جمعيت‌هاي خيريه تبريز، دستاورد انقلاب مشروطه(3)

اين جمعيتها كه اغلب به صورت محلي و از زمان مشروطيت با توجه به شرايط سياسي، اجتماعي حاكم بر شهر تبريز و به علت عدم توانايي دولت مركزي در برقراري نظم و امنيت و رسيدگي به فقرا و مستمندان به صورت غيررسمي و ثبت نشده بود به وجود آمده بودند، عبارتند از:
دوشنبه، 16 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جمعيت‌هاي خيريه تبريز، دستاورد انقلاب مشروطه(3)

جمعيت‌هاي خيريه تبريز، دستاورد انقلاب مشروطه(3)
جمعيت‌هاي خيريه تبريز، دستاورد انقلاب مشروطه(3)


 

غلامرضا دركتانيان*




 

 

جمعيت‌هاي خيريه مردمي و غيررسمي تبريز
 

اين جمعيتها كه اغلب به صورت محلي و از زمان مشروطيت با توجه به شرايط سياسي، اجتماعي حاكم بر شهر تبريز و به علت عدم توانايي دولت مركزي در برقراري نظم و امنيت و رسيدگي به فقرا و مستمندان به صورت غيررسمي و ثبت نشده بود به وجود آمده بودند، عبارتند از:

مؤسسه خيريه تبريز
 

در سال 1335ق پس از شكست روسيه در جنگ جهاني اول كه منجر به تخليه تبريز از نظاميان روسي شد، به وسيله عده‌اي از آزاديخواهان در دربند ارك تأسيس شد. اين مؤسسه تعليم و تربيت و اعاشه حدود 15 نفر از ايتام بي‌سرپرست را به عهده گرفته بود. اما بيشتر فعاليت مؤسسه حول محور تنوير افكار قرار داشته است. اين مؤسسه از جمعيتهاي خيريه قديمي تبريز بود.(38)

هيأت خيريه محله چرنداب
 

در سال 1327ش پس از انحلال فرقه دموكرات آذربايجان و فرار سران آنها به جهت عدم كفايت دولت مركزي در برقراري نظم و رسيدگي به وضع معيشتي مردم از يك طرف و وجود زمستانهاي سرد و بيكاري و كم‌درآمدي از طرف ديگر باعث شد تا حجت‌الاسلام عباسعلي واعظ چرندابي با همكاري عده‌اي از افراد خير محله، هيأت خيريه چرنداب را تأسيس كنند.(39) اين خيريه با وجود اينكه اساسنامه نداشته و ثبت نشده بود، اما در زمستانهاي سرد تبريز با خريد ذغال و توزيع منظم و عادلانه آن بين مستمندان محله و توزيع حواله نان و گوشت بين افراد نيازمند و اعطاي وام قرض‌الحسنه با اقساط طويل‌المدت در نوع خود اقدامات وسيعي در زمينه امور خيريه محله انجام داد.(40)

مجمع خيريه اهراب
 

در سال 1327ش در سرچشمه محله اهراب تأسيس شده بود. حوزه فعاليت اين خيريه محله‌هاي گازران، وزيرآباد و شهر نو بود كه در آن زمان از محله‌هاي فقيرنشين تبريز بودند. اين مجمع هر چند كه اساسنامه نداشته و به ثبت نرسيده بود ولي مطابق برنامه‌هاي جمعيتهاي خيريه رسمي، هيأت مديره داشته و جلسات سالانه با حضور اعضا برگزار مي‌كرد.(41)

جمعيت خيريه محله ويجويه
 

در سال 1327ش با همت جمعي از اهالي محله براي دستگيري از فقرا و مستمندان و درماندگان با حضور آيت‌الله شهيدي، آيت‌الله ميرزا مهدي انگجي، آيت‌الله محمد بادكوبه‌اي و شيخ حسن پيشنمازي ويجوي در مسجد ويجويه تأسيس شده و متوليان با اجازه علماي فوق‌الذكر امور خيريه محله را انجام مي‌دادند.(42)
همانطور كه در پيش ذكر آن رفت هيأت‌هاي خيريه محله‌هاي قديمي تبريز از زمان مشروطيت به وجود آمد كه اين انجمنها در كنار ساير فعاليتهاي سياسي، مذهبي؛ امور خيريه محل را نيز انجام مي‌دادند اما با رشد جمعيت‌هاي خيريه مردمي رسمي و بنگاههاي خيريه دولتي بر اثر فشار دايره همگاني شهرباني مبني بر ثبت آنها، كم كم هيأت‌هاي خيريه محله‌ها منحل شدند.
بعضي از اين خيريه‌ها كه در سال 1330 فعاليت داشته و بر اساس اسناد كميسيون مستمندان تبريز كمك ساليانه دريافت كرده بودند، عبارتند از هيأت‌هاي خيريه محله‌هاي چهار منار، سيلاب، سرخاب، شهرباني، اميرخيز، ششگلان و كوچه باغ بودند.(43)

مؤسسه خيريه آمريكاييها
 

در سال 1327ش به سرپرستي خانم پينر در بخش 5 تبريز داير شد. اين مؤسسه فعاليت آموزشي داشته و سي نفر از اطفال ايراني كه در آنجا درس مي‌خواندند را هم از جهت لباس و هم پرداخت كمك هزينه تحصيلي تأمين مي‌كرد.(44)

جمعيت بين‌المللي شير و خورشيد سرخ تبريز
 

اين جمعيت كه وابسته به صليب سرخ جهاني بوده و جنبه بين‌المللي داشت، در سال 1303ش تأسيس گرديد. اولين شهري كه از تأسيس جمعيت شير و خورشيد استقبال كرد شهر تبريز بود كه البته اين اقدام به جهت وجود جمعيتهاي خيريه‌اي بود كه از زمان مشروطيت در تبريز تشكيل شده بود و لذا زمينه‌هاي انجام اين امور از قبل در تبريز وجود داشت. منابع درآمد اين جمعيت در اوايل تأسيس از فروش پوست و روده گوسفنداني بود كه مردم در اعياد مذهبي قرباني مي‌كردند و در زمانهاي بعد منابع درآمد ديگري نيز به دست آورده و توسعه پيدا كرد و اقدامات مهمي انجام داد كه عبارتند از:
1ـ تأسيس مريضخانه‌اي در كوي ششگلان
2ـ تأسيس مريضخانه‌اي در كوي مارالان
3ـ كمك به آسيب‌ديدگان سيل ويرانگر روز 17 تير 1308 در تبريز
4ـ كمك به زلزله‌زدگان سلماس در سال 1309ش
5ـ تأسيس مريضخانه كودكان در تبريز
6ـ تأسيس درمانگاه شبانه
7ـ تأسيس زايشگاه سيار خانوادگي
8ـ تأسيس اندرزگاه
9ـ تأسيس بانك خون
10ـ احداث ساختمان بيمارستان مدرن و مجهز دويست‌ تختخوابي تبريز.(45)

نتيجه
 

بر اساس نظريه‌هاي جامعه‌شناسي انجام حركت‌هاي خيرخواهانه به نفع جامعه در حقيقت نمود عيني و شهودي احترام به جامعه است. يك جامعه هر چه از انسانهاي شعورمند و خودياب مملو گرديده شد، حركت آن جامعه و حريم انسانهايي كه در آن زندگي مي‌كنند، بيشتر مورد توجه و رعايت واقع شده و انسانها در چنين جامعه‌اي از لذت نوع‌دوستي، نوع‌پروري و نوع‌گرايي لبريز گرديده و فرهنگ انسانيت و انسان‌سازي تار و پود آن جامعه را به هم خواهد تنيد.
چنين جامعه‌اي با شرايط بيان شده در پيش دقيقاً با جامعه مورد بررسي (شهر تبريز) مطابقت دارد. به اين صورت كه در تبريز بين انقلاب مشروطه و انقلاب شكوهمند اسلامي، با وجود شمار زيادي افراد خير و نيكوكار، جامعه مورد بررسي به حد تعالي رسيده بود. به عبارتي بهتر اگر وجود چنين افرادي در جامعه به عنوان اولياء‌الله تلقي گردد، پس به اين نتيجه مي‌رسيم كه شهر تبريز در دوره مورد بحث از اين بابت نيز شهري فرهنگ‌ساز و به عنوان الگويي در سطح كشور قابل استفاده بوده است. افراد خير تبريز با الهام از تعاليم عاليه اسلامي انجام امور خيريه را تكليف و وظيفه ديني و انساني خود مي‌دانستند و تلاش مي‌كردند با ايجاد جمعيتهاي خيريه، قبل از اينكه منتظر انجام اين امور توسط دولت باشند، خود اقدام به اين كار كرده و در انجام امور عام‌المنفعه و دستگيري از مستمندان از همديگر سبقت مي‌گرفتند كه نتيجه اين امور پياده كردن قسط در جامعه بود و جامعه به حالت تعادل اقتصادي رسيده بود تا جايي كه حتي دولت نيز به تبعيت از مردم نيكوكار و خير و شايد براي كسب موقعيت اجتماعي نزد مردم، اقدام به تأسيس جمعيتهاي خيريه كرده بود. روحانيت معظم تبريز در امور خيريه نقش مهمي داشته و آنها علاوه بر تشويق تجار و مردم خير تبريز در تشكيل خيريه‌ها، خود نيز در جلسات آنها شركت كرده و علاوه بر مساعدت، كار آنها را نيز تأييد مي‌كردند. حتي دولت نيز در مواردي از طريق برخي علما به جمعيتهاي خيريه كمك مي‌كرد.
اغلب كساني كه در جمعيتهاي خيريه به عنوان مؤسسين و بانيان شركت كرده و كمك زيادي به جمعيتهاي خيريه مي‌كردند، تجار بودند. اين اشخاص از دو جريان با شدت و ضعف تغذيه مي‌شدند: جريان اول كه تأثير زيادي بر آنها داشت، جنبه اعتقادي با الهام از دستورات ديني و ارتباط محكم با روحانيت شهر تبريز بود و جريان دوم كه تأثير ضعيف‌تري داشت، موقعيت شهر تبريز به عنوان پايانه تجاري و واسطه بين ايران و اروپا از طريق اسلامبول و قفقاز بود كه فعاليت تجار بر اثر ارتباط تجاري، سپس آشنايي آنها با فرهنگ اجتماعي كشورهاي اروپايي بر آنها تأثير گذاشته و آنها را در انجام اين گونه امور تقويت مي‌كرد.
تبريز در دوره مورد بررسي در سايه وجود جمعيتهاي خيريه فراوان و فعاليت چشمگير آنان به شهري بدون گدا تبديل شده بود و اين از نتايج وجود جمعيتهاي خيريه بود كه مردم با دادن اعانه به جمعيتها، جلوي تكدي‌گري را مي‌گرفتند.
برخي از اين جمعيتها براي اولين بار در تبريز شكل گرفته بود و حتي تهران نيز در زمينه تشكيل برخي از جمعيتهاي خيريه از تبريز الگو گرفته بود.
در دوره مورد بررسي فعاليت كليه اعضاء اعم از هيأت مديره، مديرعامل، بازرسان و ساير اعضاء افتخاري بود و تشريفات اداري در آن جمعيت‌ها وجود نداشت.
همچنين از بررسي جمعيتهاي خيريه به اين نتيجه مي‌رسيم كه جمعيتهايي كه در تشكيلاتشان گروه تبليغات داشته‌اند، نسبت به ساير جمعيتها موفقيت بيشتري در جلب اعانه و كمكهاي مردمي كسب كرده بودند و دليل اين موفقيت آن بود كه وقتي مردم مي‌ديدند كه اعانه آنها در راه خير به مصرف افراد واقعاً نيازمند جامعه مي‌رسد و نتايج آن به وضوح در جامعه مشاهده مي‌شد، با رغبت و علاقه بيشتري به اين جمعيتها كمك مي‌كردند.
به طور كلي مي‌‌توان گفت كه تجربه جمعيتهاي خيريه تبريز از دوره مشروطيت و ناشي از وقايع سياسي و اجتماعي آن زمان شكل گرفته بود، اين تجربه ارزشمند به صورت خودجوش در مردم به وجود آمده و در دوره بعد از مشروطيت نيز ادامه داشته است. در واقع جمعيتهاي خيريه تبريز را بايد حاصل و دستاورد اجتماعي انقلاب مشروطه به حساب آورد.
اميد است كه تشكيلات خيريه فعلي به ميان مردم رفته و طرح و برنامه‌هاي خودشان را بر اساس نياز جامعه انتخاب كنند و از گداپروري پرهيز نموده و به جاي ماهي دادن به گرسنگان، ماهي گرفتن را به آنها بياموزند.

پي نوشت ها :
 

*كارشناس بررسي و برنامه‌ريزي اسناد و مدارك سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران
38ـ مجتهدي، پيشين، صص 11ـ12.
39ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 00500160.
40ـ اسناد موجود در بايگاني هيأت خيريه چرنداب تبريز.
41ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، مديريت شمال غرب، پرونده شماره 00800045.
42ـ همان، پرونتده شماره 005000160.
43ـ همان، پرونده شماره 00800045.
44ـ سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، پرونده شماره 290003647.
45ـ مجتهدي، پيشين، صص 14 و 19 و جاهاي ديگر.

 

 

منبع: www.dowran.ir



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط