نيمه پنهان زيبايي
نويسنده:دکتر شکوفه شجاعي و دکتر سيداحسان بيکايي
تاثير حالات رواني بر زيبايي
تا به حال براي شما پيش آمده که احساس کنيد همسر شما هنگام شادي و خنديدن و يا هنگام غم و ناراحتي چهرهاش چه قدر شبيه مادرش ميشود؟ جالب است بدانيد که حالتهاي صورت در بين اعضاي يک خانواده ارثي است. تحقيقات جديد نشان ميدهد دست کم بخشي از حالات صورت انسان از پدر و مادر به فرزندان به ارث ميرسد و اين عقيده که انسانها حالات صورت مرتبط با احساسات مختلف را از کودکي و يا مشاهده ديگران ياد گرفتهاند، درست نيست. به گزارش مجله نيوساينتيست، محققان دانشگاهي در فلسطين اشغالي براي درک اين مطلب که آيا حالات چهره هر فرد در شرايط احساسي مختلف از والدين به او به ارث رسيده و يا در کودکي با مشاهده حالات چهره ديگران آموخته شده 21 داوطلب را که نابينا به دنيا آمده بودند با 30 نفر از اقوامشان مقايسه کردند. اين محققان از چهره اين 51 نفر هنگام بروز حالات رواني مختلف مثل حرکت ابروها از تعجب، حالات چشمان، جمع شدن لبها هنگامي که مشغول بازگو کردن خاطرات شاد و غمگين خود بودند همچنين هنگام حل يک معماي دشوار و نيز موقع شنيدن يک داستان جنايي و شنيدن يک خبر غيرمنتظره، تصويربرداري کردند. نتيجه اين مطالعات نشان داد افرادي که نابينا متولد شدهاند به ميزان زيادي هنگام احساسات مختلف، حالاتي در صورت خود ايجاد ميکنند که مشابه حالات ايجاد شده در صورت اقوامشان هنگام رويارويي يا همان احساسات و حالات رواني است و اين در حالي است که اين افراد هيچگاه حالات صورت اقوامشان را نديده بودند.
خط خنده، خط اخم
خودتان را زير ذرهبين بگذاريد
جالب است بدانيد که...
• اعصاب صورت شما تقريبا 80 شاخه دارند که هر کدام نشاندهنده حالات مختلفي هستند که چهره شما به خود ميگيرد. ابتداييترين حالات صورت شما، مثل شادي و يا غم با کوچکترين حرکت اين اعصاب تعيين و مشخص ميشود که بر اساس تحقيقات دانشمندان، بخشي از يک زبان جهاني است کساني که بر اثر سکته و يا آسيب به اعصاب صورت، اين اعصاب صورتشان قطع شود، اين حالات از صورتشان حذف شده و به نوعي زبان خود را از دست دادهاند.
تاثير حالات رواني بر چهره افراد يک اثر کاملا شناخته شده است. در فرهنگ روانپزشکي داشتن چهره افسرده يعني عضلات افتاده صورت، چشمان بيروح و لبهاي رو به پايين، يکي از ملاکهاي تشخيصي بيماري افسردگي است. اين يعني که حالات چهره که از حرکات چند عضله مختلف به وجود ميآيند کاملا تحت تاثير حالات دروني ماست. شايد هنرپيشگان فيلمهاي سينمايي، بيش از بقيه افراد نسبت به اين مساله آگاه باشند که چه قدر زيبايي يا زشتي چهرهشان و يا احساسي که ديدن چهرهشان به بيننده منتقل ميکند تحت تاثير اين حالات دروني است.
1 باسترکيتون، کمدين معروف عصر سينماي صامت، معروف به مرد چهره سنگي بود. چهره بيروح و بيحالت او با آن نگاههاي سرد که در تمام لحظات فيلم پر از غم بود در تضاد با موقعيتهاي کمدي فيلم پارادوکس بامزهاي را به وجود ميآورد و جالب اينکه باسترکتيون در زندگي عادي خود هم تا حدودي افسرده بود.
2 خانم بروک شيلذر هم وقتي در اواخر حرفه بازيگرياش دچار افسردگي شد، به علت آنکه اين مساله کاملا در چهرهاش نمايان بود اغلب نقش افراد مبتلا به اختلالات رواني به او پيشنهاد ميشد. (به عنوان نمونه يک قسمت از سريال دوستان).
3 در فيلمهاي ايراني هم ميتوان نمونههاي مشابهي را پيدا کرد. در فيلم سلام سينما، محرم زينالزاده رو به دوربين توضيح ميدهد که براي بازي در نقش بايسيکلران، نزديک به يک ماه با کسي حرف نزده بود تا چهرهاش حالت چهره فردي افسرده را پيدا کند و به اصطلاح خودش چهرهاش بيفتد.
4 در مورد محمدرضا فروتن هم ميگويند در پشت صحنه فيلم شب يلدا او با کسي حرف نميزد و فقط در ماشينش آهنگهاي غمگين گوش ميکرد تا احساس درونياش به هم نريزد و حالت چهرهاش عوض نشود.
منبع: http://www.salamat.com