موي فشانم دگر عشق به درها ببرد شاعر : اوحدي مراغه اي در همه عالم ز من ناله خبرها ببرد موي فشانم دگر عشق به درها ببرد مطرب ما اين نوا برزد و زرها ببرد روي چو گلبرگ تو اشک مرا سيم کرد عشق تو در باختن سود سفرها ببرد من ز سفرهاي خود سود بسي داشتم باد فراقت به باغ بر زد و برها ببرد داشتم از شاخ عمر وعدهي برخوردني توش ز تنها ربود، هوش ز سرما ببرد باز نيايد به هوش عاشق رويت، که او بار کجا ميهلد، دوست، که خرها ببرد؟ زلف تو دل برد و هست در پي...