با من اين جور تو از حد درگذشت | | رايت حسن تو از مه برگذشت |
آب اندوه توام از سر گذشت | | آتش هجر توام خوش خوش بسوخت |
آنچ دوش از عشق بر چاکر گذشت | | نگذرد بر هيچ کس از عاشقان |
نالهي من از فلک برتر گذشت | | گريهي من شور در عالم فکند |
حال من چون ديد از من درگذشت | | دوش باز آمد خيالت پيش من |
تا چو ميبگذشت بر گوهر گذشت | | ديدهام در پاي او گوهر فشاند |
گرچه در زردي رخم از زر گذشت | | درگذشت اشک من از ياقوت سرخ |
لشکر عشقت به هر کشور گذشت | | پايهي حسنت به هر شهري رسيد |