اي فلک با کمال تو ناقص

اي فلک با کمال تو ناقص شاعر : انوري وي جهان بي‌نوال تو درويش اي فلک با کمال تو ناقص گرنه تدبير تو بود در پيش گم کند راه مصلحت تقدير در جهاني و از جهاني بيش همچو معني که در بيان باشد نه به تدبير عقل دورانديش دوش دور از تو اي مدبر عقل لطفت از نوش انتقام از نيش جمع ضدين کرده در زنبور که نگون باد نفس کافرکيش پيشت از گونه گونه بي‌نفسي مي‌کند جانم از خجالت ريش کرده‌ام آنکه ياد آن امروز تا بخواهم زنابکاري خويش هيچ داني که روي عذري...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي فلک با کمال تو ناقص
اي فلک با کمال تو ناقص
اي فلک با کمال تو ناقص

شاعر : انوري

وي جهان بي‌نوال تو درويشاي فلک با کمال تو ناقص
گرنه تدبير تو بود در پيشگم کند راه مصلحت تقدير
در جهاني و از جهاني بيشهمچو معني که در بيان باشد
نه به تدبير عقل دورانديشدوش دور از تو اي مدبر عقل
لطفت از نوش انتقام از نيشجمع ضدين کرده در زنبور
که نگون باد نفس کافرکيشپيشت از گونه گونه بي‌نفسي
مي‌کند جانم از خجالت ريشکرده‌ام آنکه ياد آن امروز
تا بخواهم زنابکاري خويشهيچ داني که روي عذري هست
وي جهان پيش دست تو درويشاي فلک پيش قدر تو ناقص
مدتت را خلود آمده خويشدولتت را زوال بيگانه
ذاتت از کل آفرينش بيشدر بزرگي ز روي نسبت و قدر
حزم تو پيش بين دورانديشحلم تو زود عفو دير عتاب
آسمانش به خدمت آمده پيشدوش در پيش خدمت تو که باد
داشت جايز به هيچ مذهب و کيشآن تجاوز نکرده‌ام که توان
عذر بي‌خردگي و مستي خويشهيچ داني چگونه خواهم خواست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط