ز فرزندان صدق خود شمردست | | مرا مقصود فرزندان آدم |
که گيتي با بزرگيهاش خردست | | خداوند اوحدالدين خواجهاسحق |
ز رتبت پايهي گردون سپردست | | گرش بيني بگو اي آنکه پايت |
چه پاي امروز در خواري فشردست | | خبر داري که فرزند عزيزت |
که اندر پايمال و دست بردست | | ز پاي اندر ميفکن دست گيرش |