سيگاريها هم ميتوانند ايمپلنت بگذارند؟
نويسنده:دکتر سيدمهدي جعفري*
آيا مصرف دخانيات براي بيماراني که پذيرنده ايمپلنتهاي دنداني در استخوانهاي فک خود براي بازسازي دستگاه جونده ميشوند، مجاز است؟
اين سوالي است که امروزه همه بيماراني که متاسفانه به نحوي مبتلا به مصرف انواع دخانيات بوده و از بيدنداني نسبي و يا کامل در رنج هستند، از دندانپزشک خود ميپرسند و البته پاسخهاي داده شده همواره يکسان نيست. بيماران از خود ميپرسند که مشکل در کجاست؟ چرا پاسخها بسته به نوع شرايط مطرح شده، متفاوت و اغلب دو پهلو و مبهم هستند؟
حقيقت علمي اين است که در دود سيگار و ساير دخانيات اعم از توتون و تنباکو و يا سيگار و سيگارت و پيپ و چپق و قليان (که از همه مضرتر است) در حدود هفتاد و چند ماده شيميايي زهرآگين وجود دارد. تاثير سرطان زايي بعضي از اين مواد مانند قطران سالهاست که به اثبات رسيده است اما ناباوري گروهي از يکسو و درآمدهاي ساليانه چند ميليارد دلاري شرکتهاي چند مليتي توليد سيگار که با هماهنگي قدرتمندان و جوامع اقتصادي صورت ميگيرد تاکنون مانع از آن شده است تا دست اندرکاران و برنامهريزان بهداشتي در جهان بتوانند برخورد مناسبي با اين سم مهلک و آفت اجتماعي داشته باشند. امروزه ثابت شده است که دود دست دوم يعني آنچه پس از استنشاق دود سيگار همراه بازدم فرد معتاد از ريهها و دهان او خارج ميشود براي اطرافيان و اعضاي خانواده و به خصوص کودکان و فرزندان وي به مراتب زيانبارتر از آن مقداري است که به خود وي ضرر ميرساند.
اما دود سيگار، توتون يا تنباکو به بيماري که ايمپلنت دنداني دريافت کرده است چه صدمهاي ميرساند؟ در دود سيگار سه ماده شيميايي سمي وجود دارد که هر سه به نوبه خود در فرآيند التيام طبيعي اختلال ايجاد ميکنند.
اول وجود گاز اکسيدکربن CO است که با هموگلوبين فرد يک ترکيب پايدار غير قابل اتصال يابنده به مولکول اکسيژن را ايجاد ميکند. اين امر سبب ميشود تا درصد قابل توجهي از هموگلوبين موجود در خون در گردش فرد معتاد قابليت اتصال و حمل و جايگزيني اکسيژن از ريهها به بافتها را از دست بدهد و در نتيجه بافتهاي بدن تا حد قابل توجهي با کمبود اکسيژن مواجه باشند. اين کمبود اکسيژن، عملکرد سلولهاي دفاعي و قابليت تکثير وابسته به سوخت و ساز سلولهايي که بايد التيام بافتي را انجام دهند و به وقفه مياندازد.
دوم بايد به وجود ماده سيانور CNH در دود سيگار اشاره کرد که سبب مختل شدن و توقف فعاليت آنزيمهاي موثر در زنجيره انتقال الکتروني در داخل ميتوکندري سلولهاي بدن ميشود و ماحصل فعاليت آن به زبان ساده، خفگي تکتک اين سلولها است که بايد با تکثير و همانندسازي خود فرآيند ترميم و التيام را به انجام برسانند.
سوم وجود نيکوتين در دود سيگار سبب تنگ شدن عروق و کاهش خونرساني به بافتهاي محل مورد نظر براي التيام مي شود که اين امر نيز خود به مشکلات بعدي افزوده شده و رسيدن سلولهاي دفاعي، اکسيژن و مواد مغذي و انرژي زا براي سلولها را مختل خواهد کرد.
تمامي اين عوامل دست به دست يکديگر دادهاند تا التيام در يک فرد معتاد و مبتلا به دخانيات همواره به صورت ناقص انجام شود. در مورد درمان ايمپلنت دنداني در افراد سيگاري، مطالعات بسيار زيادي انجام شده و مقالات بسياري در مطبوعات پزشکي به چاپ رسيدهاند. در خوشبينانهترين (اگر نگوييم جانب دارانه ترين) اين مقالات ذکر شده است که استعمال دخانيات در افرادي که سيگار ميکشند، ميزان شکست درمان، تا 15 درصد افزايش يافته است.
اما چرا بيماران همواره از طرف دندانپزشک خود با يک جواب قاطع و محکم در اين مورد مواجه نميشوند، گاهي در اينجا بعد اقتصادي قضيه تا حد زيادي اهميت مييابد. اگر بيمار اصرار به درمان ايمپلنت و تاکيد به ناتواني و عجز خود در ترک اعتياد به سيگار داشته باشد، آنگاه ممکن است با پاسخهاي غير مسوولانهاي از قبيل اينکه «تا پنج يا ده سيگار در روز اشکالي ندارد» و يا اينکه «ما ايمپلنتي را استفاده خواهيم کرد که با سيگار سازگاري دارد» مواجه شود. اين چنين ادعاهايي هرگز پايه علمي ندارند و هيچگونه مطالعه علمياثبات شده اي نيز آنها را تاييد نميکند.
آنچه تاکنون به عنوان يک واقعيت علمي شناخته شده و مورد قبول اکثريت جامعه دانشگاهي است اين است که کشيدن سيگار، چپق، پيپ و قليان به هر صورت که باشد، يکي از موارد فقدان تجويز قطعي و غيرقابل انکار براي قرار دادن ايمپلنتهاي دنداني در استخوانهاي فک بيماران است.
/ج
اين سوالي است که امروزه همه بيماراني که متاسفانه به نحوي مبتلا به مصرف انواع دخانيات بوده و از بيدنداني نسبي و يا کامل در رنج هستند، از دندانپزشک خود ميپرسند و البته پاسخهاي داده شده همواره يکسان نيست. بيماران از خود ميپرسند که مشکل در کجاست؟ چرا پاسخها بسته به نوع شرايط مطرح شده، متفاوت و اغلب دو پهلو و مبهم هستند؟
حقيقت علمي اين است که در دود سيگار و ساير دخانيات اعم از توتون و تنباکو و يا سيگار و سيگارت و پيپ و چپق و قليان (که از همه مضرتر است) در حدود هفتاد و چند ماده شيميايي زهرآگين وجود دارد. تاثير سرطان زايي بعضي از اين مواد مانند قطران سالهاست که به اثبات رسيده است اما ناباوري گروهي از يکسو و درآمدهاي ساليانه چند ميليارد دلاري شرکتهاي چند مليتي توليد سيگار که با هماهنگي قدرتمندان و جوامع اقتصادي صورت ميگيرد تاکنون مانع از آن شده است تا دست اندرکاران و برنامهريزان بهداشتي در جهان بتوانند برخورد مناسبي با اين سم مهلک و آفت اجتماعي داشته باشند. امروزه ثابت شده است که دود دست دوم يعني آنچه پس از استنشاق دود سيگار همراه بازدم فرد معتاد از ريهها و دهان او خارج ميشود براي اطرافيان و اعضاي خانواده و به خصوص کودکان و فرزندان وي به مراتب زيانبارتر از آن مقداري است که به خود وي ضرر ميرساند.
اما دود سيگار، توتون يا تنباکو به بيماري که ايمپلنت دنداني دريافت کرده است چه صدمهاي ميرساند؟ در دود سيگار سه ماده شيميايي سمي وجود دارد که هر سه به نوبه خود در فرآيند التيام طبيعي اختلال ايجاد ميکنند.
اول وجود گاز اکسيدکربن CO است که با هموگلوبين فرد يک ترکيب پايدار غير قابل اتصال يابنده به مولکول اکسيژن را ايجاد ميکند. اين امر سبب ميشود تا درصد قابل توجهي از هموگلوبين موجود در خون در گردش فرد معتاد قابليت اتصال و حمل و جايگزيني اکسيژن از ريهها به بافتها را از دست بدهد و در نتيجه بافتهاي بدن تا حد قابل توجهي با کمبود اکسيژن مواجه باشند. اين کمبود اکسيژن، عملکرد سلولهاي دفاعي و قابليت تکثير وابسته به سوخت و ساز سلولهايي که بايد التيام بافتي را انجام دهند و به وقفه مياندازد.
دوم بايد به وجود ماده سيانور CNH در دود سيگار اشاره کرد که سبب مختل شدن و توقف فعاليت آنزيمهاي موثر در زنجيره انتقال الکتروني در داخل ميتوکندري سلولهاي بدن ميشود و ماحصل فعاليت آن به زبان ساده، خفگي تکتک اين سلولها است که بايد با تکثير و همانندسازي خود فرآيند ترميم و التيام را به انجام برسانند.
سوم وجود نيکوتين در دود سيگار سبب تنگ شدن عروق و کاهش خونرساني به بافتهاي محل مورد نظر براي التيام مي شود که اين امر نيز خود به مشکلات بعدي افزوده شده و رسيدن سلولهاي دفاعي، اکسيژن و مواد مغذي و انرژي زا براي سلولها را مختل خواهد کرد.
تمامي اين عوامل دست به دست يکديگر دادهاند تا التيام در يک فرد معتاد و مبتلا به دخانيات همواره به صورت ناقص انجام شود. در مورد درمان ايمپلنت دنداني در افراد سيگاري، مطالعات بسيار زيادي انجام شده و مقالات بسياري در مطبوعات پزشکي به چاپ رسيدهاند. در خوشبينانهترين (اگر نگوييم جانب دارانه ترين) اين مقالات ذکر شده است که استعمال دخانيات در افرادي که سيگار ميکشند، ميزان شکست درمان، تا 15 درصد افزايش يافته است.
اما چرا بيماران همواره از طرف دندانپزشک خود با يک جواب قاطع و محکم در اين مورد مواجه نميشوند، گاهي در اينجا بعد اقتصادي قضيه تا حد زيادي اهميت مييابد. اگر بيمار اصرار به درمان ايمپلنت و تاکيد به ناتواني و عجز خود در ترک اعتياد به سيگار داشته باشد، آنگاه ممکن است با پاسخهاي غير مسوولانهاي از قبيل اينکه «تا پنج يا ده سيگار در روز اشکالي ندارد» و يا اينکه «ما ايمپلنتي را استفاده خواهيم کرد که با سيگار سازگاري دارد» مواجه شود. اين چنين ادعاهايي هرگز پايه علمي ندارند و هيچگونه مطالعه علمياثبات شده اي نيز آنها را تاييد نميکند.
آنچه تاکنون به عنوان يک واقعيت علمي شناخته شده و مورد قبول اکثريت جامعه دانشگاهي است اين است که کشيدن سيگار، چپق، پيپ و قليان به هر صورت که باشد، يکي از موارد فقدان تجويز قطعي و غيرقابل انکار براي قرار دادن ايمپلنتهاي دنداني در استخوانهاي فک بيماران است.
پي نوشت ها :
* متخصص جراحي دهان و فک و صورت
منبع:www.salamat.com/ج