امروز گم شدم: تو بر آهم مدار گوش شاعر : اوحدي مراغه اي فردا طلب مرا به سر کوي ميفروش امروز گم شدم: تو بر آهم مدار گوش و امشب نگاه کن که: دگر ميدوم به دوش دوش آن صنم به ساغر و رطلم خراب کرد مستم، تو بر سلامت مستي چو من بکوش رندم، تو پر غرامت رندي چو من بکش زان باده خوردهام که نيايم دگر به هوش اي هوشيار، پند مده پر مرا، که من بر زار و عاشق ار بتوان پردهاي بپوش ما عاشقيم زار و ز ما پرده بر مدار صوفي چراست سرد و چنين بادها به جوش؟ زاهد...