بدبيني عامل لذت نبردن از زندگي

آيا تا به حال با افرادي که به همه ‌چيز و همه‌کس بدبين هستند مواجه بوده‌ايد؟ وقتي به اين افراد مي‌گوييم که بهتر است فکري به حال خود کنند و هر چه سريع‌تر يک اقدام درماني انجام دهند، پاسخ مي‌دهند که نيازي به مشاور و پزشک ندارند. آنها مدام براي توجيه اين شيوه فکري غلط خود در پي دليل‌تراشي و توجيه هستند. با اينکه بدبيني به خودي خود
شنبه، 16 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بدبيني عامل لذت نبردن از زندگي

بدبيني عامل لذت نبردن از زندگي
بدبيني عامل لذت نبردن از زندگي





 





آيا تا به حال با افرادي که به همه ‌چيز و همه‌کس بدبين هستند مواجه بوده‌ايد؟ وقتي به اين افراد مي‌گوييم که بهتر است فکري به حال خود کنند و هر چه سريع‌تر يک اقدام درماني انجام دهند، پاسخ مي‌دهند که نيازي به مشاور و پزشک ندارند. آنها مدام براي توجيه اين شيوه فکري غلط خود در پي دليل‌تراشي و توجيه هستند. با اينکه بدبيني به خودي خود يک عارضه و مشکل جدي براي افراد محسوب مي‌شود و مي‌تواند مانع لذت بردن آنها از زندگي خود شود اما مي‌تواند عوارض جدي روي سلامتي فرد بدبين داشته باشد. به عقيده من اگر آدم‌هاي بدبين بدانند که اين حالت و احساسي که در قبال هر مساله دارند و افکار منفي‌شان چه ضررهايي برايشان دارد، حتما به موقع براي درمان خود با يک مشاور صحبت خواهند کرد.
از جمله عوارض بدبيني مي‌توان به افسردگي، اضطراب و مشکلات ارتباطي با ديگران و بر هم خوردن نظم خواب و خوراک اشاره کرد. اين جنبه فکري خاص که با ديد شک و دودلي به همه محرک‌هاي محيطي مي‌نگرد مدام به فرد اضطراب وارد مي‌کند که مبادا اتفاقي افتاده باشد، مبادا فلاني توطئه‌اي کند و در محل کار يا خانواده چنين و چنان شوم و خلاصه اين نگراني گاهي جنبه ترس و فوبيا ايجاد مي‌کند. فرد بدبين مي‌گويد چيزي در پشت اين واقعيت که مي‌بينم وجود دارد و من از آن مطلع نيستم! اين حالت‌ها حتي افکار تکراري از يک مساله غيرواقعي را در ذهن فرد باعث مي‌شود و ممکن است وسواس‌گونه باشد. تفکر منفي داشتن درباره هر پديده‌اي در زندگي موجب مي‌شود از زندگي لذت نبريم.
فرد بدبين از بس با ديده شک و ترديد در افراد مي‌نگرد، ارتباط خود را با آنها مخدوش مي‌کند. حتي شريک زندگي او نيز از اينکه دايم بايد سعي کند وي را متقاعد سازد و بگويد کاسه‌اي زير نيم کاسه نيست خسته مي‌شود و کم‌کم صحبت‌هاي بين آنها محدود شده و روابط‌شان خدشه‌دار مي‌شود، چرا که تصميم مي‌گيرد کمتر درخصوص مسايل مختلف با شريک بدبين خود صحبت کند و مجبور نباشد تفسيرهاي او را از هر حرف يا حرکتي که هيچ منظور و مقصودي در پشت خود پنهان نداشته است، بشنود. به هر حال مشاوره‌درماني الزامي است و شايد لازم باشد تلفيقي از مشاوره و دارودرماني انجام گيرد. برخي ترشحات بيوشيميايي مغز ممکن است اشکال داشته باشد وهمين تجويز به موقع صورت نگيرد و داروها تعادل بيوشيميايي لازم برقرار
مي‌کنند و افکار درست شکل مي‌گيرند و بيماري بدبيني فرد درمان مي‌شود. پس نبايد در صورت صلاحديد پزشک، از خوردن دارو امتناع کنيد.
منبع: www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.