اي سروري که کوکبهي کبريات را شاعر : انوري کمتر جنيبت ابلق ايام سرکشست اي سروري که کوکبهي کبريات را تيري که جيب گنبد گردونش ترکشست راي تو در نظام ممالک براستي پيکان باد را گذر تير آرشست اکنون که از گشاد فلک بر مسام ابر تيغست گوييا که به گوهر منقشست وز برف ريزه گوشهي هر ابر پارهاي واوردهام به صورت تضمين و بس خوشست برحسب حال مطلع شعري گزيدهام خاصه چنين که طرهي شبها مشوشست گويم کسي که چهرهي روزي چنين بديد کامروز وقت باده و خرگاه...