زلفت چو به دلبري درآمد شاعر : انوري بس کس که ز جان و دل برآمد زلفت چو به دلبري درآمد هم دولت بيغمي سر آمد هم رايت خوشدلي نگون شد کز فتنه جهان به هم برآمد دل گم نشود در آنچنان زلف کم گشت و چو حلقه بر در آمد کانديشه به حلقهايش درشد در کار چنان سيهگر آمد چشم سيه سپيد کارت پهلوي زمانه لاغر آمد کز کبر به دست التفاتش آوخ که غم تو بهتر آمد چنان حذر من از غم تو بشکست در دل و درآمد در موکب ترکتاز غمزهت ماه آمد و در برابر آمد...