شود .اين مراسم را در دانشگاه کنفوسيوسي سئونگ يونگ وان (Seonggyungwan) اجرا مي کنند که تاريخ تاسيس آن به سال 1288 باز مي گردد (Hoobler,2004:86)
شايد بزرگترين معبد کنفوسيوسي،چوفو (Qufu) باشد که در زادگاه کنفوسيوس (استان شاندونگ کنوني) ساخته شده است. دراين معبد،ابتدا براي تکريم کنفوسيوس ساخته شده بود،اما بعدها مراسمي آييني نيز درآن انجام مي گرفت که طي آن امپراتوران يا گماشتگان آنان به پيشگاه کنفوسيوس (استاد کونگ) قرباني تقديم مي کردند.مراسم اين معبد در دوره خاندان مينگ (1368-1644) وسعت وگسترش زيادي يافت.در شرق اين معبد، کاخ خاندان کونگ (The Kong (Family Mansion (Kong Fu)
قراردارد که در آن خاندان او نسل به نسل زندگي کرده واداره آن به دست بزرگ ترين فرزندان ذکورخانواده بوده است. (Ibid: 89-88)
اماکن مقدس ومهم اين آيين در نقشه زير مشخص شده اند "Sacred sites of :Confucianism", 2009 شرح نقشه
1. چوفو (در شاندونگ):محل تولد کنفوسيوس؛مکان زيارتي.
2. پکينگ (درپکن): معبد آسمان؛محل برگزاري آيين هاي وابسته به امپراتوري
3. کوه تاي (Tai)
4. کوه ووتاي؛اين کوه تاي براي سه دين بزرگ، يعني کنفوسيانيسم وتائوئيسم وبوديسم چيني مقدس است ودراين دوکوه مناسک قرباني ونيايش انجام مي شود.
5. دانشگاه سئونگ يونگ وان (در سئول)؛ محل نشرتعاليم کنفوسيوسي وتحقيق درآثار اين مکتب وتربيت متخصصان اين آيين.
پي نوشت ها :
*استاديار دانشگاه اديان و مذاهب **پژوهشگر مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب وابسته به دانشگاه اديان و مذاهب
متون ومنابع
آثارکلاسيک پنج گانه، که گفته مي شود چهار کتاب اول آن را کنفوسويس تنظيم وويرايش کرده وکتاب آخر را در خودنگاشته است،عبارت اند از:
1. شوجينگ (Shu Jing) يا کتاب تاريخ؛ شامل تاريخ پادشاهان چين در ادوار گذشته واسناد رسمي دربار سيا، شانگ وجوي متقدم.
2. شي جينگ (Shi Jing) يا کتاب شعر؛ شامل سيصد و پنج سرود مقدس از ترانه هاي عاشقانه گرفته تا سرودهاي رسمي وآييني.
3. يي جينگ (Yi Jing) يا کتاب تغييرات ؛ شامل فلسفه وحکمت دگرگوني ها وتغييرات زندگي وهمچنين رفتار انسان ها.
4. لي جي (Li Ji) يا کتاب آداب؛ شامل آداب ورسوم حکومتي، که در اوايل خاندان جو اجرا شده است.
5. چون چيو (Chun Qiu) يا سال نامه بهار و خزان؛ شامل تاريخ دوران بهار وخزان (722-481 ق م) که کنفوسيوس درآن دوره مي زيست.
اين پنج متن به ترتيب داراي بينش تاريخي، شاعران، متافيزيکي، اجتماعي و
سياسي اند (شيخ زين الدين، 36:1379).
کتاب هاي چهارگانه تعاليم کنفوسيوس که شاگردان او آنها را گرد آوري وتاليف کرده اند از قرار ذيل اند:
1. لون يو (Lun Yu) يا مکالمات (آنالکت)؛ مجموعه اي از سخنان کنفوسيوس که توسط شاگردانش جمع آوري شده است؛
2. دا سوئه (Da Xue) يا آموزش بزرگ؛
3. جونگ يونگ (Zhong Yong) يا آيين اعتدال؛اين کتاب وکتاب قبلي (دا سوئه) مجموعه اي از سخنان پيشينيان اند؛برخي از اين سخنان متعلق به کنفوسيوس و برخي از شاگردان اوست؛
4.منگ زه (Meng Zi) يا منسيوس؛ مجموعه اي ازچند کتاب که احتمالاً آنها را منسيوس نوشته است(Yutang ،1943:28-29) .
البته اين کتاب ها در طي قرون دچار دخل وتصرف شده اند. خصوصاً گفته مي شود که بعد از کتاب سوزي دوران چين (Qin؛ 210-221 ق م )درهنگام استنساخ وتدوين دوباره اين آثار در دوره هان، تغيير وتحولاتي در آنها صورت پذيرفته است. (Yao,2000:54).
مذاهب وفرقه ها
درآيين کنفوسيوسي،نمي توان مانند اديان سامي دنبال مذاهب وفرق مختلف بود. ممکن است گفته شود که مي توان اشکال مختلفي از تفکر وآيين کنفوسيوسي يافت؛ اما بايد دانست که اين به معناي فرق ومذاهب مختلف نيست. اين اشکال جلوه هاي گوناگوني اند که اين آيين در طول حيات خود داشته است؛ جلوه هايي چون کنفوسيانيسم کلاسيک، کنفوسيانيسم حکومتي، نئوکنفوسيانيسم وکنفوسيانيسم جديد. درکنفوسيانيسم کلاسيک ونئوکنفوسيانيسم که جنبه فلسفي اين آيين پر رنگ تراست،شايد بتوان سراغ از مکاتب متمايز فکري گرفت،اما بازهم بايد اين نکته را در نظر داشت که مکاتب فکري اين آيين مانند مکاتب فکري فلسفه يونان در تقابل با يکديگر شکل نگرفته اند؛يعني هرچند تفاوت هايي با هم دارند اما اين تفاوت ها در تضاد با
سخنان پيشينيان نيست بلکه درتکميل يا توضيح آنهاست. اساساً آيين هاي چيني با تساهل وتسامح شديد،آزادي عملي براي پيروانشان فراهم مي کنند که بتوانند بدون واهمه از خرده گيري هم کيشان،زيرچتر مفاهيمي کلي ومشترک، عقايد واعمال خود را داشته باشند. اين نکته باعث شده است. حتي در اشکال ديني اين آيين نيز جبهه گيري هاي گوناگون وتشکيل صف هاي مذهبي در برابرهم وجود نداشته باشد وبنياد گرايي وتعصب ورزي موجود در برخي از اديان در آيين کنفوسيوسي يافت نشود. (Bell,2003:2).
درتاريخ آيين کنفوسيوسي، نظرات وتعاليمي که درمفاهيم عمده ومسالک اصلي با اين آيين تفاوت داشته اند،مانند آيين دائو وآيين بودايي، به عنوان مکاتب رقيب مطرح بوده اند؛ اما رقيب،يا به بيان بهتر دشمن بزرگ اين آيين،رفتار تجدد گرايان چيني بوده است که درقرن نوزدهم شروع به مخالفت با اين سنت کردند.
اکنون وآينده
دراوايل قرن بيستم پيروان آيين کنفوسيوسي درشرق آسيا از منصب اجتماعي،سياسي واقتصادي کنار گذاشته شدند وتأثيراين آيين محدود به دايره افرادي شد که ذهنشان به طور سنتي با اين آيين درگير بود،خواه همراه با بروز وظهورات محدود اجتماعي و يا تنها در پس روان آنان.در اين دوره ،کنفوسيوس فردي مرتجع لقب گرفت و آيينکنفوسيوسي حامي نظام طبقاتي دانسته شد وارزش هاي آن آماج حملات انقلابيون افراطي وهمچنين روشنفکران ليبرال گشت. براي عموم مردم،اين انديشه، انديشه اي ناکارآمد ومتعلق به گذشته جلوه کرد.در نتيجه اين مسائل،آيين کنفوسيوسي در دوران معاصربا سه مشکل مواجه شد:1. نهادهاي اين آيين در زادگاه کنفوسيوس يعني خاک چين برچيده شد وشکل نهادي آن فقط درکشورهاي ديگري که آيين کنفوسيوسي به آنها راه يافته بود (مثل کره، ژاپن ، ويتنام، تايوان وهنگ کنگ)، البته به طرز محدودي، ادامه يافت.2.محققان وانديشمندان آيين کنفوسيوسي قدر وقيمت اجتماعي خود را از دست دادند.3.مناسک کنفوسيوسي جنبه معنوي خود را از دست داد واگر درگوشه وکناري نيز انجام مي گرفت،به آن به عنوان رسمي کهن نگريسته مي شد (Hoobler, 16-2004:15).
هرچند به اين آيين در دوران معاصر جفا شد،اما بايد اذعان داشت که بيشترمناسک و مراسم کنفوسيوسي، مختص دوره هاي خاص تاريخي با اقتضائات اجتماعي آن ادواربودند؛پس محتمل است که تاريخ انقضايي داشته باشند.با وجود اين،آيين کنفوسيوسي قابليت آن را داشت که دستمايه ي برداشت هايي جديد قرار گيرد. سابقاً گزارش هايي که يسوعيان ازاين سنت داده بودند درقرن 17 و18 به مزاج روشنفکران اروپايي خوش آمده بود واز آنها براي تاکيد برارزش هاي مطلوبشان استفاده مي کردند؛مثلاً از سخنان کنفوسيوس وتعاليم سياسي اين آيين براي تاييد اصول دموکراسي بهره مي جستند.در بحث آموزش وپرورش نوين نيز از نظام آموزشي کنفوسيوسي الهام گيري شد.هرچند اين الهامات برداشت هايي موردي از اين آيين براي تأييد روش هاي جديد اداره جوامع بودند،اما برخي از غربيان چنين اعتقاد دارند که آموزه هاي سياسي آيين وتفکر کنفوسيوسي پايه واساس دموکراسي در اروپا وامريکا بوده است (کريل ،1380 : 287-288).
اين گونه برداشت ها از دهه هفتاد به اين طرف طرفداران پروپا قرصي درميان متفکران خاوردورنيزيافته است.اينان معتقدند که آيين مذکور حرف هاي زيادي براي جوامع ليبرال دموکرات دارد. اين افراد که از نسل بعد از انقلاب کمونيستي اند، درچين وتايوان و کره ودر اروپا وامريکا به احياي اين سنت پرداخته وبرخي محققان غربي را نيز با خودهمراه کرده اند.البته اين تلاش ها بيشتر مربوط به احياي نظريه هاي کنفوسيوسي اند تا آيين هاي آن وغالباً شکل ايدئولوژيک دارند(Hall,1987:327).
اينکه آيا اين تلاش ها در آينده راه به جايي خواهند برد وآيا اين سنت احيا خواهد شديا خير واگراحيا شود چه شکلي از آن احيا خواهد شد،محل بحث است؛اما به اجمال مي توان گفت که پديده آيين کنفوسيوسي امروزه به اشکال زير پديداراست:به شکل بناهاي تاريخي وکتب کلاسيک اين آيين، به شکل نمادهاي ملي وباستاني که براي جلب توريست ازآنها استفاده مي شود؛ به شکل آداب و رسومي ملي وقومي که در قالب جشن هاي آيين درکره وتايوان وهنگ کنگ اجرا مي شود؛به شکل باورها ورفتارهاي عاميانه اي که درناخود آگاه مردمان شرق چين همچون DNA فرهنگي وجود دارد؛ وبه شکل ايده هاي به روز شده ولباس نويافته،که ادعا مي شود ارمغان سنت کنفوسيوسي براي جامعه مدرن هستند (Berthrong, 200:22).
منابع:
ادلر،جوزف (1383)، دنياي چيني، ترجمه حسن افشار،تهران:نشرمرکز.
اسمارت، نينيان (1383)، تجربه ديني بشر، جلد اول، ترجمه مرتضي گودرزي، تهران: سمت.
چينگ، جوليا (1383)، اديان چين، مترجم حميد رضا ارشدي،تهران: مرکز بازشناسي اسلام وايران.
چو جاي، وينبرگ چاي (1386)، تاريخ فلسفه چين، ترجمه ع پاشايي ،چاپ اول ناشر، تهران: نگاه معاصر.
شيخ زين الدين، غلامرضا (1379)، آيين هاي کنفوسيوس، دائو وبودا [گردآوري و ترجمه مقالات بريتانيکا]، تهران: فيروزه.
فانگ، يولان(1380)، تاريخ فلسفه چين، ترجمه فريد جواهر کلام،تهران: نشر فرزان روز.
کريل، هرلي گلسنر (1380)، کنفوسيوس وطريقه چيني ، ترجمه گيتي وزيري، تهران: سروش.
Bell, Daniel & Chaibang Hahm (2003), Confucianism For The modem world, Cambridge: Cambridge University Press,
Berthrong John & Evelyn (2000), Confucianism: A Short Introdoction, Oxford: oneworld Publications.
Ching,Julia,(1993), Chinese Religions,London:Macmillan press.
Hall, David & Roger Ames(1987), Thinking Through Confucius, New York: State University of New York: Press.
Hoolber, Dorothy & Thomas (2004), Confucianism: World Religions, First Updated Edition New York: Facts on File, Inc.
Paper, Jordan & Laurence G. Thompsun (1998), The Chinese way in Religion, second Edition, Belmont: Wadsworth Publishing Company.
Smart, Ninian (1998), The World's Religion,Second Edition,United Kingdom: Cambridge University Press.
Yoa, Xinzhong, (2000), An introduction to Conducianism, New York : Cambridge University Press.
ـــــــــــ (2003) RoutledgeCurzon Encyclopedia of Confucianism, vol.1, London and NewYOrk: Routledge Curzon.
Yutang, Lin(1943), The Wisdom of Confucius, New York: Random House.
-"History of Ancient Traditional Chinese Clothing"(2009), Retrieved march 29,2009,from http://www.library.thinkquest.org/.../clothing/history.htm
-"sacred sites of Confucianism"(2009),Retrieved march 29,2009,from http://www.religion-cults.com/Eastern/Confucianism/confuci.htm
-"Adherents"(2009),Retrieved march 29,2009,from http://www.adherents.com/Na/Na_242.html
نشريه هفت آسمان،شماره 43
/ع